واقعییت گواهی می دهد که بدون ِ داشتن ِ الگویی نظری از رابطه ی پیوستاری ِ عام یا مجرد و خاص یا مشخص از طبیعت و جامعه ی انسانی نمی توان ادعای داشتن ِ شناخت ِ واقعی وبدون ِ خطا ازطبیعت و جامعه وتاریخ ِانسانی داشت – دراین نوشتار بحث صرفن وخصوصن درباره ی جامعه وتاریخ ِ انسانی ،  وبه طور ِمشخص جامعه ی زیر ِ سلطه ی استبداد ِ ولایتی خلافتی ِ ما، درچارچوب ِ تئوری ِ ماتریالیسم ِ تاریخی و دیدگاه وچشم انداز ِ راهگشا به دگرگونی های اجتماعی سیاسی ِ این جامعه است-.

ترجیح دموکراسی موجود بر حکومت های الیگارشی و اریستوکراسی; طبعاً نظام مبتنی بر دموکراسی پارلمانی و "حکومت منتخب مردم" که در کشورهای اروپایی وضعیت مردم و آزادی های مدنی بهتر و بیشتر از کشورهای غیردمکراتیک است، بر حکومت های استبداد مطلق ارجحیت دارد. شاید این یادآوری بدیهی به نظر می رسد، زیرا مگر می توان از آزادیخواه بودن حرف زد، ولی اختناق مطلق را بر آزادی های نسبی در دموکراسی ترجیح داد؟

آسیب هایی را که نظام آخوندی از ۲۳ بهمن ۱۳۵۷ به این سو بر کشور وارد کرده است می توان به سه بخش آسیب های کوتاه مدت، میان مدت و دراز مدت تقسیم کرد. فهرست کردن تعداد آن ها به دلیل پرشمار بودن ناممکن است اما در مورد اثرات این ضررها و ضربه ها می توان گفت که تجمیع آنها به تدریج یک کشور، یک جامعه، یک فرهنگ و حتی یک تمدن را به سمت نابودی در معنای مجازی و فیزیکی سوق داده اند.

سیلیکون وَلِه بر ضد توسعه: زمانی بود که کشورهای جنوب دل در گروِ «نظم نوین اقتصادی جهانی» داشتند و امید به « صنعتی کردنی برنامه دار برای مبارزه با تهی دستی» بسته بودند. امروزه، هدیه های نقدی ثروتمندترین ها به بی چیز ترین ها نگارۀ یک نوشدارو را به نمایش می گذارند. این رویکرد جانشین لیبرالیسم نمی شود، [بلکه] آن را تثبیت می کند.

فیلم سینمایی «غریب»، محصول سازمان هنری رسانه‌های «اوج»، وابسته به سپاه پاسداران و سایر نهادهای امنیتی جمهوری اسلامی ایران است. حامد عنقا، تهیه‌کننده و فیلم‌نامه‌نویس با سفارش نهادههای امینتی‌-فرهنگی جمهوری اسلامی، یک مشت ادعاهای پوچ و بی‌معنی و غیرواقعی را تحت عنوان فیلم‌نامه سرهم‌بندی کرده است.

هیچ معلوم نبود به چه مناسبت قبل از متارکه جنگ و فتوای قتل عام زندانیان سیاسی به هواداران مجاهدین اعلام عفو کرده بودند! چون بنا به تجربه، جمهوری اسلامی برای فریب اذهان عمومی داخلی و جهانی در اعیاد مذهبی یا ایام عید برای زندانیان سیاسی و جرائم عادی عفو صادر می کرد! در واقع مجرمان واقعی و ناقضان قوانین انسانی برای کسانی که حقوقشان را خود زیر پا گذاشته بودند عفو و بخشودگی صادر می کردند!

انتهای دموکراسی خواهی، پرهیز از انقلاب کارگری و مخالفت با کمونیسم! گفتیم جنبش دموکراسی خواهی امروز در جهان، صاحبان و شیفتگان فراوانی دارد که هر کدام ورژنی را مانند" دموکراسی حمایتی، تکاملی، دموکراسی نخبه گرا، تکثر گرا، مشارکتی و... " ارائه می دهند که علیرغم تعاریف متفاوت هر یک از مدل مورد نظر خود، مفهوم متعارف همه آنها-طیفی بی پرده و دیگری با ایماء و اشاره - انتخابات آزاد، رأی گیری، پرهیز از سرنگونی و انقلاب "خشونت" و پروژه به "گور سپردن کمونیسم" است.

(در حاشیه اظهارات فرمانده سپاه پاسداران) نزدیک شدن به سالگرد خیزش انقلابی سال گذشته و یادآوری ضربات سنگینی که این خیزش بر پیکر فرسوده جمهوری اسلامی وارد کرده، کابوس سران جمهوری اسلامی است. حسین سلامی فرمانده سپاه پاسداران در روز سه شنبه دهم مرداد با اشاره به خیزش یکسال گذشته بی ابهام اعلام کرده که آن رویداد "قوی ترین، خطرناکترین، جدی ترین، نابرابرترین و وسیع ترین پیکار جهانی ضد نظام اسلامی ایران بود" این جنایتکاربا اذعان به این واقعیات، در ادامه و با دروغ بافی گوبلزی مدعی "شکست دشمن در این پیکار سنگین" شد.

