نفوذ ایران در منطقه دریای سیاه؛ پیامدها و واکنش‌های غرب

خاورمیانه

 موسسه خاورمیانه با انتشار یادداشتی مدعی شد، مرکز پریماکوف روسیه انگیزه ادعایی نزدیک‌تر شدن مسکو و تهران را اینگونه بیان می‌کند: «افزایش تحریم‌ها و فشار نظامی غرب، در کنار تلاش‌ها برای منزوی کردن روسیه و ایران در سطح جهانی، ...

منافع ملی مسکو و تهران را به یکدیگر نزدیک تر کرده است. هر دو کشور با یکدیگر همکاری می‌کنند تا تحریم‌ها و فشارهای سیاسی را دور زده و در عین حال همکاری‌های تجاری، اقتصادی و دفاعی خود را گسترش دهند. این متغیرها زمینه را برای مشارکت استراتژیک رو به رشد فراهم کرده است.»

این موسسه در ادامه یادداشت ادعایی‌اش آورد، جنگ تمام عیار روسیه علیه اوکراین که اکنون به سومین سال خود نزدیک می‌شود، چندین فرصت استراتژیک برای ایران فراهم کرده تا جای پای خود را نه تنها در منطقه دریای سیاه (GBSR) بلکه در سراسر قفقاز برجسته کرده و در دریای خزر حضوری مستحکم‌تر داشته باشد - مناطقی که منافع و نفوذ روسیه و ایران قبلاً با هم تداخل داشتند.

به ادعای موسسه خاورمیانه، افزایش جایگاه منطقه‌ای ایران به دو صورت قابل تحقق است. اولاً، ایران به دلیل تجربه دور زدن تحریم‌ها و همکاری‌های نظامی‌اش با مسکو، عملا به یکی از با ارزش‌ترین شرکای روسیه در دریای سیاه تبدیل شده است. دوم، ایران گاهی تلاش می‌کند خلاء قدرت منطقه‌ای را که ماحصل جنگ روسیه با اوکراین و تمرکز بر غرب بر این رویارویی است را پر کند.

روابط روسیه و ایران با جنگ تقویت شده است

به طور سنتی، ایران بازیگر مهمی در بخش غربی منطقه گسترده دریای سیاه نبود. دلیلش به دو عامل باز می‌گردد: تهران در باب گذر از دریای سیاه،؛ فضای ژئوپلیتیکی که تحت تسلط مسکو است و روسیه از آن به عنوان "خارج نزدیک" یاد می‌کند، از رویکرد محتاطانه‌ای پیروی می‌کند. دوم، منابع قدرت ایران، به‌ویژه با توجه به رژیم تحریم‌های اعمال‌شده توسط غرب، بسیار محدود است و از همین رو تهران تمایل دارد از منابع خود برای حمایت از محور مقاومت استفاده کرده و از همین رو آن را در مسیر جنوب قرار می‌دهد.

تا همین اواخر، ایران که هدف تحریم‌های شدید در جهان بود، از نظر استراتژیک به تعداد محدودی از شرکای خود وابستگی داشت و همین گزاره رابطه این کشور با روسیه را بیش از پیش مهم می‌کرد. تهران به ویژه برای داشتن حمایت سیاسی در سازمان ملل و دیگر مجامع بین‌المللی و همچنین دسترسی به فناوری پیشرفته نظامی و هسته‌ای به مسکو متکی است. روابط نظامی ایران با روسیه طی سال‌ها همکاری فشرده در سوریه با دقت توسعه یافت و با گذشت زمان تقویت شد.

این در حالی است که نهادهای اطلاعاتی ایالات متحده مدعی شدند که روسیه سلاح‌های خود را در اختیار حماس و حزب‌الله قرار داده و همزمان از حوثی‌ها به لحاظ نظامی حمایت می‌کند.

به ادعای موسسه خاورمیانه، روابط ایران با روسیه مدت‌هاست که نابرابر بوده است، در این میان مذاکرات با غرب بر سر برنامه هسته‌ای ایران نمادی از پویایی قدرت بود. روسیه دانش فنی به ایران ارائه می‌دهد اما نقش یک قدرت مذاکره کننده را نیز ایفا می‌کند.

