اشاره برآورد امنیت ملی آمریکا در ارتباط با تغییرات اقلیمی به ایران بسیار کوتاه بود: «ایران در دهههای آینده احتمالاً با خشکسالی، موجهای گرما و بیابانزایی شدیدتری مواجه خواهد شد که این مشکل در کنار 'مدیریت ضعیف آب' به بیثباتی، مناقشههای محلی و آوارگی جمعیت میانجامد.» ممکن است از نظر کسانی که گزارشهای تحلیلی و امنیتی را دنبال میکنند، همین چند کلمه بسیار کلیدی و مهم محسوب شود. اگر با دقت به این برآورد نگاه کنیم، میبینیم که پشت هر کلمهاش سالها تحقیق و بررسی و از سویی، کوتاهی مدیریتی مقامهای جمهوری اسلامی نهفته است.
فواد عبداللهی: انتخابات عراق و مراسم یك اختتامیه!
انتخابات پارلمانی در عراق روز یكشنبه گذشته برگزار شد. رسانههای اصلی همه از دم به مشاركت پایین مردم در این انتخابات اعتراف كردهاند؛ هیچكس معتقد نیست كه این انتخابات میتوانست حتی كورسویی برای مشروعیت بازماندگان استراتژی شكستخورده آمریكا یعنی سیاست قومی – مذهبی كردن خاورمیانه، از جناح «پیروز» صدر در انتخابات تا جناح بازنده نزدیك به منافع ایران ایجاد كند. برعكس، از فارن پالیسی تا واشنگتن پست، از گاردین تا رویترز و سایر شبكههای جهانی و محلی، همه به نوعی در این مدت اذعان داشتهاند
آسو فتوحی: افغانستان، تقابل جهانی بشریت با بربریت!
بعد از خروج مفتضحانه آمریکا از افغانستان و برنامه ریزی چند ساله قدرت های منطقه، در راس آن ناتو و آمریکا برای حقنه کردن ارتجاع اسلامی طالبان به مردم افغانستان، دنیا شاهد تقابلی جدی بین بشریت با بربریت قدرتهای جهانی بوده و هست. برنامه طالبان برای بازگرداندن جامعه و مدنیت به قوانین عصر حجر از همان روزهای نخستین این انتقال قدرت با توسل به خشونت و اسلحه و زور بر سر مردم بی دفاع افغانستان شروع شد.
مظفر محمدی: ورشکستگی اقتصادی رژیم؛ "پاسخ زحمتکشان!"
این روزها تحلیلگران اقتصادی دولتی از ورشکستگی اقتصادی جمهوری اسلامی حرف می زنند. پاسخ طبقه کارگر و زحمتکشان به این تبلیغات چیست؟ همه شاهدیم نظامی که بیش از ۴ دهه است در ایران سر کار است هیچ زمانی بدون بحران نبوده است. در هر دوره ای دولتمردان حاکم برای بحران توجیهاتی داشته اند. از جمله، یک دهه اقتصاد جنگی، دوره سازندگی، دوره اصلاحات، شامرتی بازی های احمدی نژآد و آخرین شان دولت اعتدال و کلید دار حل این بحران. در همه ی این دوران طولانی سال بعد از سال جامعه با گرانی و فقر و تورم و گرسنگی تا حد فلاکت مواجه بوده است.
خدامراد فولادی: انقلاب کردن با شما، حکومت کردن با ما!
یک تمثیل ِ طنز گونه ی عامیانه می گوید: بگیر و ببند و بده به دست ِ من ِ پهلوان! تمثیلی که همین امروز هم در جامعه های کم توسعه یافته و از جمله جامعه ی ما و در نبود ِآزادی های سیاسی و به ویژه آزادی ِ بیان که هیچ نظر ِمخالفی را علنی و بی پرده پوشی نمی توان علیه حاکمیت ابراز نمود یا اساسن عملکردهای آن را به نقد کشید و خواهان پاسخگویی شد، و شهروندان چاره ای جز به زیرکشیدن ِ استبداد ِ حاکم، و حاکمان ِ مسلح ِ قلدر را با زور خلع ِ قدرت نمودن ندارند،کارکرد ِ سیاسی تبلیغی اش را همچنان در این جامعه وخصوصن دررابطه ی کنشگران ِ
کارل مارکس: در نفی حکم اعدام
مجازات عموماً به عنوان وسیلهای برای اصلاح و یا ارعاب دیگران تعریف شده است. اما شما چه حقی دارید که مرا جهت اصلاح و یا ارعاب دیگران تنبیه کنید. علاوه بر این، تاریخ و چیزی به نام آمار موجود است که با ارائه کاملترین شواهد ثابت میکنند از زمان "قابیل"، دنیا به وسیله مجازات نه مرعوب شده و نه اصلاح. درست برعکس. از نظر حقوق انتزاعی تنها یک تئوری مجازات وجود دارد که شأن انسان را به صورت تجریدی به رسمیت میشناسد، و آن تئوری کانت است.
