گزارش حضور بدون حجاب و جسورانه سپیده قلیان در بیدادگاه رژیم و به نمایندگی از مردم تف انداختن او به صورت بازجو - خبرنگار نماد جمهوری اسلامی همه جا شنیده شده و بار دیگر سپیده رزمنده ابتکار دیگری به خلاقیتهای مبارزاتی خلاف جریان خود و جنبش آزادیخواهی افزود. درست یک ماه قبل در مطلبی نوشتم، سپيده قليان در یک طرف و کليت جمهوری اسلامی در طرف مقابل و در توضیح این موقعیت در بخش پایانی مطلب نوشتم.

تو کز محنت دیگران بی غمی / نشاید که نامت نهند آدمی; برای یک انسان باشرف و با پرنسیب هدف هرگز وسیله را توجیه نمی کند. یک انسان آزادیخواه هرگز خود را در اختیار رسانه های رژیم آدم کش جمهوری اسلامی قرار نمی دهد و در آنها بعنوان کارشناس, تحلیلگر, روزنامه نگار, مجری و متخصص و غیره ظاهر نمی شود. چرا؟  چون رژیم جمهوری اسلامی یک استبداد آدم کش است. گزارش های هولناک امروز دیدبان حقوق بشر و دیگر نهادهای حقوق بشری در مورد  قتل عام, تجاوز و شکنجه مهاجرین و پناهجویان آفریقایی در عربستان سعودی تکان دهنده است.

«انسان‌ها تاریخ خود را می‌سازند، اما نه به شیوه‌ای که دل‌خواه آنان است و نه تحت شرایطی که خود برگزیده‌اند.»‌(کارل مارکس) بیست و هشتم مرداد در تاریخ اخیر جامعه ایران، یادآور فجایع انسانی بزرگی است: کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، ۲۸ مرداد ۱۳۵۶ آتش‌سوزی در سینما رکس آبادان و ۲۸ خرداد ۱۳۵۸ حمله همه‌جانبه به کردستان با فرمان جنایت‌کارانه خمینی. کودتای ٢٨ مرداد یکی از بحث‌برانگیزترین و فاجعه‌بارترین وقایع تاریخ معاصر ایران است و صف‌بندی‌های سیاسی جدی میان طیف‌های مختلف درباره آن وجود دارد.

اقدامات سفسطه گرانه جنبش دموکراسی خواهی در سپهر سیاسی جهان معاصر  الف. مماشات با خرافات! واقعیت این است که دموکراسی چه در ظرفیت یک پرچم سیاسی و چه به عنوان یک مکتب فکری، موضعی جانبدارانه و مماشات جویانه در قبال صنعت مذهب دارد. با حمایت از صنعت مذهب دو رکن اصلی دیگر ساختار نظام بورژوایی، یعنی هویت ملی و حق مالکیت خصوصی افراد بر ابزار تولید جمعی را تقویت می نماید. دموکراسی با پذیرش و دفاع بی دریغ از ارزش های بورژوازی در هر یک از این سه زمینه، از نظر منطقی عملاً تناقضات لاینحلی بین دموکراسی و آزادی خلق کرده و برای جنبش آزادیخواهی، برابری و حکومت کارگری روزمره دشمن تولید می کند.

الان، بعد از قریب هفتاد سال که از کودتای ۲۸ مرداد میگذرد، هنوز در صحنه سیاسی ایران همه ان پرسوناژها حضور دارند. سلطنت طلبهایی که همین الان هم دنبال کودتا هستند. شاهزاده ایی که برای کودتا کردن هنوز هم به اخوندها چشمک و دنبال فرماندهان ارتش و سپاه میگردد. بدنبال او هنوز که هنوز است لشکری از شعبان بی مخ هایی روان هستند که مخالف را تهدید کرده از استیج پایین میکشند. هنوز با اینکه آخوندها به جای شاه حکومت میکنند ماله کش اسلام بوده، دست از آخوند نمیکشند. 

سرمايه داري كه بسيار توليد مي كند و با حرص زياد مي بلعد "آدم خوار است" . زيرا انسان را نيز "مي خورد" . ولي راستي سرمايه داري چه چيزي را مصرف مي كند ؟ بدن انسان ها را ؟ اين كه از مدت ها پيش مورد مصرف قرار گرفته است و مفهوم قديمي " پيكره هاي توليد كننده " گواه آن است (١) . نو آوري بزرگ امروزه، كوچك كردن ذهن انسان هاست .

محمد عمرانی، بازیگر تئاتر، تلویزیون و رادیو در جریان اعتراضات زن، زندگی آزادی در سال ۱۴۰۱، با انتشار ویدئوهایی در صفحه اینستاگرامش به موضوعات مرتبط با اعتراضات و نحوه برخورد حاکمیت، واکنش نشان داد. ویدئو‌های آقای عمرانی بازتاب‌های گسترده‌ای پیدا کرد بارها بازنشر شد. محمد عمرانی متولد آذر ۱۳۳۵ است و در طول فعالیتش در ۴ دهه گذشته، در سریال‌های متعدد تلویزیونی بازی کرده،

جامعه ایران و در راسش طبقه کارگر ایران، کمونیستها و آزادیخواهان اعم از زن و مرد بدنبال اینکه در انقلاب 57 رژیم شاهنشاهی را به زیر کشیدند، تا به امروز نیز، بی وقفه در مبارزه و نبرد بشدت نابرابر با رژیم ضد انقلابی تا دندان مسلح بسر برده که در واقع به مدد دول سرمایه داری غرب و شرکای منطقه یش بر موج انقلاب سوار شد.

