بهرام رحمانی: چهلوهفتمین جلسه دادگاه دفاعیات حمید نوری، دادیار پیشین زندان گوهردشت کرج و از متهمان اعدامهای دستهجمعی زندانیان سیاسی در ایران، روز پنجشنبه ١١ آذر ۱۴۰۰ برابر با ٢ دسامبر ۲۰۲۱، در دادگاه جرائم جنگی استکهلم-سوئد برگزار شد. امروز نوری در ششمین جلسه دفاع از خود، به اتهامات جنایت جنگی و قتل پاسخ داد. پیش از این قرار بود در این جلسه یکی دیگر از شاهدان در دادگاه حضور یابد و شهادت دهد، اما با توجه به ادامه روند بازپرسی، این موضوع به آینده موکول شد و جلسه امروز به بازپرسی از حمید نوری اختصاص یافت تا وکلای مدافع و مشاوران سئوالات خود را از او بپرسند.
در جلسه روز پنجشنبه ۱۱ آذر، که همچون جلسه روز چهارشنبه بهعنوان جلسات فوقالعاده برای دفاعیات حمید نوری و پرسش و پاسخ دادستان و وکلای شاکیان از او اختصاص داده شده بود، حمید نوری به اختلافات میان برخی از شاکیان و گروهها اشاره و تلاش کرد که با استفاده از این اختلافها اصل اعدامها را زیر سئوال ببرد.
در آغاز دادگاه، رییس دادگاه اعلام کرد که بنا به درخواست کنت لوییس، وکیل مشاور سازمان مجاهدین خلق، مدارک جدیدی را به دادگاه ارائه داده است و درخواست کرده که از حمید نوری پرسشهای را مطرح کند.
لوئیس تاکید کرد: «این مدارک معمولا مدارک رسمی از ایران و مطالب چاپ شده در روزنامههای ایران هستند و یک فایل صوتی هم هست که متهم و وکیلان مدافعش میتوانند در اتاق بازداشت به آن گوش کنند.»
در مقابل وکلای نوری با این درخواست مخالفت کردند و گفتند که بدون دسترسی به مدارک نمیتوانند به سئوالات پاسخ دهند.
در جلسات گذشته، حمید نوری از سازمان مجاهدین خلق با عنوان «منافقین» نام میبرد که بعد از چندین بار بحث و اعتراض وکلای شاکیان، او از نام «سازمان م» استفاده میکند.
در جلسه صبح روز پنجشنبه که بیشتر به بحثوجدل میان کنت لوئیس، وکیل شاکیان، و حمید نوری گذشت وکلای مدافع نوری به برخی اسناد جدید که از سوی کنت لوئیس در دادگاه مطرح شد اعتراض کردند.
دادستان هم درباره نوار صدای منتسب به ناصریان(قاضی مقیسه) که از سوی کنت لوئیس مطرح شد گفت که این فایل در کیفرخواست درج نشده و مورد استناد قرار نگرفته است، به دلیل اینکه مشخص نیست صداها متعلق به چه کسانی است.
این فایل صوتی از سوی سازمان مجاهدین خلق به دادگاه ارائه شده است. وکلای حمید نوری گفتند که در پیاده کردن و ترجمه فایل که به دادگاه ارائه شده است جهتگیری وجود دارد. حمید نوری نیز اعتبار فایل را زیر سوال برد و گفت در آن نوار کسی که به ظاهر ناصریان(محمد مقیسه) است میگوید حمید عباسی از ۱۳۶۰ مدیر دفتر من بوده در حالیکه من سال ۶۰ سرباز بودم. همه چیز ساختگی است و شخصی که در این نوار صحبت میکند معلوم نیست با چه کسی حرف میزند.
پس از این صحبتها، نوری شروع به صحبت کرد و مانند گذشته با حمله به حسینعلی منتظری، قائم مقام رهبر پیشین جمهوری اسلامی گفت: «منتظری ساده بود. سال ۶۶ برادر دامادش اعدام شد. امام دخالت نکرد و استارت مخالفتش شروع شد، اما نه علنی. سال ۶۷ مخالفتهاش و رفتوآمد سازمان «ام» و لیبرالها و ملیگراها به خانهاش بیشتر شد و بالاخره امام عزلش کرد.»
در طول دادگاه حمید نوری بارها با همان روایت مرسوم در جمهوری اسلامی حسینعلی منتظری را فردی سادهلوح عنوان کرده تا اعتبار کتاب خاطرات او و فایل صوتی سخنانش خطاب به هیات مرگ را خدشهدار کند.
