اعتراضات وسیع توده ای در ایران وارد سومین ماه خود شده است. این اعتراضات سرنگونی جمهوری اسلامی را هدف مستقیم خود قرار داده است. آزادی زن، آزادی و رفاه و عدالت و برابری بر پرچم این اعتراضات رنگ خود را بر سیمای جامعه زده است و نوید تحولی آزادیبخش در ایران و منطقه با تاثیرات عمیق جهانی داده است. عمق این تحولات و ماهیت انقلابی و آزادیخواهانه آن صف ارتجاع جهانی را به فكر انداخته است و طبقه كارگر و صف بشر متمدن را به حمایت و احترام به خود واداشته است.

نام‌گذاری‌ها و تغییر و تحولات نام‌گذاری‌ها در خلاء اتفاق نمی‌افتند. نام‌گذاری‌های عمومی، مانند مناطق و معابر هم از این قاعده پیروی می‌کنند. این نام‌گذاری‌ها، گاهی با چاشنی سیاسی هستند، ولی گاهی هم در کلیت خود عطر و طعم غلیظی از سیاست دارند. در کشوری چون وطن ما ایران، که در میان چهار راه ژئو-پترو-هیدرو پولیتک جهان قرار گرفته، این موضوع بیشتر ملموس بوده است. برای مثال، خلیج همیشه پارس، بنا به ادعایی دروغین، برای این‌که مبدل به وسیله‌ای برای تنش، و عامل دیگری برای برقراری یک دورِ گردونِ بسته‌ای جهتِ تقابل و تخاصم بین کشورهای همسایه بگردد، نام دیگری می‌گیرد!

 بقای ستم‌کشی زنان، این میراث نفرات‌انگیز که از اعصار کهن تا امروز به جا مانده و بر ابعادش افزوده شده است، در همین مناسبات نظام سرمایه‌داری ریشه دارد. شرایط لازم برای ادامه داشتن شیوه‌ی تولید سرمایه‌داری حکم می‌کند، که زندگی نیمی از شهروندان جامعه، بنا بر «زن» بودن، فرودست و در وهله‌ی بعدی بگذرد. سرمایه‌داری از دالان سرکوب زنان جامعه، به سطح زندگی توده‌های کارکن و به آزادی جامعه دست درازی می‌کند، تا نیروی کار «مطیع» داشته باشد.

خروش و اعتراضات توده ای در ایران ادامه دارد و هر روز وسیعتر میشود. همه جنبشهای اجتماعی آزادیخواه و انقلابی در آن شرکت نموده و نقش برجسته و اساسی ایفا میکنند. علیرغم اینکه زنان و جوانان در صف اول این جنبش اجتماعی علیه اقتدار ننگین جمهوری اسلامی و آخوندهای مدافع سرمایه قرار داشته و دارند، اما طبقه کارگر نیروی تعیین تکلیف قطعی و سرنگونی کامل این رژیم میباشد. پایه اصلی فوران اجتماعی ایندوره، وجود نابرابری اقتصادی و فاصله عمیق طبقاتی است.

 ژیلوان هه له دنی: کمی از خودتان بگویید، لطفا.
مظفر محمدی: من در یکی از روستاهای کردستان ایران "منطقه ی دیواندره" متولد شدم. تا کلاس ششم ابتدایی را در دهات مختلف درس خواندم و برای ادامه تحصیل دبیرستانی به سنندج رفتم. تحصیلات دانشگاهی را در دانشگاه های کرمانشاه و تبریز زبان انگلیسی و روانشناسی گذراندم. دوره سربازی را سپاه دانش بودم و بعد به مدت دو سال قبل از قیام 57 در هنرستان صنعتی سنندج دبیر زبان انگلیسی بودم.

موج نفرت و بیزاری از حاکمیت اسلامی 44 ساله، هم اکنون متاسفانه گریبانگیر تیم فوتبال ایران در بازیهای المپیک شده است. شکست و حذف این تیم رقص و شادی و پایکوبی مردم در اکثر شهرها را بدنبال خود آورد. به چند نکته در اینمورد میپردازم. نفرت از حاکمیت بانی سیاهی و تباهی 
موج خیزش انقلابی ای که در تقریبا تمامی نقاط ایران از حدود سه ماه پیش براه افتاده، توجه تمامی جهان، از دوست و دشمن، را بسوی خود جلب کرده است.

 این روزها گروه ها و نمایندگان و سخنگویان اپوزیسیون بورژوایی کفش و کلاه کرده و از رهبری جنبش انقلابی ایران حر ف میزنند. رهبرتراشی برای امروز جنبش و جانشین نظام اداره جامعه پس از جمهوری اسلامی. سرو ته حرفای جناح راست و طرفداران نظام سرمایه داری یکی است. میگویند انقلاب ایران برای دمکراسی است. می گویند مردم ایران دمکراسی میخواهند. با چنان آب و تابی از دمکراسی حرف میزنند که انگار بهشت موعود است. می گویند دمکراسی یعنی آزادی. یعنی ازادی رای بدهی. حزب و سندیکا درست کنی و حرف بزنی و انتقاد و اعتراض کنی.

