"عدالتخواهان" و بقول کارگران هفت تپه "عدالتخواران" مشتی اوباش هوادار حکومت و باندهای اسلامی‌اند که وظیفه اساسی‌شان اینست که مسیر اعتراض کارگری را به دالانهای قانونی و حکومتی روانه کنند. این جریان ضد‌کارگری از اختناق سیاسی و ممنوعیت تشکل و تحزب کارگری در جمهوری اسلامی سوبسید میگیرد و با "کارزار" راه انداختن و اساساً "تومارنویسی" به همان حکومت و بانیان فقر و فلاکت کارگران رسمیت میدهد.

روز دوشنبه ۱۳ فروردین دولت اسرائیل به كنسولگری ایران در دمشق پایتخت سوریه حمله كرد و در اثر آن ۷ نفر از مستشاران ایران و ۶ نفر سوریه ای كشته شدند. پس از این ماجرا جمهوری اسلامی اعلام كرد "كاردار سوئیس در غیاب سفیر، به عنوان حافظ منافع آمریكا در ایران" را احضار كرده است و "پیام مهمی به دولت آمریكا" به عنوان حامی اسرائیل ارسال كرده است.

آیا دین و تبعاتش از جمله محرم و رمضان و افطار...، نشان دینداری و سیاست پایه ای جمهوری اسلامی است؟ مطلقا چنین نیست. دین و اسلام درطول تاریخ بشر و در هیچ کجای جهان بدون شمشیر و تفنگ و کشتار و جنایت و توحش و تجاوز نتوانسته است حیات داشته باشد. داعش و طالبان و جمهوری اسلامی و نیابتی هایش نمونه های امروز این ایدئولوژی پوسیده و نکبت بار است.

اخیرا سفیر جمهوری اسلامی ایران، «احمد معصومی‌فر» در گفت‌و‌گو با بخش فارسی دری رادیوی سوئد گفت که کشورش آماده گفت‌و‌گو در باره تبادل زندانیان با سوئد است. احمد معصومی‌فر، با توجه به لایحه تصویب شده در پارلمان بلجیم در زمینه تبادل زندانیان گفت که ایران در حال حاضر توافقی با سوئد ندارد اما در گذشته چنین پیشنهادی داده شده است که هنوز پابرجاست.

 حمله دولت اسرائیل به کنسول‌گری ایران و ترور۷ تن از مهم‌ترین فرماندهان ارشد سپاه قدس، حکومت اسلامی را در مقابل یک دو راهی حساس قرارداده است: از یکسو وسوسه تسلیم به یک نیازمهم یعنی دادن پاسخی قدرتمند در برابر تحقیراقتدارخود از یکسو، و اقدامی بازدارنده برای ممانعت از تکرار و گسترش این نوع تهاجمات به سپاه مدعی رهائی قدس از سوی دیگر. در این معادله عدم واکنش مناسب به‌معنی نشان‌دادن ضعف مفرط و چراغ سبز به دشمن تلقی‌می شود.

علی ب در نوشتاری تحت عنوان «آفتاب اخلاق انقلابی مجاهدین» به پایداری به پیمان مجاهدین اشاراتی چند دارد (بازتکثیر در دیدگاه). شخصا در این نکته شک ندارم که مجاهدین خلق ایران طی 45 سال گذشته تلاش داشته اند تا با فعالیت سیاسی (فاز سیاسی)، فعالیت نظامی (فاز نظامی) و حال فعالیت دیپلماتیک نظام اسلامی را تغییر داده و آلترناتیو مورد نظر خود را جانشین کنند. بهترین سند و نمونه، لیست جانباختگان این سازمان است، از موسی خیابانی تا آنها که جاودانه فروغ شدند.

مردم ترکیه روز یک‌شنبه دوازدهم فروردین ۱۴۰۳ برابر با سی و یکم مارس ۲۰۲۴، پای صندوق‌های رای رفتند. آنان در اردیبهشت ماه سال ۱۴۰۲، برای انتخاب رئیس جمهور و نمایندگان پارلمان رای داده بودند حالا قرار بود شهردارانی را برگزینند که دوران مسئولیت آن‌ها ۵ ساله است و از بسیاری جهات، اهمیت رقابت احزاب برای این مسابقه بزرگ، کم‌تر از انتخابات پارلمان نیست. در مهم‌ترین شهرهای ترکیه، کاندیداهای حزب مخالف‌(CHP) در  برابر کاندیداهای حزب حاکم‌AK PARTI)) برنده شدند.

