هر گاه که جنگی خانمان براندازدر اروپا در می گرفت، از ژان ژورس گرفته تا آریستید بریان، از لنین تا کلارا زتکین، مبارزین چپگرا و تظاهرکنندگان صلح‌طلب، صدای خود را برعلیه آن بلند می کردند. در مورد اوکراین اینطور نیست. با تشدید درگیری و شعله‌ور شدن تبلیغات رسانه‌ها، از جناح چپ اروپایی صدایی شنیده نمی شود. خطر یک جنگ هسته ای ازماه فوریه گذشته هر روز در اخبار مطرح می شود. با این حال، احزاب سیاسی در بیشتر کشورهای جهان، نگاهشان به جای دیگری معطوف است.

اتفاقى که در ايران افتاده اينست که يک پروسه اعتراض سياسى توده اى شروع شده که نشاندهنده نارضايتى مردم است؛ زير اين اعتراض سياسى بنظر من همه عناصر و اجزاء مختلف اقتصاد و سياست و ايدئولوژى را ميشود ديد. اقتصاد ايران، آنقدر که مردم انتظار دارند دريافت کنند، مصرف کنند، توليد نميکند، يک بحران اقتصادى در جريان است، سازمان اقتصادى درهم ريخته است. از نظر سياسى اختناق حاکم است، مردم اختناق نميخواهند. از نظر ايدئولوژيکى حکومت مذهبى حاکم است مردم حکومت مذهبى نميخواهند. همه اين عناصر در اعتراضات مردم هست، هم وضع اقتصادى، هم اختناق سياسى، هم موقعيت ايدئولوژيکى حکومت

دفتر پژوهش های تحزب کمونیستی در ایران: جنبش کنونی قادر به دست یابی به بسیاری از مطالباتش است بدون اینکه الزاما رژیم سرنگون شده باشد. این تصور که گویا برای متحقق کردن هر خواست و مطالبه ای باید منتظر سرنگونی رژیم بود، بر این مبارزات حاكم است. برای سرنگونی حكومت اسلامی باید توده ها و جنبش های اجتماعی مختلف به خواستهایی ممكن و واحد دست یابند. خواست سرنگونی حكومت اسلامی ضمن اینكه خواست هر انسان آزادیخواهی درایران است اما ملزومات خود را دارد. تصور اینكه با تظاهراتهای خیابانی می‌شود حكومت اسلامی را پایین كشید غیر واقعی است.

توماج فقط یک مخالف سیاسی نظام نیود. چون محیط سیاسی ما عادت به کلیشه فعال سیاسی سینیور و قدیمی دارد، حتی متوجه ظرفیتهای لیدری توماج نشد. توماج را نمیشود تقلیل داد به یک رپر. دشمنش در صدا و سیما میگوید «لیدر اغتشاشات» بود. منظورشان لیدر انقلاب است. بله توماج یکی از لیدرهای انقلاب اخیر است. در کف خیابانهای آن جامعه هم الان هزاران توماج مشغول جابجا کردن این غول عظیم سیاسی با تدبیر و جانفشانی هستند. توماج به آنها چهره داد تا ما بتوانیم تصورشان کنیم.

مردم مبارز مریوان وقتی خبر قتل حکومتی نسرین قادری را شنیدند و متوجه شدند رژیم به روال همیشگی خانواده ایشان را تحت فشار و تهدید قرار داده اند تا پیکر بیجان عزیزشان را در خفا و بنا به قواعد بازی کثیف آنها تحویل بگیرند، جلو در خانه نسرین دست به تجمع وسیع اعتراضی زدند. رژیم که پنجاه شبانه روز است در مریوان نیز مانند سایر شهرهای ایران حکومت نظامی اعلام کرده و در جنگی تمام عیار با مردم بپاخاسته با مشتهای گره کرده و امکانات بسیار محدود بسر می برد، بیش از پیش فضا را امنیتی نمود و دگرباره نیروهای اوباش را به خیابانها برای کشتار و بگیر و ببند گسیل داد!

