هند و خلیج: مبارزه برای هژمونی بر منطقه

خاورمیانه

مرکز مطالعاتی ispionline هند به عنوان سریع‌ترین اقتصاد در حال رشد در میان بازارهای نوظهور، با خط سیر جمعیتی و پتانسیل صنعتی‌اش تقویت می‌شود، گزاره ای که موجب شده این بازیگر به مصرف‌کننده اصلی فعلی و آینده محصولات انرژی تبدیل شود.

اهمیت روزافزون ژئوپلیتیکی هند، از جمله تمایل ایالات متحده به تعریف دهلی نو به عنوان وزنه تعادلی در برابر چین در مشارکت های اقتصادی، این کشور را به عنوان مقصدی برای سرمایه گذاری و به عنوان مدلی برای گذار سبز در میان اقتصادهای در حال توسعه قرار می دهد. با این حال، این خوش بینی غالبا موانع اساسی در دستیابی به صنعتی سازی سبز موفق در هند را دست کم می گیرد، گزاره ای که شامل بازسازی روابط تجاری و بهبود بهره وری نسبتا ضعیف نیروی کار آن می شود. علاوه بر این، در حالی که ایالات متحده مایل است هند را به عنوان مجرای تجارت، سرمایه‌گذاری و صنعتی‌سازی سبز از شرق به غرب قرار دهد که در خاورمیانه توسط قطب‌های خلیج‌فارس قدرتمندتر می شود، نقش کریدورهای تجاری و فناوری جدید، نادیده گرفته می شود. بالاخص آن که چین در جریان تجارت و سرمایه گذاری جنوب-جنوب در امتداد همان مسیرها به بازی خود ادامه می دهد. هدف سیاست کریدور شرق به غرب با استفاده از فناوری و تولید سبز هندی، نه تنها افزایش ظرفیت هند، بلکه مهمتر از آن، ادغام با اقتصادهای خاورمیانه را بیش از حد برجسته می کند.

سایه چین بر رقابت های جنوب-جنوب

این موسسه مطالعاتی در ادامه آورد، هند در حال حاضر در حال گذراندن فرآیند صنعتی سازی برای توسعه ظرفیت تولید خود، از جمله پیشرفت در بخش هایی مانند تجهیزات مخابراتی، الکترونیک و نیمه هادی ها است. این پیشرفت توسط موافقتنامه‌های تجارت و مشارکت اقتصادی (TEPA) با منطقه تجارت آزاد اروپا (EFTA) که در مارس 2024 امضا شد، و با توافقنامه مشارکت اقتصادی جامع با امارات متحده عربی در فوریه 2022 پشتیبانی شده است. به واسطه توافق امارات و هند صادرات امارات به هند به دلیل نوپایی صنعت هوافضای محلی و فرصت‌های سرمایه‌گذاری در بخش انرژی، افزایش یافت، اما چنین سطحی از پیچیدگی تجاری و سرمایه گذاری متقابل به سمت امارات با هند مطابقت ندارد. با این حال، در حالی که هند بر سرعت بخشیدن به تجارت جنوب-شمال متمرکز است، روند جهانی بیشتر بر رشد تجارت جنوب-جنوب و جریان سرمایه گذاری متمرکز است. در این راستا، چین بر هنر تجارت و سرمایه‌گذاری جنوب-جنوب، با حمایت ایدئولوژی دولتی توسعه‌یافته خود که ادعا می‌کند می‌تواند از طریق پروژه‌های زیربنایی خود در داخل و خارج از کشور، مانند طرح کمربند و جاده، پشتیبانی شود، تسلط پیدا کرده است.

بر اساس تجزیه و تحلیل سیتی گروپ و در تجارت جهانی، سهم جریان های تجاری کالاهای جنوب-جنوب (S-S) همچنان در حال افزایش است و اکنون از همه کریدورهای تجاری دیگر (شمال-شمال، شمال-جنوب و جنوب-شمال) فراتر رفته است. علاوه بر این، این تغییر فرصت‌هایی را برای قدرت‌های میانی فراهم می‌کند تا نقش بزرگ‌تری در تسهیل تجارت و سرمایه‌گذاری در داخل و بین کشورهای جنوب جهانی ایفا کنند. حتی با وجود اینکه سرمایه گذاری مستقیم خارجی (FDI) در بازارهای نوظهور از زمان اوج خود در سال 2007 کاهش یافته، برخی تغییرات ساختاری در حال انجام است. قبل از بحران مالی جهانی در سال 2008، جهانی شدن زنجیره های تامین تحت سلطه شرکت های چند ملیتی مستقر در شمال جهانی (اروپا، ایالات متحده و ژاپن) بود. با این حال، از سال 2014، شاهد هستیم که بازارهای نوظهور به رهبری چین و کشورهای شورای همکاری خلیج فارس، شرکت‌های جهانی جدیدی (و وسایل سرمایه‌گذاری مستقل) تولید می‌کنند که موقعیت‌های سرمایه‌گذاری مستقیم جنوب-جنوب را هدایت می‌کنند.

