انقراض حجاب و زن محجبه در ایران!

که منجر به حرکت آزادانه، قدم زدن های استوار او با لباس زیر در صحن دانشگاه شد، بار دیگر مسٸله حجاب و جنبش علیه زن ستیزی و آپارتاید جنسی در ایران، در داخل و خارج از کشور، چون سیلی به حرکت درآمد و حمایت های وسیع مردمی در ایران و در خارج از کشور را بدنبال داشت.  آهو دریایی توسط بسیج و نیروهای انتظامی مورد تعرض قرار گرفت و دستگیر و زندانی شد. اما حمایت از او به درجه ای وسیع بود، که زندانبانان او ناچار شدند سراسیمه اعلام کنند که او دستگیر نشده است و به بیمارستان روانی روانه شده است! 

گسترش اعتراضات علیه حجاب در خیزش "زن زندگی آزادی" به سطح دیگری و حرکت میلیتانت و شجاعانه آهو دریایی، حاکمیت را با این واقعیت که آن خیزش نه تنها خاموش نشده است که آتش زیر خاکستری است که هر لحظه میتواند با قدرت بیشتری منفجر شود، روبرو کرد. 

اعتراض آهو دریایی تکیه بر دستآورهای خیزش "زن زندگی آزادی" و مبارزه  هزاران دختر جوانی دارد که دو سال پیش و در جدال خونین شان با حاکمیت، سرانجام حکم "باطل شد" بر تحمیل و اجبار حجاب زدند!  موجب جمع شدن بساط گشت ارشاد و عربده کشی های علنی مشتی "آتش به اختیار" برای حمله به زنان و تحمیل عقب نشینی های مهمی به دشمنان آزادی زن شد! 

هنوز متاسفانه از سرنوشت آهو دریایی اطلاع دقیقی در دست نیست و سلامت جسمی و روانی او پشت درهای بسته زندان ها، موجب نگرانی اکثریت مردم در ایران و در خارج از کشور است. با این وجود، این کیس و نحوه رویارویی های بیشتر با تعرض های بیشتر از جانب جنبش دفاع از حق زن، حاکمیت را برای حفظ نظام، حفظ اسلام این رکن مهم حاکمیت سراسیمه به تکاپو و "چاره جویی" کشانده است. ایده افتتاح "کلینیک"های "ترک بی‌حجابی" چیزی چون کلینیک های "ترک اعتیاد" و .. که در رسانه ها منتشر شده است، تلاشی برای مقابله با خیزش های رادیکال تر و میلیتانت تر علیه زن ستیزی و حاکمیت اسلام  در ایران است. 

در ایران برای نخستین بار در تاریخ علم تمدن بشری و حوزه پزشکی، از لابراتوارهای فیضه قم و "دانشمندان" "نجات اسلام" به هر شکل و وسیله ای، کشف جدیدی اعلام شد! درمانگاه  "سلامت سازی"، توسط مشتی بیمار روانی برای "حفظ حجاب اسلامی"، برای اولین بار در تاریخ بشر در ایران افتتاح میشود!   

این "کشف" به درجه ای پیچیده است که "دانشمندان" این حوزه، به شکل قطره چکانی تاثیرات و کارکرد آن، برروی "بیماران" را توضیح میدهند! هرچند بین این "دانشمندان" توافقی بر سر اینکه کدام جمعیت "بیمار" موضوع مداوا است، توافق نیست. برخی کسانی را که "حجاب خود را حفظ کرده اند" را جمعیت آسیب پذیر میدانند برخی برعکس آن را! در عین حال ، در مورد جوانب اجرایی کار این "کلینیک" ها هم بین دانشمندان و "پزشکان" آن، توافق وجود ندارد. 

جزئیات ماجرا از این قرار است که: 

مهری طالبی دارستانی، رئیس اداره زنان و خانواده ستاد امر به معروف استان تهران، روز ۲۲ آبان در سخنانی اعلام کرد که "بنابه درخواست مکرر خانواده‌ها و زنان و دختران تهرانی و به همت اداره زنان و خانواده ستاد امر به معروف کلنیک ترک بی‌حجابی در تهران با هدف درمان علمی و روان شناختی بی‌حجابی ویژه نسل نوجوان، جوان و بانوان جویای هویت اجتماعی و اسلامی افتتاح می‌شود" 

این "مسئول اداره زنان و خانواده ستاد امر به معروف و نهی منکر استان تهران" اعلام کرده است که خدمات این کلینیک برای "نسل نوجوان، جوان و بانوان" است که "فشارهای محیطی" باعث شده است که از سر "اجبار" پوششی "خارج از حدود حجاب شرعی" داشته باشند. و از قول او گفته شده است که میخواهند با روش "علمی و روان شناختی... و با ارائه آگاهی و پشتیبانی فکری" به کسانی که "تصمیم به رعایت حجاب گرفته‌اند" کمک می‌کنند! 

به گفته وی "به افرادی که تصمیم به رعایت حجاب گرفته‌اند یا از تطبیق با محیط‌های خاص تحت فشار بوده‌اند، کمک کند تا بتوانند انگیزه و اعتماد به نفس بیشتری پوشش سالم خود را آزادانه انتخاب کنند"!

تا اینجا معلوم نیست که چه کسانی باید مداوا شوند! کسانی که حجاب را عملا ملغی کرده اند و بر آن در سراسر ایران و از جمله در قم، پایتخت ارتجاع اسلامی ضد زن، مهر قباحت و زشتی و کراهت و شرم، زده اند! یا کسانی که تحت تاثیر دستآوردهای خیزش دوسال قبل، از سرکردن حجاب شرم میکنند و آن را دون شان انسانی خود میدانند و آموخته اند که میتوانند آن را سر نکنند! این دستاورد را قربانیان جنبش شان برای آنها به ارث گذاشته اند و بخش اعظم زنان و دختران و دانش آموزان در سراسر ایران این میراث را عزیز داشته و آن را قویا حفظ میکنند! نمی دانند با این واقعیت چه کنند! با نرخ بالای خودکشی دختران نوجوان در مقابل فشار کادر آموزشی در مدارس برای تحمیل ححاب چه کنند! 

