ابومحمد الجولانی کیست؟

خاورمیانه

ابومحمد الجولانی رهبر هیئت تحریر الشام در اولین سخنرانی بعد از سقوط بشار اسد، ایران را عامل اشاعه فرقه‌گرایی و فساد در سوریه دانست. او تلویحا به آمریکا و اسرائیل پیام داد که کاری به منافع آنها ندارد. این جهادی سابق و دولتمرد امروزی کیست؟

بشار اسد سقوط کرد و کنترل دمشق به دست شورشیان سوری افتاد. یکشنبه ۸ دسامبر ۲۰۲۴ گروه هیئت تحریر الشام و سایر گروه‌های شورشی در عرض کمتر از ۱۱ روز شهرهای مهم سوریه را یکی پس از دیگری فتح کردند. ائتلاف گروه‌های شورشی را ابو محمد الجولانی رهبری می‌کند. ایالات متحده در سال ۲۰۱۳ نام او را در فهرست تروریستی قرار داد و برای هر اطلاعاتی که به دستگیری‌اش منجر شود ۱۰ میلیون دلار جایزه تعیین کرد.

رهبر هیئت تحریر الشام زندگی سیاسی خود را با التزام به جهاد و عضویت در القاعده آغاز کرد. او رهبر شبه‌نظامیان جبهه‌النصره، بزرگترین گروه وابسته به القاعده در سوریه بود و چنان درآمدی داشت که به ابوبکر البغدادی و دم و دستگاه امارتش در عراق کمک مالی می‌رساند. اما انتخاب‌های متفاوت این دو رهبر جهادی نتایج معکوسی در پی داشت، به طوری که اکنون یکی زیر خروارها خاک خوابیده و دیگری اولین مصاحبه‌اش را بعد از فتح حلب با شبکه خبری آمریکایی سی‌ان‌ان انجام می‌دهد.

ابومحمد الجولانی دیروز یکشنبه ۸ دسامبر نیز بعد از سقوط بشار الاسد، دیکتاتور سوریه، در مسجد الاموی دمشق سخنرانی کرد. او در این سخنرانی ایران را به باد انتقاد گرفت:

"برادران من، این پیروزی جدید یک فصل نو در تاریخ منطقه را آغاز می‌کند، این تاریخ مملو از خطراتی بود که سوریه را به یک زمین بازی برای جاه‌طلبی‌های ایران، گسترش فرقه‌گرایی و اشاعه فساد تبدیل کرد."

جولانی همزمان که به ایران می‌گفت "وقت مداخله خارجی و منافع نظامی شما در سوریه به سر آمده"، به اسرائیل و آمریکا دو بازیگر مهم در منطقه پیام داد که "فعلا کاری به منافع شما در سوریه نداریم".

جولانی نشان داد که فرزند بسیار پراگماتیست جهاد است و اگر لازم باشد و هر جا لازم باشد لباسی جدید می‌دوزد و نقابی نو بر چهره می‌زند.

اما جولانی کیست؟ او از کجا آمده است؟ 

نامش احمد حسین الشرع است. پدربزرگش اهل بلندی‌های جولان بود که در سال ۱۹۶۷ به اشغال اسرائیل درآمد. به همین خاطر سال‌ها بعد، وقتی احمد الشرع به عنوان یک جهادی به سوریه بازگشت، نام جهادی ابو محمد الجولانی را بر خود گذاشت. 

احمد حسین الشرع در سال ۱۹۸۲ در خانواده‌ای به نسبت متمول متولد شد. پدرش اقتصاددان و مادرش معلم جغرافی بود، آنها تا سال ۱۹۸۹ در عربستان سعودی زندگی می‌کردند و از آن پس به سوریه بازگشتند و در محله مرفه‌نشین المزه در حوالی دمشق سکونت کردند. 

همکلاسی‌های احمد حسین الشرع یک پسر سخت‌کوش اما بسیار معمولی را به یاد دارند که عینک درشت روی چشمش داشت و از جلب توجه دوری می‌کرد.

او در سال ۲۰۲۱ در مصاحبه با شبکه آمریکایی پی‌بی‌اس گفت که انتفاضه دوم (از ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۵) تاثیر عمیقی بر او بر جا گذاشت.

