اخباروگزارش های کارگری اسفند ماه 1401: - ادامه جمعه های اعتراضی اهالی استان سیستان وبلوچستان با راهپیمایی وتجمع درشهرزاهدان علیرغم حضور گسترده نیروهای سرکوب دستگاه رهبری و دولت وبگیر وببندها،ضرب و شتم وپرتاب گازاشک آور -مقاومت معترضان دربرابر حملات وحشیانه نیروهای سرکوب با سردادن شعار «بی شرف بی شرف» و پرتاب سنگجنبش ماهو بلوچ همچنان ادامه دارد- ادامه جمعه های اعتراضی در شهرستان گالیکش استان گستان با راهپیمایی وتجمع وبرافراشتن پلاکاردها
- پنج شنبه 11 اسفند:گرامیداشت یاد جانباختگان اعتراضات سراسری با حضور برسر مزارشان در سنندج
- جمعه 12 اسفند:گرامیداشت خاطره جواد باباییزاده از جان باختگان اعتراضات سراسری آبان 98 بمناسبت زاد روزش بر سرمزارش
- دیدار جمعی از فعالین صنفی معلمان، فعالین کارگری، بازنشستگان، فعالین دانشجویی و فعالین مدنی و سیاسی با آقای جعفر ابراهیمی بازرس شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
- هر دم درین باغ صدای تبری میآید!
بیانیه انجمن صنفی فرهنگیان خراسان شمالی در محکومیت اتفاقات اخیر مدارس بویژه مسمومیتهای سریالی
- بەنام آزادی
اعتراض انجمن صنفی معلمان کوردستان (سنندج و کلاترزان - مریوان و سروآباد -سقز و زیویە - بیجار - دیواندرە) بە اجرای حکم تبعید فعال صنفی معلمان سنندج آقای لقمان افضلی
- حسن سعیدی آزاد باید گردد
*ادامه جمعه های اعتراضی اهالی استان سیستان وبلوچستان با راهپیمایی وتجمع درشهرزاهدان علیرغم حضور گسترده نیروهای سرکوب دستگاه رهبری و دولت وبگیر وببندها،ضرب و شتم وپرتاب گازاشک آور
مقاومت معترضان دربرابر حملات وحشیانه نیروهای سرکوب با سردادن شعار «بی شرف بی شرف» و پرتاب سنگ
جنبش ماهو بلوچ همچنان ادامه دارد+
شعارها:
«زندانی سیاسی آزاد باید گردد»
«مرگ بر ستمگر چه شاه باشه چه رهبر»
«میکشم میکشم آنکه برادرم کشت»
«مرگ بردیکتاتور»
«مرگ بر خامنه ای»
«مرگ بر سپاهی»
+قابل یاد آوری است که در 8 مهرماه سال جاری، صدها نفر در استان سیستان وبلوچستان در اعتراض به تجاوز جنسی سرهنگ ابراهیم کوچکزایی فرمانده انتظامی سابق چابهار به ماهو بلوچ دختر 16 ساله توسط نیروهای سرکوب دستگاه رهبری ودولت کشته و زخمی شدند.
*ادامه جمعه های اعتراضی در شهرستان گالیکش استان گستان با راهپیمایی وتجمع وبرافراشتن پلاکاردها
*پنج شنبه 11 اسفند:گرامیداشت یاد جانباختگان اعتراضات سراسری با حضور برسر مزارشان در سنندج
*جمعه 12 اسفند:گرامیداشت خاطره جواد باباییزاده از جان باختگان اعتراضات سراسری آبان 98 بمناسبت زاد روزش بر سرمزارش
در این مراسم مادر پژمان قلیپور و مادر نوید بهبودی از دیگر جان باختگان اعتراضات سراسری آبان 98 هم حضور داشتند.
*سلسله دیدارهای همبستگی و حمایتی
دیدار جمعی از فعالین صنفی معلمان، فعالین کارگری، بازنشستگان، فعالین دانشجویی و فعالین مدنی و سیاسی با آقای جعفر ابراهیمی بازرس شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
۱۲ اسفند ۱۴۰۱
*هر دم درین باغ صدای تبری میآید!
بیانیه انجمن صنفی فرهنگیان خراسان شمالی در محکومیت اتفاقات اخیر مدارس بویژه مسمومیتهای سریالی
ریاست دولت جمهوری اسلامی، ریاست دستگاه قضا، نیروهای امنیتی و اطلاعاتی و کاربدستان نظام اداری بویژه آموزش و پرورش، مسئولیت شما درقبال مردم بویژه جوانان و نوجوانان و کودکان چیست؟
چطور میشود در این سرزمین هرجا و هرکس که نوایی گوش کند و نشاطی در او ایجاد گردد و تنی بجنباند سریعا دست بکار میشوید تا متنبه گردد و از کرده ابراز پشیمانی کند ولی آنجا که حرمتی فروریزد و حریمی در نوردیده شود، سکوت اختیار میکنید!؟
ورود به حریم مدارس، درد کتک کاری، بازداشت و حتی مواردی کشتار دانشآموزان و هزار اتفاق ناگوار دون شأن دیگر برای جامعه، بویژه فرهنگیان کم بود، این مسمومیت های سریالی دانش آموزان بویژه دختران را کجای دلمان سوار کنیم.
