پنجمین روز اعتراضات نسبت به قتل مهسا (ژینا) امینی در مقر گشت ارشاد تهران: اگه با هم یکی نشیم، یکی یکی تموم می‌شیم. روز سه شنبه 29 شهریور، اعتراضات نسبت به قتل مهسا (ژینا) امینی در مقر گشت ارشاد تهران که از روزجمعه 25 شهریوربا برپایی تجمع مقابل بیمارستان کسری تهران آغازشد با راهپیمایی وتجمع در شهرها و دانشگاه ها ادامه پیدا کرد.1- راهپیمایی وتجمع در شهرهای آبدانان، اراک،ارومیه،اصفهان،ایلام،بندر عباس،بیرجند، تبریز، تهران(بازار وبلوار کشاورز،میدان فلسطین)،خرم آباد،رشت،رفسنجان، زنجان،ساری،سبزوار، سنندج، شیراز، قزوین، قم،کرمان، کرمانشاه، کرج(فردیس،گوهر دشت )،مریوان،مشهد،همدان، یاسوج و....

-ادامه وگسترش اعتراضات نسبت به قتل مهسا (ژینا) امینی در مقر گشت ارشاد تهران با راهپیمایی وبرپایی تجمع دراصفهان،ایلام،بانه،بوکان،پاوه،تکاب،تهران،دهگلان،دیواندره،رشت، سنندج، قروه،کامیاران، گوهردشت کرج،مهاباد، مریوان، مشهد یورش نیروهای امنیتی واطلاعاتی دولت ودستگاه رهبری به معترضین با ماشین آبپاش،پرتاب گاز اشک آور وشلیک مستقیم با تفنگ های ساچمه ای و گلوله های رنگی وزخمی شدن وبازداشت تعدادی ازمعترضین - تجمع اعتراضی درگلسار رشت،گوهر دشت کرج، مهابادومشهد نسبت به قتل مهسا (ژینا) امینی در مقر گشت ارشاد تهران

هفت تپه کانال مستقل: دخترمان مهسا (ژینا) امینی را به خاطر حجاب گرفتند، ضرب و شتم کردند و کشتند. دختران و خواهران و مادران ما در این سرزمین هر روز به هزاران شیوه مورد ستم و تبعیض و سرکوب قرار میگیرند. حکومت ضد زن و ضد انسان، برای بقای خودش دست به انواع سرکوب و ستم میزند. در حالی که جامعه از فقر و فلاکت و نابرابری در عرصه های اقتصادی و اجتماعی و سیاسی در حال فروپاشی است، حاکمان هر روز شیوه های جدیدی از توحش و سرکوب را به اجرا میگذارند تا بلکه چند صباحی عمر حکومت ظالمانه خود را طولانی تر کنند. اما خشم ما هر روز گسترده تر میشود.

پدر مهسا امینی: ژینا هیچ بیماری‌ای نداشت و کسانی که می‌گویند، صرع یا بیماری زمینه‌ای داشته، دروغ می‌گویند - فیلمی هم که از بازداشتگاه نشان دادند، تقطیع شده بود.

امجد امینی: ژینا هیچ بیماری‌ای نداشته و کسانی که می‌گویند او صرع یا بیماری زمینه‌ای داشته، دروغ می‌گویند. او نه صرع داشت، نه بیماری قلبی. بیشترین بیماری‌ای که داشته سرماخوردگی بوده. همه این‌ها را از خودشان درآورده‌اند.