الشرع در رشته مطالعات رسانه در دانشگاه تحصیلش را آغاز کرد وقتی ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ رخ داد، او ۱۹ ساله بود. ۱۱ سپتامبر دومین رخداد مهم و تاثیرگذار بر جولانی بود و مسیر جهاد را برایش هموار کرد. او در سال ۲۰۰۳، در همان سال حمله آمریکا به عراق، دانشگاه را رها کرده بود و ریش سلفی گذاشته بود. به زودی برای مبارزه با نیروهای آمریکایی در عراق داوطلب شد و قبل از حمله آمریکا به آنجا رسیده بود.

در آن زمان که احمد الشرع خودش را برای رفتن به عراق آماده می‌کرد، بشار اسد و دولتش نقشی مهم در فراهم کردن شرایط انتقال جنگجویان جهادی به عراق ایفا کردند. ایستگاه‌های اعزام نیروی داوطلب در دمشق و برخی شهرهای دیگر بر پا شده بود و دولت بشار اسد حضورشان را به طور غیرمستقیم تسهیل می‌کرد. نیروهای اطلاعاتی سوریه متهم هستند که حمایت لجستیک لازم را برای انتقال جهادی‌ها از سوریه به عراق فراهم کردند. دیوید شنکر عضو سابق وزارت دفاع آمریکا در مستند «جهادی» در شبکه پی‌بی‌اس می‌گوید که دولت بشار اسد مستقیما در فرودگاه دمشق ایستگاه‌های جذب نیرو برپا کرده بود. بشار اسد با این کار می‌خواست از یک طرف نیروهای جهای را از حمله به رژیم خودش بازدارد و از طرف دیگر جلوی گسترده شدن پایگاه آمریکا در عراق و خاورمیانه را بگیرد.

با این همه آنچنان که بعدها معلوم شد، نیروهای جهادی در عراق تربیت شدند، سازماندهی یافتند، با الفبای جهاد و شیوه‌های حاکمیتی آشنا شدند و به سوریه بازگشتند تا خلافت اسلامی را گسترش دهند.

دوره جوانی الشرع با ایده‌ها و ‌آرمان‌های ضدامپریالیستی اسلامی علیه اشغال، جنگ و بی‌عدالتی آغاز شد. اما او در زمین عراق و در مسیر جهاد با چالش‌های این ایده‌آلیسم آشنا شد. الشرع بعدها نشان داد که به عنوان یک رهبر جهادی در انتخاب‌های تاکتیکی و برنامه‌ریزی‌های استراتژیک، روی آوردن به پراگماتیسم ضروری است.

جنگجوی جهادی در عراق

احمد الشرع در مارس ۲۰۰۳ به عنوان نیروی داوطلب جهادی به بغداد رسید. هنوز چند هفته تا حمله آمریکا باقی بود و الشرع در رمادی یکی از شهرهای محل اقامت اهل سنتِ عراق مستقر شد. برخی می‌گویند که او به الزرقاوی رهبر القاعده در عراق آشنا شد، اما خودش می‌گوید تا به حال الزرقاوی را ندیده است.

در آن زمان نیروهای القاعده با بمب کنار جاده‌ای، حمله انتحاری، اسنایپر و انواع دیگر از روش‌های مبارزه چریکی به نیروهای آمریکا هزینه‌های جانی و مالی تحمیل می‌کردند.

برخی از این حملات علیه شیعیان عراق با هدف افزایش اختلافات قومی و آشوب سیاسی انجام می‌شد. ابو محمد الجولانی در سال ۲۰۲۱ در مصاحبه با پی‌بی‌اس گفت که او و بسیاری دیگر با این روش‌ها موافق نبوده و مخالف حمله به مواضع غیرنظامیان بوده‌اند.

الشرع به سرعت پله‌های ترقی را طی کرد. بنا بر گزارش‌ها او به مقام فرماندهی هم رسید و مسئولیت یکی از سلول‌های جهادی را بر عهده داشت. در سال ۲۰۰۴ میزان کشتار غیرنظامیان به دست نیروهای القاعده در عراق چنان زیاد بود که صدای رهبری القاعده نیز درآمد. در نامه‌ای به الزرقاوی، آنها نوشتند: «مبادا که به قتل و خونریزی و فحاشی، توهین و بدخویی شناخته شویم.» الزرقاوی این توصیه را نادیده گرفت.