با این حال، پس از حمله تمام عیار روسیه به اوکراین در سال 2022، تعامل استراتژی دو بازیگر برجسته‌تر شد. روسیه به دلیل تشدید حملاتش به اوکراین، روابطش باغرب را از دست داده و در این شرایط ایران به عنوان کشوری که هدف تحریم‌ها قرار دارد، همتای راهبردی مناسبی برای این کشور است. توانایی ایران در ارائه دانش و تجربه منحصربه‌فرد به مسکو در دور زدن تحریم‌ها، ارزش هم صدایی با تهران را برجسته و روابط را مستحکم کرد.

به عنوان نمونه مسکو به سرعت از تجربه ایران در استفاده از «ناوگان ارواح» برای تحویل نفت به چین استفاده کرد و ناوگان غیرقانونی خود را جمع آوری کرد. در این میان روابط نظامی ایران و روسیه برجسته شده و همین گزاره موجب شده تا دو بازیگر از خاورمیانه تا دریای سرخ نقشی برجسته ایفا کند.

به ادعای موسسه خاورمیانه، ایران و روسیه قرن‌هاست که برای کنترل و نفوذ در قفقاز جنوبی که امروزه شامل گرجستان، ارمنستان و آذربایجان می‌شود، رقابت می‌کنند. اگرچه روابط تهران در دهه‌های اخیر قوی نبوده، اما این بازیگر در حال تعمیق نفوذش است. در قرن بیستم، تهران از منطقه فاصله گرفت و آن را تا حد زیادی پس از اشغال شوروی به مسکو واگذار کرد. از میان سه کشور منطقه، ایران به ارمنستان نزدیک‌تر است، اما مشخصاً از درگیری‌های مسلحانه این کشور با آذربایجان بر سر قره باغ در سال‌های 2020 و 2023 خود را دور نگاه داشت.

در این میان روابط نزدیک آذربایجان با اسرائیل نگرانی‌هایی را در تهران ایجاد کرده، اما در سواحل خزر چالش ساز نشده است. علاوه بر این همسایگان در پروژه‌های مختلف مشترک یا منطقه‌ای، مانند سد مرزی قلعه سی یا کریدور حمل و نقل شمال – جنوب همکاری های نزدیک دارند.

ایران در حال پر کردن خلاء قفقاز جنوبی

از اوایل سال 2022، حمله تمام عیار روسیه به اوکراین و تلاش جمعی غرب برای حمایت از کی یف، منابع و توجه مسکو را در قفقاز جنوبی تحت تاثیر قرار داده است. این گزاره فرصتی را برای ایران هموار کرده تا برای پیشبرد اهداف استراتژیک خود زمینه سازی نماید.

در گرجستان، واردات گاز طبیعی از ایران به طور سرسام آوری افزایش یافت و در سال 2023 نسبت به سال قبل 606.5 درصد رشد کرد - اگرچه این واردات به صورت مطلق به میزان (73.28 تن) باقی مانده است-

از نظر سیاسی نیز گرجستان در حال نزدیک شدن به ایران است. اردیبهشت ماه گذشته، ایراکلی گاریباشویلی، نخست‌وزیر این کشور برای مراسم تشییع پیکر ابراهیم رئیسی، رئیس‌جمهور فقید ایران به به تهران سفر کرد.

او در ماه ژوئیه برای مراسم تحلیف مسعود پزشکیان، رئیس جمهور جدید ایران، با همراهی وزیر توسعه خود در هیئت گرجستان حضور داشت.

نیکول پاشینیان، نخست وزیر ارمنستان نیز در هر دو رویداد در تهران شرکت کرد. اما روابط کشورش با ایران فراتر از سفرهای دیپلماتیک در سطح بالا قرار دارد. ارمنستان در تلاش برای فاصله گرفتن از روسیه و تنوع بخشیدن به شرکای بین‌المللی‌اش، در قالب همکاری سه جانبه جدید با محوریت اقتصاد و ترانزیت با هند و ایران مشارکت دارد.