نان و حجاب و بنزین پاشنه آشیل جمهوری اسلامی اند: حجاب عرصه را بر سران جمهوری اسلامی تنگ کرده و گسترش روز افزون فقر مردم را به تنگ آورده است. مبارزه علیه حجاب، پرچم نبرد آگاهانه علیه آپارتاید جنسیتی و رنسانس ضد اسلامی است. برپایی جنبش هدفمند و قدرتمند علیه گرانی تدریجی نان و بنزین میتواند پرچم اعتراضات سرنوشت ساز علیه فقر باشد. این دو بستر مبارزاتی، در این دوره و در این تناسب قوا به گمان من دو جبهه اصلی گردآوری نیرو برای تعیین تکلیف نهایی با جمهوری اسلامی اند. 

چرا باید سلطنت‌طلبان را بایکوت سیاسی کرد؟ در ۲۵ شهریور ۱۴۰۱، برابر با ۱۶ سپتامبر ۲۰۲۳، قلب پرشور مهسا‌(ژینا) امینی در اثر ضرب و شتم ماموران حافظ حجاب اسلامی از حرکت باز ایستاد و از همین روز، جرقه انقلاب نوین ایران زده شد و بلافاصله در مدت چند روزه سراسر ایران را فراگرفت. این سرآغاز انقلابی سراسری و فراگیر با شعار محوری «زن، زندگی، آزادی» شد که جهان را به احترام و حمایت و همبستگی واداشت.

کودتای ۲۸ مرداد هفتاد سال قبل (اوت سال ۱۹۵۳ برابر با ۲۸ مرداد ۱۳۳۲)، از بحث برانگیزترین رخدادهای تاریخ معاصر ایران به‌شمار می‌رود. رویدادی که به هویت های سیاسی – طبقاتی معینی پس از خود شکل داد و  تا امروز هم ادامه یافته است. رخدادی که  صف‌بندی‌های سیاسی جدی میان طیف‌های مختلف جامعه بوجود آورد و به اعتباری شروع شکل گیری تاریخی از جدال های سیاسی است که دربارهٔ آن تبین های مختلفی وجود دارد.

بررسی و نقد ِمقاله ی:« جنگ ِ چهارم، ابزارها و آماج ها، کتاب ِ سوم» مقاله ی مورد ِ نظر تمامن در باره موضوعی با عنوان ِ ایلومیناتی است که هیچ ارتباط ِ منطقی و تاریخی با این جامعه و شرایط ِ خاص و خودویژه ی آن ندارد، غیر از آنکه همان گونه که در ادامه ی بررسی خواهیم دید نیابتی می خواهد از نظرگاه ِ ایده آلیستی مذهبی اش به شیوه ی رایج ِ مبلغان ِ دینی کلید واژه ی رازورانه و رمزآمیزی را به کار ببرد تا خواننده ی ساده انگار ِ خود را- البته اگر چنین کسی وجود داشته باشد!-

در آستانه ی دومین سال جنبش انقلابی ایران و در ادامه، ما باید شاهد ایجاد سازمان و تامین رهبری در سطح شهر، محلات و کشور باشیم. جامعه شاهد عروج طبقه کارگر به راس مبارزات دمکراتیک توده های زن و مرد و جوان عاصی از نظام دیکتاتوری سیاه جمهوری اسلامی باشد. مجامع عمومی و شوراهای کارگری بخش بخش کارگران و شورای هماهنگی اعتراضات و اعتصابات کارگری منطقه ای و سراسری، شوراهای مردم محلات، شورای هماهنگی مبارزات دانشجویی، شبکه زنان سوسیالیست و ایجاد سازمان توده ای زنان تحت هر نامی، می تواند خلا سازمان و رهبری در دل جنبش را پر کند.

 در دو سال و دو ماهی که در قزلحصار بودم، روزی را تصور می‌کردم که در آن زندان بسته شده و هم من و هم جامعه از ستم آزاد شده‌ایم. در خیال خود تصور می‌کردم که روزی به عنوان بازدید‌کننده به اینجا برمی‌گردم. به یادم دارم در روزهای سختی که در سلول انفرادی در بند ۲۰۹ زندان اوین بودم، یکی از افکاری که گذراندن شب‌های سخت را برایم کمی آسان‌تر می‌کرد احساس همبستگی با کسانی بود که پیش از من در آن سلول‌ها رنج کشیده بودند.

"بڕیارە كۆتایی مانگی شوباتی ساڵی داهاتوو هەڵبژاردنی خولی شەشەمی پەرلەمانی كوردستان بەڕێوە بچێت". ئەم بڕیارە لەدۆخێکی وەها دژوارو ئاڵۆزی دۆخی سیاسی کوردستاندا دراوە، کە ناتوانرێ پێشبینی بکرێت تا چەند ئەم هەڵبژاردنە بە ئاسانی تێدەپەرێت، هەر بۆیە جێگای پرسیارێکی جدیە!، چونکە بەگشتی پێشبینی ئەوە دەکرێت، بارگرژی زیاتری نێوانی هەردوو بنەماڵەی بارزانی و تاڵەبانی، بواری هەلی گونجاو بۆ ئەنجامدانی ئەم هەڵبژاردنە سەخت دەخەنە پێش چاو، چونکە خۆ ئامادەکردنیان بۆ ئەنجامدان و بەڕێوەبردنی هەڵبژاردنێکی ئارام، سەرکەوتو نابینرێت، ئەگەری ئەوە هەیە جارێکی تریش دوا بخرێت.