شمایانی که شادی و نشاط تعدادی کودک را در کلاس درس سریعا محکوم کردید و معلم خوش ذوق و مبتکرشان در شیوههای تدریس و جذب دانشآموزان را وادار به پوزش خواهی نمودید در این اتفاقات اخیر که آرامش و امنیت را از دانشآموزان و اولیا و معلمان سلب کرده چرا سکوت کردهاید!؟
به چه حقی برخی از نیروهای خودسر به اولیای نگران بر احوال فرزندان مسموم شده و معترض به این کارهای شنیع رفتار تعرض کرده و رفتاری خشونتآمیز با آنان دارند؟
آموزش و پرورشی که موظف و مکلف است زمینه نشاط و شادی دانش آموزان را فراهم نماید و مربیان و معلمان وظیفه دارند به احوال دانشآموزان ساکت و گوشهگیر رسیدگی نموده تا مبادا مسئله و معظلی موجب افسردگی دانشآموزی شده باشد، امروز با این رفتارهای غیرانسانی مسمومسازی دانشآموزان به مکان و فضایی ناامن بدل گشته است. معلمان با هزاران درد و غم دانش آموزان و کمبودهای مدارس و مشکلات خودشان سوختند و ساختند اما تحمل اینرا ندارند که در جلو دیدگانشان عزیزان دلشان از درد مسمومیت درخود بپیچند و از بیرمقی و بیحسی دست و پاهایشان بر زمین بیفتند!
انجمن صنفی فرهنگیان خراسان شمالی ، ضمن محکوم کردن هرنوع رفتار خشونت زا و تجاوز به حریم امن مدرسه و دانش آموزان و اتفاقات غیرانسانی مسموم کردن دانشآموزان در مدارس شهرهای مختلف، درخواست رسیدگی فوری و جدی تمام دستگاههای مسئول به این قضایای زشت و وحشیانه را دارد.
از تمام کاربدستان میخواهیم که به شدت این نوع رفتارهای عصرحجری مذبوحانه را محکوم کرده و هرچه سریعتر با عوامل چنین رفتارهای زشتی شدیداً برخورد نمایند و از جامعه فرهنگی و دانشآموزی دلجویی نمایند.
در صورت تداوم چنین رویههای پلید بیشک اولیا، دانش آموزان و فرهنگیان سکوت نخواهند کرد.
انجمن صنفی فرهنگیان خراسان شمالی
۱۲ اسفند ماه ۱۴۰۱
*بەنام آزادی
اعتراض انجمن صنفی معلمان کوردستان (سنندج و کلاترزان - مریوان و سروآباد -سقز و زیویە - بیجار - دیواندرە) بە اجرای حکم تبعید فعال صنفی معلمان سنندج آقای لقمان افضلی
اخیرا حکم ناعادلانە و سفارشیای که هیات تخلفات اداری آموزش و پرورش کوردستان علیه همکار محترم آقای لقمان افضلی از فعالین شناختە شدە شهرستان سنندج صادر کرده بود، اجرا شده و آقای افضلی از اسفند ۱۴۰۱ بە مدت ٢ سال بە شهرستان اردبیل تبعید شده است.
احکامی کە در کشور علیە فعالین صنفی صادر شدە نشان میدهد نە تنها هدف هیاتهای تخلفات، رسیدگی عادلانە بە تخلف اداری کارکنان نیست بلکە نوعی تقسیم کار با نهادهای خارج از آموزش و پرورش است تا بیشترین فشار را بر فعالین و خانوادەهای آنان وارد کنند و این فشارها را در ابعاد مختلف گسترش دهند. هیاتهای تخلفات نقش بازوهای اجرایی نهادهای خارج از این ادارە را بر عهدە گرفتەاند.
نگاهی بە چگونگی محکومیت و زمان اجرای آن (دو هفته مانده به آغاز سال نو) نشان میدهد کە هدف، تنها اعمال فشار مضاعف بر فعالین صنفی و خانوادەهای آنان است تا آنها را از ادامە فعالیت حقخواهانە منصرف کنند و سکوت و سکونی مرگبار بر آموزش و پرورش حاکم کنند طوری کە آنرا از تحرک و پویایی بازدارند و رابطەای یک طرفە و استبدادگونە ایجاد کنند کە معلمان، مجریان گوشبەفرمان و بیارادە فرامین بالادستان شوند و اینان نیز مزد خود را با کسب ارتقاء در پستهای پوسیدە و کذایی بگیرند و چند صباحی قبای گشاد امر و نهی بپوشند.
