یادداشت های جنبش کارگری: سیل و استبداد: تاریخ ایران، تاریخ سلطه بلامنازع حاکمیت های استبدادی است. حاکمیت هایی که برای حفظ سلطه و اقتدار طبقات صاحب امتیاز و ثروتمند و مالک و سرمایه دار، و با تحمیل انواع ستم های طبقاتی و جنسی و ملی و دینی و فرهنگی، کلیت جامعه را برای بهره کشی و اطاعت به انقیاد خود در می آورند. بنیاد این استبداد، در گذشته هر چه که بود، آسیایی یا فئودالی، از انقلاب مشروطه به این‌سو اما این نظام سرمایه داری مدرن است که برپایه  انباشت سرمایه متکی به استثمار و بهره کشی از نیروی کار ارزان کارگران ایران به پایه مادی حاکمیت استبدادی بدل گشت.

سرآغاز عروج جنبش چپ و سوسیالیستی در کردستان: چهل  و چهار سال از دستور "جهاد" خمینی جلاد علیه مردم کردستان گذشت. هدف بلاواسطه و عاجل هجوم نظامی جمهوری اسلامی در ۲۸ مرداد ۵۸ و تصرف شهرهای کردستان توسط ارتش وسپاه پاسداران تلاش برای سرکوب این آخرین عرصه سنگر انقلاب مردم ایران و کردستان بود. حمله به دستاوردهایی بود که به همت جنبش رادیکال، آزادیخواهانه  و چپ (و نه جنبش همه با همی) در حیات سیاسی و اجتماعی مردم کردستان در همان چند ماه به دست آمده بود.

شکستی داعش کاریگەری نەبوو لەسەر دابینکردنی سەقامگیری بۆ سنوری نێوان عێراق و سوریا، ئەو سنورەی کە بە یەکێک لە ناوچە ناجێگیرەکانی رۆژهەڵاتی ناوەراست هەژماردەکرێت، کە جۆرەها قەوارەی فراکسیۆنە کوردیەکان کاری لەسەر دەکەن، کەبۆ بەرژەوەندیەکانیان مامەڵەی لەسەردەکەن. دوای ئەوەی حکومەتی سوریا کۆنترۆڵی سنورەکانی لەدەستدا و پێگەی حکومەتی عێراقیش لەو ناوچانەدا سنوردار بوو، دەرگا ئاواڵەبوو بۆ هاتوچۆو بازرگانی و قاچاخچێتی کردنێکی گەورەو فروان، بەتایبەتی دوای ئەوەی پەکەکە بەشدار بوو لەشەر دژی داعش و سەرکەوتوبوو لە چەسپاندنی نفوزی خۆی لەسەر سنورەکان.

مبارزات این دوره بازنشستگان تامین اجتماعی، یك عرصه اصلی جدال محرومترین اقشار جامعه، علیه فقر و بی حقوقی و تعرض افسارگسیخته بورژوازی ایران و حكومتش به معیشت طبقه كارگر بود. عرصه ای كه تا كنون به اعتراضات سراسری در میان بازنشستگان و به اتحادی فرامحلی شكل داده است. امروز دیگر تجمع اعتراضی بازنشستگان تامین اجتماعی به امری دائم و روزانه تبدیل شده است. همزمان و در این مدت در شهرهای مختلف شاهد تجمع بازنشستگان مخابرات و بازنشستگان مراكز صنعتی چون فولاد و ذوب آهن و...، نیز هستیم.

در ایران بی‌حجاب، «لایحه حجاب» سرانجام به شکل «مخفیانه» در مجلس تصویب شد. حاکمیت قرار است با ایجاد «بازدارندگی» از طریق جریمه‌های سنگین زنان بی‌حجاب، و با پز دادن حول تصویب «قانون»، خط قرمز حجاب و تبعیض سیستماتیک جنسی را کماکان حفظ کند. نفس تصویب چنین لایحه‌ای حول بی‌حجابی زنان، یعنی قبول اینکه حجاب و اسلام و تبعیض جنسی در ایران پس از خیزش ۱۴۰۱ ورمالیده است. سوال اساسی اینست که چه کسی نماد ایدٸولوژیک حاکمیت را زیر سوال برد؟ چه کسی حجاب را پرت کرد و اماکن و گشت‌های ارشاد را مجبور به فرار کرد و در نهایت قوانین اسلامی و زن‌ستیز را به شکل دوفاکتو لغو کرد؟!

گرایش مذهبی به رهبری آیت‌الله روح‌الله خمینی، از همان فردای سرنگونی حکومت پهلوی، سیاست‌های فاشیستی و سرکوبگری خود را با تهدید و تهاجم به مطبوعات، تجمعات، زنان، سینما و غیره آغاز کرد و روز‌به‌روز نیز این سیاست‌های مخوف خود را در جهت سرکوب خونین انقلاب مردم و منحرف کردن مسیر آن تشدید نمود به‌طوری که خمینی خیلی زود، فتواها و فرمان‌های جنایت‌کارانه خود را یکی پس از دیگری صادر کرد. بنابراین، جمهوری اسلامی ایران، زاده سرکوب و سانسور، تهدید و ترور، شکنجه و اعدام، دزد و مافیایی است و به همین دلایل، ماهیت درنده‌خویی و وحشی‌گری آن به هیچ‌وجه تغییر نمی‌کند.