در سال ۲۰۰۵ مسیر جهادی جولانی در عراق کوتاه شد. او در موصل دستگیر شد و در پنج سال بعد آن را در زندان‌های ارتش ایالات متحده از جمله ابوغریب و کمپ بوکا سپری کرد. جولانی بیشتر این زمان را در کمپ بوکا بود؛ جایی که صدهزار اسیر دیگر شامل ۹ رهبر آینده القاعده و داعش مدتی را در آن سپری کردند.

به گفته جیمز جفری، سفیر آمریکا در عراق (۲۰۰۴-۲۰۰۵)، کمپ بوکا زمین آموزشی برای نسل آینده جهادی‌ها بود و این کمپ خودش به عنوان یکی از شاخه‌های القاعده عمل می‌کرد.

جولانی می‌گوید پنج سال حبس در زندان‌های آمریکا را صرف نوشتن رساله‌ای پنجاه صفحه‌ای درباره شیوه انتقال جهاد به سوریه نوشت.

جولانی بعد از آزادی از زندان، فرمانده نیروهای القاعده در موصل شد. زمان چندانی نگذشت که مردم سوریه به خیابان‌های ریختند و خواستار سرنگونی رژیم شدند. وقت آن رسیده بود که جولانی زمین بازی را برای بدل شدن به یک رهبر پراگماتیست محک بزند.

رهبر پراگماتیست در سوریه

وقتی احمد الشرع به سوریه بازگشت نامش ابو محمد الجولانی بود؛ یک جهادی سرد و گرم چشیده با بصیرت رهبری.

او پیش از آن موفق شده بود که با ابو مسلم الترکمانی چهره مهم جهادی که در زمان حبس با او آشنا شده بود ارتباط برقرار کند. ترکمانی و جولانی در زمان زندان با یکدیگر درباره امکان گسترش جهاد به سوریه صحبت کرده بودند. ترکمانی حالا فرمانده نینوا در دولت اسلامی بود و زمینه ارتباط با ابوبکر البغدادی، امیر دولت اسلامی را برای جولانی فراهم کرد.

جولانی از طریق ترکمانی پیشنهادهایش برای گسترش نفوذ دولت اسلامی به سوریه را در جزوه‌ای مفصل به دست البغدادی رساند. بغدادی او را حضوری ملاقات کرد تا چارچوب عملی این پیشنهادها مشخص‌تر شود.

جولانی در مستند «جهادی» ساخت پی‌بی‌اس می‌گوید که اصل و اساس پیشنهاد او برای سوریه این بود که «نباید تجربه عراق آنجا تکرار شود»، که در سوریه جنگ قومی نباید رخ دهد. هدف جولانی در واقع «ملی‌» بود: او می‌خواست بشار اسد را سرنگون کند. 

جولانی درباره بغدادی گفته است:

«او را دیدم. راستش کمی متعجب شدم. او قابلیت‌های لازم برای تحلیل شرایط را نداشت. او شخصیت قوی نداشت.»

جولانی در نهایت با شش نفر عازم سوریه شد. می‌گوید که ابوبکر البغدادی، رهبر داعش در عرض شش تا هفت ماه بعد از آن به او ۵۰ یا ۶۰ هزار دلار در ماه پرداخت می‌کرد.

بنا بر برخی گزارش‌ها، البغدادی منابع دو گروه را به شکل برابر بین آنها تقسیم می‌کرد.

وقتی جولانی و مردان آموزش‌دیده و مسلح به سوریه رسیدند، ارتش بشار اسد با خشونت در حال سرکوب اعتراضات بود و روی محله‌های مخالفان بمب بشکه‌ای می‌انداخت. بخشی از معترضان اسلحه دست گرفته بودند تا بتوانند در برابر این خشونت از خود دفاع کنند. جولانی در عرض چند ماه توانست عضوگیری کند و جبهه النصره را تاسیس کند.

خودش می‌گوید در عرض یک سال از شش نفر به ۵ هزار نیرو رسیدند. آنها در بخش‌های زیادی از سوریه حضور داشتند و درآمدشان چند برابر شد. این پول از حامیان در کشورهای خلیج، از غارت کارخانه‌ها و گروگان‌گیری به دست می‌آمد. جولانی اکنون می‌توانست به بغدادی کمک کند. فقط مبلغ یکی از پرداخت‌هایش ۲ میلیون دلار بود.