در طول دادگاه امروز نوری و وکیل مشاور سازمان مجاهدین خلق بارها به جدل لفظی پرداختند که چند باری با دخالت رییس دادگاه این موضوع خاتمه یافت.
در بخشی از این مجادله نوری در پاسخ به سئوال لوئیس در مورد ۳۰ خرداد ۱۳۶۰ گفت: «آقای کنت! من نمیخواهم در دامی که شما برایم پهن کردهاید گرفتار شوم… اینکه ممنوعیت فعالیت این گروه از چه زمانی اعلام شد الان یادم نیست. نمیخواهم حرف اشتباهی بزنم. تا مطمئن نباشم حرفی نمیزنم اما از ۳۰ خرداد که جنگ مسلحانه را اعلام کردند و شروع به کشتار مردم ایران کردند.»
در مقابل لوئیس هم واکنش نشان داد و گفت: شما نمیخواهی جواب بدهی. بهتر است بگویید نمیخواهید یا یادتان نمیآید. یادتان نمیآید این گروه از چه زمانی ممنوع شد ….
این سخن لوئیس با واکنش نوری مواجه شد. نوری در مقابل گفت: «بگذارید خودم جواب بدهم. شما نباید بهجای من حرف بزنید چون ناراحت میشوم …»
به روال روزهای پیشین دادگاه نوری شهادت شاهدان، کتابها و فایلهای صوتی (منتظری و ناصریان) را فاقد اعتبار دانست و تاریخهای اعلامی را مجددا مورد مناقشه قرار داد. او در این باره اظهار داشت اینجا دادگاه بینالمللی است و همه چیز باید مستند باشد. به نظر من از ایران باید استعلام بشود که آیا اینها اصلا در ایران بودهاند یا نه. تا استعلام نشود من قبول ندارم ... من میگویم در دادگاه بینالمللی نمیتوان این حرفها را بهعنوان سند قانونی قبول کرد.
او در بخشی از سخنانش با توهین به جانباختگان اعدامهای ۶۷ گفت: «باید استعلام شود ببیند اینها پدر و مادر داشتهاند، کی بودند؟»
نوری همچنین مجددا با روندی که بیشتر شبیه به خواندن بیانیهای سیاسی بود، به نحوه رایگیری قانون اساسی و دلایل جلوگیری روحالله خمینی، رهبر نخست جمهوری اسلامی از کاندیداتوری مسعود رجوی، رهبر سازمان مجاهدین خلق پرداخت و گفت که مسعود رجوی قانون اساسی را تحریم کرد. بعد کاندید ریاست جمهوری شد که خمینی گفت نه. کسی که رای نداده چگونه میتواند مجری مصوبات آن باشد؟
متهم درباره حوادث بین سالهای 59 و 60 نیز به کنت لوییس، وکیل مشاور برخی از شاکیان پاسخ داد.
نوری در این اظهارات کشتار 70 نفر از اعضای سازمان «مجاهدین خلق» پیش از تظاهرات 30 خرداد سال 60 را زیر سئوال برد و آن را تکذیب کرد.
او در ادامه گفتههایش، تظاهرات 30 خرداد 60 را نیز انکار کرد و گفت چنین تظاهراتی صورت نگرفته است.
نوری به لوییس گفت که سهبار در «جبهه جنگ» حضور داشته و با تکرار ادعاهای پیشین خود تصریح کرد که اعضای مجاهدین خلق طی عملیات «مرصاد» یا «فروغ جاویدان» کشته شدند و در زندانها اعدام نشدند.
کنت لوئیس، وکیل شاکیان، با طرح سئوالهایی درباره ادعاهای روزهای گذشته حمید نوری به راستیآزمایی این ادعاها پرداخت. او به حمید نوری گفت مدارکی به دادگاه ارائه خواهد داد که نشان میدهد اواخر سال ۶۷ نام زندان گوهردشت به «رجاییشهر» تغییر کرده است.
حمید نوری گفت: زندانیانی که از رجاییشهر به اوین میآمدند میگفتند از رجاییشهر آمدهاند و هیچکس در زندان اوین اصلا نمیگفت گوهردشت. جرم بود. خلاف بود و با او برخورد میکردند.
کنت لوئیس سپس از حمید نوری سئوال کرد که آیا میداند مجاهدین، حمله عراق به ایران را محکومکرده و نیروهایشان را به جبههها فرستاده بودند؟
حمید نوری در پاسخ گفت که برای خیانت و جمعآوری اطلاعات فرستاده بودند.
در پایان بخش صبح دادگاه برای چندمین بار گفتوگوی حمید نوری و کنت لوئیس به درگیری لفظی انجامید.
