با شکست بلوک شوروی، امریکا مدعی سرکردگی جهان و برقراری "نظم نوین جهانی" شد. این کار به یک سناریوی خونین نیاز داشت. حمله به عراق به بهانه دفاع از کویت و نابود کردن سلاح های کشتار جمعی صدام، "سلاحی که هیچوقت پیدا نشد"، آغاز سناریوی خونین "نظم نوین جهانی" بوش بود.
شکست بهار عربی با کشتار جمعی در لیبی و سوریه و به قدرت رساندن ژنرال سیسی در مصر توسط امریکا و متحدینش پرده ی دیگر این سناریو بود.
اما گیر افتادن امریکا و غرب در باتلاقی که خود در خاورمیانه ایجاد کردند، فرار از افغانستان و تحویل این کشور به طالبان، واگذاری عراق و سوریه به جمهوری اسلامی و روسیه، عروج چین، ژاپن، آلمان و... به عنوان غولهای صنعتی جهان، افول "نظم نوین جهانی" و قدرقدرتی امریکا و تصویر جهان چند قطبی بود.
نتانیاهو هم با نسل کشی و با خاک یکسان کردن نوار غزه و غرش جت های جنگی اش بر فراز سر مردم بیروت...، نظم نوین خود را اعلام کرد. در سناریوی نظم نوین نتانیاهو، اسرائیل باید به قدرت اول خاورمیانه تبدیل شده و علاوه بر بازماندگان کشتارجمعی غزه و فلسطین، کشورهای دیگر خاورمیانه این موقعیت او را به رسمیت بشناسند.
این رویا هرگز متحقق نمی شود، حتی اگر نوار غزه و بلندترین نقطه جولان سوریه را اشغال و ضمیمه ی اسرائیل کند و یا زیرساخت های ایران را به بهانه ی برنامه اتمی جمهوری اسلامی بمباران کند. اما می تواند برای مدتی سایه ی جنگ را بر فراز خاورمیانه نگه دارد. نتانیاهو و حکومت نژادپرست او مورد تنفر و انزجار افکار عمومی جهان و مخالفت انساندوست های داخل اسرائیل است.
طبقه کارگر ومردم آگاه در سطح بین المللی می توانند میلیتاریسم امریکا و ناتو و اسرائیل را مهار کند. تا زمانی که این حکومت های شر و شرور پا برجا باشند، جهان و بویژه خاورمیانه روی خوش نخواهد دید.
همينطور که هست خوب است
حکام سرمایه داری جهان و میدیای نوکرشان و اپوزیسیون راست جمهوری اسلامی، تحولات سوریه را به نفع مردم این کشور می دانند و میگویند، "همینطور که هست خوب است." دول غربی صف کشیده اند تا نمایندگی هایشان در دمشق پذیرفته شوند. مدام این ورد امید را دور خود فوت می کنند که ״تحریرالشام״، داعش و القاعده و طالبان نیست و ورژن دیگری از اسلام سنی است و مودب و متمدن شده است.
امریکا و غرب ریاکار زیر بازوی خمینی را گرفتند و بر تخت سلطنت محمد رضاشاه نشاندند، طالبان را علیه حکومت سکولار افغانستان مسلح کردند، اقوام و عشایر عراق را بعنوان دولت مردم سر کار آوردند، اقوام و نظامیان لیبی را بعنوان حکومت به مردم فروختند تا شرکت های مثل توتال فرانسه کنترل نفت این کشور را در دست بگیرد.
ببینید دنیا چقدر سیاه شده است که گروه تروریستی ״تحریرالشام״ به قدرت میرسد و از این که حجاب را ممنوع نکرده و مشروب فروشی هارا نبسته برایش کف می زنند. در دنیای مدرن و متمدن با آرمان های آزادیخواهی و برابری طلبی، پذیرش یک جریان ارتجاعی و یک فرقه ایدئولوژیک دینی بعنوان دولت و حکومت کشوری که مردمش تا یک دهه قبل سکولار بوده اند، شرم آور است. اما برای دولت های بورژوایی جهان، پایین آوردن توقع بشر و رضایت دادن به یک گروه تروریست اسلامی، خوشایند است. بورژوازی انسان کارکن و تولید کننده ی سربه زیر و کم توقع و قانع می خواهد. بورژوازی بین المللی با وقاحت کم نظیری شاهد پرپر شدن انسان، تحقیر و اهانت به زن و پیکر زخمی و خونین خاورمیانه هستند. این نظم نوینی است که نتانیاهو و دول بورژوایی امریکا و غرب حامی او می خواهد.
اما بشریت متمدن، آزادیخواه و برابر طلب نباید بگذارد اين اوضاع، عقب گرد سياسى، فرهنگى و اخلاقى به جهان تحميل شود. دخالتگرى نظامى امپریالیست ها، نژادپرستی، میهن پرستی، تعصب مذهبی و تروریسم و ژورنالیسم نوکر هر کدام گوشه ای از نیروهای سیاه هستند و مشخصات واقعى "نظم نوين" نتانیاهو و حامیانش را تشکیل می دهند.
هم اکنون در ایران که بخشی از خاورمیانه ی تحت حاکمیت جمهوری اسلامی حامی گروههای تبهکار و تروریست اسلامی در منطقه است، زیر ضرب اعتراضات و اعتصابات کارگری و زحمتکشان و جنبش زنان برای آزادی و برابری و جوانان برای رهایی قرار گرفته است. سرنگونی جمهوری اسلامی به معنای فرو ریختن یک رکن اسلام سیاسی و حکومت های دینی و تبعاتش در خاورمیانه است. به زیر کشیدن دولت فاشیست اسرائیل توسط جنبشی آزادیخواهانه در اسرائیل میتواند فروریزی پایه دیگر ارتجاع در منطقه باشد.
