تهدید گسترش جنگ در خاورمیانه  و نقش تاریخی مردم ایران و یک مطلب دیگر

شخصی سازی فونت
  • کوچکتر کوچک متوسط بزرگ بزرگتر
  • Default Helvetica Segoe Georgia Times

حزب کمونیست کارگری ایران: ترور هفته گذشته رهبران ارشد حماس و حزب‌الله در تهران و بیروت توسط اسرائیل و بدنبال آن رجزخوانی‌های جنگی جمهوری اسلامی، کل منطقه خاورمیانه را در وحشت خطر جنگی گسترده‌تر و غیر قابل کنترل فرو برده است. این در حالی است که جنگ اسرائیل و حماس با کشتار وحشیانه مردم غزه  ادامه دارد و وارد یازدهمین ماه خود میشود.  سران جمهوری اسلامی و حزب‌الله لبنان در چند روز اخیر مکررا اسرائیل را به "انتقام سخت" تهدید کرده‌اند و از سوی دیگر نتانیاهو و ارتش اسرائیل نیز هربار بر پاسخی فوری و نابود کننده تاکید کرده‌اند.

آمریکا نیروهای بازهم بیشتری برای دفاع از اسرائیل و نیروهای خود به منطقه اعزام کرده است و کشورهای گوناگون اتباع خود را به ترک لبنان و منطقه فرامی‌خوانند. 

 

گرچه میتوان گفت که هیچ طرفی خواهان گسترش جنگ نیست و حتی فعالیت‌های دیپلماتیک برای کاهش تنش‌ها در منطقه و تلاش برای از سرگیری مذاکره برای توافق آتش‌بس در غزه جریان دارد، اما با اینهمه همه ناظران پاسخ رژیم اسلامی ایران و حزب‌الله تحت فرمانش به ترورهای هفته گذشته اسرائیل را حیثیتی و ناگزیر می‌دانند و اکنون نگران ابعاد این پاسخ‌ها هستند. جمهوری اسلامی در موقعیتی نیست که قادر به درگیری نظامی درازمدت و جنگی تمام عیار علیه اسرائیل بشود. اما حتی جنگ محدود و کنترل شده دو طرف نیز که هر چند وقت یکبار دارد تکرار میشود، فضای ناامنی را بر مردم ایران و کشورهای دیگر منطقه حاکم کرده است.  

 

حکومت تلاش میکند تا با دامن زدن به تنش نظامی و گفتمان جنگ با اسرائیل جنگ واقعی مردم علیه حکومت خود، یعنی جنش انقلابی زن زندگی آزادی، را تحت‌الشعاع قرار دهد و از چنین فضائی برای تغییر صورت مساله از انقلاب به جنگ و تشدید سرکوب و اعدام‌ در ایران سود جوید. در واقع مرکز این وضعیت تیره و تهدیدآمیز در خاورمیانه، مردم ایران قرار دارند که در نبردی گسترده و هر روزه با جمهوری اسلامی و برای آزادی و برابری و رفاه و امنیت بسر می‌برند. وضعیت ملتهب و نامعلوم کنونی و ادامه تهدیدات جنگی مستقیما در خدمت جمهوری اسلامی قرار دارد. جمهوری اسلامی البته بخوبی می‌داند که به ویژه در شرایطی که مردم برای سرنگونی آن کمین‌ کرده‌اند، توان مقابله نظامی با اسرائیل و حامی آن آمریکا را ندارد و سعی می‌کند از آن احتراز جوید. اما ادامه کنترل شده جنگ نیابتی با اسرائیل و آمریکا را یک رکن بقاء، وجهی از هویت ایدئولوژیکی و حفظ اقتدار و نفوذ خود در منطقه و همچنین یک سیاست کلان امنیتی در مقابله با مردم ایران می‌داند.