کنت لوئیس، وکیل شاکیان در جلسه روز پنجشنبه خطاب به حمید نوری گفت که آقای نوری کی میخواهید از خر شیطان پایین بیایید؟
این مسئله با اعتراض قاضی دادگاه مواجه شد و قاضی گفت: «آقای کنت این خلاف تمام اخلاقیات وکلا است و شایسته این جلسه دادگاه نیست و من جلویش را میگیرم و از آقای نوری هم معذرت میخواهم بابت این صحبت.»
کنت لوئیس پاسخ داد که این از روی عصبانیت او بوده است.
حمید نوری که بر اساس شهادت شاکیان و شاهدان شاکیان، در دوران اعدامها معاون دادیار سابق زندان گوهردشت بود در جلسات دادگاه، اعدامهای تابستان ۶۷ را انکار و شاهدان و شاکیان دادگاه را دروغگو میخواند.
این در حالی است که یکی از دستاندرکاران اعدامها یعنی ابراهیم رئیسی که از اعضای هیات مرگ به شمار میرفت پس از انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۰ گفت که در مورد اعدامهای ۶۷ باید مورد «تقدیر و تشویق» هم قرار بگیرد.
مصطفیپورمحمدی، دیگر عضو این هیات، هم شهریور ۱۳۹۵ گفته بود که در ارتباط با اعدامهای دهه ۶۰، طبق قانون و شرع اسلام عمل کرده و در طول این سالها حتی یک شب هم بیخوابی نکشیده است.
با آغاز جلسات دفاعیات حمید نوری، دو سه نفر از سفارت ایران در سوئد هم در جلسات دادگاه حضور دارند هرچند که آنها نه در صحن اصلی دادگاه بلکه در سالن رسانهها نشسته و دفاعیات نوری را دنبال میکنند.
نوری بار دیگر خواستار استعلام دادگاه از جمهوری اسلامی درباره زندانیان و اعدام شدهها شد و در پاسخ به سئوال وکیل مشاور شاکیان، خواستار استعلام درباره اعضای مجاهدین خلق شد که در حمله به ایران در سال ۱۳۶۷ کشته شدهاند.
او گفت که باید استعلام شود ببینید اینها پدر و مادر داشتهاند، کی بودند؟
نوری در جلسه بعد از ظهر روز پنجشنبه به سئوالات وکلای مدافع خودش پاسخ گفت.
او شهادت شاهدانی که در دادگاه گفته بودند از زیر چشمبند او را دیده بودند رد کرد و گفت که در یک زندان فوقالعاده امنیتی مثل اوین با داشتن دادستانی مثل لاجوردی که خودش قبل از انقلاب زندان بوده، زندانیان چشمبند شخصی نمیتوانند داشته باشند و تمام چشمبندها یک مدل اما در رنگهای متفاوت بود.
حسین فارسی یکی از شاکیان حمید نوری در جلسات پیشین دادگاه در پاسخ به سئوال دادستان که پرسیده بود با وجود چشمبند چگونه میدید، گفته بود که چشمبندش را از داخل سابیده بود: «من از پشت چشمبندم طوری میدیدم که انگار دارم از پشت یک پرده توری میبینم. وقتی محیط تاریک بود، مشکلتر دیده میشد، اما وقتی چراغ روشن بود، خوب و واضح میدیدم.»
کنت لوئیس، وکیل شاکیان در جلسه روز پنجشنبه به حمله مجاهدین خلق به ایران در سوم مرداد ۱۳۶۷ اشاره کرد و از حمید نوری پرسید که آیا در این زمان شما را خواستند که دوباره به زندان اوین برگردید برای انجام خدمت؟ به کشور حمله شده بود و شما کلی زندانی داشتید که در زندانهای شما پر بودند.
حمید نوری که مدعی است در زمان اعدامها در مرداد و شهریور ۱۳۶۷ به دیل تولد دخترش در مرخصی به سر میبرد پاسخ داد که حمله «سازمان م» به مرزها، ربطی به زندانها ندارد. زندانیها اکثرا در زندان، تواب بودند. تحمل کیفر میکردند و ربطی به آن عملیات ندارد.
به دلیل پنهانکاری حکومت ایران، آمار دقیقی از این اعدامها وجود ندارد، اما بر اساس گزارش سازمان عفو بینالملل، دستکم ۴۴۸۲ مرد و زن در فاصله دو ماه ناپدید شدند.
حمید نوری در جلسه پیشین دادگاه هم «فتوای آیتالله خمینی» درباره زندانیان سیاسی در سال ۱۳۶۷ را انکار کرده و مدعی شده بود که این عبارت «جعل شده» است.