واقعییت گواهی می دهد که بدون ِ داشتن ِ الگویی نظری از رابطه ی پیوستاری ِ عام یا مجرد و خاص یا مشخص از طبیعت و جامعه ی انسانی نمی توان ادعای داشتن ِ شناخت ِ واقعی وبدون ِ خطا ازطبیعت و جامعه وتاریخ ِانسانی داشت – دراین نوشتار بحث صرفن وخصوصن درباره ی جامعه وتاریخ ِ انسانی ،  وبه طور ِمشخص جامعه ی زیر ِ سلطه ی استبداد ِ ولایتی خلافتی ِ ما، درچارچوب ِ تئوری ِ ماتریالیسم ِ تاریخی و دیدگاه وچشم انداز ِ راهگشا به دگرگونی های اجتماعی سیاسی ِ این جامعه است-.

ترجیح دموکراسی موجود بر حکومت های الیگارشی و اریستوکراسی; طبعاً نظام مبتنی بر دموکراسی پارلمانی و "حکومت منتخب مردم" که در کشورهای اروپایی وضعیت مردم و آزادی های مدنی بهتر و بیشتر از کشورهای غیردمکراتیک است، بر حکومت های استبداد مطلق ارجحیت دارد. شاید این یادآوری بدیهی به نظر می رسد، زیرا مگر می توان از آزادیخواه بودن حرف زد، ولی اختناق مطلق را بر آزادی های نسبی در دموکراسی ترجیح داد؟

آسیب هایی را که نظام آخوندی از ۲۳ بهمن ۱۳۵۷ به این سو بر کشور وارد کرده است می توان به سه بخش آسیب های کوتاه مدت، میان مدت و دراز مدت تقسیم کرد. فهرست کردن تعداد آن ها به دلیل پرشمار بودن ناممکن است اما در مورد اثرات این ضررها و ضربه ها می توان گفت که تجمیع آنها به تدریج یک کشور، یک جامعه، یک فرهنگ و حتی یک تمدن را به سمت نابودی در معنای مجازی و فیزیکی سوق داده اند.

سیلیکون وَلِه بر ضد توسعه: زمانی بود که کشورهای جنوب دل در گروِ «نظم نوین اقتصادی جهانی» داشتند و امید به « صنعتی کردنی برنامه دار برای مبارزه با تهی دستی» بسته بودند. امروزه، هدیه های نقدی ثروتمندترین ها به بی چیز ترین ها نگارۀ یک نوشدارو را به نمایش می گذارند. این رویکرد جانشین لیبرالیسم نمی شود، [بلکه] آن را تثبیت می کند.

فیلم سینمایی «غریب»، محصول سازمان هنری رسانه‌های «اوج»، وابسته به سپاه پاسداران و سایر نهادهای امنیتی جمهوری اسلامی ایران است. حامد عنقا، تهیه‌کننده و فیلم‌نامه‌نویس با سفارش نهادههای امینتی‌-فرهنگی جمهوری اسلامی، یک مشت ادعاهای پوچ و بی‌معنی و غیرواقعی را تحت عنوان فیلم‌نامه سرهم‌بندی کرده است.

هیچ معلوم نبود به چه مناسبت قبل از متارکه جنگ و فتوای قتل عام زندانیان سیاسی به هواداران مجاهدین اعلام عفو کرده بودند! چون بنا به تجربه، جمهوری اسلامی برای فریب اذهان عمومی داخلی و جهانی در اعیاد مذهبی یا ایام عید برای زندانیان سیاسی و جرائم عادی عفو صادر می کرد! در واقع مجرمان واقعی و ناقضان قوانین انسانی برای کسانی که حقوقشان را خود زیر پا گذاشته بودند عفو و بخشودگی صادر می کردند!

انتهای دموکراسی خواهی، پرهیز از انقلاب کارگری و مخالفت با کمونیسم! گفتیم جنبش دموکراسی خواهی امروز در جهان، صاحبان و شیفتگان فراوانی دارد که هر کدام ورژنی را مانند" دموکراسی حمایتی، تکاملی، دموکراسی نخبه گرا، تکثر گرا، مشارکتی و... " ارائه می دهند که علیرغم تعاریف متفاوت هر یک از مدل مورد نظر خود، مفهوم متعارف همه آنها-طیفی بی پرده و دیگری با ایماء و اشاره - انتخابات آزاد، رأی گیری، پرهیز از سرنگونی و انقلاب "خشونت" و پروژه به "گور سپردن کمونیسم" است.

(در حاشیه اظهارات فرمانده سپاه پاسداران) نزدیک شدن به سالگرد خیزش انقلابی سال گذشته و یادآوری ضربات سنگینی که این خیزش بر پیکر فرسوده جمهوری اسلامی وارد کرده، کابوس سران جمهوری اسلامی است. حسین سلامی فرمانده سپاه پاسداران در روز سه شنبه دهم مرداد با اشاره به خیزش یکسال گذشته بی ابهام اعلام کرده که آن رویداد "قوی ترین، خطرناکترین، جدی ترین، نابرابرترین و وسیع ترین پیکار جهانی ضد نظام اسلامی ایران بود" این جنایتکاربا اذعان به این واقعیات، در ادامه و با دروغ بافی گوبلزی مدعی "شکست دشمن در این پیکار سنگین" شد.

این روزها بار دیگر جمهوری اسلامی موجی از تبلیغات نژاد پرستانه علیه شهروندان با پیشینه افغانستانی به راه انداخته است و دست به بسیج و تعرض همه جانبه نیروهای پلیس و سایر نیروی سرکوب خود علیه آنان زده است. مدتی پیش وزارت كشور جمهوری اسلامی، دستوراتی را علیه فراریان از جهنم افغانستان در استان كرمانشاه صادر كرد و همه ارگانها و مراكز دولتی و مردم این استان را برای "جمع كردن"، دستگیری و تحویل پناهجویان و شهروندان با پیشینه افغانستانی به مراجع دولتی، فرا خواند.