اصلاح‌طلبی ِ اصلاح‌طلبان، اصلا از همان ابتدا، برای زندانی کردن خود و دیگران و ملت، در زندان‌های بد و بدتر شروع شد.  مبحث امروز ایران، اصلاح‌طلبی، و اصلاح‌طلبان است که رژیم دست به دامان آن‌ها شده است! ولی اصلاح‌طلبان، هیچوقت نگفته‌اند این اصلاحاتی که آن‌ها طلب می‌کنند چیست! نمی‌توانستند، و هنوز هم نمی‌توانند هم بگویند، چون وقتی روی به قدرت داشته باشی، غیرممکن است بتوانی شفاف باشی! نه فقط برای مردم، بلکه خودت هم نمیدانی چه اصلاحاتی را می‌خواهی و یا اصلا می‌توانی انجام بدهی!

مردم شرافتمند و انقلابی سنندج!
رییس قصابان جمهوری اسلامی فردا 5 شنبه دهم آذر ماه به سنندج می اید. این که رییسی این قاتل زنجیره ای جرات می کند به کردستان و سنندج بیاید نشان وقاحت بیحد و حصر و در عین حال نمک پاشیدن به زخم مردم و دهن کجی به خیزش انقلابی ما است. این بیشرمی وقیحانه را شما مردم بی جواب نمی گذارید.

خبرگزاریهای رژیم رسما اذعان داشته اند، فردا رئیسی قاتل، عضو هئیت مرگ خمینی سر دسته جلادان و شریک جرم خلخالی سردسته تیرباران کردنهای دهه پنچاه و شصت در معیت لشکری از اراذل و اوباش حکومتی به بهانه افتتاح طرح آبرسانی در سنندج به این شهر سفر خواهد کرد! آنهم در اثنایی که نزدیک به سه ماه است شهر سنندج نظیر سایر شهرهای ایران از سوی دولت حکومت نظامی اعلام شده و رژیم جنگی تمام عیار را در خیابان، کوچه و محلات سراسر شهر به مردم معترض به وضع موجود، مردمی که این رژیم را نمی خواهند، تحمیل کرده و به کل جامعه خون پاشیده است.

 نقد ِ دیدگاه های عباس منصوران:
یکم:
آقای منصوران مانند ِ دیگر همفکران اش خود را مارکسیست- لنینیست می نامند، که لنینیست اش درست و مارکسیست اش به دلایلی که در ادامه خواهم گفت نادرست است. ایشان اگر نمی دانند بدانند: مارکس هم مانند ِ من و منصوران در دوران ِ سرمایه داری ونظام ِ بورژوایی زنده گی می کرد و همچون آقای منصوران- البته اگر واقعییت ِ برهمه مسلم راحاشا نکنند!- ازامکانات ِاجتماعی، اقتصادی ، فرهنگی،سیاسی - مناسباتی ِاین نظام درحد ِ نیاز، وخصوصن از دموکراسی ِآن درانگلیس که پیشرفته ترین کشور ِ سرمایه داری بود به مساعدترین وجهی استفاده کرد.

پس بگذارید سخن آخر را اول بگویم! تا دنیای واژگونه سرمایه داری از سوی صاحبان اصلی همه نعمات زندگی، همانا پرولتاریای مدرن جهان و فرودستان، بر قاعده برگردانده نشود، بجز اقلیتی انگل و مفتخور که بر همه جهان چنگ انداخته اند، و در سایه حاصل نیروی کار اکثریت عظیم جامعه بشری لم داده اند و می آسایند، طبقات استثمار شونده و فرودست عموما و زنان در این میان بطور مضاعف در هیچ نقطه ای از جهان بمعنای واقعی کلمه از خشونت و تبعیض رها نخواهند شد، و آزادی و برابری را هم آزمون نخواهند کرد!