خمینی، در سال ۱۳۶۷ در نامهای رسمی صراحتا گفته بود: «کسانی که در زندانهای سراسر کشور بر سر موضع نفاق خود پافشاری کرده و میکنند، محارب و محکوم به اعدام میباشند و تشخیص موضوع نیز در تهران با رای اکثریت آقایان حجهالاسلام نیری(حاکم شرع) و جناب آقای اشراقی(دادستان تهران) و نمایندهای از وزارت اطلاعات میباشد...»
برگزاری دادگاه حمید نوری، تا آوریل سال آینده ۲۰۲۲، در دادگاه استکهلم سوئد ادامه خواهد داشت.
**********************
چهلوششمین جلسه دادگاه حمید نوری در استکهلم!
بهرام رحمانی
چهلوششمین جلسه دادگاه دفاعیات حمید نوری، دادیار پیشین زندان گوهردشت کرج و از متهمان اعدامهای دستهجمعی زندانیان سیاسی در ایران، چهارشنبه، روز چهارشنبه ١٠ آذر ۱۴۰۰ برابر با ١ دسامبر ۲۰۲۱، در دادگاه جرائم جنگی استکهلم-سوئد آغاز شد. امروز نوری در پنجمین جلسه دفاع از خود، به اتهامات جنایت جنگی و قتل پاسخ داد.
حمید نوری در دادگاه: «خاوران داستانی است که کمونیستها ساختهاند.»
نوری در چهلوششین جلسه دادگاه، گورهای جمعی زندانیان سیاسی در خاوران را فقط یک آدرس خواند. او همچنین در بخش دیگری از صحبتهایش گفتههای آیتالله منتظری جانشین وقت رهبر جمهوری اسلامی ایران را به «دروغگویی» متهم کرد.
حمید نوری امروز در پاسخ به سئوال دادستان درباره گورستان «خاوران» گفت: تا قبل از آمدن به سوئد چیزی در مورد آن نشنیده است و «همهاش دروغ و ساختگی است. کمونیستها خاوران را ساختهاند.»
او در عین حال تایید کرد که جنازه اعدامشدهها را به خانوادههای آنها تحویل نمیدادند و گفت که واحد «اجرای احکام» جنازه اعدامیانی را که خانواده آنها «ضوابط را رعایت نمیکردند»، پس نمیداد.
سه پاسخ متناقض در نوبت صبح دادگاه
نوری که امروز و روز گذشته به دفاع در برابر اظهارات حسینعلی منتظری، قائم مقام وقت بنیانگذار جمهوری اسلامی پرداخته بود، سه پاسخ متفاوت را در انکار اعدامهای تابستان 67 ارائه داد.
یک: «منتظری دروغگو بود.»
حمید نوری در این جلسه، با رد صحت نامه حسینعلی منتظری به روحالله خمینی گفت، نامه منتظری را قبول ندارد و او را «دروغگو» خواند.
حسینعلی منتظری در مرداد 67 دو نامه به روحالله خمینی ارسال کرد و در آن نسبت به اعدام دستهجمعی زندانیان سیاسی و عواقب آن هشدار داده بود. او در یکی از این نامهها خطاب به خمینی نوشته بود: « آیا میدانید که جنایاتی در زندانهای جمهوری اسلامی به نام اسلام در حال وقوعند که شبیه آن در رژیم منحوس شاه هرگز دیده نشد؟ آیا میدانید که تعداد زیادی از زندانیها تحت شکنجه توسط بازجویانشان کشته شدهاند؟ آیا میدانید که در برخی زندانهای جمهوری اسلامی دختران جوان به زور مورد تجاوز قرار میگیرند.» دو: «اظهارات منتظری واضح نبود.»
نوری در اظهارات خود ادعا کرد که بیست سال با منتظری زندگی کرده و حتی برای شنیدن حرفهای او به همراه عدهای دیگر پیش او رفتهاند اما به گفته نوری، او صحبتهای منتظری را «نمیفهمید.»
نوری در این زمینه گفت: «مردم هم نمیفهمیدند اون چه میگوید و برای همین اسم بدی روی او گذاشته بودند.»
سه: «این اظهارات به منتظری منتسب شده و اصالت ندارد.»
او در پاسخ به فایل صوتی منتظری که از نقش «هیات مرگ» در اعدامهای تابستان 67 پرده برداشته بود، این فایل صوتی را زیر سئوال برد و به مقامات دادگاه گفت: «شما صدای او را بهتر میشناسید یا من؟»
منتظری در این فایلهای صوتی خطاب به «هیات مرگ» گفته بود: «بزرگترین جنایتی که در جمهوری اسلامی شده و در تاریخ، ما را محکوم میکند، به دست شما انجام شده و شما را در آینده، جزو جنایتکاران در تاریخ مینویسند.»