به جرات میتوان گفت که دستگاههای متخصص و حرفه ای ۹۹ درصد دروغ پراکنی ها را در باره حقایقی که خود بخوبی آنها را میشناسند، در جهت منافع خود، برای شکل دادن به افکار ما شهروندان ساخت و پرداخت میکنند. تصور میکنم حالا دیگر روشن است که بهانه و مستمسک حمله خونین به عراق که شیرازه مدنیت آن را چنان زیر رو کرد که تمامی جریانات ارتجاعی و اسلامی را به فعال مایشاء در تعیین معادله نیروهای سیاسی منطقه متحول ساخت، تا چه اندازه ضد حقیقت و دروغ پراکنی بود.

در حالی که پیش بینی ها در مورد سال کنونی (چه میلادی و چه خورشیدی) به سمت تنش های هر چه بیشتر جهانی، منطقه ای و داخلی است، این گونه به نظر می رسد که خرد جمعی ایرانیان هنوز محمل مناسبی برای تبلور و مادیت یافتن دارا نیست تا بتواند در قالب یک تمامیت کارکردی وارد عمل شود و شرایط بهتری را برای آینده ی کشورمان تامین کند.  ایرانیان هنوز در دو گانگی های متعدد و جداساز خرد و کلان گرفتارند و همبستگی حداقلی لازم برای حرکتی مشترک، در راستای یک استراتژی نجات، تا حد زیادی ناممکن به نظر می آید.

به دنبال فراخوان استاندار کردستان، اسماعیل زارعی کوشا، و نامگذاری روز ۲۰ اسفند بعنوان روز لباس کردی، ناسیونالیست های کرد از حول حلیم سر از پا نشناختند و با کله در دیگ افتادند. همین فراخوان کافی بود که دسته دسته ناسیونالیست های داخل و خارج کشور از فرط خوشحالی غش کرده و در جواب به فراخوان استاندار کردستان، عکسهای افتخار آمیز خود را با لباسهای کردی در شبکه های اجتماعی انتشار دهند.

چون اَبر به نوروز رُخ لاله بشُست  برخیز و به جام باده کن عزم دُرست  کین سبزه که امروز تماشاگه توست  فردا همه از خاک تو بر خواهد رُست. خیام  جشن‌های امسال از چهارشنبه سوری تا دیدوبازدیدها نوروزی و سیزده بدر، هم تداوم مراسم هر ساله جشن و سرور بود، هم دهن‌کجی به حکومت و توصیه‌های آن و هم به‌نوعی ادامه جنبش «زن، زندگی، آزادی» است.

در فاصله ی یک ماه، ایرانی ها دو «نه» ِ محکم و مقتدرانه به رژیم ِ جنایت پیشه دادند که می توان آن را یک رفراندوم هم تلقی نمود. «نه» ِ نخست را در یازدهم ِ اسفند و انتخابات اش به کلییت آن دادند که بیش از 65 در صد ِواجدان ِشرایط درانتخابات ِرژیم شرکت نکردند. آنهایی هم که به هردلیلی شرکت کردند،اغلب ِشان رای باطل شده دادند. یعنی درواقع آنها هم «نه» ِخود را مستقیمن و کتبن به صندوق ِ رای گیری انداختند، که علنی تر و گویاتر از رای ِ ننوشته و نداده بود.

سیزده‌ بدر، یکی از رسوم ایرانیان و اغلب مردمانی است که در پایان نوروز انجام می‌شود؛ در دهه‌های اخیر، آن را به‌عنوان روز «آشتی» انسان با «طبیعت» نیز می‌نامند. در این روز مردم به دامان طبیعت می‌روند و از مواهب آن بهره می‌برند.  قدمت سیزده بدر نیز مانند عید نوروز بسیار کهن است. از آن‌جا که زیبایی‌های بهار چشم‌نواز است و هوای مطبوع آن همه چا پراکنده‌شده مردم ترجیح می‌دهند آخر تعطیلات نوروز را میهمان طبیعت باشند

فاجعه ای هولناک نزدیک به 6 ماه است در فلسطین بدون وقفه در جریانست. تا کنون بالغ بر 30 هزار نفر در این نسل کشی جان باخته اند، ده ها هزار نفر زخمی و میلیونها نفر آواره یا خانه ها بر سرشان آوار شده است، و در کومه ها و چادرها در دشوارترین حالت ممکنه در مرز مرگ و زندگی جهت ادامه بقا بسر میبرند. این دیگر از بدیهیات است آدمها را نمیشود تنها با ارقام آماری نشان داد، چند نفر کشته یا زخمی...و یا هنوز زنده اند،

نوروز امسال و طفل گمشده ی نظام! نوروز امسال در شرایط کاملا ویژه ای برگزار شد؛ از یک سو، مصادف بود با "رمضان"، "ماه میهمانی خدا" و "روزه داری" که به زور قوانین اسلامی بر هشتاد میلیون ایرانی "واجب" شده است. از سوی دیگر، میلیونها شهروند در اقصی نقاط ایران به اشکال متفاوت به جشن و پایکوبی پرداختند و بار دیگر تو دهنی محکمی به قوانین و امر و نهی حاکمیت زدند.