انجمن صنفی معلمان کوردستان ضمن محکوم نمودن این حکم ناعادلانە، بیان میدارد کە هیچ ارادەای نمیتواند مانع فعالیتهای قانونی، صنفی، عامالمنفعە و دلسوزانە معلمان شود و اعلام میدارد بکار بردن واژەها و مفاهیمی چون "تغییر محل جغرافیایی خدمت" بجای واژە "تبعید" در حکم آقای لقمان افضلی چیزی از شرمندگی شما در برابر جامعە معلمان نمیکاهد. و صراحتا اعلام میکنیم که هیئت تخلفات اداری آموزش و پرورش کردستان، مسولان اداره کل و ناحیه۲ سنندج مسئول هرنوع مشکل احتمالی خواهند بود کە در ایام تبعید برای ایشان پیش بیاید.
انجمن صنفی معلمان کوردستان (سنندج و کلاترزان - مریوان و سروآباد - سقز و زیویە - بیجار – دیواندرە)
اسفند ماە ١٤٠١
*حسن سعیدی آزاد باید گردد
از زمان هجوم نیروهای امنیتی به محل اقامت حسن سعیدی و انتقال ایشان به زندان اوین در تاریخ ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۱ تا کنون ۲۸۸ روز میگذرد. حسن سعیدی در این مدت بارها تحت بازجوییهای طولانی قرار گرفت و در اعتراض به تداوم بازجوییها به مدت ۳۹ روز در اعتصاب غذا بود.
حسن سعیدی، از فعالین برجسته و خستگی ناپذیر سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه، کاملا ظالمانه در حبس نگه داشته شده است، شامل عفو نشده است، حتی یک روز اجازه مرخصی نداشته است، و با آزادی موقت ایشان با قرار وثیقه نیز موافقت نکرده اند. «جرم» حسن سعیدی پیگیری مطالبات سندیکا و پافشاری بر حقوق کارگران و حق برخورداری از تشکل مستقل کارگری است. پافشاری بر همین حقوق اولیه که در بسیاری کشورهای جهان تثبیت شده هستند، برای کارگران ایران منجر به اخراج و برخورد نیروهای امنیتی و بازداشت و زندان میگردد. یادآور می شویم که آقای حسن سعیدی در طول سالها فعالیت برحق کارگری خود، پنج بار توسط شرکت واحد و با فشار نیروهای امنیتی اخراج شده است و چندین بار مورد ضربوشتم و بازداشت و حبس های چند روزه و چند هفته و اینبار چند ماهه قرار گرفته است.
حسن سعیدی در تجمع اعتراضی روز کارگر سال ۹۸ در مقابل مجلس، همراه با تعداد کثیری، بطور خشونت آمیز بازداشت شد و پس از ۳۳ روز بازداشت موقت در بند امنیتی ۲۰۹ اوین با وثیقه ۳۳۰ میلیونی تومانی موقتا آزاد شد. شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب ایشان را به اتهام اجتماع و تبانی به قصد بر هم زدن امنیت کشور به پنج سال زندان و دوسال ممنوعیت استفاده از وسایل مخابراتی هوشمند نظیر تلفن همراه هوشمند و ممنوعیت عضویت در احزاب، گروهها و دستهجات سیاسی و اجتماعی محکوم کرده بود که این رای عیناً در شعبه ۳۶ دادگاه تجدید نظر تایید شده بود، اما در ادامه اعتراض ایشان این حکم لغو گردید.
در رابطه با بازداشت حسن سعیدی در تاریخ ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۱، علیرغم نقص در پرونده و ایرادهای گزارش نهاد امنیتی، و علرغم غیاب ایشان در دادگاه، شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران حسن سعیدی، و نیز رضا شهابی، را به اتهامهای فعالیت تبلیغی علیه نظام و اجتماع و تبانی به قصد ارتکاب جرم علیه امنیت کشور، به مجموعاً ۶سال حبس تعزیری (۵سال اجرایی) محکوم کرد. و در حکم صادره مجازات تکمیلی مبنی بر ممنوعیت خروج از کشور و عضویت در احزاب و فعالیت در شبکههای اجتماعی و منع از اقامت در تهران و استانهای مجاور به مدت ۲سال تعیین شدهاست».
حسن سعیدی با وجود بارها اخراج از کار و تهدیدها و فشارها و و ضربوشتم و زندان همچنان در دفاع از حقوق همکاران خود و کارگران ایستادگی کرده است. حال وظیفه همه ماست که برای آزادی او و دیگر یاران در بندش بیش از پیش تلاش کنیم.
سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه خواستار آزادی فوری و بی قید و شرط حسن سعیدی و دیگر اعضای زندانی سندیکا، رضا شهابی و داود رضوی، و همچنین کلیه زندانیان سیاسی است.