نسان نودینیان: "قناعت" به قدر حاجت و ضرورت
درحاشیه بزرگترین تجربه عمر سیاسی آقای اشکوری: در سایت انترنتی ایران امروز یوسف اشکوری نوشته ای با تیتیر «بزرگترین تجربه عمر سیاسیام» با این توضیح؛ ((«طبعا سخن گفتن از «بزرگترین تجربه زندگی» دشوار است چرا که هر تجربه ای از جهتی و یا جهاتی می تواند صفت «بزرگترین» پیدا کند. با این حال در باره زندگی سیاسی حدود شصت ساله ام می توانم از یک تجربه به عنوان بزرگترین یاد کنم و آن این است که: هر مخالفت و حتی مبارزه علیه استبداد و یا مستبدی لزوما از موضع دشمنی با استبداد و در نتیجه از خاستگاه آزادیخواهی نیست!» را منتشر کرده.
بهرام رحمانی: قدرتنمایی تو خالی جمهوری اسلامی ایران
قدرتنمایی تو خالی جمهوری اسلامی ایران در مقابل جمهوری آذربایجان! روابط جمهوری اسلامی ایران از یک سو و جمهوری آذربایجان و دولت ترکیه از سوی دیگر، روزبهروز وخیمتر و تیرهتر میگردد. اما در این میان قدرتنمایی تو خالی جمهوری اسلامی ایران در مقابل جمهوری آذربایجان، بسیار آشکار است.این وضعیت قبل از هر مسئلهای نشان میدهد که دیگر جمهوری اسلامی ایران، حتی با همسایگانش مانند آذربایجان و ترکیه که تاکنو کجدار و مریض پیش رفته است دیگر چنین رابطهای بسیار شکننده است و قابل دوام نیست.
مظفر محمدی: "انقلاب فرهنگی"؛ رویایی که هرگز متحقق نشد!
تلاش و برنامه ریزی و تهدید و فشار برای اسلامی کردن دانشگاه ها و یا در اساس برای اسلامی کردن جامعه به اندازه طول عمر جمهوری اسلامی است. خمینی با این رویا مرد و خامنه ای هم همین سرنوشت را داشته و دارد. برای اسلامی کردن دانشگاه ها از آغاز تا به امروز تلاش های گسترده ای انجام شده است. از قبیل: تشکیل نهادهای "کمیته انقلاب فرهنگی" و تغییر آن به "شورای عالی انقلاب فرهنگی"، سازماندهی دانشجویان خط امام، حزب اللهی های دانشگاه، بسیج و حراست دانشگاه ها، بازبینی کتاب های درسی و علمی، گزینش عقیدتی استادان،
تقی روزبه: از حق دفاع مشروع تا «گفتمان سازی» حول آن!
خانم لاله حسین زاده در مطلبی تحت عنوان حق دفاع مشروع* پیرامون ضرورت برساخت گفتمان خشونت دفاعی مشروع در ساحت خیابان و جاماندگی کنشگران و گروه های اجتماعی از تجربه خیابان پرداخته است. گرچه چنین اظهارنظری به دلیل پیوندش با مسائل جنبش های خیابانی سال های اخیر و نیز گشودن باب گفتگو پیرامون مشکلات عملی جنبش ها دارای اهمیت است، اما از جهات مختلفی چالش برانگیزاست. رویکردایشان به امررهائی و صورت بندی آن انسجام در استدلال ها و البته مهم تر از آن ارزیابی اشان از وضعیت موجودجامعه و پتانسیل جنبش خیابان نادرست است
حسن رحمان پناە: در نفی اعدام و ترور حکومت اسلامی
صبحگاه روز سه شنبه هفته گذشته، اعدام دستکم ۴ زندانی در زندان دستگرد اصفهان به اجرا درآمد. خبر اعدام این زندانیان برغم گذشت چند روز از زمان اجرا، هنوز توسط منابع رسمی و رسانههای حکومتی منتشر نشده است. همچنین به گزارش کانون حقوق بشری "نه به زندان – نه به اعدام" آمار زندانیان اعدام شده، بیش از این است. با احتساب اجرای حکم اعدام این زندانیان در زندان دستگرد اصفهان، از ابتدای سال ۱۴۰۰ تا کنون دستکم ۱۸۳نفر اعدام شده اند.
