بی تردید اهداء این جایزه به یک زن مبارز و شجاع و زندانی رژیمی هار و تبه‌کار چون حکومت اسلامی را باید از دستاوردهای خیزش زن زندگی آزادی و آوازه جهانگستر آن و هم چون نمادی از آن بشمار‌آورد. و از قضا بهمین دلیل نیازمند مراقبت و محافظت هرچه بیشتر از آن است. چرا که بازنمائی‌ کنندگان بخودی خود همواره شکننده هستند و حفظ وفاداری به اصل خود و آن جریانی که از ِقبل آن به «نماد» تبدیل شده اند، و کنشگری در راستای آن در جهانی که آکنده از اهداف و امیال صاحبان قدرت و امتیازورزان حرفه‌ای و آغشته به هزاران ترفند و طمع ورزی است، همواره خطر مصادره و یا دستبرد زدن به این گونه‌نمادها و «سرمایه‌ های اجتماعی» وجوددارد. 

متن سخنرانی امان کفا در سمنیار اولین سالگرد خیزش انقلابی مردم ایران در شهر گوتنبرگ. من هم به سهم خودم از کانون همبستگی با مبارزات انقلابی مردم ایران (گوتنبرگ) برای این دعوت و همچنین از شما برای حضور در جلسه تشکر می‌کنم. تا آنجایی که به خیزش اخیر بر‌می‌گردد فکر می‌کنم نکاتی وجود دارند که همه ما در باور به آنها شریک هستیم و این‌ها نکات داده ‌شده ‌ای است. اما نکاتی هم وجود دارند که داده شده نیست.

اخیرا و همزمان سونامی سیاسی مهوع، کثیف و  نژادپرستانه ای علیه بخشی از شهروندان در ایران، یعنی طبق معمول شهروندان با پیشینه افغانستانی، براه افتاده است. در حالیکه با هیچ تحرک مهاجرتی عظیم بسوی ایران روبرو نیستیم و اتقاق تازه ای در این زمینه نیفتاده است. معلوم نیست چرا! چه اتفاقی افتاده است! که ناگهان پابه پای نشریات حکومتی در ایران و اظهارات تحریک آمیز و نژادپرستانه مقامات و مسئولینی که نظام شان پرونده قطوری از رفتارهای غیرانسانی، فاشیستی و "برده وار" با نسل های مختلف مهاجرین از افغانستان داشته و دارند و این بخش از شهروندان سیستماتیک از ابتدایی ترین حقوق انسانی محروم می شوند، ناگهان وجدان نژادپرستانه راست در اپوزیسیون هم "بیدار شده" است! و رسانه های این اپوزیسیون غالبا راست پادشاهی خواه هم، تلاش میکند که دوان دوان خود را به خط مقدم این تحرک فاشیستی برساند.

جمهوری اسلامی ایران، جریانی بحران‌ساز، مافیایی، ضدانسان و تروریست است و به‌همین دلیل، پشت سر هم مرتکب جنایت علیه بشریت می‌شود! پلیس جمهوری اسلامی ایران، دیروز مهسا‌(ژینا) امینی و امروز آرمیتا را به‌همان شکل ضربه مغزی می‌کند؛ یک روز جوانان را در خیابان‌ها به گلوله می‌بندد و حتی بچه‌ها را نیز می‌کشد؛ و روز بعد در زندان‌ها دست به تجاوز زندانیان و اعدام می‌زند.

آیا شعار «نه فراموش می کنیم و نه می بخشیم» یک شعار مخل عفو عمومی، وحدت ملی و شکل‌گیری دموکراسی در آینده ایران ست؟ شعار «نه فراموش می کنیم و نه می بخشیم» از فردای کشتار جمعی زندانیان سیاسی و عقیدتی در کمتر از ۵ هفته در تابستان ۱۳۶۷، از طرف خانواده ها، دوستان، رفقا و خواهران و برادران عقیدتی این قربانیان، مطرح و اجتماعی شد. اما دردا و دریغا که این فراموش نکردن و «نه» به بخشیدن، برای نویسنده سابقه تاریخی طولانی‌تری دارد!

به درخواست رفیق گرامی “علی دروازه غاری”، گفتگو پیرامون تاریخچه فعالیتهای سیاسی خود و با تاکید ویژه بر تاریخچه چگونگی شکل گیری “کومه له” را پذیرفتم. فایل پیوست نسخه صوتی این گفتگو است. گفتگو در تاریخ ۱۵ سپتامبر ۲۰۲۳ انجام شده است. مایل بودم فایلهای تصویری را هم منتشر کنم، اما به دلیل اینکه حجم آنها زیاد بود و نیز کیفیت صدا چندان خوب نبود، منصرف شدم.

کمونیست: پلنوم ۵۵ کمیته مرکزی قطعنامه ای تحت عنوان "تحولات اخیر و كمونیستها در كردستان" را تصویب کرد. قبل از هر چیز سوالی که پیش می آید این است چرا قطعنامه ای ویژه کردستان ضروری شد؟ آیا این ناشی از "ریشه کردستانی"خیزش ۱۴۰۱، بنا به ادعای احزاب ناسیونالیست کرد، است یا بدلیل حساسیت جمهوری اسلامی به کردستان؟ خالد حاج محمدی: ضروت این قطعنامه نه بدلیل ادعای ناسیونالیستهای کرد مبنی بر "ریشه كردستانی" این خیزش است، كه واقعی نیست، و نه حساسیت جمهوری اسلامی به كردستان.