اخیراً ارمنستان "بزرگترین مرکز تجاری ایران" را افتتاح کرد و متعهد شد که تجارت دوجانبه را افزایش دهد. همچنین گفته می‌شود که ارمنستان قرارداد نظامی جدیدی با همسایه جنوبی بزرگتر خود به ارزش 500 میلیون دلار امضا کرده است. تهران نیز به نوبه خود در حال تقویت روابط خود با ایروان است تا بدین طریق در باب پروژه کریدور مورد مناقشه زنگزور توازن قدرت را با باکو بازتعریف کند.

در نهایت، اگرچه آذربایجان و ایران از لحاظ تاریخی روابط پیچیده‌ای با یکدیگر داشتند و این تعامل امروز به واسطه هم‌صدایی باکو و تل‌آویو دشوارتر شده، با این همه تعاملات دو طرف برقرار است.

در سال ۲۰۲۳، دولت ایران بعد از حمله به سفارت آذربایجان تلاش کرد تا زمینه را برای رفع تنش‌ها هموار کند. در واقع یکی از اهداف، سفر بی بازگشت ابراهیم رئیسی به باکو نیز آشتی با آذربایجان بود. پزشکیان، جانشین رئیسی نیز تلاش دارد تا تعاملات دو بازیگر را در سطوح عالی نگاه دارد.

به ادعای ناظران، بازگشت ایران به قفقاز جنوبی و گسترش نفوذ این کشور در سراسر دریای سیاه با هدف تحقق اهداف دوگانه استراتژیک انجام می‌شود که از نظر فیزیکی در توسعه دو کریدور فرامنطقه‌ای تحقق می‌یابد.

اولین هدف استراتژیک روابط نزدیکتر با روسیه است. برای این منظور، دو کشور در حال همکاری در کریدور شمال-جنوب هستند که هند را از طریق ایران و آذربایجان به روسیه به عنوان جایگزینی برای مسیر دریایی طولانی‌تر و گرانتر از طریق کانال سوئز متصل می‌کند.

جذابیت این کریدور در سال‌های اخیر به دلیل تحریم‌های سنگین اعمال شده علیه ایران و روسیه و همچنین به دلیل چشم‌انداز هزینه‌های ترانزیت افزایش یافته که هم ایران و هم آذربایجان از آن سود می‌برند. علیرغم محدودیت شدید نقدینگی و محدودیت شدید تحریم‌ها، ایران اولین حمل و نقل کالا از روسیه به هند را از این مسیر در جولای 2022 با موفقیت انجام داد.

اهداف استراتژیک دوگانه ایران برای منطقه دریای سیاه بزرگ

دومین هدف استراتژیک ایران جهت مانور در دریای سیاه دسترسی بهتر به بازار ثروتمند اروپایی باز می‌گردد. برای این منظور، تهران توسعه کریدور حمل و نقل و ترانزیت بین‌المللی خلیج فارس-دریای سیاه (ITC) را در اولویت قرار داده، یک مسیر چندوجهی از ایران از طریق ارمنستان، گرجستان و از طریق دریای سیاه به کشورهای عضو اتحادیه اروپا، بلغارستان یا رومانی.

با رکود تجارت بین ایران و ترکیه در سال‌های اخیر به دلیل تحریم‌ها و همه‌گیری کووید-19، کریدور خلیج فارس- دریای سیاه مسیر جایگزینی را برای ایران به سمت بازار واحد اروپا از طریق قفقاز جنوبی باز می‌کند و آناتولی ترکیه را دور می‌زند. همچنین ایران را قادر می سازد تا به طور بالقوه از صادرات هند به اروپا که از خاک خود عبور می کند، هزینه‌های ترانزیت دریافت کند.

اگرچه تحریم‌های غرب همچنان مانع دسترسی اقتصادی ایران به اتحادیه اروپا می‌شود، این کشور در سال‌های اخیر به پیشرفت‌های قابل توجهی در بهبود تنگناهای زیرساختی و سیاسی مرتبط دست یافته است.

