داستان تداوم اسارت کارگران در پروژه های ارتجاعی و حکومتی | جریان مقابله با "سرکوب مزدی" و پویش مبارزه با آن از طریق "کارزار اینترنتی" پوسته دستمزد را کنار میگذارد و بیشتر و بیشتر ماهیت واقعی خود را در معرض قضاوت قرار میدهد.
تا همین جا کافی است که مشخصات ارتجاعی و ضد کارگری آنرا تشخیص داد. این جریان یک حرکت ساخته و پرداخته حکومتی علیه حق طلبی کارگران در لفافه های بشدت مسموم مذهبی و چندش آور کودکانه کارگر پناهی است؛ باید قاطعانه طرد و رسوا شود.
انتشار گفتگوی تازه تری از چهره سرشناس این جریان در پالایشگاه های پارس جنوبی جای تردید باقی نمیگذارد.
"خیلی وقتها این هیجانی کردن و رادیکالی کردن موضوعات کارگری هدفمند به سمت همین در واقع جریان سرمایه دارد شکل میگیرد. همین اتفاق برای پارس جنوبی برای ما اتفاق افتاد، در همین بحبوحه زن زندگی آزادی، ما بعد از چندین سال پیگیری، بعد از چندین سال اعتصاب و چندین اعتراض توانستیم حق تشکل سازی خودمون را بدست بیاوریم، یک آدم هایی پیدا میشد که نه در هیچ کدام از اعتراضات ما بودند، نه به هر صورت در کنار ما بودند، در حرکت های اعتراضی، میآمدند حرکت هایی هیجانی و رادیکالی انجام میدادند، و در نهایت امروز برخوردشان را هم گرفتند.
یعنی آنکه همانهایی که آمدند فضای کارگران را به HTVTI ربط میدادند، به برابری حقوق زن و مرد ربط میدادند، میخواستند حزب کارگری راه بیاندازند، اینها همه دستگیر شدند رفتند توی بدنه دولت نشستند و ما ... همه این رادیکالی کردن، مخصوصا در موضوعات کارگری یک ....(کلمه نامفهوم) است به جریان کارگری.
و خیلی راحت میاید در شکل های مختلف میخواد کارگران را در مقابل ساختار و نظام قرار بدهد. همانطور که این تجربه نه فقط در پارس جنوبی، در تمام واکنش های کارگری، توی هپکو، توی هفت تپه، توی فولاد، اکثر جاها ما شاهدش بودیم که می آمدند یک عده خاصی با منحرف کردن جریانات کارگری یک آسیب بزرگ، یک خیانتی را به کارگران میکردند، و آنها نه تنها یک هزار تومان به حقوق کارگران اضافه نکردند بلکه همانها باعث شدند چهارتا کارگر مظلوم، کسانی که برای امرار معاش و برای تامین آینده زن و بچه شان آمده اعتراضی بکند، آنها امنیتی بشه و عده زیادی آسیب ببینند." (متن گفتگوی کانال جدال با علیرضا میرغفاری، تاریخ ۲۸ مارس ۲۰۲۵؛ کلمات نا مفهوم بصورت نقطه چین مشخص شده است، تاکید از ما است).
اول؛ این چند سطر فلسفه وجودی و اهداف و روشهای کار این جریان را بدست میدهد. کیست که بر متن چند سال اخیر از کشمکش، خاطر نیاورد که در هیبت دانشجویان عدالت طلب، شاخه های گوناگون از شوراها و انجمن های اسلامی، محور مقاومت، اصول گرایان و طرفداران رئیسی در اشکال مختلف و فعالانه علیه اعتصابات مبارزات کارگری قد علم کردند؛ بعد از آن با رسوایی بیرون پرتاب شدند. امروز خطر خیزش و انفجار اعتراض کارگری آنها را برای حفظ نظام به تکاپو انداخته است. این جماعت برای دفاع از "ساختار و نظام" اینبار زیر پیام رهبر "مطالبه گری" را علم کرده اند تا در مسابقه با خانه کارگر و شوراهای اسلامی، کارگران را در همان التماس های بی انتهای خیابانی به بازی بگیرند. تماشایی است، یک ملانصرالدین بازی اینترنتی قرار است کارگران به همراه افکار عمومی علیه شورای عالی کار کودتا کنند؛ با کلمات آتشین علیه فساد و ارتشاء دولتمردان و صاحب منصبان به افشاگری بپردازند، اما کماکان و در هر حالت در مطالبه گری پر سود و گداز، تولید بقوت خود باقی است. یک بار دیگر، اما بجای دستمزد و بجای معیشت، بجای اجرای نظم و قانون و مطلبات برحق، هر چه بیشتر از آبرو و ارزشهای نظام در مقابل اعتراض کارگری برباد میدهند، و در عمل بهرصورت باز هم سر از ترساندن خلایق با تهدید "امنیتی نشوید" و یا "صهیونیستی نشوید" در میاورند.