 

پایان دادن به این سیاست ارتجاعی و ضد بشری جمهوری اسلامی که یک عامل اصلی بوجود آورنده اوضاع  کنونی منطقه است، کار مردم ایران است. تا وقتی جمهوری اسلامی بر سرکار است این وضعیت کج‌دار و مریز فعلی می‌تواند ادامه پیدا کند و در هر بزنگاهی می‌تواند به اوضاعی بمراتب وخیم‌تر و مخاطره‌آمیزتر نیز تحول پیدا کند.

 

مردم ایران با گسترش مبارزات خود در همه عرصه‌ها اولا نباید به رژیم اسلامی اجازه دهند که به بهانه جنگ و تهدیدات جنگی مبارزات آنها را به عقب براند و خواسته‌ها و مطالبات آنها را بی‌جواب بگذارد، ثانیا با تضعیف رژیم اسلامی و تحکیم و تقویت صفوف خود و نزدیکتر شدن به سرنگونی جمهوری اسلامی به راه حل نهایی این اوضاع یعنی فرستادن جمهوری اسلامی به گورستان تاریخ دست می‌یابند. مردم ایران با این کار نه فقط خود را رها می‌کنند بلکه کمک بسیار بزرگی به رهایی مردمان کشورهای مختلف منطقه خواهند کرد. 

حزب کمونیست کارگری ایران

۱۶ مرداد ۱۴۰۳، ۶ اوت ۲۰۲۴

 

بیانیه دفتر سیاسی در باره؛

انتخابات ورشکسته، پروژه پزشکیان و تداوم بن بست جمهوری اسلامی 

١- جمهوری اسلامی در انتخابات دور چهاردهم ریاست جمهوری بیش از هر دوره ای با مخالفت جامعه روبرو شد. سیاست "عدم شرکت فعال" قاطعانه پیروز شد. شکست نظام بحدی عیان بود که رژیم اسلامی با هردرجه تقلب و رای سازی از کسب مشروعیت فرمال حقوقی ناتوان ماند. شکست جمهوری اسلامی در نمایش انتخابات، ادامه کشمکش جامعه با جمهوری اسلامی برای سرنگونی و تاکید این واقعیت است که بزرگترین بلوک سیاسی و "رأی" جامعه ایران، نخواستن جمهوری اسلامی است. 

٢- انتخابات در رژیم اسلامی مکانیسمی برای تجدید آرایش نیروهای درون حکومتی و بورژوازی اسلامی و تقسیم مجدد دسترسی به قدرت و ثروت و رانت است. اما این تجدید آرایش خود تابع خط مشی بقای نظام در هر موقعیت کنکرت است. انتخابات چهاردهم فرصتی برای مواجهه با شکست جمهوری اسلامی با دولت رئیسی، تجدید آرایش باندهای اسلامی با هدف بقای نظام و کاهش مخاطرات داخلی و خارجی بود. در سناریوی جدید رژیم، سقوط عجیب هلیکوپتر رئیسی جلاد به سقوط و به حاشیه راندن باند رئیسی و جبهه پایداری در ارکانهای قدرت و به صحنه فراخواندن جناح اصلاح طلب و اعتدالگرای حکومتی، بر نیازهای بلافصل رژیم اسلامی در وضعیت مشخص کنونی دلالت میکند. 

٣- پزشکیان پروژه جمهوری اسلامی و مورد تائید خامنه ای است. پروژه ای که در درون باندهای حکومت توازن جدیدی ایجاد میکند، اعتدالیون و اصلاح طلبان حکومتی بیرون رانده شده از قدرت را دوباره زیر پرچم خامنه ای گرد میاورد و رکن دیپلماسی و مذاکره با آمریکا و غرب را برسر مسائل فیمابین فعال میکند. هدف دور جدید مذاکرات غیر علنی و بند و بست در عمان که ماهها قبل از انتخابات و در دولت رئیسی آغاز شده بود و ادامه دارد، کاهش فشارهای خارجی و تحریمهای تجاری، مسئله پرونده هسته ای و جایگاه رژیم ایران در معادلات قدرت منطقه، گرفتن تضمین امنیت از آمریکا و ایجاد تعادلی بین دو رکن "میدان" و "دیپلماسی" است. 