روز 9 مهر ماه دختر نوجوان آرمیتا گراوند 16 ساله و مقیم تهران در حین رفتن به مدرسه داخل ایستگاه متروی "شهدای تهران" به دلیل نبود حجاب(سنگری که از سوی جامعه فتح شده و قابل برگشت نیست)مورد ضرب و شتم مزدوران آتش به اختیار حکومت قرار میگیرد، و بر اثر شدت ضربات وارده از هوش می رود. و وقتی آمبولانس آنرا به بیمارستان فجر می رساند، متاسفانه در کما فرو می رود.

متاسفانه یک بار دیگر شاهد جنایت هولناک دیگری از جانب حکومت فاشیست جمهوری اسلامی هستیم.  آرمیتا گراوند نوجوان عزیز ۱۶ ساله روز یکشنبه در مترو تهران مورد هجوم وحشیانه نیروهای ضد آزادی و ضد پوشش آزادانه زنان قرار گرفته و اکنون بعداز ۳ روز همچنان در کما و در شرایط بسیار خطرناکی بسر میبرد.  بدین ترتیب با این اتفاق و سناریو سازیها و مجبور کردن پدر ومادر آرمیتا برای تحریف حقایق علیه دختر خودشان، جمهوری اسلامی در تدارک صحنه چینی و دروغ ‌پردازی به روایت خود و شبیه به همان سناریو سازی مربوط به مرگ ژینا امینی هستند.

فصل سوم " آغاز پایان توهم به دموکراسی"    یکی از ارکان مهیا کردن ساز و کارهای پیروزی جنبش آزادی و رهایی زن در ایران، نه گفتن صریح و کامل به دکترین جنبش دموکراسی طلبی است. جنبش آزادی زن در ادامه نه گفتن های خود به تمام نمایه های فرهنگ زن ستیز جامعه تحت حاکمیت جمهوری اسلامی، باید یک نه عظیم ( به عظیمی این مبارزه) به جنبش دموکراسی خواهی بگوید تا بهار مبارزات مردم ایران، مصر، تونس و… سر از خزان سوریه و لیبی در نیاورد؛

گفتگو رادیو نینا با آذر مدرسی   آسو سهامی: بیننده و شنونده یکی دیگر از برنامه های رادیو نینا هستید، پلنوم ۵۵ کمیته مرکزی حزب حکمتیست (خط رسمی) با شرکت اکثریت اعضای کمیته مرکزی در روزهای ۱۸ و ۱۹ شهریور ۱۴۰۲ برابر با ۹ و ۱۰ سپتامبر ۲۰۲۳ برگزار شد. پلنوم با سرود انترناسیونال و دقیقه سکوت به یاد جانباختگان راه آزادی و سوسیالیزم به کار خود شروع کرد.

بین دهه‌های ۱۹۵۰ و ۱۹۹۰، ماکسیم رودنسون (۱۹۱۵-۲۰۰۴) نه تنها یکی از مشهورترین عرب‌شناسان فرانسه، با فرهنگ دایره‌المعارفی قابل تحسین، مولف هزاران بررسی، بلکه شخصیتی تأثیرگذار در چپ روشنفکر بود. او همیشه توسط رسانه ها برای اظهار نظر در مورد مسائل جاری کشورهای اسلامی دعوت می شد.ماکسیم رودنسون در سال ۱۹۱۵ به دنیا آمد. هر دو والدین او یهودی هائي سکولار شده از اروپای شرقی بودند که در آغاز قرن بیستم به پاریس مهاجرت کرده و از سال ۱۹۲۰ به PCF-SFIC (حزب کمونیست فرانسه، بخش فرانسوی کمینترن) پیوسته بودند.

گفتن اینکه سازمان پژاک و خود پ.ک.ک به عنوان حزب مادرشان و دیگر اقمار این طیف در بخشهای مختلف کردستان سرنگونی طلب نیستند، بیان واقعه تازه ویا حرف جدیدی نیست. استراتژی و سیاست پ.ک.ک و همه شاخه های منبعث از آن نه بر سرنگونی رژیمهای ارتجاعی حاکم در بخشهای مختلف کردستان بلکه بر بندو بست و سازش با حکومتهای ضد مردمی استوار است. اساسابخش عمده احزاب ناسیونالیست کرد سرنگونی طلب نیستند.

ساختار طبیعت و رشد و تکامل آن همراه با تضاد رشدیابنده است. با کنترل و تنظیم این تضادها هستی با رشد و تکامل خود بوجود می آید. چگونه؟ و چرا تضاد رشدیابنده؟ ، چون خلاء اطراف زمین گرسنه است و از زمین جرم می خواهد و نیروی انبساط خلاء با نیروی جاذبه زمین بر روی ماده درگیری دارند تا خلاء بتواند سهمش را از جرم زمین بگیرد. این دو نیرو در تضاد و درگیری با هم بر روی ماده تضاد رشدیابنده را بوجود می آورند.

جناب آقای مهندس حسن شریعتمداری گرامی اخیرا پیشنهاد تشکیل "کنفدراسیون جمهوریخواهان ایران" را داده اند. این پیشنهاد ناگهان ذهن مرا به دو دهه پیش سوق داد. یعنی زمانی که "اتحاد جمهوری خواهان ایران" با حضور قریب به ٨٠٠ نفر در یک همایش بی سابقه تشکیل شد. ایشان یکی از موسسین و سخنگویان آن اتحاد بود. از آن زمان تا به امروز سالهای پر تلاطم فراوانی سپری شده است و از سه تن اعضای هیئت رئیسه فرهیخته آن اتحاد, دو انسان مبارز و محترم, به همراه تعدادی دیگر از آرزومندان وطن دوست دار فانی را وداع کرده اند.