بعد از قتل عام مردم زاهدان در روز جمعه خونین ٦ مهر ماه, دیروز جمعه ١۳ آبان قتل عام دیگری در شهر خاش توسط رژیم کودک کش و تشنه به خون جمهوری اسلامی صورت گرفت. علیرغم تبلیغات دروغین و گسترده رژیم و عوامل آن در درون و برون مبنی بر حمله توسط به اصطلاح تروریست ها به مردم, هیچ ماموری از نظام کشته نشد. بین بیست تا بیست و پنج کشته (شاید هم بیشتر) بیگناه همگی جوانان و نوجوانان بلوچ بودند. اما به باور نگارنده قتل عام عمدتا نوجوانان بلوچ در خاش علاوه بر عنصر اعتراض و دادخواهی از قتل عام زاهدان و همراهی با قیام ملی عامل مهم و بنیادین دیگری را نیز در بر می گیرد

کمیته عمل سازماندۀ کارگری: نزدیک به پنجاه روز از شروع خیزش سیاسی اخیر می‌گذرد؛ پنجاه روزی که می‌دانیم هر روزش به هزینۀ ارزنده‌ترین جان‌ها گذشته. به این دلیل که تاریخاً در جنبش‌های اجتماعی گرچه اکثریت همدل و همراه باشند، اما در عمل پیشرَوی این حرکت‌ها بر دوش اقلیتی از فعال‌ترین سازماندهان و دخالتگران میدانی است و در بسیاری از موارد آن‌هایند که هدف شناسایی و گلوله و بازداشت قرار می‌گیرند. پس خون هر یک نفری که در این روزها سنگفرش‌ها را سرخ می‌کند، هر یک نفری که از دانشگاه و خوابگاه و محل کار ربوده و بازداشت یا سربه‌نیست می‌شود، برای این جنبش ضربه‌ای جبران‌ناپذیر است.

در مکتب اسلامی رهبران جمهوری اسلامی « حفط بیضه اسلام اوجب واجبات » و انجام هر عملی در این رابطه از طرف همه مراجع عظام و شخص خمینی مرتجع و خامنه ای و رفسنجانی مجازبوده است .نمونه هائی که تا کنون در این باره افشا شده کشتار زندانیان عقیدتی در سالهای شصت ، قتل عام زندانیان سیاسی در سال 1367 بنا به فتوای خمینی با مشارکت فعال احمد خمینی ، اکبررفسنجانی ، سید علی خامنه ای و باند موتلفه ای ها ، انتشار نشریه ای به نام «قندپارسی» با محتوای ضد دینی که توسط سعیدامامی و باهدف گرفتن فتوا برای قتل روشنفکران منشر می شد

۱. از خودتان پرسیدید چرا در داخل کشور در عرض این هفت هفته، هیچگونه آثاری از پرچم شیر و خورشید پیدا نیست؟ هیچگونه اثری از آثار هر گونه ملی گرایی، قوم پرستی، شعارهایی همچون رضا شاه روحت شاد پیدا نیست؟ هر سویه سیاسی که میخواهید باشید، این سوال ابژکتیو است. چرا؟ بر عکس اتفاقن، انقلاب ایران با شعار زن، زندگی، آزادی آغاز شد و انقدر حواس مردم جمع بود که‌ مدام گفتند جغرافیا برای ما فرقی ندارد. تا زمزمه ناسیونالیسم کرد بلند شد که ژینا کرد است، فوری مردم سنندج شعار دادند که از کردستان تا تهران ستم علیه زنان! یعنی بشین سرجات، ما همبسته ایم.

در یک نگاه: انقلاب و خروش عظیم اجتماعی سراسر ایران انباشته از ابتکارات و خلاقیت و شعارهای برخاسته از اهداف و آرزوهای زنان و نسل جوان و کارگران و مردم تشنه آزادی است. شائبه های ملی و مذهبی و ارتجاعی بشدت در حاشیه اند. کاراکتر رادیکال و ترقیخواهانه انقلاب دگرگون ساز جاری محور همبستگی سراسری و جهانی است. شعار مثبت "زن، زندگی، آزادی" صرفنطر از اینکه هر جریان و فردی بنا به دیدگاهش چه تعبیری از آن دارد، اما اجازه تعبیرها و تفسیرهای عقب مانده و تفرقه افکنانه را نمیدهد.

