دلایل ضعف تاریخی «چپ» در سازماندهی چیست؟

شخصی سازی فونت
  • کوچکتر کوچک متوسط بزرگ بزرگتر
  • Default Helvetica Segoe Georgia Times

از قدیم گفته اند اگر نفهمیم بیماریم هرگز به پزشک مراجعه نخواهیم کرد! طوبیب هم اگر آثار بیماری را یک به یک نبیند و نشناسد، نه تنها باعث بهبود حال مریض نخواهد شد، بلکه باعث وخامت حال بیمار خواهد گردید!خب تردیدی نیست که پلیس سیاسی بورژوازی نخستین عامل نفوذ و تخریب و سرکوب تشکل های چپ و بویژه پیشگیری از سازماندهی مستقل کارگری ست!نویسنده دلیلی برای اثبات ادعای خود نمی بیند و تجربیات زندگی شخصی خود خوانندگان شاهدی بر ادعای فوق است!

عامل دیگر تبلیغات دایمی بورژوازی حاکم بر پنج قاره، در تقابل با ارزش ها و برنامه ها و فرهنگ «چپ» است. در این ادعا هم هیچ تردیدی وجود ندارد. کافی ست روزنامه ای از سر کوچه بخریم و یا پیچ رادیو را بپیچانیم و یا خدای ناکرده در جلوی جعبه جادو و تحمیق نت ورک سیستم بورژوایی که «تله ویزیون» می نامندش بنشینیم تا ادعای فوق در عرض چند دقیقه‌ای لمس و اثبات گردد!
اما این همه اصل ماجرای نگون بختی ما نیستند چه، «عرضی» هستند!
این همه کل ماجرا نیست چون برای «چپ» نگون بخت که از صبح تا شام برای چرخاندن چرخ تولید می دود و عرق می ریزد، این همه عوامل بیرونی بحساب می آیند!
آری در دوران انقلاب جهانی ارتباطات این همه عامل اصلی نگون بختی ما نیستند چه این همه خرج تخریب نرم افزاری نت ورک سیستم امپریالیستی و سرکوب سخت افزاری با احضار و تهدید و اخراج و دستگیری و شکنجه و نهایتا حذف فیزیکی حاملان اندیشه و فرهنگ نوین «چپ»؛ چه با قتل عمد دولتی و چه ترور غیررسمی دولتی؛ در درانداختن جهانی دیگر، عرضی و بعبارتی «بیرونی» هستند!
پس اگر این همه دشمنی کلان بورژوازی حاکم برحهان، «شروط» نگون بختی امروز ۸ میلیارد انسان هستند، ریشه اصلی مشکلات امروز جهان چیست و در کجاست؟
به تجربه و درک نویسنده مشکل تاریخی بدخیم و جان سخت «چپ» در سازماندهی مستقل خود از کلان بورژوازی جنایتکار حاکم را نه فقط در توانایی های دشمن طبقاتی که بطریق اولی در درون خود هم جستجو کنیم!
بقولی «دروغ می گن دشمن ما فلان جاست، دشمن ما همین جاست»!
آری دشمن ما همین جاست!
دشمن ما در درون خود ماست!
هر یک از عناصر «چپ» برغم همه شعر و شعار وشاعری های رمانتیک آغاز دوران شکلگیری بورژوازی انسان هایی عادی همچون دیگران هستند و نه «قهرمان» و نه تافته ای جدا بافته از دیگر نوزادان در جهان سرمایه‌داری هستند!
شما و من نوعی در گوشه ای از جهان متولد می شویم، در آغوش گرم و دلپسند خانواده دستم می گیرند و پا بپا می برند و آب و نانم می دهند و گفتنم می آموزند!
در بهشتیم و هنوز از بهشت دلپسند خانواده غرق در لذتیم که رفته رفته به زمین گرم جنگل جامعه بورژوازی سقوط می کنیم!
فرهنگ بهشتی خانواده، در ورزیدن مهر و صفا و هرکس با توان خود و هرکس به نیاز خود، رفته رفته و موریانه وار از درون هریک از انسان ها خورده می شود و فرهنگ عالی خانوادگی هریک از «ما» و به فرهنگ مبتذل «من و من» بسیار بزرگ بورژوایی تبدیل می شود و رفته رفته مفهوم «ما» را به فراموشی می سپاریم!
بواقع نت ورک سیستم امپریالیستی بشکل نرم و قوانین بورژوایی بشکل سخت، سعی می کنند از هریک از ما «قهرمان» پلنگی سازد که به تنهایی می زید، بتنهایی شکار می کند و بتنهایی می خورد!
سخن کوتاه، بیایید برای حل مشکلات خود که عدم موفقیت در سازماندهی مستقل از بورژوازی جهانی در هزاره سوم است، همه مشکلات را در قدر قدرتی کلان بورژوازی حاکم نبینیم. به تجربه و به درک نویسنده مشکل بزرگ «چپ»؛ نه تنها در ایران، بلکه در گوشه و کنار جهان؛ کوشش ناموفق در سازماندهی مستقل خود با فرهنگ غالب بورژوایی ست!
فرهنگی مبتذل، غیرانسانی و غیرگوهری!
فرهنگی که ریشه تداوم از خود بیگانگی انسان از گذشته ای دور، تا همین امروز است!
فرهنگ مغز و پوست کردن انسان ها!
فرهنگ برتری دادن به خود و نزدیکان خود!
فرهنگ ارزش های خود را دیدن و کمالات دیگران را ندیدن!
فرهنگ خود متفاوت پنداری و قایل شدن حق ویژه برای «خود» و نزدیکان خود!
فرهنگ دیدن «من» کوچک و فراموش کردن «ما»ی بزرگ!
این مختصر که در سوگ عزیزی تحریر می شود تنها از این روست تا «چپ» به این نکته توجه ویژه کند که در دوران انقلاب جهانی ارتباطات، تا زمانی که آلودگی های جامعه طبقاتی را از «من» ها و «ما»های خود نزداییم؛ حتی اگر قادر شویم به غار اصحاب کهف رویم و همراه با ابتذال عظیم حاکم به انحطاط فردی و جمعی تن ندهیم؛ عملا قادر به مقابله با فرهنگ ضدانسان و ضدزندگی کلان بورژوازی حاکم نخواهیم شد و هرگز موفق به درانداختن جهانی دگر نخواهیم گردید!
در خاتمه نویسنده، خوانندگان را به ایجاد کارزاری دایمی در زدودن فرهنگ عرضی مبتذل و مخرب «من و من» کلان بورژوازی حاکم و بازگشت به فرهنگ بهشتی احترام و فهم متقابل «من و ما»، همیشه و در همه جا دعوت می کند!
با مهر به خواننده و عشق به درانداختن جهانی دگر، بدون بهره کشی انسان از انسان و جنگ!
م. ع. ب