هرچه به نخستین سالگرد جان‌باختن مهسا‌(ژینا) امینی، نزدیک می‌شدیم بیش‌تر شاهد قدرت‌نمایی نیروهای سرکوبگر جمهوری اسلامی و تشدید سیاست‌های سانسور و سرکوب، تهدید و دستگیری، شکنجه و اعدام‌‌های آن به‌ویژه در کردستان بودیم. در روز بیست و ششم شهریور، در شهره سقز زادگاه و آرامگاه مهسا امینی، حالت فوق‌العاده نظامی برقرار کرده و پدر او را بازجویی کردند و به خانواده وی اجازه ندادند از منزل خارج شوند.

این نوشته نگاهی گذرا به انقلاب زن، زندگی، آزادی و انقلاب ۵۷ دارد. با تعمقی بر نسل جوان امروزی که بی باکانه بر دل دشمن می تازد تا نسل بعدی ایران، بتواند از یک زندگی انسانی برخوردار شود. آن هایی که انقلاب ۵۷ را به انتخاب خمینی توسط مردم تقلیل می دهند، تاریخ ایران و نقش آمریکا را در تغییر ده ها دولت نمی دانند. فکر می کنند مردم برای خمینی بلند شدند و نه برضد فقر، سانسور و بی عدالتی. خبر از نقش نظام شاهنشاهی در تبلیغ و رشد مذهب در ایران را هم ندارند.


خاک‌سپاری ژینا و آغاز جنبش «زن زندگی آزادی»، به‌روایت دیاکو علوی، معلم سقزی، و الهه محمدی، خبرنگار هم‌میهن. مهسا (ژینا) امینی روز جمعه ۲۵ شهریور در بیمارستان کسری در تهران جان باخت.دختر ۲۲ ساله کرد اهل سقز که مهمان خاله‌اش در تهران بود، ساعاتی بعد از بازداشت از سوی مأموران گشت ارشاد، بدون علائم حیاتی به بیمارستان منتقل شد و پس از چند روز، روز جمعه درگذشت.

هارولد ویلسون هنگامی انگلستان را وارد اتحادیه اروپا کرد که هواداران حزب کارگر با این کار مخالف بودند. او در آن زمان راهی برای صورت بندی سیاسی جدیدی گشود که سرانجام منجر به خروج کشور از اتحادیه اروپا در ژانویه ۲۰۲۰ شد.دیگر هیچ چیز مانند گذشته نخواهد بود. سال ۱۹۷۳ با یک وعده آغاز شد. مطبوعات انگلستان در اول ژانویه به صورتی تقریبا متفق از پیوستن انگلستان به «جامعه اقتصادی اروپا» (CEE) پشتیبانی می کردند.

دیروز بر سیمای شهرمان سقز مناظری دیدم که بیشتر از هر اثر سورئالیستی غیر واقعی و عجیب بود. بر سر هر کوی و برزن بر تقاطع هر خیابان و کوچه و پس کوچەای و در تمامی میادین کوچک و بزرگ شهر، مأمورانی تفنگ به دست و ماسک بر چهره و سیاه پوش و آماده یورش و شلیک بر مردم عادی ایستاده بودند. اینان در بعدازظهر دیروز به ناگاه در شهرمان مستقر شدند. حضورشان همچون کابوسی وحشتناک به یکباره بر منظر شهر ظاهر شد. این همه تفنگدار خشن از کجا پیدایشان شد؟! خرجشان را کدام خیرخواه می دهد؟! برای چه آمدەاند؟! چرا مثل مور و ملخ از پادگان هایشان به شهر ریختەاند؟!

سالگرد انقلاب فرا رسید. دو ماه میشود که مردم از بخش های مختلف در داخل و در خارج از کشور خود را برای ۲۵ شهریور سالروز انقلاب و گرامیداشت یاد مهسا امینی این نماد انقلاب  زن زندگی آزادی آماده میکنند. فراخوانهای بسیاری داده شد، بیانیه و کیفرخواستهای بسیار منتشر گردید، تشکلهای مختلف از مدافعین حقوق و زن و دادخواهان و  دانشجویان،  از تشکلهای مختلف کارگری و بازنشستگان و  از ال جی بی تی ها و رنگین کمانی ها تا هنرمندان بیانیه دادند و  گفتند دوباره به خیابان می آییم.  

رضا پهلوی در ارائه پیامهای ناکام و شکست خورده تبحر پیدا کرده است. نزدیک شدن به مناسبت جانباختن مهسا امینی (ژینا) را بهانه کرده و پیامی را اعلام نموده که سراپا در تمایز و حتی تقابل با اهداف و خواسته ها و شعارهای  آزادیخواهانه خیزش انقلابی یکسال گذشته است. جمله آخر و هدف نهایی پیام رضا پهلوی اینست "ما ملت کبیریم، ایران را پس میگیریم".

نخستین نشانه از خودبیگانگی انسان «فردیت» و عدم فهم رابطه فرد با جمع و جماعت و طبیعت است! انسان به مثابه یک حیوان اجتماعی، از نخستین روز انسان شدن و در مواجهه با شرایط دشوار طبیعی به این درک تجربی رسیده است که برای ادامه زندگی و پیشبرد اهداف خود، ناچار به هم‌دستی با دیگر انسان هاست که بتجربه حداقل صد هزار ساله اجتماعات «ساپین هموساپین» هم قادر به ادامه حیات شده است و هم کیفیت زندگی جمعی و بتبع آن منافع فردی انسان‌ها نیز بهتر تامین شده است!