او همچنین تصریح کرده بود: «خمینی را در آینده، خونریز، سفاک و فتاک، لقب خواهند داد.»
حمید نوری پیشتر به مقامات دادگاه گفته بود تا زمانی که منتظری خود در دادگاه حضور نداشته باشد، ادله دادستان برای او معتبر نیست و انتساب این اسناد را به منتظری نمیپذیرد.
او در این دادگاه هم از سویی منتظری را «دروغگو» خواند و هم از سوی دیگر اصالت نامهها، کتاب و فایل صوتی وی را زیر سئوال برد و گفت انتساب این ادله به منتظری را قبول ندارد و از سوی دیگر گفت، کسی صحبتهای منتظری را متوجه نمیشد.
متهم در ادامه این دادگاه ادعا کرد که در زمان جنگ یک «سرباز» بوده اما اذعان کرد که «ستاد حمایت از جبهه و جنگ مریوان» را خود او تشکیل داده است.
او پیشتر اتهامات مطرحشده در دادگاه را رد کرده و به گفته وکیل او، موضع متهم این است که «این اعدامها هرگز رخ نداده و نمیتواند اتهامات را بپذیرد.»
حمید نوری در باره عدم تحویل جنازه زندانیان سیاسی اعدام شده گفت واحد اجرای احکام جنازه اعدامیانی که خانوادههای آنها ضوابط را رعایت نمیکردند پس نمیدانند و خودشان دفن میکردند.
او در پاسخ به گورهای جمعی خاوران گفت که «چنین چیزی وجود ندارد» و «خاوران جادهای است در ضلع جنوبی تهران که میرود به سمت مشهد، به سمت قبر امام هشتم شیعیان.»
خاوران که محل دفن زندانیان اعدام شده دهه ۶۰ شمسی است دو قطعه دارد. در یک بخش نزدیک به در اصلی ورودی، افراد و اجساد اعدامیان سالهای دهه شصت بعضا به صورت انفرادی به خاک سپرده شدهاند.
بنابر روایت شاهدان و خانوادهها، حکومت ایران تا پیش از اعدامهای تابستان ۱۳۶۷، اجساد مخالفان سیاسی خود را در این محل دفن میکرد و به آن «لعنت آباد» میگفت. هرچند سنگ قبرها یا هر گونه علامت و نام این کشتهشدگان نیز به طور مستمر در دهههای گذشته تخریب شده است.
اما بخش دیگر خاوران که هیچ نشانه یا قبری در آن وجود ندارد، گورهای دستهجمعی زندانیان سیاسی است که در مرداد و شهریور سال ۱۳۶۷ اعدام شدند.
این گورهای دستهجمعی پس از آن شناسایی شد که عدهای از خانوادههای اعدامیان سیاسی سالهای قبل متوجه میشوند که در این محل اعضای بدن انسان از زیر خاک بیرون زده است. این خانوادهها برای مستندسازی از گورها و اجساد عکس گرفتند و برای چاپ و اطلاعرسانی به خارج از کشور ارسال کردند.
این گورهای دستهجمعی مدت کوتاهی پس از آن کشف شد که در مرداد و شهریور ۱۳۶۷ هزاران زندانی سیاسی در ایران با استناد به حکم آیتالله خمینی و در دادگاههایی چند دقیقهای و بدون تشریفات قضایی معمول اعدام شدند.
جمهوری اسلامی ایران که از تحویل دادن اجساد هزاران اعدامی تابستان ۶۷ به خانوادههایشان خودداری کرده بود، تاکنون درباره گورستان خاوران و یا محل دفن اعدامیان تابستان ۶۷ اظهارنظری نکرده است.
خانوادههای اعدامیان تابستان ۶۷ اما در یادبود زندانیانشان، همچنان اولین جمعه شهریور و آخرین جمعه هر سال در این محل گردهم میآیند. این جمع که به «خانوادهها و مادران خاوران»
آن، در سالهای گذشته بارها بازداشت شدند یا تحت فشار و پیگرد نهادهای امنیتی و قضایی جمهوری اسلامی ایران قرار گرفتند.
مقامهای جمهوری اسلامی پیکر زندانیان اعدامشده را به صورت دستهجمعی در گورستان خاوران دفن کردند و محدودیتهایی را در زمینه حضور خانوادههای قربانیان در این گورستان اعمال میکند.
چندی پیش دهها تن از بستگان این زندانیان سیاسی اعدام شده، در نامهای به شهردار وقت تهران ضمن اعتراض به «تعرض و تغییرات» در خاوران، خواستار توقف الزام خاکسپاری متوفیان بهائی در این گورستان شدند. این خانوادهها اعلام کردند که ایجاد قبرهای جدید در خاوران با هدف از بین بردن بقایای محل دفن زندانیان سیاسی اعدامشده صورت میگیرد.