با وجود ادامه ارتباط با بغدادی، نوع فعالیت جولانی با القاعده در عراق متفاوت بود، او مخالف جهاد نخبه‌گرای دولت اسلامی عراق بود و به جهاد از پایین و تسخیر قلب و ذهن جمعیت‌ها باور داشت.

جبهه‌النصره چنان در این ماموریت خود موفق بود که وقتی ایالات متحده آمریکا این گروه را در فهرست گروه‌های تروریستی قرار داد، گروه‌های مختلف شورشیان سوری به خیابان آمدند و فریاد زدند: «ما همه جبهه‌النصره هستیم.»

جنگ با داعش

در آوریل ۲۰۱۳، بغدادی اعلام کرد که جبهه‌النصره در دولت اسلامی عراق و سوریه ادغام می‌شود:

"جبهه‌النصره چیزی نیست جز امتداد دولت اسلامی در عراق. به این ترتیب نام دولت اسلامی عراق را تغییر می‌دهیم و نام جبهه‌النصره را برای همیشه ممنوع می‌کنیم و هر دو گروه را ذیل یک نام، دولت اسلامی عراق و شام ادغام می‌کنیم."

جولانی به گفته خودش رودست خورده بود و این تصمیم را غیرقابل قبول دانست. او از بیعت با ابوبکر البغدادی سر باز زد و رسما با ایمن الظواهری رهبر القاعده بیعت کرد. 

توجه به این نکته مهم است که بیشتر اختلاف‌ها بر سر پول بود. جبهه‌النصره پول زیادی به دست می‌آورد و داعش نیز می‌خواست از آن بهره‌مند شود. داعش در اواسط سال ۲۰۱۴ توانست رقه را فتح و در موصل استقرار خلافت را اعلام کند. دور جدید ستیز آغاز شد که «جنگ داخلی سوریه» نام گرفت.

قطع روابط با القاعده

با ادامه جنگ در سوریه، جاه‌طلبی‌های جولانی با استراتژی جهانی و یونیورسال القاعده فاصله گرفت. 

جولانی در سال ۲۰۱۶ رسما روابط خود با القاعده را قطع کرد و گروهش را ابتدا به جبهه فتح‌الشام و سپس در ادغام با گروه‌های شورشی دیگر هیئت تحریر الشام نامید. این تغییر نام ممکن است به دلایل بسیار عملی صورت گرفته باشد. یدک کشیدن نام القاعده موجب محدود شدن کمک‌های مالی و نظامی و قرار گرفتن گروه در فهرست تروریستی شد. همزمان با جدا شدن از القاعده، جولانی خودش را به عنوان یک رهبر با جاه‌طلبی ملی و سوریه‌محور شناساند و سعی کرد لقب جهادی و برنامه‌های جهانی جهاد اسلامی را پشت سر بگذارد.

در سال ۲۰۱۷ جولانی قدرت خود در هیئت تحریر الشام را مستحکم کرد. تحت فرماندهی او گروه هیئت تحریر الشام رویکردی بسیار پراگماتیستی پیش گرفت و با مشارکت در حکومت‌داری محلی خود را به عنوان یک بازیگر سیاسی شناساند. تغییرات جولانی به اختلافات او با افراد و گروه‌های اصول‌گرای جهادی منجر شد. در سال‌های بعد از آن جولانی به خصوص در ادلب مشغول پاکسازی درونی و بیرونی علیه مخالفان خود از جمله جهادی‌های تندرو بود. اما او موفق شده بود که خودش را به برخی گروه‌های دیگر اپوزیسیون از جمله ارتش آزاد سوریه تحت حمایت مستقیم ترکیه ثابت کند. او همچنین توانسته بود نظر مثبت برخی بازیگران بین‌المللی را که نگران ظهور دوباره داعش بودند جلب کند.

تمرین حاکمیت در ادلب

جولانی در طی یک دهه توانسته است با ادغام‌ها و برندسازی‌های مداوم تصویر یک پراگماتیست ارائه دهد که مدت‌هاست زندگی جهادی را پشت سر گذاشته است. او بارها گفته بود که اهداف جهاد جهانی القاعده را رها کرده و فقط روی سرنگونی اسد تمرکز کرده است.

جولانی حتی گفته که با غرب دشمنی ندارد؛ حتی می‌خواهد روابط جدیدی با غرب برقرار کند و با منافع غرب سر ستیز ندارد.