- تجمع اعتراضی جمعی از اهالی زرین دشت نسبت به قتل یک کودک کار مقابل دادگستری شهرستان - سکته قلبی و مغزی مهسا امینی بدنبال یورش وحشیانه گشت ارشاد به وی - فراخوان تجمع بازنشستگان پارک شهر - تصادف های سریالی سرویس رفت و آمد کارگران و گزارشی بقلم یکی از راه آهن فیروزان دراستان همدان - این روزها در بند امنیتی زندان عادل آباد شیراز چه می گذرد؟! - بی توجهی مسئولین زندان اوین در اعزام رضا شهابی به بیمارستان خارج از زندان علیرغم وخامت جسمانی شدید و تاکید پزشک زندان - رد درخواست تجدیدنظر فاطمه بهمنی و تأیید حکم دادگاه بدوی علیه او

"ما حقمون را میخواهیم و میگیریم... این چه بازی است سر ما در آورده اید؟ فردایش دوباره میاییم، فردای دیگرش دوباره میاییم... حتی اگر منرا اینجا تیرباران کنند" عبارات فوق از سخنرانی اردیبهشت سال 1401اجتماع کارگران بازنشسته در مقابل اداره تامین اجتماعی شهر تهران نقل شده است. این عبارات ستیزه جویانه و اجتماعات حق طلبانه، در طول قریب به دو سال اخیر چهره سیاسی ایران را دگرگون ساخته است. بازنشستگان، جمعیت عظیم ده میلیون نفری از سالمندان و از کارافتادگان، علیه وضعیت وخیم و عمیقا توام با فقر و سرکوب و استثمار، تقویم اعتراضی نوینی را شکل دادند و مهر خود را بر کل روند جنبش کارگری کوبیدند.

- دومین یکشنبه اعتراضی کارگران بازنشسته صنعت فولاد نسبت به عدم افزایش حقوق و پرداخت نشدن مطالبات معوقه با برپایی تجمع در اصفهان،اهواز و تهران مقابل صندوق بازنشستگی فولاد - تجمع اعتراضی کارگران بازنشسته معدن سنگ آهن بافق(شرکت سنگ آهن مرکزی )نسبت به اقدام صندوق فولاد و وزارت کار مبنی بر عدم افزایش 38 درصدی حقوق به اضافه 515هزارتومان- اعتصاب کارگران پروژه‌ای شاغل در پتروشیمی دنا- اعتصاب کارگران پروژه‌ای شاغل در پتروشیمی اسلام‌آباد- ادامه اعتراضات کارگران شهرداری زنجان نسبت به عدم تبدیل وضعیت و اجرانشدن طرح طبقه‌بندی مشاغل

- روز دوشنبه ۱۴ شهریور کارگران شرکت کیان‌تایر در اعتراض به بلاتکلیفی شغلی و معیشتی با تجمع در محوطه این کارخانه در چهاردانگ اسلامشهر و با به آتش کشیدن لاستیک دست به اعتراض زدند. یک خواست فوری آنها پرداخت دستمزدهای معوقه و داشتن امنیت شغلی است. روز ۱۳ شهریور کارگران شهرداری قلعه‌رئیسی در اعتراض به عدم پرداخت ۵ ماه حقوق برای چندمین روزدست از کار کشیدند. به گفته کارگران با فرارسیدن شروع سال تحصیلی مشکل اقتصادی شدیدی بر گرده آنهاست و خواهان پرداخت فوری دستمزد خود هستند.

- همزمان با سفر قالیباف به عسلویه صورت گرفت:
اعتراض کارگران رسمی نفت نسبت به عدم افزایش حقوق ومنجمله منجمله اجرایی نشدن ماده 10 قانون وظایف و اختیارات کارکنان رسمی وزارت نفت و کسرمالیات نجومی
اعتراض کارگران پیمانی نفت نسبت به عدم تبدیل وضعیت و حذف نشدن شرکت های پیمانکاری
اعتراض جمعی ازاهالی عسلویه نسبت به بیکاری، کمبود آب شرب ،نداشتن جاده مناسب و دیگر امکانات مناسب زیستی

 بعد از جلسات کلاب هاوسی در رابطه با آسیب شناسی - حمایت جنبش کارگری ، ارائه و ابراز چند نظر حاشیه ساز شده است و اخیرا در فضای مجازی ما شاهد بحث های سندیکای یک نفره و بسیاری از تخریب های ناشایست روبرو هستیم.
در جامعه ای که فشار بر روی فعالین مستقل کارگری از در و دیوار می ریزد و نهادهای امنیتی تمام سعی خود را می کنند که مبارزه طبقاتی را به فرد و مشکلات فردی بکشانند و مهندسی شده با تخریب فرد کل مبارزه را زیر سوال ببرند باید دید چرا بحث سندیکای فردی(یکنفره) به میان آمده است؟