در واقع با شروع اعدامهای جمعی در تابستان ٦٧ اعدام شدگان چپ در زندانهای ایران را در گورستان پرت و دورافتاده خاوران خاک کردند. به باور مقاماهای جمهوری اسلامی فرد مرتد و دگراندیش چپ بعد از مرگ همچنان «نجس» است و نبایددر گورستانهای مسلمانان دفن شوند. هم زمان علاوه بر فرد جانباخته، مجازات شامل خانواده او هم میشود. حکومت خانواده اعدامشدگان را از اطلاع در مورد محل دفن عزیزانشان محروم میکند و حتی به آن اجازه نمیدهد مراسم عزاداری برای عزیزان از دست رفته خود برگزار کنند.
هر از گاهی ماموران با یورش به گورستان خاوران، علامت و نشانهگذاریهای خانوادهها را از بین میبرند و آنها را دستگیر میکنند.
در شهریور ماه ۱۳۶۷، جمهوری اسلامی با کشتار زندانیان سیاسی، مخفیانه و شبانه صدها اعدامی چپ اوین و گوهردشت را در دو گودال بزرگ دفن میکنند. مدفون کردن اجساد چنان شتابزده و سطحی بوده است، که عضوی از پیکر مرده و یا تکه لباسی از خاک بیرون زده بود.
در واقع همین سرنخها توانست جنایتی را که در آن تابستان در پشت درهای بسته زندانها صورت گرفته بود بر ملا کند. این در حالی بود که جمهوری اسلامی در تلاش بود تا این اعدامها را اکیدا مخفی نگه دارد.
خانوادههای نگران که تمام آن تابستان پشت درهای بسته زندانها و گورستانها سرگردان بودند، این تصاویر را دیدند، عکس گرفتند، مستند کردند و برای اطلاعرسانی به خارج از کشور فرستادند.
این خانوادهها اما به این اکتفا نکرده، دستهجمعی رهسپار اداراتی چون دادگستری و مجلس شدند، به ارگانها و نهادهای مختلف نامه نوشتند و این پرسشها را مطرح کردند: چرا کشتید؟ کجا دفن کردهاید؟ پاسخگو باشید.
این چنین بود که خانوادههای خاوران، اولین شاهدان جنایت در بیرون از زندان، خواست دادخواهی را پایه گذاشتند. تلاش کردند که این جنایت علنی شود و عزیزانشان فراموش نشوند.
این تلاشهای دادخواهانه هراس سران و مقامات حکومت را در پی داشت بهطوری که آنها، بارها برای از بین بردن این گورستان توجیهاتی را ئپش کشیدند اما تاکنون موفق نشدند این آثار جرم بزرگ و تاریخی خود را از بین ببرند.
زمستان ۱۳۸۷، بولدوزرها را به خاوران فرستادند تا این گورستان را زیرورو کنند. همانطور که خانوادههای جانباختگان در آن زمان گوشزد کردند، تخریب گورستان خاوران ادامه اقداماتی بود که از تابستان آن سال آغاز شده بود. ابتدا با اعمال فشار، بازداشت، احضار و حتی هجوم به منازل خانوادهها برای جلوگیری از برگزاری مراسمهای یادبود خانگی و سپس با بستن راههای ورودی این گورستان و ممانعت از برگزاری مراسم سالیانه یادبود کشتار جمعی تابستان ٦٧، که با استقبال فعالان سیاسی و اجتماعی میرفت تا به تجمعاتی بزرگ تبدیل شود.
در واقع، طرحی را که سالها در نظر داشتند، در زمستان ۸۷ با نظامیگری و توسط بولدوزرها به اجرا درآوردند. درهای گورستان را بر روی خانوادهها بستند. احضار و بازجویی مراجعهکنندگان به خاوران از سوی ماموران وزارت اطلاعات شدت گرفت.
اقدام به تخریب خاوران در آن زمان هم با اعتراضهای وسیعی مواجه گردید. درست در همین روزها، خانوادههای خاوران به کمیساریای عالی حقوق بشر سازمان ملل نامه نوشتند:
«ما از شما مىخواهیم که با استفاده از کلیه اختیارت و امکانهای خود از ویرانى و نابودى این گورستان که سند جنایتى بزرگ است و نماد حافظه تاریخی مردم ایران، به فوریت پیشگیرى کنید.»