چاره کارگران و زحمتکشان وحدت و تشکیلات
سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه
۱۲ اسفند ۱۴۰۱این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید ***************************
- کانون نویسندگان ایران: زنان قربانیان همیشگی، اینبار دختران مدارس در قربانگاه تحجر - اطلاعیه تشکل دانش آموزانانقلابی - تهران، حمله شیمیایی و مسمومیت سریالی و عمدی دانشآموزان را با اعتراضات و اعتصابات سراسری پاسخ دهیم - مسمویت گسترده، اینبار در دانشگاه آزاد واحد تهران شمال - مسمومیت در خوابگاه دانشگاه 17 شهریور کرج - مقاومت دانشجویان دانشکدگان هنرهای زیبا دانشگاه تهران در برابر حراست دراعتراض به تذکرات حجاب و توهینها - اخراج اساتید در پوشش بازنشستگی
- فراخوان تجمع معلولان مقابل سازمان برنامه و بودجه
ما زنده به آنیم که آرام نگیریم، موجیم که آسودگی ما عدم ماست
- بیانیه 900 عضو کتابخانه ملی در اعتراض به تعلیق تعدادی از اعضا به دلیل حجاب اجباری
- سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه:شورای عالی کار و تعیین حداقل دستمزد
- شورای سازماندهی اعتراضات کارگران پیمانی نفت:در آستانه هشت مارس روز جهانی زن قرار داریم.
- پیروز نامی به هیچ عنوان حاضر به ابراز ندامت و طلب عفو برای جرم نکرده نمیباشد
- جان باختن یک کارگر جوان پس از 2روز دست وپنجه نرم کردن بامرگ در بیمارستان پورسینای رشت بدنبال سقوط از داربست
*******
*کانون نویسندگان ایران: زنان قربانیان همیشگی، اینبار دختران مدارس در قربانگاه تحجر
هفتهی گذشته، در چندین شهر در مدارس دخترانه برخی از دانشآموزان دچار مسمومیت استنشاقی شدهاند و حال شماری از آنان وخیم گزارش شده است. بهدنبال این مسمومیتهای فراگیر، خانوادههای این دانشآموزان لب به اعتراض گشودند و خواستار روشنشدن موضوع و دستگیری و محاکمهی عاملان این جنایت شدند. اما اعتراضها به روال معمول این سالها با واکنش تند، خشونتآمیز و تهاجمی حاکمیت روبهرو شد. روز گذشته تصویر و فیلم زنی که چند عامل امنیتی و حکومتی او را با خشونت وحشیانه از اعتراض باز میدارند نشان داد که گذشت بیش از ۵ ماه از جنبش آزادیخواهی مردم نهتنها هیچ تغییری در رفتارهای ضدانسانی جمهوری اسلامی با مخالفان، خاصه زنان، پدید نیاورده که بر شدت قساوت و خشونت و تندخویی با زنان افزوده است.
زنان این کشور در سه چهار دههی گذشته در معرض خشونت و سرکوبهایی بودهاند که بهراستی از طاقت بشری بیرون است. قتلهای موسوم به «ناموسی» و اسیدپاشی تنها مشتی نمونهی خروار از این خشونتهای ددمنشانه است. در تمامی این موارد حاکمیت نهتنها تدبیری برای پایاندادن به این زنستیزی سلطهجویانه نیندیشیده، که با ترویج خرافهپرستی، اندیشههای ارتجاعی و بهکارگیری سانسور گسترده به آن دامن زده است. هر اعتراضی را به روشهای سازمانیافتهی خشونتآمیز و قهری سرکوب میکند و بهجای روشنگری و عذرخواهی در قبال آنچه رخ میدهد فرافکنی و سرکوب را در دستور کار دارد. بیتردید اینبار نیز مانند همیشه کاربهدستان چیزی را گردن نمیگیرند، ماجرا را به نیروهای «خودسر» یا متحجر نسبت میدهند، و دست آخر قربانیان مقصر قلمداد میشوند و مقصران با مجازاتی اندک سر به سلامت میبرند.
*اطلاعیه تشکل دانش آموزانانقلابی - تهران،
حمله شیمیایی و مسمومیت سریالی و عمدی دانشآموزان را با اعتراضات و اعتصابات سراسری پاسخ دهیم
ضمن تسلیت به خانواده و اطرافیان فاطمه رضایی، و همینطور اعلام همدردی با دانشآموزان آسیب دیده و خانوادههایشان، از نظر ما و بخش وسیعی از جامعه این جنایت تروریستی اخیر جمهوری اسلامی در دانشگاهها و مدارس شهرهایی مثل قم، تهران و چند شهر دیگر که اغلب، مدارس دخترانه هستند را دلیلی جز ایجاد ترس در میان انقلابیون و مشخصا دانش آموزان و دانشجویان که جزو نیروهای محرکه اصلی انقلاب زن زندگی آزادی بودهاند ندارد و هدف آن انتقام، مهار و متوقف کردن جنبش مبارزاتی دانش آموزان و دانشجویان که غالبا زنان و دختران شجاع انقلابی آن را رهبری میکنند است.