دیروز، شنبه برابر با ۱۲ شهریور ۱۴۰۱، کارکنان رسمی صنعت نفت در تهران، بر اساس فراخوانی از پیش اعلام شده در مقابل وزارت نفت تجمع اعتراضی برگزار کردند و صدها نفر از آنان از شهرهای مختلف ایران به پایتخت آمدند. این تجمع که با هدف اعتراض به مشکلات معیشتی، دستمزدهای ناکافی و عدم اجرای قوانین و ساعات کاری غیرعادلانه و کیفیت پایین خدمات رفاهی و بهداشت صورت گرفته بود و همچنین خواهان اجرای کامل ماده ۱۰ قانون وظایف و اختیارات کارکنان رسمی وزارت نفت بودند، با یورش ماموران یگان ویژه و امنیتی مواجه شد و دست کم ۶۷ نفر از کارگران بازداشت شدند که تعدادی از آنان بعد از ظهر روز شنبه آزاد شدند.

برگرفته از کانال مستقل کارگران هفت تپه
سر و کله شبکه‌ی سلطان شکر دوباره از ‌آستین حضرات پیدا شد. در هر دستگاهی سلطان پشت سر سلطان هی رو می‌شود. بر سر سهمی از شکار یعنی تن و جان کارگران، گرگ‌های درنده به جان هم افتاده‌اند و برای هم دیگر چنگ و دندان نشان می‌دهند. این شبکه‌های مافیایی در عین حال هم‌ شریک و هم رقیب هم هستند. آنان برای قسمت کردن و دریدن و بالاکشیدن دسترنج کارگران و دارایی جامعه‌ای که به فقر و فلاکت نشانیده شده‌‌اند با هم مسابقه می‌دهند.

۱۴ سال پیش علیرضا ثقفی پس از بازگشت از اجلاس جهانی کار برای دفاع از حقوق کارگران در چنین روزی در حالیکه از گلزار خاوران باز می گشت دستگیر شد و بعد از دو سال او را به سه سال حبس محکوم کردند و طبق قوانین ایران بعد از ده سال حکم باطل می شود. اما جرم او نه تنها شرکت در سازمان جهانی کار و بیان وضعیت سخت کارگران است، متاسفانه اعلام کرده اند که رفتن به گلزار خاوران جرم همیشگی است و هیچگاه لغو نمی شود.

آقای علی نجاتی تنها عضو باقیمانده از "سندیکای هفت تپه" و تنها عضو هیئت مدیره " سندیکا" مدتی است کمر همت بسته و به تخریب جنبش کارگری در هفت تپه و دستاوردهای آن میپردازد. در کلاپ هاس رهبران و فعالین هفت تپه را تحقیر و بر علیه آنها سمپاشی میکند و در یک گفتگوی ویدئویی با "صدای کارزار" علت " ضعف" سندیکا را توطئه رژیم و کارفرما میداند که با تشکیل مجمع عمومیها و مجمع نمایندگان موجب شده اند تا سندیکا منزوی شود. با رندی تمام مجمع نمایندگان و شورای اسلامی را مساوی هم قرار میدهد تا توخالی بودن " سندیکا" را توجیه کند. اما هر چه هست او امروز اعتراف میکند که سندیکایش منزوی است و تنها از موجودیت 4 ساله آن حرف میزند.

بدنبال چند بار تغییر در تاریخ اجتماع کارگران و کارکنان رسمی نفت و انتظار برای اجرای وعده های وزیر و مقامات و وزارت نفت، نهایتا از روزهای قبل فشار اعتراضی کارگران به تصمیم به برگزاری اجتماع در ۱۲ شهریور مقابل وزارت نفت در تهران و حمایت در سکوهای عملیاتی منجر شد.