امیر عسگری: رژیم جنایتکار اسد سقوط کرده، می بینیم مردم شادی میکنند، از طرفی خطر گسترش جنگ و ناامنی است، ارزیابی شما چیست؟ آیا مخاطراتی برای مردم سوریه دارد؟
رحمان حسین زاده: رژیم سفاک بشار اسد و قبلا پدرش، بیش از نیم قرن جنایت و با کارکرد فاشیستی برمردم سوریه حکومت کردند. درابعاد دهشتناکی قتل عام و اعدامها و زندانهای مخوف و شکنجه و لطمات انسانی میلیونی و تباهی بیحد و حصر را بر مردم سوریه تحمیل کردند. مردم سوریه حق داشته و دارند، از سرنگونی دولت اسد شادی کنند و قابل درک است. مردم سوریه حق داشتند رژیم خاندان جلاد اسد را نخواهند. در ٥٣ ساله حاکمیت آنها بارها و بارها علیه حاکمیت آنها دست به اعتراض زدند. در سال ٢٠١١ با خیزش انقلابی گسترده حکومت اسد را تاپای سرنگونی بردند. اتفاقأ بازیگران ضد انسان امروز صحنه، از یک طرف از جمله دولت ترکیه و آمریکا با سرهم بندی کردن جریانات تروریست اسلامی و قومی، جانوران مشابه "تحریرالشام" و "ارتش آزاد سوریه" امروز ، از طرف دیگر همزمان با سرکوب و قتل عام دولت فاشیست اسد متکی به حمایت روسیه و جمهوری اسلامی خیزش اعتراضی و برحق مردم را سرکوب و به حاشیه راندند. با تجهیز نیروهای نیابتی خود سناریوی سیاه چند ساله سوریه را به وجود آوردند. تأسف اینجا است که این بار در غیاب اراده مردم، همان نیروهای سیاه و همان بازیگران بین المللی و منطقه ای ارتجاعی به صحنه برگشتند. حکومت این جانوران اسلامی قومی ارتجاعی تر از حاکمیت خاندان اسد و به احتمال قوی با راه اندازی جنگ قومی مذهبی دوران تلختری را بر مردم سوریه تحمیل میکنند، همانطور که در لیبی و افغانستان و عراق و یمن شاهد آنیم. متأسفانه شادی مردم سوریه زودگذر و موقتی است. دستجات قومی مذهبی بر سر قدرت به جا هم و به جان جامعه میافتند. همین الان دولت فاشیست ترکیه و نیابتی هایش به جنگ و لشکرکشی علیه اداره خودمدیریتی و تا حدودی قابل دفاع و مثبت منطقه کردستان اقدام کردند. در نتیجه مردم سوریه با مخاطرات زیادی روبرو هستند.
امیر عسگری: این تحولات بسرعت اتفاق افتاد، چه اندازه به جنگ و تروريسم یکساله اخیر مربوط بود، نقش آمریکا و اسرائیل در این تحولات چگونه است؟
رحمان حسین زاده: تحولات در سوریه سریع بود، اما فی البداهه نبود. این تحولات مهم را در بطن تحولات جهانی و منطقه ای جاری باید دید، که الان فرصت پرداختن به همه جوانب آن نیست. به طور ویژه رویداد اخیر در سوریه و سقوط بشار اسد را باید در بطن جنگ و تروریسم یکساله اخیر در منطقه و بعداز نسل کشی اسرائیل در غزه و ویرانی در لبنان دید. با شکست نظامی حماس و حزب الله و تضعیف جدی محور مقاومت اسلامی و جمهوری اسلامی ، معادله در خاورمیانه به نفع محور تروریسم دولتی آمریکا و اسرائیل تغییر کرده است. دولت ترکیه فرصت را غنیمت شمرد، میدانست این بار جمهوری اسلامی و حزب االله توانایی حمایت از بشار اسد را ندارند. در نتیجه متکی به جریانات ارتجاعی تروریستی "تحریر الشام و ارتش آزاد سوریه" برای به سقوط کشاندن دولت فاسد بشار اسد اقدام کرد. اما این کار بدون رضایت آمریکا و بدون اطلاع دولت اسرائیل انجام نگرفته است. به علاوه در سطح ماکروتر به نظرم، حاصل معامله دولتهای ترکیه، آمریکا و روسیه است. تصور من اینست روسیه در کشمکش اوکراین وعده امتیازاتی از جانب آمریکا و غرب را گرفته و اینجا بشار اسد را قربانی کرد. جمهوری اسلامی هم از سرضعف و ناچاری امکان ادامه حمایت از دولت سوریه را نداشت. به نظرم و به احتمال زیاد سقوط دولت جنایتکار بشار اسد حاصل این معادلات و بندوبست هابود.
امیر عسگری: برنده و بازنده تحولات سوریه کدام دولتها و نیروها هستند؟
رحمان حسین زاده: تاکنون برنده اصلی این ماجرا دولت ترکیه است. دولت دست راستی اردوغان بیشترین استفاده را در راستای اهداف منطقه ای ضد انسانی خود از این مسئله میبرد. در خاورمیانه "تازه" مورد نظر ارتجاع امپریالیستی موقعیت خود را محکم میکند. در تعیین آرایش سیاسی و دولتی بعدی سوریه برگ برنده در دستش است. برای تضعیف و به شکست کشاندن تجربه خود مدیریتی کردستان سوریه بیشترین اقدامات جنگی و ضد انسانی را در دستور دارد. به علاوه دولتهای آمریکا و اسرائیل هم در این تحول بسیار ذینفعند شرایط را برای شکل دادن به "نظم ارتجاعی خاورمیانه" مورد نظرشان را مهیاتر می بینند. لازم به توضیح زیادی نیست بازنده اصلی وقایع سوریه جمهوری اسلامی و محور مقاوتش است.