دوم، جز ستایشهای بی اجر یک مباشر خدمتگزار، در مقابل سرمایه داران و دولت و دستگاه مخوف استثمار و سرکوب پالایشگاه فارس جنوبی چیز دیگری در سراسر اظهارات علیرضا میرغفاری نمیتوان سراغ گرفت. آیا واقعا بوی گند کلمات در توصیف "ساختار و نظام" پر افتخار خود علیرضا میرغفاری را نمی ازارد؟ میشود پرسید "اشکال مختلف کارگران در مقابل ساختار و نظام" در پارس جنوبی چه چیز دیگری را شامل شده جز اینکه "حقم را بدهید؟" ایشان در برابر کارگران که "هیجانی شدند و رادیکالی شدند" به غلیان میاید، پاپوش "خیانت و آسیب بزرگ" میدوزد، برای بازجوهای پستوی حفاظت در پارس جنوبی لباس شرعی سر هم میکند، خوش خدمتی بخرج میدهد؛ چرا حتی یک بار زبان ایشان از چاپلوسی و قدردانی در مقابل انواع کارفرما و چماقدار و دزد و استثمارگر ساکن برج و باروی منطقه ویژه صنعتی دچار لغزش نمیشود؟
سوم؛ حتما لازم است خواننده این سطور بطور جداگانه با جزئیات بسیار از ماجراهای دون کیشوت پارس جنوبی ، آقای مهندس میرغفاری، در هدایت شانزده هفته دربدری، بقول ایشان "اعتصاب"، و باز در تشریح خود ایشان، اجتماعات اعتراضی کوتاه مدت، در مکان بی آزار و در ضمن تضمین های کافی برای حفظ تولید؛ مطلع شود. ایشان کاملا حق دارد شانزده هفته قبل و شانزده هفته بعد از تجمع و راه پیمایی "تسلیم طلبانه" و مظلومانه و بی دفاع کارگران را، با همه افتخار ابتکارات مضحک "علیه سرمایه" آنرا، بخود نسبت دهد؛ اما حق ندارد حمله و توطئه و دستگیریهای گارد سرکوب به کارگران را ماست مالی کند و تازه آنرا به تحریک "یک عده خاص" نسبت دهد. هر کارگر و در هر اجتماع باید و حق دارد ایشان را از اطلاع دقیق تر در مورد "چهار تا کارگر مظلوم " که امنیتی شدند و عده زیاد که "آسیب" دیدند مورد بازخواست قرار دهد. جناب میرغفاری هر چه از "هزار تومانی که به دستمزد کارگران اضافه کردند" و هر چه از "تشکل خودمون که ساختیم" در وصف شانزده هفته رهبری خردمندانه خود در چهارچوب امنیتی مورد نظر دستگاه مجهز به چماق و زندان هذیان ببافد و بخود ببالد؛ اما لازم است اطلاعات بیشتر از کسانی که بقول ایشان "دستگیر شدند... "خیانت کردند" را به طرز روشن و دقیق در اختیار افکار عمومی کارگری قرار دهد.
چهارم، آسمان ریسمان میرغفاری در مورد هفت تپه و هپکو و فولاد برای چیست؟ هر ایرادی به فعالین کارگری در مناطق مذکور وارد باشد، در تفاوت آشکار با روش لجن پراکنی غیر مسئولانه آقای میرغفاری، فعالان هفت تپه و هپکو و ... مطابق وجدان و شرافت کارگری در مقابل زورگویی کارفرما علیه کارگران سر خم نکردند، به چاپلوسی و ستایش دست نزدند و در دفاع از کارگران به توجیه و پرده پوشی نپرداختند.
پنجم؛ ... دست آخر باید در پشت پرده صنفی – صنفی به هسته اصلی ماجرا پرداخت: بینگو!
" نامه به جناب آقای غریبی فرماندار محترم شهرستان کنگان و عسلویه
موضوع: برگزاری اعتراضات صنفی
...