این اقدامات تروریستی و حملات شیمیایی به مدارس و خوابگاه دانشجویان انتقام مرتجعین از دانش آموزان انقلابی و جنبش دانش آموزی و دانشجویی و برای کنترل و مهار این جنبشها است که در طول انقلاب جاری نقش مهمی در مقاومت و مبارزه علیه رژیم تروریستی جمهوری اسلامی داشتهاند.
ما دانش آموزان در تشکل دانش آموزان انقلابی اعلام میکنیم:
این جنایت برنامهریزی شده باید فورا متوقف شود و همه افراد و ارگانهای دخیل در آن باید به جامعه معرفی شوند و در لیست اسامی تمام آمرین و عاملین جنایاتی که باید محاکمه شوند قرار گیرند.
تا رسیدن به محیطی امن در مدارس، ما دانشآموزان بجای حضور در مدرسه بهمراه خانوادههایمان اعتراضمان را ادامه میدهیم و از معلمان هم میخواهیم که با اعتصاب سراسری در کنار ما باشند. ما دانش آموزان اقدام فراخوان سراسری سهشنبه ۱۶ اسفند معلمان را گام مثبتی در این رابطه میدانیم.
ما میخواهیم که جنبش دانشجویی در کنار ما دانش آموزان و خانوادههای ما باشد و نسبت به این جنایت حمله شیمیایی و مسموم کردن سریالی و عمدی ما دانشآموزان، در دانشگاههای خود اعتراض و اعتصاب کنند.
ما بخشهای مختلف تحت سرکوب و تحت محرومیت سراسر کشور در طول پنج ماه گذشته انقلاب زن زندگی آزادی در کنار هم بودهایم و با مبارزهای همبسته و متشکل و سراسری جمهوری اسلامی را گام به گام تا سرنگونی نزدیکتر کرده ایم و در این شرایط سخت نیز لازم است که همبسته در کنار هم باشیم و میخواهیم که بخشهای مختلف جامعه از ما پشتیبانی کنند.
ما در آستانه روز جهانی زن قرار داریم و بار دیگر اعلام میکنیم که ریشه ناامنی و معضلات فعلی جامعه ما حکومت ضدانسان و کودک کش و ضدزن جمهوری اسلامی ست و با پیشبرد انقلابمان و سازمان دادن اعتراضات سراسری و اعتصاب سراسری باید یکبار برای همیشه این معضل را که با سرنگونی جمهوری اسلامی حل میشود را برطرف کنیم. ما میخواهیم همبسته و سراسری روزهای سهشنبه ۱۶ اسفند همگام معلمان باشیم و چهارشنبه ۱۷ اسفند روز جهانی زن با فراخوان بزرگ ۵۲ تشکل برای پیشبرد اعتراضات از ساعت ۶ عصر در خیابانها و میادین اصلی شهرها اعتراضمان پیش ببریم و یکی از محورهای اعتراض ما در روز جهانی زن جنایت حمله شیمیایی حکومت اسلامی به دانش آموزان و دانشجویان است و بار دیگر اعلام کنیم حکومت بچهکش نابود باید گردد.
تشکل دانش آموزان انقلابی - تهران
پنجشنبه ۱۱ اسفند
برگرفته ازکانال شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
*مسمویت گسترده، اینبار در دانشگاه آزاد واحد تهران شمال
پس از مسمومیت با گاز در خوابگاه دانشگاه بروجرد، اینبار مسمومیت غذایی در دانشگاه آزاد واحد تهران شمال گزارش شده است. گفته میشود روز گذشته، ۱۰ اسفند، چند نفر پس از مصرف غذای سلف، دچار علائمی مانند تهوع سرگیجه شدهاند که تشخصی پزشک برای آنان مسمومیت شدید بوده است. همچین گفته میشود این اولین بار نیست که دانشجویان این دانشگاه دچار مسمومیت شدهاند، در روزهای گذشته علیرغم گزارش مسمومیت و کیفیت پایین غذای سلف به مسئولین مجددا این اتفاق رخ داده است.
*مسمومیت در خوابگاه دانشگاه 17 شهریور کرج
پنج شنبه 11 اسفند:بنا بر گزارشات واصله(کانال شوراهی صنفی دانشجویان کشور)، دانشجویان خوابگاه 17 شهریور کرج پس از استشمام بوی عجیب مسموم شدهاند. گفته میشود با وجود اینکه این بو همچنان در فضا احساس میشود و همچنین علیرغم حضور آتشنشانی و آمبولانس که تایید این اتفاق است، رئیس دانشگاه به دانشجویان اجازهی خروج از خوابگاه را نمیدهد.
*مقاومت دانشجویان دانشکدگان هنرهای زیبا دانشگاه تهران در برابر حراست دراعتراض به تذکرات حجاب و توهینها
روز گذشته، ۱۰ اسفند، دانشجویان دانشگاه تهران با گشتزنی در پردیس مرکزی این دانشگاه و تذکرات حجاب مواجه شدند. پس از مقاومت دانشجویان نسبت به این توهینها، حراست با درگیری لفظی و تهدید سعی در سرکوب دانشجویان داشت.تصاویر مربوط به مقاومت دانشجویان در مقابل توهینهای حراست در دانشکدگان هنرهای زیبا است.