این روزها بار دیگر جمهوری اسلامی موجی از تبلیغات نژاد پرستانه علیه شهروندان با پیشینه افغانستانی به راه انداخته است و دست به بسیج و تعرض همه جانبه نیروهای پلیس و سایر نیروی سرکوب خود علیه آنان زده است. مدتی پیش وزارت كشور جمهوری اسلامی، دستوراتی را علیه فراریان از جهنم افغانستان در استان كرمانشاه صادر كرد و همه ارگانها و مراكز دولتی و مردم این استان را برای "جمع كردن"، دستگیری و تحویل پناهجویان و شهروندان با پیشینه افغانستانی به مراجع دولتی، فرا خواند.

ظاهرا بعد از ماهها گفتگو بیانیه ای تحت عنوان میثاق حق زندگی از طرف پانزده یا به عبارتی ۳۳ حزب و گروه سیاسی منتشر شد. بلافاصله در عرض چند ساعت, بیانیه های تکذیب و رد میثاق توسط برخی از گروه های امضاء کننده منتشر شد از جمله کنگره ملیتهای ایران فدرال و همبستگی فراگیر برای آزادی و برابری در ایران که مجموعا بیش از بیست گروه از این لیست ۳۳ گروهی را تشکیل می دهند.

قاعدتا انتظار اینکه احزاب ناسیونالیست  کرد و به ویژه مصطفی هجری در رابطه با مذهب بیانی غیر از بیان نهادها و مراجع مذهبی داشته باشند انتظار به شدت نامعقولی است. ناسیونالیسم کرد، رابطه اش با مذهب، مردسالاری، سنتهای عهد عتیق رابطه ای عمیق و بنیادی است و فراتر از این، مانند مراجع دو آتشه مذهبی، به تک تک این رسم و سنن و آیین و مذهب تا حد اعلا افتخار می کند. این رابطه و این درجه از وابستگی و نیاز به این سنن عهد عتیقی و عقب مانده دوره فئودالی  بخشی از داده و بنیادهای فکری، اجتماعی و حتی سیاسی ناسیونالیسم کرد است. ناسیونالیسم کرد سنتا با عقب مانده ترین سنتها، ارزشهای اجتماعی، فرهنگی و سیاسی، منجمله مذهب یا ضدیت با برابری زن، گره خورده و عجین شده است.

داستان کوتاهی که برای اولین بار منتشر می شود: دومینیک منوتی، تاریخ‌ دان و کنشگراجتماعی، دیر به طرف ادبیات آمد، از سر استیصال، زمانی که دورنمای دگرگونی بنیادین در جامعه رنگ می باخت. داستانهای کوتاه او به شکل روایات مستند نوشته شده که حکایت از خیانت نخبگان و خشم مردم دارد و حال و هوای پنجاه سال پیش شهر مارسی را بازسازی می کند.

کمتر از دو ماه به اولین سالگرد قتل مهسا ژینا امینی و آغاز انقلاب زن زندگی آزادی مانده است. همه اتفاقاتی که در این شرایط رخ میدهند  بوضوح نشان میدهند که از یک طرف با حکومتی آشفته، سردرگم، بی افق، متشتت و درمانده  و از طرف مقابل با جنبشی پویا و مصمم برای ادامه مبارزه تا سرنگونی و ادامه انقلاب روبرو هستیم. حکومت به هر دری میزند تا به نیروهای امید از دست داده و روحیه باخته اش امید تزریق کند و روحیه بدمد؛ مردم اما هر روز از اقیانوس خلاقیتشان روش تازه ای برای تداوم انقلاب زن زندگی آزادی خلق می کنند.  درماندگی در صف حکومت و اعتراض در صف مردم

رضا کمانگر: کمتر از دوماه به قتل دولتی مهسا امینی (ژینا) و آغازخیزش انقلابی سراسری مردم ایران مانده است. به نظرت چرا قتل مهسای جوان به این انفجار بزرگ اجتماعی تبدیل شد. ماهیت و کاراکتر این خروش انقلابی را چگونه می بینید؟ 

بەدوای دوو دانیشتنی ئەم دواییانەی نێوان پارتی و یەکێتی، هیچ هێمایەکی ڕۆشنیان نەدا بەدەستەوە، کە بۆچی ڕێنەکەوتن و لەسەر چی ڕێنەکەوتن. باڤڵ بەجۆرێک پەرچەکرداری خۆی نمایشکرد و ئەوەی ڕاگەیاند کە یەکێتی کۆڵ نادات، یەکێتی مێژووە، یەکێتی هێزە...، ئەم جۆرە لە گوتاردان، نائارامی و بێئاکامی ئەو لایەنە نیشان ئەدات، کە نەیانتوانیەوە لەو دانیشتنانەدا هاوسەنگی ڕاگرێت و دەستکەوتێک بۆ مەرامە سیاسیەکەی بەدەست بهێنێت. بەجیا لەوەی کە ئەو دانیشتنانە، بێڕێزی پارتی بەرامبەر سەرکردایەتی یەکێتی پێوە دیار بو، چونکە لەلایەک ناهاوسەنگی لەو دانیشتنانەدا دەبینرا، بە ئامادەنەبونی کەسانی سەرەکی لە بنەماڵەی بەرزانی، لەلایەکی ترەوە ئاکامی دانیشتنەکە وەها وێنا دەکرا، کە یەکێتی ڕۆشتبێت بۆ تکاو ڕجاو داخوازی، پارتیش هیچ بەڵێنێکیان پێ نەدابن.