روزچهار شنبە ١۶آذر ١٤٠١ خورشیدی در ایران روز دانشجو است . روز دانشجوی امسال در متن تحولات مهم سیاسی و اجتماعی ، در دل انقلاب نوین مردم ایران برای بە گور سپردن فاشیسم اسلامی و با شعار ساختار شکن "زن ، زندگی ، آزادی " برگزار می شود . روز دانشجوی امثال با فراخوان دانشجویان و کمیتەهای محلی سازماندە انقلاب جاری، جوانان محلات ۳۰ شهر ایران، جبهه متحد محلات ایران و گروه پزشکان و پرستاران آزادیخواه طی فراخوان‌هایی مردم را بە اعتصابات و اعتراضات سراسری دعوت کرده اند. از امروز ١٤ آذر تا چهار شنبە ١٦ آذر روز گرامیداشت دانشجو آدامە خواهد یافت.

 آسو سهامی: از شروع خیزش انقلابی مردم ایران بر علیه جمهوری اسلامی تا اکنون در سراسر کشور صدها تن به دست نیروز های امنیتی و انتظامی کشته شده اند. هزاران نفر زخمی و چند برابرش توسط نیروهای سرکوبگر رژیم دستگر وزندانی شده اند. بنا به گزارش هرانا در این مدت ۴۴۰ نفر از مردم که ۶۱ نفر از آنها کودک هستند در سراسر کشور جان عزیزشان توسط رژیم گرفته شده است. اما طی یک هفته گذشته جمهوری اسلامی در کردستان دست به جنایاتی دیگری زد و در مهاباد، سنندج، پیرانشهر و جوانرود مردم معترض را به رگبار بست.

(گفتگوی نشریه اکتبر با ریبوار احمد، عضو دفتر سیاسی حزب کمونیست کارگری کردستان).  ترجمه: آسو سهامی از متن کردی.  اکتبر: نزدیک به دو ماه است خیزش توده ای زنان و و جوانان و مردم ستمدیده ایران که به دنبال قتل ژینا امینی جرقه آن زده شد، روز به روز گسترده تر میشود و رژیم جمهوری اسلامی با تمام قوا سعی در سرکوب آن دارد اما ادامه این اعتراضات در این مدت طولانی نشان می دهد که رژیم توانایی سرکوب این خیزش توده ای را ندارد! بە نظر شما چرا این بار برعکس دفعات قبل، این جنبش اعتراضی مردم به این شیوه ادامه دارد؟

 توضیح پیام فدائی: با تداوم خیزش انقلابی توده ها در ایران علیه رژیم سرکوبگر جمهوری اسلامی، و مواضع و پراتیک نیروهای اجتماعی و سیاسی مختلف در مورد مسایل مربوط به این خیزش، پیام فدایی برخی از سوالات موجود را با رفیق فریبرز سنجری از مسئولین چریکهای فدایی خلق در میان گذارده است که به این ترتیب در اختیار علاقه مندان و فعالین سیاسی قرار می گیرد.

با این پیش داوری آغاز میکنم که بکار بردن “حلقه ضعیف” برای اوضاع کنونی ایران، ممکن است یک “دگم” و کلیشه از دورانهای نوستالژیک تلقی شود. “کلید گم شده”، بازهم اگر درست حدس زده باشید به یک "دگم" دیگر، یعنی وجود یک حزب سوسیالیستی و خلاف جریان، اشاره دارد.  هر دو “دگم” را توضیح میدهم:

 

 فوتبال یکی از اجتماعی‌ترین و جذاب‌ترین ورزش‌های جهان است. علاقه زیاد مردم به این ورزش باعث شده تا از یک توجه و سوء‌استفاده سیاسی دولت‌ها به‌ویژه گرایشات ناسیونالیستی و فاشیستی و از سوی دیگر، حجم بزرگی از منابع مالی به آن جلب گردد. از این‌رو، ورزش از مسیر سالم و واقعی خود خارج کشته و به همین دلیل بسیاری فوتبال را نوعی ابزار سیاست و صنعت می‌دانند. در نتیجه فوتبال توانسته توجه دولت‌ها و هم‌چنین سرمایه‌گذاران را به‌خود جلب کند.

انقلاب "زن، زندگی، آزادی" در همین دو ماه و نیم گذشته همه راههای فرار جمهوری اسلامی از سرنگونی قطعی را با بن بست مواجه کرده است. مردم با جسارت همراه با هشیاری سیاسی شگفت انگیزی همه تاکتیکهای حکومت اسلامی برای مقابله با انقلابشان را شکست داده اند و همه راهها را در مقابل جمهوری اسلامی بسته اند. این خود نشانه درجه بالایی از بلوغ سیاسی و پیشروی انقلاب از یکطرف و درماندگی و آشفتگی و بی آیندگی حکومت از طرف دیگر است.

فراخوانها برای برگزاری اعتصابات و اجتماعات گسترده در شانزدهم آذر و مناسبت روز دانشجوی امسال وسیع است. بربطن خروش انقلابی همه گیرو سراسری و تناسب قوای مساعد ایجاد شده به نفع خیزش انقلابی و مبارزه آزادیخواهانه و برابری طلبانه، طبیعی است توقع از دانشگاه و دانشجویان و نسل جوان پرچمدار مبارزه انقلابی و چپ گرایانه بالا است. فراخوان ما هم اینست با همه ابتکارات لازم مناسبت شانزدهم آذر و روز دانشجو را لازمست به صحنه گسترده ترین اعتصاابات و اجتماعات گسترده سراسری و به صحنه جهشی بزرگ در تداوم انقلاب همه جانبه جاری تبدیل کنیم.