*اخراج اساتید در پوشش بازنشستگی
طبق اخباری که بدست به ما(کانال دانشگاه تهران – دانشجو) رسیده سه تن از اساتید برجسته و با سابقه ی هیئت علمی دامپزشکی، عمران و مکانیک دانشگاه تهران با فشار نهاد ریاست دانشگاه تهران به بازنشستگی اجباری وادار شدهاند.
این اساتید دکتر ابری نیا از دانشکدهی مکانیک، دکتر بنیهاشمی از دانشکده عمران و دکتر عرب دانشکده از دام پزشکی هستند.
اعمال نهاد ریاست دانشگاه دیگر به عریانترین شکل خود در خدمت سرکوب است. پس از بازداشت های گستردهی دانشجویان و تعلیقهایی که همچنان جریان دارد، اکنون نوبت به اساتید باشرفی رسیده است که در کنار دانشجویانشان بودهاند و برای حفاظت از آنان کوشیدهاند. آن هم با اخراج هایی که در لوای "بازنشستگی" انجام میشود.
آنچه نهاد ریاست خود فروختهی دانشگاه بدنبال آن است، ساکت کردن صداهایی است که در کنار دانشجویان بودند و در این راه از هیچ عمل بیشرمانهای هم دریغ نمیکنند.
طبق اخبار بدست آمده، این امر به تصویب هئیت امنای دانشگاه نیز رسیده است. باید از این افراد پرسید آیا سکوت نکردن در برابر سرکوب و حفاظت از دانشجویان جرم است؟ تحت چه عنوانی با این عمل بیشرمانه همراهی کردهاند؟
اساتید در یکی از حساس ترین اعتراضهای دانشجویی کنار دانشجویان خود بودند و آن ها را تنها نگذاشتند. حال ما کنار ها می ایستیم و صدایشان میشویم. مطمئن باشید دانشجویان در برابر این اعمال وقیحانه و آسیبزا که نافی آزادی دانشگاه هستند، سکوت نمیکنند.
*فراخوان تجمع معلولان مقابل سازمان برنامه و بودجه
ما زنده به آنیم که آرام نگیریم، موجیم که آسودگی ما عدم ماست
با توجه به وضعیت اسفبار معیشتی افراد دارای معلولیت، حدود ۵۰ درصد بودجه معوقه، حذف ردیف، و عدم اراده سازمان برنامه و بودجه برای پرداخت بودجههای معوقه و رسیدگی به مطالبات معلولان، کمپین معلولان با استناد به اصل ۲۷ قانون اساسی کشور اقدام به برگزاری تجمع مسالمتآمیز و صنفی مینماید.
حضور افراد دارای معلولیت( شنوایی، بینایی، ذهنی، سندرم داون، اتیسم، جسمی حرکتی، اس ام ای SMA، ام اس MS و غیره) و اعضاء خانواده و فعالان این حوزه ضروری است.
زمان؛ یکشنبه ۱۴ اسفند ۱۴۰۱ ساعت ۹ صبح( در صورت عدم حصول نتیجه مثبت، تجمع بعدی شنبه ۲۰ اسفند در همین ساعت و مکان. برنامه تجمعات بعدی نیز متعاقبا اعلام خواهد شد)
مکان؛ تهران، میدان بهارستان، خیابان دانشسرا، مقابل سازمان برنامه و بودجه
همراه شو عزیز، کین درد مشترک، هرگز جدا جدا درمان نمیشود!
ای معلول بپا خیز، برای رفع تبعیض
ای معلول داد بزن، حقتو فریاد بزن
*بیانیه 900 عضو کتابخانه ملی در اعتراض به تعلیق تعدادی از اعضا به دلیل حجاب اجباری
اخیرا سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران پیامکهایی را به تعدادی از اعضای زن ارسال کرده و در آن با استناد به بند 7 ماده 10 شیوهنامه عضویت تعدادی ازآنها بدلیل عدم رعایت حجاب اجباری به تعلیق درآمده است.
بدنبال این اقدام سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران بیانیه ای با امضای 900 عضو کتابخانه ملی در اعتراض به تعلیق تعدادی از اعضا به دلیل حجاب اجباری منتشر شد.
در متن این بیانیه از جمله آمده:
کتابخانهی ملی همانطور که از نامش پیداست نهادی عمومی است و دولت موظف به ارائهی خدمات عمومی به همهی شهروندان است. در ادامه، این اعضا محروم کردن افراد از خدمات عمومی و دولتی را «نقض آشکار حقوق شهروندی» دانستند.
پوشش اعضا در فضای کتابخانه توفیری با پوشش شهروندان در فضای شهری ندارد و در نتیجه عرف جامعه در این مکان رعایت میشود.
*سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه:شورای عالی کار و تعیین حداقل دستمزد
افزایش دستمزد کارگران هر ساله در شورای عالی کارِ و ظاهرا با حضور نمایندگان کارفرمایی و دولتی و «کارگری» مشخص میگردد. همیشه و هر ساله در تعیین دستمزد کارگران، شورای عالی کار بر ضد منافع کارگران عمل کرده است و دلیل آن از یک سو بر میگردد به حضور به اصصلاح نمایندگان کارگری شوراهای اسلامی کار (بخوان ضد کارگری و در واقع نماینده کارفرمایان) که بطور فرمالیته و جهت اجرای نمایش «سه جانبه گرایی» در این جلسات شرکت میکنند، و از سوی دیگر دولت بعنوان بزرگترین کارفرمای کشور است و براساس ذات واقعی کارفرمایی اش علیه منافع کارگران است، و نمایندگان کارفرمایان که اساسا هدفی جز هر چه پایین نگه داشتن دستمزدهای کارگران ندارند.
شوراهای اسلامی کار، که تشکلات فرمایشی و دست ساز دولتی هستند، بدلیل وابستگی کامل به حاکمیت، از هیچ قدرت اجرایی و تصمیم گیری و ابزارهای فشار از جمله (رجوع به آرای کارگران و به میدان آوردن کارگران از طریق اعتراض و اعتصاب کارگری) برخوردار نیستند و حتی برای چانه زنی در مقابل نمایندگان دولت و کارفرما ایجاد نشدهاند. کار آنها همواره این بوده است که که با برگزاری یک و یا دو جلسه تصمیمات از پیش تعیین شده دولت و کارفرما را تایید کنند؛ و با افزایش اندک حقوق کارگران پرونده تعیین دستمزد را بدون در نظر گرفتن سبد معیشتی ببندند، که نتیجه آن فرو رفتن کارگر در باتلاق تورم در سال پیش رو میگردد.
در شرایطی که تورم نجومی و یا آنچه بدان ابر تورم میگویند کمر طبقهکارگر و مردم زحمتکش و کمدرآمد را به طرز بی سابقهای شکسته است، سرکوب نمایندگان واقعی و مستقل کارگری تلاشی است از طرف نظام سرمایه داری و دولت آن که کفه ترازو را برای حاکمیت سنگین تر کند و نهایت استفاده را در جهت استثمار بیشتر کارگران و ارزانتر نگه داشتن نیروی کار انجام دهد.
با این همه تفاصیل، نمایندگان فرمایشی شورای اسلامی کار، و فراکسیون «کارگری» مجلس شورای اسلامی، با بوق و کرنا کردن تعیین مزد در کمیته تخصصی مزد و با بازی کردن با کلمات سعی در خاموش کردن صدای کارگران معترض و در نهایت به حاشیه بردن اعتراضات کارگری داشته و دارند. نمونه بارز آن را میتوان در دستمزد سال ۱۴۰۱ مثال زد که حتی دولت و دستگاهای اجرایی آن از جمله شهرداری به مصوبه شورای عالی کار تمکین نمیکردند و حاضر به اجرای آن نبودند، تا اینکه کارگران و بازنشستگان با برگزاری تجمعات و اعتراضات خیابانی و با هدایت تشکلهای مستقل کارگری توانستند بعد از چندین ماه اعتراض مصوبه را از آن خود بکنند و دولت را وادار به عقب نشینی نمایند. لذا، از همکنون اعلام میکنیم که کارگران خواهان افزایش فوری دستمزدها از اول فروردین ۱۴۰۲ مطابق با نرخ واقعی تورم و نه نرخ تورم اعلام شده از جانب بانک مرکزی هستند.
تشکلات وابسته به حاکمیت که نامکارگر را به یدک میکشند، هیچگاه، حتی برای افزایش دستمزدها، در کنار ما کارگران و مردم محروم کشور قرار نگرفته و نخواهند گرفت. ما کارگران در تمامی بخشها و صنوف با اتحاد و همبستگی، و با سازماندهی و ایجاد تشکل های مستقل کارگری که هیچ گونه وابستگی به دولت و کارفرما نداشته باشند میتوانیم به دستمزد و مزایایی که با آن نیازهای زندگی خود و خانواده هایمان را تامینکنیم دست یابیم. تنها راه نجات طبقه کارگر از زیر بار ستم نظام سرمایهداری و مناسبات ناعادلانه موجود، تکیه به نیروی متحد خودمان در سراسر کشور است.
چاره کارگران و زحمتکشان وحدت و تشکیلات
۱۰ اسفند ۱۴۰۱
*شورای سازماندهی اعتراضات کارگران پیمانی نفت:در آستانه هشت مارس روز جهانی زن قرار داریم.
امسال با توجه به اعتراضات مردمی بعد از قتل مهسا امینی و به میدان آمدن مردم در سطح جامعه علیه این قتل وحشیانه و علیه تبعیض جنسیتی علیه زن و علیه ۴۴ سال سرکوب و جنایت حاکمیت بر علیه زنان و کل جامعه روز جهانی زن رنگ و بوی انقلاب زن، زندگی، آزادی را دارد.