همزمان او در سال‌های اخیر تلاش کرده است که تصویر یک رهبر مدنی از خود ارائه‌ دهد؛ فردی که از ساکنان محافظت می‌کند و خدمات عمومی ارائه می‌دهد. 

گروه هیئت تحریر الشام به مردم خدمات شهری، از جمله بهداشت و آموزش ارائه می‌دهند؛ فعالیت‌هایی که با فعالیت‌های مدنی و از پایین گروه اخوان‌المسلمین و حماس قابل مقایسه است و یکی از عوامل افزایش محبوبیت این گروه‌ها بوده است. 

او در خصوص گروه‌های مذهبی و قومی به سی‌ان‌ان گفته بود:

"هیچ کس حق ندارد گروه دیگری را پاکسازی کند. این گروه‌ها صدها سال در منطقه کنار هم زندگی کرده‌اند…"

گروه‌های حقوق بشری و دیده‌بان‌های محلی می‌گویند که گروه هیئت تحریر الشام در ماه‌های اخیر با مخالفان سیاسی در ادلب به سختی برخورد کرده است؛ با خشونت اعتراضات را سرکوب کرده و مخالفان را شکنجه و مورد تعرض قرار داده است. 

بنا بر گزارش المیادین، جولانی در چهار ماه گذشته چند عضو هیئت تحریر الشام را به برنامه‌ریزی برای انجام کودتای نظامی علیه او متهم کرده بود. او گفته بود که این افراد در همکاری با نیروهای اطلاعاتی امنیتی خارجی این کودتا را ترتیب داده بودند و با این اتهام توانست رقبای خود در رهبری هیئت تحریر الشام را از سر راه بردارد.

اسد سرنگون می‌شود

روز ۲۹ نوامبر ۲۰۲۴ حلب اشغال شد. سپس حما و بعد حمص و دمشق. رژیم اسد در عرض چند روز سقوط کرد. گروه‌های شورشی شامل هیئت تحریر الشام به رهبری الجولانی بدون هیچ مقاومتی سوریه را باز پس گرفتند.

عملیات شورشیان برای بازپس‌گیری سوریه در حالی آغاز شد که متحدان بشار اسد، ایران، روسیه و حزب‌الله به شدت ضعیف شده بودند. اما جز آن نیز به نظر می‌رسد دولت سوریه برای این بازیگران خارجی در یک مرحله مهره سوخته به حساب آمده است. چرا و چگونه این اتفاق افتاد؟ زمان همه چیز را روشن‌تر خواهد کرد.

جولانی بعد از تصرف حما در اولین مصاحبه خود با یک رسانه آمریکایی صحبت کرد. او در گفت‌وگو با سی‌ان‌ان گفت:

"در سال‌های گذشته شاهد اتحاد نیروهای داخلی و استقرار ساختارهای نهادمحور در مناطق آزادشده سوریه بوده‌ایم. این نهادسازی شامل بازسازی در گروه‌های نظامی بوده است. آنها در یک اردوگاه مشترک نظامی وارد شدند و تمرین و انضباط نظامی پیدا کردند. این انضباط به آنها کمک کرد که به شکل سازماندهی‌شده وارد نبرد شوند…انقلاب از آشوب و تصادفی بودن به وضعیت نظم رسیده است، هم از جهت مدنی و هم از جهت نهادی و از جهت نظامی."

او در این مصاحبه بارها بر مسئله نهادسازی تاکید کرد. او حتی به ضرورت ایجاد یک چارچوب قانونی برای حمایت از حقوق همه اقلیت‌ها اشاره کرد. او گفت باید حکومت آینده بر خلاف رژیم اسد فرقه‌گرایی را کنار بگذارد.

او حتی گفت که صحبت درباره هیئت تحریر شام، در مقایسه با پروژه بزرگتر سوریه یک صحبت حاشیه‌ای است:

"هیئت تحریر شام فقط یک جزء از این دیالوگ است و ممکن است هر زمانی منحل شود. این یک هدف در خود نیست بلکه ابزاری برای انجام کار، یعنی سرنگونی رژیم است."

جولانی درباره سابقه جهادی‌اش نیز گفت که همه افراد در دهه‌های ۲۰، ۳۰ و ۴۰ زندگی‌شان تحولاتی را تجربه می‌کنند؛ او این تحولات را برای فهم پیچیدگی وضعیت اکنون ضروری دانست.