امیر عسگری: اشاره شد این تحول بخشی از "خاورمیانه تازه" مورد نظر آمریکا است، قدمهای بعدی این ماجرا چگونه است؟
رحمان حسین زاده: ابتدا اشاره کنم از دیر باز و به دنبال فروپاشی بلوک شرق، امپریالیسم آمریکا طرح "نظم نوین جهانی" و "خاورمیانه بزرگ و نوین" را در راستای اهداف ضد انسانی و هژمونی طلبی جهانی خود در دستور داشته است. اقدام تروریستی حماس در هفتم اکتبر ٢٠٢٣ غنیمت بزرگی شد برای تروریسم دولتی آمریکا و اسرائیل که در خاورمیانه آن اهداف ارتجاهی جهانی منطقه ای خود را با راه انداختن نسل کشی در غزه و قتل عام و جنگ در لبنان و اکنون در سوریه پیگیری کنند. تا حال در این مسیر گامهای مهمی را برداشته اند. در ادامه این وضعیت، گامهای بعدی آنها در وهله اول رام کردن جمهوری اسلامی و دیکته کردن خواسته های دیرینه آمریکا و غرب به این رژیم و در صورتیکه جمهوری اسلامی همراهی نکند، اعمال فشار "حداکثری" ترامپ متکی به تحریمهای اقتصادی و حتی اعمال فشار نظامی و جنگی کنترل شده به منظور به تمکین کشاندن و حتی فروپاشاندن جمهوری اسلامی است. گام دیگر به کنترل در آوردن جریانات نیابتی جمهوری اسلامی در عراق، ضربه کاری وارد کردن به حوثی ها در یمن و به این اعتبار فروپاشاندن نهایی محور مقاومت و دیکته کردن نقشه خود به دولتهای منطقه است. در هرحال تا هم اکنون آرایش سیاسی خاورمیانه طبق نقشه ارتجاعی آمریکا با فعال مایشایی حکومت فاشیست اسرائیل تغییر کرده و اما تا تحمیل نهایی و تثبیت آن قطعا جنگ و تروریسم و قتل عامهای دسته جمعی فراوان دیگر در جریان است. به این معنا تحولات خونین تاکنونی تنها گوشه ای از خاورمیانه بسیار خونین تر و پراز تراژدیهای انسانی است که بانی و معمار آن امپریالیسم آمریکا متکی به قلدری نظامی حکومت تروریست اسرائیل در منطقه است.
امیر عسگری: پیامدهای این شکست برای جمهوری اسلامی چگونه است؟ مردم ایران، جنبش سرنگونی طلب به این اوضاع چگونه باید برخورد کنیم؟
رحمان حسین زاده: به نظرم یک زلزله سیاسی کشنده برای جمهوری اسلامی است. این رژیم در ٤٥ سال عمر خود حامی خاندان فاسد اسد در سوریه بود. ارسال نفت مجانی، حمایتهای اقتصادی و نظامی بیدریغ به گفته خامنه ای جلاد به عنوان "عمود خیمه محورمقاومت" در سوریه جنگیدن و ترور کردند. همه امکانات و سرمایه گذاریهای نظامی اقتصادی و سیاسی آنها به هدر رفته است. اکنون خامنه ای نه تنها در مقابل مردم حتی در مقابل نیروهای حلقه بگوش نظام باید پاسخگو باشد . تردیدها و گسیختگیهای فراوان در صفوفشان ایجاد میشود. مردم رژیم را در موقعیت ضعف بیشتر می بینند و در مبارزات خود برای پایان دادن به حاکمیت ننگین جمهوری اسلامی متعرضتر میشوند. به ویژه اگر مجبور به سازش بزرگ با آمریکا بشود، خفت و خواری بیشتر را بپذیرد، بشدت موقعیت شکننده و ضربه پذیر خواهند داشت. قطعا طبقه کارگر و مردم ضربات سنگینی به جمهوری اسلامی وارد میکنند.
ما و مردم با دید واقعی به این اوضاع برخورد میکنیم. خوشبختانه جنبش سرنگونی انقلابی امیدی به دخالتهای آمریکا و دولتهای ارتجاعی نداشته و ندارد. به شاهدی خیزشهای بزرگ دی ماه ٩٦ و آبانماه ٩٨ و خیزش دو سال قبل در شهریور ١٤٠١ و این همه اعتصابات کارگری و اعتراضات جنبشهای اجتماعی رادیکال خود آگاه ، گام به گام برای درتنگنا قرار دادن جمهوری اسلامی در صحنه هستیم. در نتیجه در دوره ضعف بیشتر جمهوری اسلامی آگاهانه تر، سازمانیافته تر و متحد تر در مسیر سرنگونی قطعی جمهوری اسلامی و ساختن آینده بهتر باید گام برداریم. طرح و نقشه های "رژیم چنجی و سناریو سیاهی" اپوزیسیون راست پروغرب و بورژوایی را باید جدی تر رسوا کرده و منزوی کنیم. به مثابه جنبش کارگری و جنبشهای اجتماعی رادیکال و نیروهای چپ و کمونیست ما باید پرچمدار سرنگونی انقلابی جمهوری اسلامی و سازمانده تحول و دگرگونی انقلابی و به جای حکومت سرمایه اسلامی شکل دهنده حاکمیت کارگری و شورایی برای آینده باشیم.
* این مصاحبه در روز یکشنبه هشتم دسامبر در همان روز سقوط بشار اسد از برنامه چالش در تلویزیون پرتو پخش شده است.