روز چهارشنبه ۲۱ شهریور ۱۴۰۳ تحریم شرکت هواپیمایی ایران ایر علنی شد و مقامات جمهوری اسلامی می گویند مهم نیست و مسافران ایرانی می توانند دلارهای خودشان را به شرکت های هواپیمایی ترکیه, امارات و قطر بدهند تا به اروپا و آمریکای شمالی سفر کنند. زیرا اولویت و ارجحیت جمهوری اسلامی منافع ملی روسیه در جنگ اوکراین است و تحویل موشک های ایرانی به "ارباب پوتین".

مصاحبه كمونیست با خالد حاج محمدی.  كمونیست: جنگ و كشتار مردم فلسطین از جانب اسرائیل بعد از یازده ماه كماكان ادامه دارد. تا كنون و بر اساس آمار رسمی بیش از ۴۰ هزار نفر از مردم فلسطین، كه حدود نیمی از آنان كودك اند، كشته شده اند. بیش از صد هزار زخمی، دهها هزار نفر مفقود كه طبق گزارش سازمان نجات كودكان ۲۱ هزار از آنان كودك اند و میلیونها نفر آواره و سرگردان و نوار غزه ویران شده است.

با پایان یافتن دو دوره سه ساله جاوید رحمان، قرار است مای ساتو، دانشمند علوم اجتماعی ژاپنی در پایان ژوئیه به‌عنوان گزارشگر ویژه سازمان ملل متحد در امور حقوق بشر در ایران جایگزین وی شد. مای ساتو یک کارشناس درجه یک در حقوق کیفری است و در بین مدافعان حقوق بشر شهرت فراوانی دارد. ماموریت جاوید رحمان، در ۳۱ ژوییه ۲۰۲۴ به پایان رسید. رحمان شش سال، گزارشگر ویژه سازمان ملل متحد در امور حقوق بشر در ایران بود.

شیرین عبادی در حساب ایکس خود، در یک متن سیاه با کلمات "محمد رسول الله"، خطاب به "مسلمین جهان" گفته است: "رحلت پیامبر اسلام را به همه مسلمانان جهان تسلیت میگویم" و آن را با هشتگ "زن زندگی آزادی" و "نه به اعدام" مزین کرده است! برای کسانی که اظهارات شیرین عبادی را بعد از دریافت جایزه صلح نوبل در سال 2003 میلادی به خاطر میاورند، تسلیت به مناسبت "رسول الله" ضد زن نه تازگی و نه جای تعجب دارد.

وزرای دولتِ «مسعود پزشکیان» با مشورت و تأیید «رهبر»، سپاه پاسداران و نهادهای امنیتی از مجلس شورای اسلامی رأی اعتماد گرفت! وی آشکارا گفت «با آقا هماهنگ شدیم آمدیم اینجا». بی‌شک مقالات و سخنرانی‌های بسیار در خصوصِ "انتخابات" ایران نوشته و گفته‌شده که هر یک دارای نگاهِ سیاسیِ به خود است. امّا بی‌نیاز ازآنچه نوشته یا گفته‌شده است، حرف «پزشکیان» دربردارنده گفته‌های روشن از مفهوم دمکراسی و نیز مضمونِ ساختاریِ نظام انتخاباتی در ایران است.

دوستان گرامی جهت اطلاع شما: در کانادا هم چندین حزب چپ و سوسیالیست و کمونیست وجود دارد و آزادانه فعالیت می کنند. و همه هم مخالف سیستم پادشاهی که هیچ، کلا مخالف نظام سرمایه داری هم هستند. علنا برای سوسیالیسم مبارزه می کنند. کسی هم آنها را تهدید به اخراج نمی کند.سیاست ضد  مهاجرت و ضد پناهندگی هم بخشی از تفکر ارتجاعی راست افراطی به ویژه شاه اللهی بوده و هست.

نتیجه انتخابات ایالتهای زاکسن و تورینگن آلمان ظاهرا دولت، احزاب در آلمان و میدیای رسمی را شوکه کرده است. اشپیگل آنرا ״نقطه چرخشی در آلمان״ و ״فاجعه ای برای دمکراسی لیبرالی״ نامید، دویچه وله از آن بعنوان ״زلزله سیاسی در شرق آلمان״ نام برد و شولتز آنرا ״تلخ״ نامید. همگی از شولتز و احزاب دیگر تا اشپیگل و میدیای رسمی دولت آلمان چنان رفتار کردند گویی پیروزی احزاب حاکم و دنبالچه های آنها، یعنی حزب چپ (Die Linke)، مسجل بود و آرا بالای جریان فاشیست ״حزب آلترناتیو آلمان״ (ADF) غیر منتظره و عجیب و دور از انتظار بود.

یکی از مفاد توافق‌نامه امنیتی میان عراق و ایران که تخلیه سه اردوگاه سازمان‌های مخالف جمهوری اسلامی ایران در استان سلیمانیه بود، وارد مرحله اجرایی شد. گفته می‌شود رسما به آن‌ها اعلام شده است که باید اردوگاه‌های خود در زرگویز و زرگویزله و بانه‌گه‌وره را تخلیه کنند و همه اعضای این سه سازمان در اردوگاه سورداش مستقر شوند. متاسفانه اکنون خبرهای ضد و نقیض رسیده از اقلیم کردستان عراق و آن‌هم در دومین سال‌گرد جنبش «زن، زندگی، آزادی»، بسیار نگران‌کننده هستند.