هفت هفته است ایران در آتش خشم انقلابی مردمی که برای آزادی و برابری، که مسئله زن و رهایی کامل آن از یوغ بردگی اسلامی، حلقه اتصال آن در سرتاسر ایران شد، میسوزد. جنبشی که به هیچ چیز جز رفتن جمهوری اسلامی و آزادی و برابری و زندگی سعادتمند رضایت نمیدهد و زمین را زیر پای همه نیروهای بورژوایی از حاکم تا اپوزیسیون به لرزه در آورده است. این جنبش را نمیتوان از درون فتح کرد. خیزش و انقلابی که برای رهایی زن، برای زندگی برابر و سعادتمند، برای آزادی است، را با هیچ اسب تروایی از درون نمیتوان به زانو در آورد.

اخیرا یک آگهی از دبیرخانه کومه له (سازمان کردستان حزب کمونیست ایران) منتشر شده که ابراهیم علیزاده دبیر اول کومه له با سیامند معینی رهبر حزب حیات آزاد کردستان (پژاک) و عمر ایلخانیزاده نماینده ی مرکز همکاری احزاب کردی، دیدار داشته و در مورد تشکیل یک جبهه واحد و نیروی نظامی مشترک گفتگو کرده اند. با نگاهی به مناسبات شعبات مختلف احزاب ناسیونالیست کرد و تجارب کنگره ملی، کنفرانس ها و شاخ و شانه کشیدن هایشان علیه همدیگر در تمام این دوران، سناریوی جبهه واحد، توهمی بیش نیست.

«بهش نگین اعتراض، اسمش شده انقلاب» و «این دیگه اعتراض نیست، شروع انقلابه»!
مقدمه: حکومت اسلامی به‌دنبال «نعمتی» به‌نام «جنگ» است! این حکومت برای راه‌انداختن یک جنگ در مرزهای ایران با هدف منحرف کردن افکار عمومی از واقعیت‌های داخل ایران، تمام نیروهای سرکوبگر خود را به‌حال آماده‌باش درآورده است و به‌ویژه رسما و علنا جمهوری آذربایجان و اقلیم کردستان عراق و عربستان را تهدید و تحریک می‌کند.

تورم، سود بادآورده، بحران انرژی: جنگ در اوکراین و تحریم ها علیه مسکو به تورم دامن می زند، به ویژه در قاره کهن. برای پاسخ به این مشکل، بانک مرکزی اروپا (ECB) در حال سازماندهی کاهش سرعت فعالیت ها با خطر افزایش نرخ بیکاری است. منطقه یورو در حال سقوط به سمت رکود است آنهم در شرائطی که قلب اقتصاد چین با حرکتی آهسته می تپد. فقط اولیگوپول های انرژی (شرکت های انحصاری) پول پارو می کنند.  در تابستان ۲۰۲۲، صندوق بین المللی پول (IMF) چشم انداز خود را برای رشد اقتصاد جهانی کاهش داد (۱).

لوئیس ایناسیو «لولا» داسیلوا نیم قرن پیش وارد عرصۀ سیاست شد و اکنون در سن ۷۷ سالگی برای سومین بار به مقام ریاست جمهوری برزیل انتخاب شده است. او در انتخابات روز یکشنبه ژائیر بولسونارو را با اختلاف اندکی شکست داد. همانطور که دادگاه عالی انتخابات برزیل اعلام کرد، لولا در دور دوم،۵۰ ممیز ۸۵ صدم درصد و ژائیر بولسنارو، ۴۹ ممیز ۱۵ صدم درصد آراء را به دست آورد. لولا پس از اعلام نتایج انتخابات گفت: «من حاضرم مدیریت کشورمان را که در شرایط بسیار سختی قرار دارد، به عهده بگیرم.