٤- در قلمرو داخلی، دولت پزشکیان و مشاوران اقتصادیش صفی از وقیح ترین و هارترین مدافعان بازار آزاد و خصوصی سازی ها و شوک های اقتصادی را تشکیل میدهند. وعده "شیب کم و تدریجی" گرانی گاز و بنزین و برق در دولت رئیسی، باضافه طرح حذف یا کاهش یارانه ها، اجرای تمام و کمال برنامه موسوم به "توسعه هفتم" که گسترده ترین تهاجم به سن بازنشستگی و صندوق های بیمه و اندوخته کارگران است، موج جدید واگذاری و خصوصی سازی صنایع و اموال جامعه از رئوس کار دولت پزشکیان است. 

٥- امروز جمهوری اسلامی بنا به موقعیت مشخص داخلی، اوضاع پس رفته "میدان" و "محور مقاومت"، شرایط خطرناک منطقه و پتانسیل و مخاطرات بالقوه گسترش جنگ، فشار تحریم ها، پرونده هسته ای، تشدید تقابل قطبهای سرمایه داری و صف بندی های منطقه ای حول آن، باضافه فاکتور مهم اوضاع داخلی و کوه آتشفشانی که هر لحظه میتواند زبانه بکشد، نیازمند کنترل اوضاع و زمان خریدن و بند و بست و مذاکره است. جامعه و شرایط مستعد انفجار نیازمند بازکردن سوپاپ های اطمینان و دفع فشارها حتی بصورت موقت است. در فضای ابهام و انتظار جنگی در جامعه، جمهوری اسلامی سرکوب و اعدام را گسترش داده است. 

٦- يکى از نتايج ایجاد دو قطبی کاذب "پزشکیان – جلیلی" در انتخابات، شکل گيرى مجدد يک جبهه از نيروهاى اپوزيسيون طرفدار رژيم بود. بخش مهمی از اصلاح طلبان حکومتی در داخل و هم خانواده هایشان در خارج، با علم به اینکه پزشکیان مورد تائید خامنه ای است، با بسیج حول پزشکیان تلاش کردند کاریکاتوری از دو خرداد و تقابل "بد و بدتر" با هدف افزایش مشارکت و گرفتن تائید جمهوری اسلامی از جانب مردم روی صحنه بیاورند. در کنار اینها نیروهای موسوم به "محور مقاومتی"، بخشا با ژست چپ، مدافعین پروپاقرص جلیلی و کمپینر شرکت در انتخابات بودند. خط مشی توده ایستی سنتی و هوادار تنش زدائی با آمریکا و دول غربی در کنار ناسیونالیسم ذاتی همه این نیروها باضافه محورمقاومتی های هوادار روسیه و چین، بار دیگر بمثابه اپوزیسیون پرو رژیم ظاهر شدند. 

٧- يک فصل مشترک همه شاخه هاى اپوزيسيون طرفدار رژيم تز تقسيم رژيم اسلامى به جناحهاى "مردمى و ضد مردمى" و یا پناه بردن به ترفند فریبکارانه "بد و بدتر" است. خصلت ترکيبى و شبه ائتلافى رژيم اسلامى و کشمکش مدام جناحهاى آن امکان داده است تا اينگونه احزاب بتوانند ضمن دفاع از اساس حاکميت ارتجاعى رژيم اسلامى و ضمن اعلام وفادارى به بالاترين مقامات و نهادهاى رهبرى آن، در عين حال به اعتبار موضع انتقادى نسبت به جناحهايى در حکومت، چهره احزاب اپوزيسيون و بعضا شريک در مبارزه عليه رژيم اسلامى را بخود بگيرند. بعبارت ديگر موقعيت اپوزيسيونى اين احزاب رابطه مستقيمى با چند و چون حضور جنبش سياسى آنها در حکومت داشته است. پرتاب شدن اين جريانات به اپوزيسيون نتيجه مستقيم خلع يد يا تضعيف خويشاوندان سياسى آنها در بافت حکومتى بوده است.