با سرکار آمدن پزشکیان، باردیگر جدال های حول برجام که از "مناظره های پیشا انتخاباتی" شروع شده بود، در جمهوری اسلامی شدت گرفته است. پزشکیان و طرفداران او اعلام می کنند که بخشی از جمهوری اسلامی، "دولت سایه"، در زمان مذاکرات برجام و تا امروز همچنان در دستیابی به آن توافق "سنگ اندازی" کرده و می کنند. در حالیکه جناح مقابل، بر عبث بودن این راه می کوبد و با نشان دادن "شواهد تاریخی" بر این تاکید دارد که توافق بدست آمد اما آمریکا زیر آن زد و اروپا هم دنباله روی کرد و به تعهدات خود عمل نکرد.

خبرها حاکی از این است حکومت اقلیم کردستان پس از محدودیتهایی که طی دوران به قدرت رسیدنش به اپوزسیون ایرانی واقع در اقلیم کردستان اعمال نمود، به این بسنده نکرده و امروز 5 سپتامبر با فرمان سران اتحادیه میهنی اردوگاههای «زرگویز بزرگ» و چند اردوگاه دیگر را با نیروهای امنیتی تا دندان مسلح آسایش سلیمانیه مورد تعرض قلدرمنشانه قرار داده تا اردوگاهها را تخلیه کنند.

زمانیکه استاندار کردستان در مراسم هفته کارگر، دوازدهم اردیبهشت ۱۴۰۳، اعطای سهمیه تازه برای بیمه کارگران ساختمانی در سراسر استان کردستان را اعلام میداشت، رقم سیصد نفر برای یک استان (و کل ده هزار نفر مصوب برای کل کشور) تنها میتوانست شرم آور باشد. قریب به اتفاق مقامات  در استانهای مختلف در اعلام سهمیه خود از ده هزار مورد بیمه در سطح کشور چشم پوشیدند،بیش از هر چیز به این دلیل که هیچ تضمینی برای تحقق این وعده وجود نداشت.

توضیح: این مقاله، سال ها قبل در اوائل ِ دهه ی 1380 در سایت ِ « فرهنگ ِ توسعه» به مدیرییت ِ بابک پاکزاد که متاسفانه درجوانی چشم بر زنده گی فروبست در ایران انتشار یافت، و اینک با گرامی داشت ِ نام و یاد ِ او اقدام به بازنشر ِ آن می کنم.
ایده آلیسم درهمه ی اشکال ِ آن لوچ بین و دوانگار است. «یک» ی را با تمام ِ خصوصییات ِ مادی اش به طور ِعینی می بیند،و باالگوگیری وتشبیه سازی از آنچه دیده، آنچه را « نادیدنی» است در ذهن می آفریند. از این رو، هستی یا جهان ِ هستی را دارای ِ جوهر ِدوگانه می داند که هرجوهرماهییت وهوییت ِ خودویژه و متفاوت از آن دیگری دارد.

دهان‌مان را بو كردند   حرف عشق را زده بودیم   به تازیانه مان بستند!    احمد شاملو   محمد میرموسوی، شهروند ۳۶ ساله و از اهالی روستای «سید محله» شامگاه شنبه ۳ شهریور۱۴۰۳، توسط نیروی انتظامی بازداشت شد و چهار روز بعد پیکر او در حالی که آثار ضرب‌وشتم روی آن مشخص بود، به خانواده‌اش تحویل داده شد. پس از بازداشت و جان‌باختن «محمد میرموسوی» در بازداشت‌گاه فرماندهی انتظامی جمهوری اسلامی ایران، این نهاد نظامی می‌گوید

باز نشر:  در ادامه جنایت عظیم٣٠ خرداد سال ٦٠، و سالیان پس از آن، جنایت سازمانیافته تر و به مراتب خونین تر وهولناکتری از اوایل مرداد ماه شروع کردند و تا شهریور ٦٧ با کشتار قریب به ٣٠ هزار زندانی و دستگیر شدگان خیابانی در شکل انفرادی و دستجمعی، در زندان و بیرون زندان، ادامه پیدا کرد. بدین ترتیب دهه شصت را تبدیل کردن به دهه ی آغشته به خون. دهه ی نسل کشی و نابودی گسترده انسانهای مبارز و کمونیست، و دهه جوغه اعدامهای بیشماری در تاریخ ننگین و سیاه جمهوری آدمکشان اسلامی ایران ثبت گردید.

سقوط زیرساخت‌ها در هر کشوری نماد سقوط آن کشور است. آن چه در رابطه با صنعت برق و تامین آب و سوخت (بنزین، گاز و گازوئیل) در ایران می‌گذرد مصداق مرگ تدریجی اقتصادی است که دیگر تحمل نبود سرمایه‌گذاری، فرار سرمایه، سوء‌مدیریت و دزدی و فساد و غارت را ندارد. در این میان با اضمحلال شکل‌بندی حداقلی معیشتی خود، مردم به تدریج از عادت «خود به خواب‌زدگی» بیرون می‌آیند، اما هنوز کم شمار و به احتمال زیاد هم بسیار دیر.