دو ماه پایانی سال، بروال معمول اظطراب و نگرانی و بلاتکلیفی جمعیت عظیم کارگری جامعه را فرا میگیرد. یکبار دیگر، شواهد این وضعیت بیشتراز سالهای قبل در رسانه ای جمعی کاملا آشکار است.
کسی بدرستی و با اطمینان خاطر نمیداند آیا عیدی و پاداش آخر سال در کار خواهد بود، پرداخت خواهد شد؟ میزان پولی آن چقدر است؟ کدام گروه را شامل میشود؟ و موعد آن چه وقت است؟
اظهارات محمد محمدی، معاون بیمه ای سازمان تامین اجتماعی در ۲۴ بهمن در خصوص انتشار اخبار غیررسمی و گمانهزنیها درباره زمان پرداخت عیدی بازنشستگان گویا است:
״مطابق مصوبه هیات دولت، مبلغ عیدی حدود ۴ میلیون و ۷۰۰ هزار نفر بازنشسته تأمین اجتماعی، مبلغ ۳ میلیون تومان خواهد بود که این رقم با احتساب عائلهمندی برای بازنشستگانی که صاحب همسر هستند، ۸۶۰ هزار تومان افزایش مییابد و به ازای هر فرزند، ۳۶۰ هزار تومان به عیدی این افراد اضافه میشود...״
شاهکار اظهارات سازمان بیمه اجتماعی و مصوبه کذایی دولت آنجاست که میگوید: "اگر منابع مورد نیاز تأمین شود، عیدی بازنشستگان تأمین اجتماعی پرداخت خواهد شد... زمان دقیقی برای پرداخت این مبلغ مشخص نشده است"!!!
اگر قرار است پاداش و عیدی یکبار در سال اینقدر مسخره باشد و دردی را درمان نکند، اگر قرار است یکسال از کار و مشقت را به انتظار نشست، اگر قرار است بعد از سی سال زحمت و مشقت را با این مفاد پاسخ داد پس اینهمه یدک کش بیمه و تامین اجتماعی، دولت برای چیست؟
مطابق قانون کار مقوله های عیدی و پاداش بر مبنای دستمزد پایه، و نه تمام اقلام همان دستمزد زیر خط فقر و فقیرانه، قابل پرداخت است. دستمزد به دهها قسمت کوچکتر تکه پاره شده است تا بتوان از پرداخت هر یک شانه خالی کرد و همگی روی هم هنوز به عنوان دستمزد قابل ادعا نباشد. سازمان تامین اجتماعی از خدمات شورای عالی دستمزد بهره میگیرد، هر دو از یک شجره خون کارگر را میمکند و به سوی تباهی میرانند... و هنور دو قورت و نیم عیدی ۴ میلیون تومانی را باقی دارند و با بی شرمی کامل از عائله مندی ۸۰۰ هزارتومانی برای همسران دم میزنند. آیا این "همسران" همان مادرانی هستند که سالها فرسودگی و ساختن و سوختن، زخم های عمیق بر پیکر، و امیدهای برباد رفته را اکنون با هشتصد هزار تومان لعنتی حضرات باید بدنبال بکشند؟ "فرزندان" عضو خانواده بازنشستگان دیگر چیست؟ مصوبه از سیصد هزار تومان "اضافه" برای کدام فرزندان دم میزند؟ "فرزندانی" که سالهای سال است دولت فخیمه فاقد عرضه و لیاقت کاریابی آنهاست؟ آیا این سیصد هزار تومان، اگر نه قیمت حراج وجدان و شایستگی کل ساختار دولتی در پذیرش دزدی و کثافت در پیشگاه شرافتمندترین بخش جامعه؛ پس چیست؟ چه میتواند باشد؟
چه میشد اگر دولت بجای این ارقام سخاوتمندانه، کل دریافتی بازنشستگان در طول یکسال را منتشر میساخت؛ یکبار هم که شده، تعداد بازنشستگانی را منتشر میساخت که پس از سی - چهل سال کار هنوز باید مخارج نجومی کرایه خانه را، بعد از چهل - پنجاه سال زندگی در زیر سقف خانواده کارگری هنوز باید لیست بلند بالای مخارج درمان و داروهای خارج از شمول جفنگیات بیمه های دولتی را از حذف نان و غذای سفره محقر تامین کنند؛ بعد از سالها رنج تربیت کودکان هنوز باید گرده کش مخارج زندگی باشند که هرگز رنگ شادی و تسلی و آرامش را بخود ندیده است.
عیدی و پاداش سالانه، همه ادا و اطوار فرعون منشانه دولت و کارفرمایان دو ماه پایان سال را انباشته از نفرت و بیزاری میسازد. این پول را که آشکارا از همان دستمزدهای ناچیز ماهانه کش رفته اند، از راه دیگر در دریافتی ناتچیز دیگر به جیب کارگران بازگردانده میشود. محاسبه و راه و روش پرداخت آن نیز بدقت طوری برنامه ریزی شده است که حق و انتظار قابل توجهی را نزد کارگران موجب نگردد. مطابق محاسبات دستمزدی جاری این دستمزد در سطح ده دوازده میلیون به هیچ کجای مخارج نمیرسد، در ماه بهمن نیز که قرار است یکماه اضافی را شامل شود، بر اساس محاسبه با حقوق پایه دستمزد حداقل و با حذف همه اقلام تکمیلی دستمزد؛ چیز زیادی برای دلخوشی باقی نمیماند. سر تا پای این داستان رسوا و پوسیده را هر کارگری در اولین تجربه های کاری خود درمییابد. جمهوری اسلامی با همه دنگ و فنگ خانه کارگر و شورای عالی دستمزد خود آنجا به کاهدان میزند که رو به بازنشستگان طبقه کارگر به روده درازی میپردازد.
تا همین جا، استقامت و مبارزه جویی بازنشستگان بیمه های اجتماعی همه محاسبات و برداشتهای رایج از بخش با سابقه و پیش کسوتان جامعه کارگری را بهم ریخته است. این بخش نه فقط تجمع و شعار، بلکه بیشتر از آن ابتکار و سرسختی است که از خود بروز میدهد. هیچ دیوار فرضی میان حق طلبی و چاره جویی میان کارگران جوان و سالمند را از هم جدا نمیکند، از دستمزدها و مطالبات فوری که باید به کرسی نشاند؛ قانون کاری که باید بگور سپرد؛ وزارت کار، مجلس، زندان اوین که باید به آتش کشید؛ حکومت کارگری که باید خشت های آنرا روی هم چید. نوید بخش عیدهای پیش رو است که از همین حالا باید با همه خانواده بزرگ کارگری در تدارک آن بود. امروز عجالتا همه دستمزد را یکجا و بموقع بر اساس مطالبه نمایندگان مستقیم کارگری باید به کرسی نشاند.
دست دله دزدی و افاده و کارگر نوازی کفتارهای کارفرما از زندگی و از دنیای طبقاتی کارگران در ایران کوتاه!