٨- قطبی بودن "نه به انتخابات" و "شرکت در انتخابات" یک واقعیت جدید این دوره بویژه در خارج کشور بود. شرکت کنندگان در انتخابات در خارج کشور برخلاف دوره های قبل عمدتاً شعار دفاع از حکومت و خامنه ای سر میدادند. کمی آنطرف تر، هواداران "مبارزه مدنی" و "جنبش مطالباتی" در خلسه "دور جدید اصلاح طلبی" پرچم "شکست" مبارزه انقلابی را برافراشتند. عاقلترین هایشان اما با از صندوق درآوردن پزشکیان، تلاش کردند سطح توقعات را پائین بیاورند. همراه با پزشکیان گفتند؛ "وعده ای ندادیم"، "این تکرار دو خرداد و اصلاحات نیست"، نهایتا قرار است "اصلاحات مدیریتی" صورت گیرد. "اصلاحات مدیریتی" اسم رمز دادن سهم به مدیران و تکنوکراتهای باندهای اسلامی است.   

٩- پزشکیان دولت مستعجل است. از نظر جامعه بی اعتبار و از نظر حکومتی ها ابزار پوشالی و مطیع سیاست خامنه‌ای است. بود و نبود و ادامه کاری آن هم به سیر رویدادها در داخل و خارج گره میخورد. اما رژیم اسلامی با پزشکیان نمیتواند به بحران های متعددش فائق بیاید. اولاً، تناقض و تقابل جامعه با حکومت با پزشکیان رفع نمیشود بلکه تشدید خواهد شد. ثانیاً، جامعه به جمهوری اسلامی رضایت نمیدهد. برای همین است که رژیم به "سرکوب پیشگیرانه" پسا-انتخاباتی روآورده است. سیاست جمهوری اسلامی با پزشکیان شوک اقتصادی و سرکوب در داخل و بند و بست و معامله در خارج است که بارها آن را تجربه کرده و ناکام مانده است. دور جدید برآمدهای توده ای و کارگری در راهند. روند اوضاع سياسى بسمت تلاطم هاى مهمى در درون رژيم و تقابل حاد تر و مستقيم تر مبارزات اعتراضى مردم و طبقه کارگر با حکومت ارتجاعى سير ميکند. جريانات اپوزيسيون طرفدار رژيم جزو اولين تلفات سياسى اين روند خواهند بود.

١٠- حزب کمونيست کارگرى – حکمتیست براى سرنگونى انقلابى رژيم ارتجاعى و جنايتکار اسلامى توسط جنبش طبقه کارگر و توده وسيع مردم آزاديخواه ايران تلاش ميکند. حزب کمونيست کارگرى – حکمتیست به استقبال مبارزات رو به رشد کارگرى و اعتراضات مردمى عليه کليه ابعاد موجوديت رژيم اسلامى ميرود و اين مبارزات و اعتراضات را نيروى واقعى سرنگونى رژيم و تحقق آزادى و برابری در ايران ميداند. حزب کمونيست کارگرى – حکمتیست بعنوان جزء لايتجزاى مبارزه براى آزادى در ايران، طبقه کارگر و مردم آزادیخواه را به سازماندهی جنبش قدرتمند کارگری و توده ای به منظور تعیین تکلیف قطعی با جمهوری اسلامی و برچیدن حاکمیت سرمایه در ایران فرامیخواند. به علاوه، حزب همه جريانات و محافل مدافع رژيم در اپوزيسيون را قاطعانه افشاء و منزوى خواهد کرد. 

دفتر سياسى حزب کمونيست کارگرى - حکمتیست
١٨ مرداد ١٤٠٣- ٨ اوت ٢٠٢٤