معما چیست!

معما این است که این ها میخواهند بگویند که ایران اسلامی است و حجاب عزیز و زنان زیر فشار "شرم از با حجابی" بی حجاب شده اند!  و باید کاری کرد که با باج و پول و تهدید و شکنجه فیزیکی و روانی ... بلکه "خجالت نکشند" و آن را سر کنند! از بی ارزش کردن شان و حرمت خود، "شرم نکنند"! چرا که حکومت "پشت و پناه" آنها است! 

بدنبال زمینه سازی های خانم "پروفسور" مهری .. ، محمدرضا میرشمسی، معاون ستاد امر به معروف و نهی از منکر روز پنج‌شنبه ۲۴ آبان اعلام کرد که قرار است با موافقت قوه قضائیه و به عنوان حکم جایگزین جریمه، "زنان بی‌حجاب" به این کلینیک فرستاده شوند. به گفته او، "کلینیک ترک بی‌حجابی" که دو روز پیش خبر افتتاح آن از سوی یکی از مقامات این ستاد اعلام شد، جایی خواهد بود برای اینکه قضات، زنان بی‌حجاب را برای مجازات جایگزین جریمه، بفرستند! از سوی دیگر او تاکید کرده  که بهتر است از عنوان "محفل" به جای "کلینیک" برای "مراکز ترک بی‌حجابی" استفاده شود! به گفته وی به تازگی محافلی برای ارائه آموزش به کسانی که "تمایل دارند بی‌حجابی را کنار بگذارند"، دایر شده است!

جمهوری اسلامی در منگنه و مضیقه است چرا که نسل زنان محجبه در آن در شرف انقراض  است! از این روست که دانشمندان این حوزه، تلاش میکنند که راهی برای جلوگیری از این انقراض بیابند!

اما اظهارات معاون پزشکیان، خانم زهرا بهروز آذر، و "رنجش" های "زنانه" او،  از همه شیک تر و "دلگرم کننده" تر است!

رسانه ها نوشتند که: زهرا بهروزآذر، معاون زنان و خانواده دولت معاون مسعود پزشکیان با انتقاد از طرح راه‌اندازی "کلینیک ترک بی‌حجابی" با تکذیب نقش و ارتباط دولت با این موضوع، آن را "موجب وهن (سبک و سست نشان دادن) اسلام و امر به معروف و دور از شان زنان" توصیف کرد. و فاطمه مهاجرانی، سخنگوی دولت هم در پاسخ به پرسشی درباره اینکه آیا ستاد امر به معروف طرح‌هایش را با دولت هماهنگ می‌کند یا خیر، اظهار بی‌اطلاعی کرد!

مراجع و "دانشمندان" ابله و خرفت حکومتی که همه تلاش هایش برای اسلامی کردن جامعه ایران، برای تبدیل حجاب، سمبل اسارت زن به پوشش زنان شکست خورد،  امروز از فرط استیصال دچار "هذیان گویی" شده اند که تنها و تنها به منظور کاهش فشار بر روی خودشان صورت میگیرد. 

حکومتی که در مقابل جنبش سکولار و آزادیخواهانه مردم در ایران شکست ایدئولوژیک و سیاسی اساسی خورده است. قدرتی که ماشین سرکوبش در مقابل جنبش آزادیخواهانه مردم در ایران تماما فلج شده است! حکومتی که همه قدر قدرتی اش در مقابل جامعه ای که نمی خواهدش، تبدیل شده است به اعدامهای مخفیانه در زندانها، ربودن و در خفا و پنهانی دستگیر کردن و  تعرض به زندانیان، تحمیل فقر و فلاکت به نیروی کارکن و حمله به بخش های ضعیف نگاه داشته شده  جامعه، چون  شهروندان با پیشینه افغانسانی، شده است. قدرتی که در مقابل شهروندان و بخصوص زنان و جوانان، کاملا در بن بست کامل قرار گرفته است و تلاش میکند که راه فراری به جلو پیدا  کند. 

این بیماران روانی حاکم در بالا،  دیدند که اسید پاشی، تحقیر و ضرب و شتم به جایی نرسید! با "بغض در گلو" دیدند که چگونه ناچار شدند که بساط گشت ارشاد شان،  که با اردنگی جنبش حق زن به زباله دان انداخته شد بود، را جمع کنند. امروز این پیکر ضربه خورده، نباید جرات کند که پرچم "درمان" زنان آزادیخواه و معترضی که برای حکومت تره هم خورد نمیکنند، را بلند کند و تلاش کند که بلکه به این وسیله خود و نظام ضدزن و ضدبشری اش را کمی بیشتر سرپا نگاه دارد!  

این فراری به جلو است! مضحکه ای است که پا نگرفته ناچار هستند یا بساط آن را جمع کنند یا همان جنبشی که حاکمیت ضدزن را به اینجا کشانده است، آن را برسرشان خراب خواهد کرد!  

برای خراب کردن این کلینیک ها برسرشان، آزاد کردن آهو دریایی و بیرون کشاندن او از زیر تیغ شکنجه های فیزیکی و روانی و آسیب های دارویی و ...  اولین قدم است. باید این انگل های قرون وسطایی را سرجایشان نشاند. این قدمی در دفاع از دستآوردهای خیزش انقلابی مان است. 

۱۴ نوامبر ۲۰۲۴