کشورهای اروپايی هفته پر تلاطمی را پشت سر می گذارند، در طول این هفته شاهد اعتراضات وسیع مردم علیه دولت ها و حکومت های این کشورها بودیم، اعتراضاتی که از در چهار گوشه این قاره، زمین را زیر پای مسببین محرومیتِ زحمتکشان و طبقه کارگر به لرزه درآورده است.  در اسرائیل مخصوصا بعد از سرکار آمدن دولت مذهبی، دست راستی و افراطی نتانیاهو، در این هفته مردم با مطالبه عدالت و تقابل با مافیای حکومتی که پرونده های قطور فساد مالی و اداری دارند، دست به برپائی تظاهرات زدند.

 انتشار "منشور مطالبات حداقلی تشکلهای مستقل صنفی و مدنی ایران" به ابتکار و همت تعدادی از این تشکلها در داخل اهمیت بسیار بالایی دارد. اما به نظر من مهمترین محور اهمیت آن به کشمکش آلترناتیوهای راست و چپ در شرایط سیاسی کنونی و برای شکل دادن به آینده بعد از جمهوری اسلامی مربوط است. صف بندی راست و چپ در بطن جنبش سرنگونی و خیزش انقلابی جاری انکار ناپذیر است.

جاروجنجال مسموم کننده‌ای که این روزها حول جلسه رضا پهلوی و تیم همراهش در دانشگاه جورج تاون واشنگتن از طرف رسانه‌های جیره‌خوار مانند تلویزیون ایران اینترنشنال، من و تو، آمریکا، بی سی انگلیس و بقیه براه افتاده است نشانه وارد شدن این دولت‌ها به سطح دیگری از توطئه‌ریزی علیه جنبش انقلابی مردم برای به گور سپردن جمهوری اسلامی است.

در فارسی ضرب المثلی است که می گوید: " بدهکار رو که رو بدی طلبکار میشه". حال این قصه پر غصه ما با کارگزاران سابق رژیم جنایتکار است که به کشورهای غربی پناه آورده اند و خود را در جلوی "صف" جای کرده و بجای اظهار ندامت و پشیمانی و یا روشنگری در مورد نقش خویش در جنایات اوایل انقلاب, مانند "گربه بی حیا" درِ دیزی اپوزیسیون را باز دیده و با چشم سفیدی تمام عیار طلبکار شده اند. 

نه ولایت، نه وراثت و نه وکالت! کمترین درسی که از تجربه شکست و مسخ شدن انقلاب بهمن می توان فراگرفت همانا ضرورت چندگرایشی و پلورالیستی بودن صفوف و گفتمان اپوزیسیون، یعنی بازتابانیدن واقعیت جامعه وانقلاب جاری است در برابررویکردی که تمامی تلاشش مقهور و مرعوب کردن دیگرگرایش‌هاست. چرا که اگر در مقابل حاکمیت مستبد و تک صدائی، اپوزیسیون آن هم بخواهد یکدست سازی کرده و تحت هژمونی و زیرنفوذ یک جریان شکل بگیرد، و بگوید بحث ‌(حول برنامه و دموکراسی...) بعد از پیروزی، همانی را بازتولیدخواهد کرد که ادعای مبارزه با آن را دارد.

تمامیت ارضی و فدرالیسم: دوروی طرح فضا سازی ناسیونالیستی
با درود به حاضرین و قدردانی از رفقای سازمانده این سمینار!
به نظرم به درست رفقای برگزار کننده این جلسه موضوع تمامیت ارضی و فدرالیسم را در دستور گذاشته و بسیارلازمست در مورد این موضوعات بحث کنیم. در صورتی که این دو موضوع صورت مسئله جنبش اعتراضی و انقلابی جاری نیستند.

۲۲ بهمن سالروز انقلاب ۵۷ مردم ایران علیه حكومت شاهنشاهی و استبداد حاكم و برای آزادی و رفاه همگانی است، انقلابی كه در نیمه راه توسط ضد انقلاب اسلامی و دولتهای غربی متوقف شد و جمهوری اسلامی به نام "فرزند خلف" آن انقلاب به مسند قدرت نشست!  شكست قطعی انقلاب ۵۷ طی چند سال جدال خونین میان مردمی که برای دفاع از انقلاب آزادیخواهانه خود و دستاوردهای آن، جدالی که، چند روز پس از قیام ۲۲ بهمن، در ۱۷ اسفند ۵۷ آغاز شد و با یك هالوكاست اسلامی، خونین، با حمله به دانشگاهها، حمله به زنان، حمله به سازمانهای چپ و تشكلها و رهبران و فعالین كارگری، زنان، دانشجویان و لشكر كشی به كردستان و سرانجام با قتل عام سی خرداد سال ۶۰ ممکن شد.

یاشار درآخرین مقاله اش با عنوان ِ « از انقلاب ِ 57 تا انقلاب ِ زن زنده گی آزادی» بدون ِ نام بردن ازمن ونقدهای ام بر فرقه سالاری وکمونیسم ِ تخیلی ِ او و همفکران اش، ظاهرن به گمان ِ خودش پاسخ ِ این نقدها را داده ونشان داده که برای او و همحزبی های اش کمونیسم همان فعالییت ِ ابتدا به ساکن ِ اراده مندانه و ناقانون مندانه ای است که « لیدر منصور حکمت» ِ ایشان فرموده، وکمونیست ِ واقعی درایران نیزهمان تعداد رفقای ازهم پاشیده و شاخه شاخه شده ی « حزب ِ کمونیست ِ کارگری» اند که توانسته اند با کار و فعالییت ِ از راه ِ دور ِ این حزب کل ِ جامعه ی ایران را یکپارچه تبدیل به کمونیست هایی کنند که امروز در« انقلاب ِ زن زنده گی آزادی» رهبری ِ انقلاب نوین ِ ایران را در اختیار ِ خود دارند!