همانکونه که مستحضرید در سال 1402 اعتراضات نمادینی از سوی کارگران این مجتمع در نهایت فرهیختگی و با تاکید بر حفظ تولید انجام شد ولی باز هم مطالبات بی پاسخ ماندند. کارگران فهیم مجتمع گاز پارس جنوبی در سال جدید (1403) به دلیل شرایط خاص کشور از جمله حملات بی شرمانه رژیم غاصب صهیونیستی به کنسولگری ایران در دمشق عملیات کوبنده و افتخار آمیز وعده صادق و سپس حادثه پرواز اردیبهشت و شهادت رئیس جمهور فقید و همراهان بزرگوار ایشان و در نهایت برگزاری زودهنگام ریاست جمهوری تصمیم گرفتند پیگیری مطالبات خود را به تعویق بیاندازند تا ضمن انجام تکلیف خود در شرایط موجود به هیچ احدی اجازه دهند از اعتراضات به حق آنان سوء استفاده کنند.
رئیس هیات مدیره کانون انجمنهای صنفی کارگران پالایش گاه های گاز استان بوشهر
علیرضا میرغفاری"
(اصل نامه در سایت اینستاگرام علیرضا میرغفاری؛ تاکید از ماست)
پنجم؛ شاید ما زیادی به مته به خشخاش گذاشته و از یک مهندس مسلمان در تکاپوی ایجاد بازوی کارگری محور مقاومت در اوضاع وخیم حکومت خود در سراشیب فساد و استثمار و سرکوب و تشتت؛ در زمانیکه هوا دیگر بیشتر از هر زمان پس است، نمیتوان انتظار زیادی داشت. ایشان میتوانند مطمئن باشند که با به آتش کشیدن عمارت شورای عالی کار، با همه خود شیرینی برای امنیت و نیروهای امنیتی، حتی اگر سر کوچه و بازار امام را هم به رای بگذارند، هنوز از سرنوشت بهتری از پادوهای خانه کارگر و شوراهای اسلامی پیدا نخواهند کرد. این حضرات دیر جنبیدند. انجمنهای صنفی مرده بدنیا آمدند. کارزار کذایی در مسابقه دستمزدها با ابزارهای کثیف و زنگ زده "امنیتی نکنید"، "رادیکال نکنید" و با دست بردن به ارزشهای منحط مذهبی آپارتاید علیه زنان" در خطاب به "کارگران مظلوم" ره به جایی نمیرد.
جریان "کارزار پویش" صنفی نیست، حتی "مطالبه گر" هم نیست. این جریان تا مغز استخوان سیاسی علیه کارگران است، الگوی پارس جنوبی برای رفع مزاحمت حق طلبی کارگری و تمرکز روی رفع موانع پرش تولید مستقیما در دست خود این جریان است.
و بالاخره؛ مشکل با رادیکالی ها و هیجانی ها؟!
تقصیر خود شما است. در لفت و لیست و چاپلوسی و خدمتگزاری فرومایه خود شما در مظلوم کردن اعتراض کارگری، جلویتان قد علم میشود. بهتر است زیاد جوش نزنید، اگر این سرپیچی نبود، مورد استفاده شما چه میتوانست باشد؟
برای صف رادیکال کارگری، خصوصا افشا و طرد بامبولهای صنفی این جریان، حقانیت آزادی اجتماع و آزادی بیان و حق آزادی تشکل بعنوان مبنای دخالت مستقیم کارگری در مذاکرات دستمزدی را بمراتب واقعی تر و مهمتر جلوه خواهد داد. کارگران مجال تلف کردن وقت برای نسخه های دوزاری تقلبی محجوب ندارند. باید طرد شوند.
ضمیمه: دو نمونه از حرف حساب کارگران پارس جنوبی:
• ״ای ریدم تو این مدل مملکت داری .. یه روز مخابرات یه روز فرهنگیان یه روز گاز یه روز نفت یه روز هفت تپه یه روز ذوب آهن .یه روز پرستار یه روز ........کمتر دزدی کنید تا حق و حقوق اونی که زحمت کشیده گیرش بیاد .ظلم تا کی .به خدا قبض سه ماه برق خونه من ۱۴.۲۰۰ چهارده میلیون دویست هزار تومان اومد با بدبختی پرداخت کردم .قبض آب .گاز تلفن اینترنت پدرمون دراوردید ..این چه وضع حکومت داریه .این همه پول نفت .گاز .پتروشیمی .فلزات . و.........که ما بیخبریم چکارش میکنید .. ״
• ״این اعتصاب نیست بازی بازیه .. اعتصاب درست و حسابی که پروژه ها و کارها کاملا متوقف بشه میشه اعتصاب !!!״
همه متون مورد استناد در نوشته به نقل از سایت اینستاگرام آقای علیرضا میرغفاری است.