هەڵوەشاندنەوەی حیجابی زۆرەملێ وەک دروشم و داواکاری سەرەکی لە لوتکەی داواکاریەکانی  ڕاپەڕینەکانی ئێراندا دەگەشایەوە، ئەو ڕاپەڕینەی  پێگەی سیاسی و کۆمەڵایەتی جەماوەری ناڕازی بەرجەستەکردەوە و مێژویەکی نوێی لە خەباتی جەماوەری ئێراندا تۆمارکرد. لە چوارچێوەی خەبات و ناڕەزایەتی و مانگرتنی بزووتنەوە کۆمەڵایەتیەکاندا، داواکاریەکانی وەک: زیادکردنی کرێ و بەرزکردنەوەی ئاستی  بژێوی، خوێندن و تەندروستی بێبەرامبەر، ئازادی رێكخستن و مانگرتنی بێ مەرج، ئازادکردنی دەستبەجێی زیندانیانی سیاسی،

این روزها، جمهوری اسلامی فضای امنیتی شدیدی را در سراسر ایران، به‌ویژه کردستان ایجاد کرده است. این روزها مقامات و نهادهای سیاسی، نظامی و امنیتی جمهوری اسلامی، در تلاشند تا با ایجاد فضای رعب و وحشت مانع اوج‌گیری مجدد جنبش انقلاب «زن، زندگی، آزایدی» شوند. اما همه شواهد نشان می دهد که مردم و در پیشاپیش همه زنان و جوانان هیچ ترسی از این همه وحشی‌گری و تهدیدها و اعمال جنایت‌کارانه جمهوری اسلامی ندارند.

تاریخ معاصر ایران بیش از هر چیز با تکرار عصیان و شورش های شهری بزرگ در ابعاد سراسری مشخص میشود. از این نوع تلاطم ها  در جهان منحصر بفرد است. در فاصله حدود دو سال یکبار و چه بسا در فاصله کوتاه تر آتش بی قراری در جان مردمان صد تا دویست شهر ایران می افتد، اتحاد و همپشتی جان میگیرد و در فضایی مملو از ستیزه جویی به مقابله با ماموران تا دندان مسلح برمیخیزند. در سالهای معاصر نمونه دی ماه 96، آبان 98، شهریور 1401 گویا هستند. تا اینجا، در تکراری هر چه دردناک، هر  بار صفوف اعتراضی ناکام مانده است، تلفات زیادی را متحمل شده، و به انتظار موج دیگر عقب نشسته است. چه زمانی تکرار این تجربیات به پایان خواهد رسید؟ 

توضیح: این مطلب با چند روز تاخیر برای سنجش ِ میزان ِ وقاحت ِ مخاطبان ِ مقاله ی« خیزش ِ ضد ِ رژیمی را فدای رفاقت نکنید» انتشار می یابد. در آستانه ی برگزاری ِ سالگرد ِ خیزش ِ 1401 و باهدف ِ گرامی داشت ِنام و یاد ِ صدها کشته و اعدام شده ی خیزش باگلوله ها وطناب های رژیم، میلیون ها شهروند ِایرانی ِ داخل و خارج آماده گی ِ خود را برای برگزاری ِ مراسم ِ در خور ِ این جانباخته گان آماده کرده و برای تجمعات ِاعتراضی ِهمزمان علیه رژیم فراخوان داده اند.

نگاهها به شنبه ۲۵ شهریور سالروز قتل مهساامینی (ژینا) و آغازخیزش انقلابی سراسری دوخته شده است. مردم تشنه رهایی و متنفر از تروریسم جمهوری اسلامی و مبارزین و صف گسترده آزادیخواهان اقدامات مبارزاتی متنوع در تدارک گرامیداشت یاد مهسای جوان و دیگر جانباختگان عزیز و دستاوردهای خیزش انقلابی پرشور یکساله را در داخل و خارج  کشور دردستور گذاشته اند. در طرف مقابل جمهوری اسلامی با بسیج همه ظرفیتهای ضد مردمی، اعم از امکانات نظامی و غیر نظامی واداری و پروپاگاند و رسانه و خرافه مذهب و مانوورهای گوناگون صف آرایی کرده است.

لە میانەی دەسەڵاتی میلیشیایی و تاڵانچێتی بارزانی و تاڵەبانیدا، خرۆشانێکی بەرفراوانی جەماوەری لە ناوەندی شارەکان و شەقامەکاندا نمایشکراون، کە بۆداواکردنی پێداویستیەکان تا دەگات بەوەی دروشمی کۆتایی بەم دەسەڵاتە دەنگدانەوەیان بووەو جێگاوپێگەیەکی بەرچاویان نیشانداوین. ئاستی توڕەیی و دەربڕینی ناڕەزایی و نەویستنی ئەم دەسەڵاتە لە ئاستێکی بەرفراوانتریشدا بە شوێنی خۆی ماوە،