سیزده سال پیش میرحسین موسوی دسته گلی به نام «اجرای بدون تنازل قانون اساسی» کاشت. او انتظار داشت دسته گلش انبوه شود ولی این دسته گل به رغم «امید» او خشکید. حال دسته گل جدید او چنین است:  «- برگزاری همه‌پرسی آزاد و سالم در مورد ضرورت تغییر یا تدوین قانون اساسی جدید.
- ...، تشکیل مجلس مؤسسان مرکب از نمایندگان واقعی ملت از طریق انتخاباتی آزاد و منصفانه.  - همه‌پرسی درباره متن مصوب آن مجلس به منظور استقرار نظامی مبتنی بر حاکمیت قانون و مطابق با موازین حقوق انسانی و برخاسته از اراده مردم.»

 ڕۆژ نیە لە میدیاکانەوە دەربارەی کێشەکانی هەرێم نەبیستین، چەندین هەواڵ و ڕاپۆرت و وتارلە دیدگای جیاوازەوە سەبارەت بەو کێشانە دەخوێنینەوە،کە سی ساڵ زیاترە ئەم حاڵەتە دۆخی کوردستانی داگرتووەو سەرقاڵیەکی ناجۆروقێزەوەنی وەهای خوڵقاندوە، کە هەمیشە دودڵی و دڵەرواکێ و نائارامی لە ناو خەڵکدا پێکهێناوە. هەڵبەتە گومانی تیا نیە پاش جەنگی کەنداوو داگیرکرنی عێراق لەلایەن هێزە سەربازیەکانی دەوڵەتی ئەمریکاوە، گێژاوو ناجێگیری سیاسی لەماوەی ئەم سی ساڵەدا بۆتە حاڵەتێکی دیفاکتۆی بنەمای ژیان و گوزەرانی دانیشتوانی عێراق و کوردستان.

مهندس موسوی یکی از بنیانگذاران رژیم جمهوری اسلامی بوده است، موسوی نخست وزیر رژیم خمینی بوده است، موسوی یکی از افراد موثر در اجباری کردن حجاب زنان بوده است، موسوی یکی از دستور دهندگان مصادره اموال بخشی از ایرانیان بوده است، موسوی در اعدامها سال شصت با حمایت از اعدامها دستش بخون آغشته است ، حمایت هیئت اجرائیه 5 سازمان جمهوریخواه از بیانیه موسوی ، و مدعی شدند که این بیانیه گامی به جلو در راستای گذر از جمهوری اسلامی است.

سیزده سال پیش میرحسین موسوی دسته گلی به نام «اجرای بدون تنازل قانون اساسی» کاشت. او انتظار داشت دسته گلش انبوه شود ولی این دسته گل به رغم «امید» او خشکید. حال دسته گل جدید او چنین است:
«- برگزاری همه‌پرسی آزاد و سالم در مورد ضرورت تغییر یا تدوین قانون اساسی جدید.

 عبدالله اوجالان، رهبر سابق حزب «پ.ک.ک» از سال 1999 میلادی در زندان جزیره ایمرالی در شمال غرب ترکیه دوران حبس ابد را می‌گذراند. با این وجود، وی نه تنها به یک چهره معروف سیاسی در میان اکثریت مردم کردستان خاورمیانه، بلکه در جهان تبدیل شده است. بسیاری از مردم کرد او را رهبر خود می‌دانند و او را «آپو»، یعنی «عمو» می‌نامند. در بیست و چهارمین سالگرد توطئه بین‌المللی علیه عبدالله اوجالان، این چهره سرشناس و محبوب مردم کرد، بحران‌های عدیده‌ای هم‌چون بحران اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، امنیتی، دیپلماسی و اکنون فاجعه عظیم زلزله ترکیه را فراگرفته است.

ثابتی شکنجه گر ساواک رژیم شاه حتما مسافر این اتوبوس خالی خواهد بود . شکنجه گر مرا به یاد می آوری یانه ؟در یکی از روزهای غمگینی پاییزی سال ۵۱ بعد از شش ماه که از دستگیری برادر عزیزم جواد گذشته بود به ما ملاقات دادید . مامان و پدربزرگ عزیزم در اطاق نشسته بودند و من در راهر منتظر آمدن جوادم عزیزم بودیم ، به ناگهان شخصی را دیدم که دو تا زندانبانان در حال کشیدنش بودند ، از دیدن لباس او تشیخص دادم که برادرم هست ، شروع به جیغ زدن کردم چون اولین بار بود که چشم بند را می دیدم ، در همان لحظه تو از راه رسیدی با داد زدن به آنها گفتی که چشم بند را بردارند .

کلکتیو ۹۸ در پاسخ به پرسش‌های «زمانه» می‌گوید: «به انقلاب ۵۷ باید همزمان آری و نه گفت. از آرمان‌های محقق نشدۀ آن، بالاخص استقلال و آزادی، باید دفاع کرد. همزمان باید محدودیت‌های بنیادینش را نفی کرد. مهم‌ترین محدودیت ۵۷، که از کودتای ۲۸ مرداد و در نتیجه مناسبات جهانی سرمایه نشأت می‌گیرد، تهی‌شدن مبارزات برحق ضدامپریالیستی از تعین‌های اجتماعی طبقاتی و جنسیتی و ملی بود.» کلکتیو ۹۸ یک گروه چپ انترناسیونالیست مستقل است با هدف مقابله با نظام سرمایه‌داری و همۀ اشکال سلطه، سرکوب و استثمار. این کلکتیو که نامش را از خیزش خونین فرودستان در آبان ۱۳۹۸ گرفته است،‌