چرا دهلی نو برای خلیج فارس جذاب است؟

کشورهای خلیج فارس و هند از این نظر در موقعیت مناسبی برای هدایت و ادغام جریان‌های جنوب-جنوب، به ویژه در حوزه های تجارت و سرمایه‌گذاری در محصولات انرژی، همراه با پیشروی چین در سراسر آفریقا قرار دارند. مهمتر از همه، خلیج فارس هند را به عنوان بازاری برای ایجاد و بهره برداری از انرژی تجدیدپذیر می بیند. به عنوان مثال، امارات متحده عربی اعلام کرد که 6.6 گیگاوات ظرفیت انرژی پاک در هند، از جمله تولید 1200 مگاوات انرژی بادی و خورشیدی از طریق سرمایه گذاری و تامین مالی از صندوق Alterra ، توسعه خواهد داد. پتانسیل هیدروژن سبز هند، سرمایه گذاران امارات متحده عربی را نیز به خود جلب کرده است - به ویژه از طریق سهامی که توسط نهادهای دولتی در گروه آدانی در اختیار دارند. در جارچوب تعاملات اقتصادی، آنچه هند برای امارات متحده عربی و شورای همکاری خلیج فارس روی میز قرار داده، صادرات مواد اولیه با فناوری پایین یا اولیه است. صادرات اصلی دهلی نو به امارات عمدتاً سنگ‌های قیمتی، رنگ‌ها و پوشاک را تشکیل می دهد، و تنها صادرات محدود محصولات با ارزش بالا در بخش‌های راکتور هسته‌ای در سال 2023 رشد داشته است، بنابراین بخش مرکزی توافق‌نامه‌های همکاری اخیر در باب احیای تجهیزات هسته‌ای برجسته شده است.

با این حال یکی از نقاط ضعف پتانسیل تولیدی هند ارسال موجی از کالاهای با ارزش در سراسر خاورمیانه و غرب، بهره وری نیروی کار آن است. رشد بهره وری نیروی کار در سال 2022 به 2.53 درصد کاهش یافته است. بهره وری نیروی کار، تولید ساعتی اقتصاد یک کشور را اندازه گیری می کند و رشد آن بر اساس سرمایه انسانی، پس انداز و سرمایه گذاری حوزه فیزیکی برآورد می شود. براساس گزارش اخیر صندوق بین المللی پول، اشتغال در بخش کشاورزی هند بین سال های 1995 تا 2019 17 میلیون کاهش یافته است، اما کشاورزی همچنان 43 درصد از نیروی کار در این کشور را تشکیل می دهد. نیروی کار هندی نه تنها بهره وری کمتری دارد، بلکه اشتغال کمتری نیز ایجاد می کند. فقط 51 درصد از هندی های در سن کار نیروی کار هستند (در مقایسه با 76 درصد از چینی های در سن کار).کریدور هند-خاورمیانه-اروپا (IMEC)، چشم انداز جدی اما مبهم و جزئی از یکپارچگی منطقه ای به رهبری هند، با هدف تقویت جریان تجاری جنوب-جنوب از طریق خاورمیانه و از نظر سیاسی به عنوان رقیب توسعه و زیرساخت های چین ارائه می دهد.در همین راستا ابتکارات دهلی نو مثال کلیدی از این عدم تطابق بین اهداف یاسی با واقعیت است. کریدور آی مک در اجلاس سران گروه 20 در هند در اواخر سال 2023 رونمایی شد، اما برنامه ریزی برای اجرایش به دلیل درگیری های منطقه ای در خاورمیانه و انتخاب مجدد دونالد ترامپ تا حدودی متوقف شده است. در حال حاضر، به جای ایجاد مجرای واقعی برای صادرات هیدروژن سبز یا شبکه ای از ورودی های زنجیره تامین با ارزش بالا که هند، خاورمیانه و اروپا را به هم مرتبط می کند، پیشرفت در کابل های داده پرسرعت در منطقه قابل مشاهده است.