جولیان آسانژ، بنیان‌گذار ویکی‌ لیکس پس از پنج سال حبس در لندن از زندان آزاد شد و بریتانیا را ترک کرد. نهادهای مدافع آزادی بیان از خبر آزادی آسانژ استقبال کردند. جولیان آسانژ، پس از ۱۴ سال به کشورش بازگشت. از آوریل ۲۰۱۹ جولیان آسانژ در زندان بلمارش در تیمزمید لندن زندانی است. وی پس از آن که دولت اکوادور موافقت کرد او را از سفارتخانه اخراج کند و در اختیار مقام‌های بریتانیا قرار دهد، بازداشت شد.

کمتر کسی است که رویدادهای مهم جهان امروز را دنبال کند و درباره‌ی سرنوشت جهان فردا نگران نباشد. وخامت اوضاع به حدی است که به گفته‌ی کارشناسان دیر یا زود جوّ روانی آخرالزمانی (apocalypse) بر بسیاری از مردمان در گوشه و کنار دنیا مستقر خواهد شد. این روحیه‌ی ناشی از وحشت و خودباختگی یکی از نشانه‌های بیماری روانی جمعی است که در بسیاری ظهور خواهد کرد و آنها را به رفتارهای تندی مانند خودکشی و یا دگرکشی می‌اندازد.

مقدمه: در پی رشد روزافزون فاشیسم و گرایش نژادپرستانانه در اروپا (هلند، آلمان و غیره) و شکست حزب ماکرون در انتخابات اروپا با ۱۴.۶٪و پیروزی فاشیست‌های فرانسوی (لو پن منبعد لوپن) ٪۳۱.۴در آن، ماکرون مجلس فرانسه را منحل و انتخابات زودرس را اعلام کرد.  اما چرا انحلال مجلس؟ ادعای بچگانه‌ای در نشریات مختلف در توجیه تصمیم ماکرون می‌توان خواند:

حمید نوری، دادیار سابق زندان گوهردشت که در سال ۱۳۹۸ در سوئد دستگیر و با بوق و کرنا در دادگاه‌های سوئد به جرم مشارکت در قتل عام زندانیان سیاسی ایران در دهه‌ی شصت و به ویژه سال ۱۳۶۷ به حبس ابد محکوم شده بود؛ سرانجام در جریان تبادل زندانی با یوهان فلودرس و سعید عزیزی، شهروندان سوئدی آزاد شد و به ایران بازگشت. یوهان فلودروس ظاهرا یک دیپلمات سوئدی است که در بهار سال ۱۴۰۱ برای «سفر گردشگری» به همراه چند تن از دوستان خود به ایران سفر کرده بود اما هنگام بازگشت در روز ۲۸ فروردین‌ماه ۱۴۰۱ بازداشت شد.

هاوڕێیان نوێنەرانی کۆنگرە و ئامادەبوان   ئەم کاتەتان شاد   بەهیوای کۆنگرەیەکی سەرکەوتوو;  بەدوای ٣١ ساڵ لە دامەزراندنی حزبی کۆمۆنستی کرێکاری عێراق کە پڕ لە هیوا و خۆ ئامادەکردن و خەبات بووە بۆ ڕابەریکردنی شۆڕشی کرێکاری لە عێراقدا، هەوڵی داوەو هەوڵ ئەدات، ئەمڕۆش لەنێو بەڕێوەبردنی کۆنگرەی حەوتەمی خۆیدا، کە بڕیارە لە ڕێڕەوی چونە پێشەوەیدا، بەرەو هەلومەرجێکی سیاسی تازە لە عێراق و ناوچەکەدا بەرەو ڕووە،

ستون آخر اصلاح طلب حکومتی پدیده مهجوری است که باید مورد مطالعه و مداقه قرار گیرد. در ایران اختناق زده و اسلام زده، هیچ پدیده ای معنی رایج و جهانی اش را ندارد. وقتی "سید محرومان" شخصاً قاتل سریال و حامی سرمایه داران و اختلاسگران است، وارونگی و بالماسکه بودن اصلاح طلب این نظام نباید غیرمنتظره باشد. کل دو خرداد و "ایران برای ایرانیان" و "اصلاحات و توسعه سیاسی" و خورجینی از اصطلاحات و تئوری های توجیه این دیدگاه ارتجاعی، به یک اپسیلون اصلاح در زندگی مردم منجر نشد. خودشان هزار بار گفتند بجز پابوسی خامنه ای و تدارکاتچی بودن خاصیتی نداشتند. 

(یادداشت هفته): قایق حامل 76 تن پناهجو از کشورهای ایران، عراق، سوریه و افغانستان جهت نجات از جهنمی که رژیمها برایشان ایجاد کردند، و رسیدن به مکانی نسبتا امن، حدودا ده روز پیش از ترکیه عازم یونان میشوند. سپس از آنجا با یک قایق عازم آبهای یونان، و پس از چند شبانه روز، شناور بودن بر روی امواج سرکش آب دریاها، سر از آبهای آزاد یونان و ایتالیا در می آورند. پناهجویان بدلیل اینکه 26 کودک و یک زن باردار نیز بهمراه داشته اند، وقتی چند روز از سرگردانی آنها در آبها میگذرد،