ایران با کمک روسیه و چین در حال نوسازی راه‌آهن خود است. تهران در ژوئن 2024 بر اساس توافقنامه‌ای که در ماه می 2023 با روسیه امضا شد، بخشی از راه آهن رشت-خزر را نهایی کرد و در ژوئیه سال جاری، ایران و چین قطارهای باری را برای افتتاح فاز اول کریدور ریلی «چین-ایران-اروپا» راه اندازی کردند.

تهران همچنین با وجود همکاری نظامی ادعایی با روسیه تلاش دارد تا به غرب نیز نزدیک شود. در سال‌های 2023 و 2024، مقامات بلغارستانی با همتایان ایرانی خود دیدار کردند و تمایل خود را برای گسترش روابط اقتصادی دوجانبه ابراز کردند.

واکنش غرب 

تا به امروز، فشار جمعی غرب علیه گسترش حضور ایران در منطقه دریای سیاه عمدتا در قاب تحریم‌های مستقیم از جانب اروپا و تحریم‌های ثانویه توسط ایالات متحده محدود شده است. ایالات متحده و اتحادیه اروپا همچنین  علیه حملات حوثی‌ها، -گروهی حامی ایران که دارایی‌های دریایی غرب و تجارت جهانی را هدف قرار می‌دهند،- ائتلاف دریای تعریف کرده‌اند چرا که حملات حوثی‌ها در درجه اول منافع اتحادیه اروپا را تحت تاثیر قرار داده است.

از همین رو اتحادیه اروپا تحریم‌های هدفمندی را علیه ایران به دلیل ادعایی همکاری نظامی تهران و کسو تعریف کرده است. ایالات متحده در این تلاش با اتحادیه اروپا و بریتانیا هماهنگ شده و تحریم‌های مستقیمی را علیه نهادهای ایرانی و تحریم‌های ثانویه بر نهادهای کشورهای ثالث، از جمله ترکیه به دلیل واردات نفت ایران و حمایت نظامی از ایران اعمال کرد.

محدودیت‌های مالی آمریکا، گروه‌های حامی ایران چون حوثی‌ها را نیز هدف قرار می‌دهد. ایالات متحده احتمالاً به دنبال راه‌هایی برای افزایش فشار بر ایران در دولت دوم دونالد ترامپ است.

در همین راستا موسسه خاورمیانه مدعی است، تهدید ادعایی ایران برای قاره اروپا باید در سطح ناتو مورد ارزیابی مجدد قرار گیرد، بالاخص با توجه به پیشرفت‌هایی که ایران در حوزه فن آوری نظامی و ساخت موشک‌ها، بدان دست یافته است.

به ادعای این موسسه، سامانه دفاع موشکی بالستیک ائتلاف آتلانتیک شمالی برای محافظت از اروپا در برابر تهدید احتمالی ایران طراحی شده است، اما بازنگری در این قابلیت دفاع جمعی می‌تواند تأثیری اطمینان بخش بر متحدان اروپایی و شرکای استراتژیک آنها در منطقه دریای سیاه داشته باشد و در نتیجه به انسجام فراآتلانتیکی در مدیریت تهدیدات ناشی از ایران  بیشتر کمک کند.

به ادعای ناظران فراتر از گام‌هایی برای تعریف رژیم تحریم‌های ترانس آتلانتیک هماهنگ‌تر و ارزیابی مشترک تهدیدات و دفاعی، واشنگتن و بروکسل می بایست آسیب‌های ادعایی ناشی از فعل و انفعال‌های ایران و را ارزیابی کنند. به عنوان مثال، تجارت غیرقانونی که توسط ناوگان ارواح ایران و روسیه انجام می‌شود، هزینه‌های هنگفت و مخاطرات زیست محیطی را متوجه غرب می‌کند. درک و محاسبه دقیق‌تر از میزان فرار از تحریم‌ها توسط روسیه، از جمله هزینه‌های پولی آن برای غرب، پیش نیاز طراحی یک رژیم تحریمی هدفمندتر و موثرتر است.