نهادهای حقوق بشری و سازمانهای سیاسی در کنار خانوادههای خاوران ایستادند و این اقدام جنایتکارانه جمهوری اسلامی را شدیدا و با صدای بلند محکوم کردند.
خانوادهها اما خاوران را که با خاک یکسان شده، ترک نکردند. در حالی که خیلی از آنها اصلا نمیدانند که فرزند، همسر، خواهر و یا برادرشان در کجای این گورستان دفن شده است. آنها رفتند و خاک مسطح و شخم زده را گلباران کردند.
مسلم است که خاوران مکانی است که حقیقت را در دل خاکش پنهان کرده، حقیقت بیدادگاههای دهه ۶۰ ایران، حقیقت فتوای خمینی، اعدامهای جمعی تابستان ۶۷ و واقعیت هیاتهای تفتیش عقاید و کشتارهای فردی و جمعی جمهوری اسلامی و... اما تنها خاوران تهران نیست که بر حقیقت گواهی میدهد چرا که ما در همه شهرهای ایران خاورانها را داریم که هنوز ناشناخته ماندهاند. ما میلیونها انسان دردمند و دادخواه و عدالتجو را داریم که برای محاکمه کلیه سران و مقامات جمهوری اسلامی لحظهشماری میکنند. بنابراین نه تنها خانوادههای اعدام و ترورشدگان، بلکه اکثریت جمعیت ایران در همبستگی و همراهی با آنان، نه تنها اجازه نخواهند داد جانباختگان به فراموشی سپرده شوند، بلکه از هر فرصتی استفاده میکنند همچون دادگاه حمید نوری، همه آنها را به پای میز محاکمه بکشانند!
**********
چهل و پنجمین جلسه دادگاه حمید نوری در استکهلم!
بهرام رحمانی
چهل و پنجمین جلسه دادگاه حمید نوری، متهم به مشارکت در اعدامهای تابستان ۶۷، روز پنجشنبه ٩ آذر ۱۴۰۰ برابر با ٢٩ نوامبر ۲۰۲۱ در استکهلم آغاز شد.
حمید نوری در جلسه امروز اقرار کرد که «من قبول دارم برخی از کمونیستها اعدام شدهاند، اما نه در اعدامهای جمعی.»
حمید نوری، در چهارمین جلسه از دفاعیات خود، در سالن ۳۷ دادگاه استکهلم سوئد، تایید کرد که برخی زندانیان کمونیست و همچنین زندانیان وابسته به سازمان مجاهدین خلق در سال ۶۷ اعدام شدهاند. او همزمان از دادگاه درخواست کرد که از دولت ایران در این زمینه استعلام شود که چرا این افراد اعدام شدهاند.
حمید نوری در چهارمین جلسه دفاع از خود در دادگاهی در سوئد با اشاره به درگیری نظامی ایران و سازمان مجاهدین در عملیات «فروغ جاویدان»، گفت که تایید میکند نیروهای مجاهدین در این درگیری نظامی «قتلعام» شدند. او همچنین گفت اگر زندانیان چپ اعدام شدند به خاطر «جنایاتی است که علیه مردم ایران»کردند.
او همچنین با اشاره به اعدامهای سال ۶۷ گفت که آن را تایید میکند، «اما در جبهههای جنگ نه در زندانها.»
در ادامه جلسه دادستان پرسید درباره اعضای سازمانهای چپ که در زندان گوهردشت اعدام شدند، او چه نظری دارد؟
نوری گفت حرف من این است که «کل داستان ساختگی است.» حمید نوری گفت: «نه موج اولی وجود داشته و نه موج دومی.» او گفت کلا اعدامها را قبول ندارد.
او در ادامه دادگاه گفت باید از دولت استعلام ایران شود که «چرا این افراد اعدام شدهاند و در چه تاریخی اعدام شدهاند» و علت اعدام و مرگ آنها مشخص و اعلام شود.
طرحی از دادگاه حمید نوری(سمت چپ) که خبرگزاری رویترز منتشر کرده است.
نوری در جلسه امروز ادعا کرد افرادی که اعدام شدهاند به خاطر «تفکرات سیاسی» آنها نبوده، بلکه به خاطر «عملیاتهای مسلحانه» اعدام شدهاند.
نوری در جلسه امروز گفت در طول سالهای گذشته از «قتلعام سال ۶۷» مطلع بوده و «داستانهایی شنیدم که میگفتند در زندانهای ایران اعدام صورت گرفته است.»
او گفت در روایتهای مربوط به تابستان سال ۶۷ از او به عنوان «شکنجهگر سالن ۶» نام برده شده است ولی گفت در سالن ۶ نبوده است و در سالن یک آموزشگاه زندان اوین بوده است.