فواد عبداللهی: از بیراهه "راه رشد غیر - سرمایه داری"
از بیراهه "راه رشد غیر - سرمایه داری" تا حسرت بازگشت به عصر وایكینگها" کپیبرداری از ماركس یا لنین و نوشتههای آنها، كسی را بهخودی خود ماركسیست نمیكند؛ حتی در بعضی موارد امكان دارد طرف را به عصر قرون وسطی پرتاب كند. بعضا الگوپردازی و ارجاع عرفانی به متفكرین جنبش كمونیستی باعث میشود كه اتفاقا چنته سیاسی اشخاص و جریاناتی كه با ظاهر چپ قلمفرسایی میكنند تا ماركسیسم را برای امر متفاوتی و در خدمت جنبشهای بورژوایی، ارتجاعی و غیركارگری زمانه خود بكار گیرند، رو شود.
محسن ابراهیمی: مرده های سیاسی که از مرده سیاسی کمک می طلبند!
در حاشیه مراسم تطهیر بنی صدر: انقلاب 57 یک تکان توده ای عظیم علیه دیکتاتوری سلطنتی بود. جمهوری اسلامی، محصول شکست آن انقلاب بود نه پیروزیش. کاری که دیکتاتوری شاه نتوانست در مقابل انقلاب مردم انجام دهد، بدست جریان اسلامی تحقق یافت. اسلام سیاسی را علم کردند تا انقلاب مردم را مهار کند و شکست دهد. جریان ملی – اسلامی در کل این پروسه، در مهندسی خمینی به مثابه رهبر و عروج اسلام سیاسی به قدرت نقش حیاتی بازی کرد. بنی صدر یکی از چهره های شاخص کل این ماجرا بود.
نسان نودینیان: قتلهای ناموسی
دخالت شما مهم است! خطاب به زنان مبارز! کارگران! معلمان و دانشجویان! نام فائزه ملکی نیا به اسامی قربانیان قتلهای ناموسی از جمله، نگین (گلاله) شیخی(سقز)، شهین نصراللهی(اورامان)، سرگل، اسرین و نسرین و…اضافه شد. مثله کردن و تکرار قصه تلخ فائزه، و صدها قربانی دیگر، نمونه هایی دردناک از فاجعه بزرگ خشونت علیه زنان و قتلهای ناموسی در کردستان و البته در ایران و جهان است. با هر قتل ناموسی و با هر خشونت آشکار علیه زنان یک سوال اساسی در برابر ما در محیط های کار و زندگی و میدیای اجتماعی و در جمع و محافل نزدیک قرار میگیرد: راه های مقابله کدامها هستند!
محمود قزوینی: نمادها و شعارها - در باره شعار " نان، کار، آزادی"!
تعیین سیاست و تاکتیک و تعیین شعار مناسب که سیاست و تاکتیک و یا استراتژی پیش رو را به صورت موجز بیان کند یک چیز است و شعارها و نمادها، چیز دیگر. شعار " نان، کار، ازادی " و یا ترانه " یک جنگل ستاره داره" و... توسط سازمان چریکهای فدایی در دوران انقلاب 57 در ایران مطرح و عرضه شدند. حالا هم برخی از محافل جوان چپ، بخصوص دانشجویی در ایران آن شعارها و ترانه ها را تکرار میکنند. شاید هم نوستالزی است اما مهم نیست دارند به این طریق میگویند ما به جریان چپ در جامعه تعلق داریم. در برخی از محافل چپ در ایران به عنوان نماد چپ از این شعارها و ترانه ها استفاده میشود.