یەکێک لە نیگەرانیەکانی خەڵکی هەرێمی کوردستانی عێراق، پەرەسەندنی گرژیەکانی ئێستای تورکیا و هەڕەشەی ئۆپەراسیۆنە سەربازیە نوێیەکانیەتی لەدژی چەکدارانی پەکەکە، هەروەها ترسی دووبارەبونەوەی هێرشەکانی ئێرانە بۆ سەر ناوچەکە، کەلەم کەشوهەوا هەڵاوساوە و پشێوییەدا، مایەی مەترسیەکی جدیە لە سەر ژیانی ئەم خەڵکە، لەهەمان کاتدا هەر جموجۆڵێکی سەرکردەکانی هەولێر و سلێمانی بەبێ ئەولەویەت بۆ ئەم دۆسێیەیە، کە هاوتەریبە لەگەڵ ئامانجی سیاسی حزبەکانیان و پاشکۆ بونیانە لە جێبەجێکردنی سیاسەت و بەرژەوەندی ئەو ووڵاتانە،

پیش ‌درآمد: آیا حیرت آور نیست که چند ماه پیش مسعود پزشکیان برای یکی از ٢٩٠ جایگاه نمایندگی مجلس رد صلاحیت شود, اما برای جایگاه مقام دوم مملکت توسط همان شورای نگهبان تایید صلاحیت شود؟ هرگز از خود پرسیده ایم چرا؟ مقدمه: اگر ٤۵ سال پیش از من می پرسیدید آیا روباه تخم گذار است یا بچه زا؟ آن زمان قاطعانه می دانستم و می گفتم که بچه زا است و حتی نوزادان آنها بعد از تولد بین ده تا چهارده روز هم کَر هستند و هم کور.

انتخابات این دوره ریاست جمهوری علیرغم هیاهوی رسانه ها و تلاش دستگاه عریض و طویل تبلیغاتی جمهوری اسلامی، علیرغم توصیه های "حكیمانه" خامنه ای در فراخوان به "خواص" برای دعوت از مردم برای مشاركت، علیرغم تلاش حامیان حكومت از همه جناح ها در داخل و خارج کشور، در پایین جامعه تقریبا نامربوط ترین پدیده به زندگی و مشغله های مردم است.

آیا لقمه خالص سازی در گلوی خامنه‌ای گیر کرده است؟ و این‌که چرا آب و نان اصلاح طلبان در گروایفانقش در هم شکستن دوقطبی جامعه است. مهندسی انتخابات از طریق دو طرح پلن آ و بی. گاهی وقوع یک حادثه ناگهانی و غیرمترقبه با ایرادضربه به ضعیت می‌تواند بحران ‌ها و گسست‌های جاری در زیرپوست آن را به صحنه بیاورد و اذهان عمومی و ناظران و تحلیل‌گران را به سمت ویژگی‌ وضعیت و شکنندگی و پی آمدهای‌ آن و فرصت و تهدیدهای موجود در آن جلب کند.

امروز سال‌گرد ۳۰ خرداد ۶۰ است. اعتراضات ۳۰ خرداد ۱۳۶۰ نقطه پایان روند انقلاب مردم ایران بود که از تظاهرات ۱۷ شهریور آغاز شده ‌بود و طی این فاصله نیروهای مخالف انقلاب داخلی و خارجی به‌ویژه در کنفرانس «گوادلوپ»، رهبران دولت‌های قدرتمند، یعنی آمریکا، آلمان، فرانسه و انگلستان، که نگران به خطر افتادن منافع خود در ایران بودند، تلاش کردند تا پیشروی و تثبیت انقلاب مردم ایران را بگیرند.

انتخابات در ایران به چنین امری در هیچ کجای دنیا شباهت ندارد. عده‌ای ضد‌ایرانی در بالا برای تقسیم قدرت و ثروت میان خود هر از چندگاهی افرادی را به عنوان رئیس‌جمهوری و نماینده‌ی مجلس می‌آورند و می‌‌برند؛ این امر نه از جانب مردم مورد اعتناء قرار می‌گیرد و نه از آن سوی واکنش و رفتار مردم در بالا مورد توجه است. در ایران، دو جهان بالا و پایین، جامعه و طبقه‌ی حاکم، دیگر با هم ارتباطی ارگانیک ندارند. یک رابطه‌ی صرف مکانیکی بین آنها برقرار است:  بالا غارت می‌کند و می‌چاپد و می‌کشد و پایین غارت می‌شود و می‌میرد، اگر هم اعتراضی کند زودتر میرانده می‌شود.

دو نوشته، یکی از آقای فرخ نگهدار و دیگری از "حسین اکبری" را در سایت اخبار روز خواندم. هر دو وضعیت موجود تحت رژیم اسلامی را تثبیت شده، ازلی و ماندگار فرض کرده؛ و هر یک به تناسب دیدگاه خود از مدافعان سینه چاک ابقاء حاکمیت اختناق اسلام سیاسی در ایران از طریق "اصلاحاتی" در وضع موجود اند. آقای نگهدار "انتخابات" پیش رو در جمهوری اسلامی را چنین دراماتیزه کرده اند:

در مقاله ی « چرا مارکس سرمایه را از سرمایه داری جدا می داند» با نقل ِ قول ِ در حد ِ نیاز از مارکس وانگلس نشان داده شد که برخلاف ِتصور و تبلیغ ِخودمارکسیست نامان ِ سرمایه ستیز، سرمایه از ابتدا تا انتهای تکامل ِ جامعه ی انسانی حضور ِ فعال و تعیین کننده دارد، به طوری که می توان و باید تاریخ ِ انسانی را محصول ِتکامل ِ قانون مند و نظام مند ودوران به دوران ِسرمایه به مثابه ِثروت ِ تجمع یافته و انباشته شده ی کار و تولید ِ انسان ها در طول تاریخ دانست.