این روز را وسیع و سراسری گرامی بداریم.
دوستان و همکاران
همه میدانم که چگونه مذهب و تبعیض جنسیتی با پرچم حجاب همواره ابزارهایی در دست حاکمیت برای چپاول و سرکوب کل جامعه و به روز سیاه کشاندن زندگی ما کارگران و ما همه مردم به پهناوری ایران بوده است. با این ابزارها حکومت تعرض کرده، چپاول کرده و زندگی و معیشت ما را به تباهی برده است.
از همین رو هشت مارس برای ما کارگران و برای ما همه مردم روز دادخواهی علیه این ۴۴ سال جنایت و بیحقوقی و روزی برای نقطه پایان گذاشتن بر این بساط بربریت و بردگی است. خوشبختانه ما بعنوان یکی از امضا کنندگان منشور خواستهای حداقلی تشکلهای صنفی ومدنی، حرفهایمان را بطور جامع زده ایم و امروز در آستانه هشت مارس با تاکید بیشتری اعلام میکنیم که آن منشور پرچم مبارزه ما علیه اینهمه نابرابری و بیعدالتی در جامعه است . تاکیدمان بر اینست که هشت مارس فرصتی است که این پرچم را بر افراشته تر بدست بگیریم و بر اعلام بلادرنگ برابری کامل حقوق زنان با مردان در تمامی عرصههای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و خانوادگی و امحا و لغو بی قید و شرط قوانین و فرمهای تبعیض آمیزعلیه تعلقات و گرایشهای جنسی و جنسیتی که بندی از منشور ما است تاکید کنیم.
ما به هیچگونه تبعیض و نابرابری ای تن نخواهیم داد و هر قانونی که ناقض آن باشد باید لغو شود.
حجاب باید لغو شود. جدا سازی های جنسیتی ممنوع شود. ازدواج کودکان و کودک همسری ممنوع شود. دختران ما در مدارس در صف مقدم اعتراض بر سر همین حق و حقوق بودند و دیدیم که چگونه مدارس مورد تعرض و حمله قرار گرفت و امروز دختران دانش آموزان که علیه حجاب و سرکوب بخاطر حجاب به خیابان آمدند و شعار آزادی، آزادی، آزادی دادند امروز در سناریوی جنایی مسموم سازی در مدارس قربانی میشوند. اینها فرزندان ما هستند و با تجمعات بزرگ و اعتراضی با این کودک کشی مقابله کنیم و بالاخره اینکه از فراخوان ۵۲ تشکل از دانشجویان و جوانان انقلابی محلات و زنان معترض خرسندیم و ما به فراخوان این جوانان عزیزمان پاسخ مثبت میدهیم.
شورای سازماندهی اعتراضات کارگران پیمانی نفت، همه کارگران در نفت و در تمامی مراکز کارگری را به این روز اعتراض سراسری فرا میخواند.
هشت مارس روز زن، زندگی، آزادی است.
*پیروز نامی به هیچ عنوان حاضر به ابراز ندامت و طلب عفو برای جرم نکرده نمیباشد
پیروز نامی دبیر کل کانون صنفی معلمان که پیش تر در دادگاهی فرمایش و بدون اخذ دفاعیات متهم و وکیلشان، خانم فرزانه زیلابی، به سه ماه تعلیق از کار بدون برگزاری جلسه رسیدگی در هیات تخلفات، حذف رتبهبندی، یکسال حبس تعزیری، دو سال منع فعالیت تشکیلاتی، دو سال ممنوع الخروجی متهم شده بود، در حالی که انتظار میرفت طبق بخشنامه اخیر قوه قضائیه پرونده مختومه اعلام شود به تازگی ابلاغیه ای صادر گردید که در آن قید شده به دلیل عدم احراز شرایط شمول عفو از جمله ابراز ندامت و تعهد کتبی مراحل رسیدگی به پرونده کمافیالسابق ادامه خواهد داشت. این در حالی ست که پیروز نامی به هیچ عنوان حاضر به ابراز ندامت و طلب عفو برای جرم نکرده نمیباشد و این را به وکیل و قاضی پرونده نیز اعلام کرده است.
*جان باختن یک کارگر جوان پس از 2روز دست وپنجه نرم کردن بامرگ در بیمارستان پورسینای رشت بدنبال سقوط از داربست
روز دوشنبه 8 اسفند،یک کارگر25 ساله حین کار ساختمانی در خمام بر اثر سقوط داربست ودچار ضربه مغزی شد وبه کما رفت.
چهارشنبه شب(10 اسفند)،این کارگر اهل چوکام پس از 2روز دست وپنجه نرم کردن بامرگ در بیمارستان پورسینای رشت جان خودرا ازدست داد.این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
اخباروگزارش های کارگری11-12 اسفند ماه 1401
شخصی سازی فونت
- کوچکتر کوچک متوسط بزرگ بزرگتر
- Default Helvetica Segoe Georgia Times
- مدل خواندن