او درباره لیستهای موجود مربوط به افراد اعدام شده در تابستان سال ۶۷ تشکیک کرد و گفت این لیستها متناقض هستند.
هزاران زندانی سیاسی در دهه ۶۰، بهویژه در تابستان ۶۷، در زندانهای اوين و گوهردشت در تهران و سایر شهرهای ايران با دستور مستقیم آیتالله خمینی، رهبر وقت جمهوری اسلامی، و با تصمیم هیاتهایی که به هیات مرگ معروف شدند، اعدام شدند.
حمید نوری با اشاره به عملیات «فروغ جاویدان» سازمان مجاهدین در ابتدای مردادماه ۱۳۶۷ گفت: «این موضوع را زندانیان تواب به مسئولان اطلاع دادند. و به دنبال این موضوع مسئولان مرخصیها را قطع کردند. تلویزیونها را قطع کردند. و زندانیان متوجه حمله نشدند.»
در سالهای گذشته برخی از مسئولان وزارت اطلاعات ایران این موضوع را علت اعدام زندانیان سیاسی در سال ۱۳۶۷ عنوان کرده بودند.
در ادمه جلسه دادستان پرسید درباره اعضای گروههای چپ که در زندان گوهردشت اعدام شدند، او چه نظری دارد؟
نوری گفت حرف من این است که «کل داستان ساختگی است.» حمید نوری گفت: «نه موج اولی وجود داشته و نه موج دومی.» او گفت کلا اعدامها را قبول ندارد.
طبق شواهد موجود و شهادت جان به در بردگان، موج اول اعدامهای تابستان ۶۷ از هشتم مرداد و با حلق آویز کردن زندانیان مجاهد شروع شد. در موج دوم و از پنجم شهریور، زندانیان چپ را به دادگاه مرگ بردند و اعدام کردند.
در جریان دادگاه امروز قاضی به حمید نوری مجددا تذکر داد که برای اشاره به سازمان مجاهدین، او حق ندارد از واژه «منافق» استفاده کند. در ادبیات سیاسی جمهوری اسلامی از این واژه برای اشاره به سازمان مجاهدین خلق و اعضای آن استفاده میشود.
در ادامه جلسه دادستان پرسید پس چه اتفاقی برای زندانیان کمونیستی اتفاق افتاده که بنابر کیفرخواست گفته شده اعدام شدهاند، آنها کجا هستند؟ حمید نوری در پاسخ گفت:
«یک سری از افراد کمونیست که اعدام شده بودند در زندانها، یک سری از افرادی که آزاد شده بودند از زندانها و به هر دلیلی فوت کرده بودند و یا سر به نیست شده بودند، یا هنگام خروج از ایران در درگیری کشته شدند بودند، و یک سری از این افراد وجود خارجی ندارند. درباره مرگ این افراد از ایران باید استعلام شود تا معلوم شود این افراد مردهاند یا نه، پدر و مادر داشتهاند یا نه و اگر اعدام شدند برای چه اعدام شدند.»
دادستان گفت بسیاری از خانوادهها گواهی فوت دارند، اما حمید نوری گفت در این گواهی فوتها، علت فوت نیامده است.
او درباره اینکه آیا پیش از سفر به سوئد از اظهارات خانوادههای کشتهشدگان درباره اعدامهای ۶۷ مطلع شده بودید؟ گفت بله.
نوری امروز در پاسخ به دادستان درباره اینکه چه زمانی از مرخصی به سر کار برگشته گفت: «زندان اوین بسیار جای زیبایی است. پر از درخت است. یادم است برگ درختان ریخته بود. بسیار صحنه زیبایی بود. یا آخر شهریور بود یا اوایل مهر که به سر کار بازگشتم.»
حمید نوری پیشتر گفته بود او قبل از هفتم مرداد ماه ۱۳۶۷که روز تولد فرزندش بود به مرخصی رفته بود و این بازه زمانی، دورهای است که بنابر کیفرخواست اعدام زندانیان چپ و مجاهد در آن رخ داده است.
حمید نوری امروز در پاسخ به سئوال دادستان درباره اینکه چه زمانی از مرخصی به سر کار برگشته گفت: «زندان اوین بسیار جای زیبایی است. پر از درخت است. یادم است برگ درختان ریخته بود. بسیار صحنه زیبایی بود. یا آخر شهریور بود یا اوایل مهر که به سر کار بازگشتم.»
با درودهای فراوان
عامل اطلاعاتی سفارت جمهوری اسلامی به سالن شش دادگاه نوری برگشت!:
https://irantribunal.com/.../%D8%B9%D8%A7%D9%85%D9%84.../
شاد و تندرست باشید