بنا بر اطلاعات منتشر شده، وزارت کار در طرحی بنام "شفاف سازی رابطه میان کارفرما و کارگران" خدمات ویژه ای در دستور گذاشته است که سوابق شکایت کارگران در اختیار کارفرما گذاشته شود.
اسم این جاسوسی است، این اقدام باند سیاهی است، با هر گونه قانون و پرنسیپ و اصول تمدن انسانی مغایر است و در مراودات پایه کارگری ننگ است و در چهارچوب بهره کشی سرمایه داری هم یک اقدام پست و رذیلانه شمرده میشود.
در طول هفته گذشته ایلنا پته وزارت کار را رو کرد و همان خرده افشاگری ایلنا وزارت کار را به توضیح واداشت. ظاهرا طرح مربوطه برای وزارت کار یک طرح آزمایشی و عجالتا در محدود به سه استان است و با هدف "امکان سنجی راهکارهای شفافیت روابط کارگر و کارفرما" در دستور قرار گرفته است و "در حال حاضر اقدام اجرایی بر آن مترتب نیست".
این ماجرا بطور اخص از سر "شفافیت" جالب، خواندنی و مفید است. در گرو کشی و کشمکش میان خانه کارگر و وزارت کار، در هنگامه فصل تعیین دستمزدها و مساله نقش و دخالت خانه کارگر در شورای عالی کار، در بحبوحه انگولک های وزیر کار در لیست جیره خوران وابسته به خانه کارگر (همان باصطلاح نمایندگان کارگری) کار را به جای باریک کشانده است.
این میتواند اول کار باشد و قضیه بیشتر از اینها بیخ پیدا کند. تا اینجا ظاهرا کک وزارت کار نگزیده و به سبک نتانیاهو، نقشه وزارتخانه بدون هیچ قید و بند، و بدون هیچ محدوده زمانی و جغرافیایی تا آنجا که عشق "شفافیت" عالی جنابان وزارت کار بکشد و تا آنجا که کارفرمایان بخواهند وزیر کار را علیه کارگران بدوشند؛ کماکان ادامه خواهد داشت.
در ایران صحبت از هرگونه امنیت شغلی مسخره است، زیر نظر وزارت کار با رواج 98 درصد قراردادهای موقت پدیده "اشتغال" و حق کار مسخره است، میشود پرسید سابقه شکایت نزد وزارت کار شامل چه مواردی است، قدمت چند ساله از شکایات را شامل میشود؟ آیا شفافیت مورد بحث فقط در هنگام استخدام از طرف وزارت کار در قالب لیست سیاه در اختیار تصمیم بلامنازع کارفرما قرار میگیرد؟ وزارتخانه مربوطه سالهاست با لغو همه بازرسی ها چشم بر همه کارکرد جهنمی کارفرمایان در محیطهای کار بسته است، میشود پرسید ثبت سابقه شکایت کارگران قرار است کجا دست کارفرمایان را باز کند، کدام حق کارگری را بیشتر پایمال نماید، کدام خوش خدمتی افزون بر ماسبق ننگین جاری را به افتخارات وزیر کار اضافه کند؟
آنچه گفته شد، از بدیهیات و تجربیات اولیه هر کارگر از کارکرد وزارت کار بحساب میاید. اما آنچه از قلم ایلنا و خانه کارگر مهم است، چیز دیگری است: بپرسیم، شوخی به کنار، با این "لیست سیاه" خود را مسخره کرده اید؟ وزارت کار در این وسط چه مقوله ای است؟ مگر چند کارگر وقت خود را تلف میکند و با شکایت از کارفرما، دست روی دست میگذارد تا حق خود از حلقوم کارفرما بیرون بکشد؟
راستی، لیست سیاه بجای خود، آن لیست دیگر از کارگران "ناخواسته" کجاست که پس از سالها کشمکش و اعتصاب و درگیری هنوز یک کارفرما را به خبرچینی سوابق موجود در وزارت کار دلخوش میکند؟ لیست سیاه کارگران که به جرم اعتراض و تجمع و اعتصاب توسط دایره امنیتی صد البته همکاری وزارت کار؛ دست به دست از کارفرما تا مراکز خدمات اجتماعی میچرخد تا دستشان از تمام عرصه های زندگی کوتاه شود؛ کجاست؟ سوابق و نقش فعال شوراهای اسلامی (که پایه خانه کارگر و خبرگزاری ایلنا را در محل کار تشکیل میدهد) دقیقا در همین عرصه کجاست؟
اعمال لیست سیاه، عملیات پشت پرده علیه کارگران، اتهاماتی از این دست برای وزارت کار و پیکره دولت و ارگانهای جمهوری اسلامی زیادی لوکس و گمراه کننده است. از وزارت کار تا خانه کارگر همگی جزیی از یک دستگاه مخوف در تعقیب و زندانی و انتقام از هر ذره حق طلبی کارگران هستند. شلنگ تخته و شیطنت های ژورنالیستی حضرات علیه یکدیگر را نباید با مفاد پرونده کیفرخواست کارگری جامعه اشتباه گرفت.
از همه اینها گذشته، با اشتیاق بسیار منتظریم که شاید نوبت به شفافیت کذایی وزارت کار در پایمال شدن حق و حقوق کارگران در دسیسه های سالانه شورای عالی کار برسد، پرونده زد و بندهای پشت پرده باند سیاه خانه کارگر نیز رو شود.