یک مشکل ِ جامعه های تحت ِ حاکمییت ِ استبداد که ناشی ازعملکرد ِسیاسی- مناسباتی ِخود ِاستبداد است فرقه گرایی است. چراکه این استبداداست که با بستن ِ فضای جامعه بر بحث و تبلیغ و ترویج ِ نظرهای مختلف و متفاوت و نقد ِ به موقع ِ این نظرها، و نیز محروم نمودن ِ جامعه از آزادی های سیاسی و گفتمانی میان ِگرایش های گونه گون ِسیاسی عقیدتی، شرایط را برای پیدایش ِ فرقه های مخفی کار و ازجمله فرقه های متنوع ِ لنینیست فراهم نموده است. درواقع فرقه سالاری ِ اقتدارگرا یک عامل ِ تداوم ِ چرخه ی استبداد و باز تولید ِآن در جامعه ی محروم از آزادی های سیاسی است.

گفتگوی رادیو نینا با آذر مدرسی

آسو سهامی: طی سه ماهی که از خیزش انقلابی مردم ایران بر علیه رژیم جمهوری اسلامی و شروع یک انقلاب زنانه در ایران می گذرد و در حالی که در سرتاسر ایران شعار "آزادی برابری، حکومت شورائی" سر داده میشود و مردم فریاد می زنند "نه شاه می خواهیم نه ملا، قدرت به شورا"، آنطرف قضیه ما شاهد تلاش گسترده نیروهای راست و لابیستهای آن برای به اصطلاح جلب حمایت دول غربی از انقلاب مردم در ایران بودیم.

اکنون بیش از 70 روز از مبارزه باشکوه مردم ایران و در پیشاپیش همه دختران و زنان جسور و انقلابی می‌گذرد. در واقع زنان ایران 43 سال است که علیه خشونت دولتی و آپارتاید جنسی مبارزه می‌کنند؛ اما اکنون خود رهبری جنبشی را به‌عهده گرفته‌اند که در طول 70 روز از یک‌سو حکومت را زمین‌گیر کرده و از سوی دیگر، آن‌چنان صدای جنبش خود را با شعار «زن، زندگی، آزادی»، به گوش جهانیان رسانده‌اند به‌طوری که بسیاری از دولت‌ها و نهادهای بین‌المللی مجبور شده‌اند از این جنبش حمایت کنند. هم‌زمان حمایت افکار عمومی آگاه جهان از این جنبش، بسیار آموزنده و تحسین برانگیز است.

پیام خالد حاج محمدی، دبیر كمیته رهبری حزب حكمتیست( خط رسمی) : مردم آزادیخواه كردستان! جوانان آزادیخواه!

همه میدانیم جامعه ایران وارد دورانی سرنوشت ساز شده است. شهرهای ایران از شمال تا جنوب و از شرق تا غرب، شهرهای كردستان از مهاباد و پیرانشهر تا بوكان، سقز، سنندج، مریوان، كامیان و بقیه شهرها همراه یك جنبش سراسری به میدان آمده اند و خواست سرنگونی جمهوری اسلامی، خواست آزادی و برابری و دفاع از انسانیت، در همه این اعتراضات و با نقش دختران و پسران جوان در صف اول آن، با صدای رسا بیان شده است.

خیزش عمومی و عمیقا ضد اسلامی و عقبماندگی و رژیم مدافع آن وارد سه ماهگی خود شد. این جنبش، که زنان و جوانان نیروی فعاله و در صحنهُ ان را تشکیل میدهند، دارد همراه تلاش برای سرنگونی رژیم طلایه هایی از جاروکردن آثار و علایم و نمودهای حضور اسلام را نیز از خود بروز میدهد. "سوزاندن دسته جمعی حجاب در اماکی عمومی"، "آغوش برای قلبهای غمگین" و "پرت کردن عمامه" از سر آخوندهایی که جرات بخود خرج داده و در انظار عمومی ظاهر میشوند از جمله چنین اقدامات بسیار ارزشمندند.

خبر رسيد که «شوراي حقوق بشر سازمان ملل» در نشستي اضطراري رويدادهاي ايران را مورد برسي قرار داده و قطعنامه‌اي درباره نقض حقوق بشر در ايران تصويب کرده است و در اين خصوص يک «کميته مستقل حقيقت‌ياب»!!! تشکيل داده است. پشت‌بند اين نشست هم ند پرايس، سخنگوي وزارت امور خارجه ايالات متحده، اظهار کرد که آمريکا به‌شتاب در تلاش است تا حکومت ايران را به ‌سبب «اعمال خشونت بي‌رحمانه عليه شهروندانش، به ويژه در مورد زنان و دختران» ناگزير به پاسخ‌گويي کند.

لەچەند ڕۆژی ڕابردودا، دادگای کەرکوک بڕیاری سزای چوار ساڵ زیندانی بەسەر دوو مێردمنداڵی دانیشتوی کەلاردا سەپاند، لەسەر بنەمای یاسای ساڵی ١٩٦٩ی حکومەتی عێراق بەپێی مادەی ٣٤٢/٢/ یاسای سزادانی عێراقی تایبەت بە سوتاندی موڵک و ماڵی گشتی. لەهەمانکاتدا ناڕەزایەتیەکی بەرچاو لەبەرامبەر ئەو بڕیارەدا نیشاندرا. ئەم سزادانە بەپاساوی بەشداری ئەو دوو مێردمنداڵە لە ناڕەزایەتیە جەماوەریەکانی دانیشتوانی کەلاردا و هەروەها بەوەی هەڵساون بە سوتاندنی شوێن و ئۆتۆمبیل و موڵکی گشتی.

در طول زمامداری چندین ساله جمهوری اسلامی ، خیزش‌ها و اعتراضاتی در اقصی نقاط ایران به وقوع پیوسته اند و مردم ایران در پی این اعتراضات با حضور در خیابان‌ها نفرت و انزجار خود را به رژیم ضد انسانی و ضد آزادی جمهوری اسلامی نشان داده اند. در این راستای مردم کُردستان ابتدا به ساکن در کنار هموطنان خود ، همصدا و همسو با عزمی راسخ حضور انقلابی و رادیکال خود را در اتحاد و همبستگی با مردم ایران نشان داده و اثبات کرده اند که جدا از ایران و هموطنان خود نیستند.

مهسا‌(ژینا) امینی، دختر جوان 22 ساله اهل سقز که به تهران سفر کرده بود روز سه‌شنبه 22 شهریور 1401، در ایستگاه متروی حقانی تهران، به بهانه «بدحجابی» توسط ماموران پلیس امنیت اخلاقی بازداشت و به بازداشتگاه این نهاد موسوم به «وزرا» منتقل شد. کوتاه مدتی پس از بازداشت، پیکر نیمه‌جان وی در حالی که با سطح هوشیاری درجه 3 به کما رفته بود به بخش مراقبت‌های ویژه بیمارستان کسری منتقل شد. اما متاسفانه مهسا جان خود را از دست داد و گفته شد ماموران گشت ارشاد، او را شدیدا مورد ضرب و شتم قرار داده بودند.

(در همبستگی با توده‌های رزمنده کردستان)توده‌های انقلابی و جوانان جان بر کف ایران! امروز با حمله بسیار وحشیانه نیروهای مسلح به مردم دلیر و شدیدا تحت ظلم و ستم کردستان، وضعیتی به وجود آمده‌ است که حضور رزمنده شما در خیابان‌های سراسر کشور و مقابله قهر آمیز با نیروهای مزدور جمهوری اسلامی نه تنها یک وظیفه انقلابی جهت همبستگی با مردم کردستان می‌باشد بلکه امری ضروری است که نقشی تعیین کننده در سرنگونی این رژیم جنایتکار و فاسد و تداوم انقلاب دارد.