اخباروگزارش های کارگری 18 اسفند ماه 1401

شخصی سازی فونت
  • کوچکتر کوچک متوسط بزرگ بزرگتر
  • Default Helvetica Segoe Georgia Times

- پنج شنبه 18 اسفند: 1- گرامیداشت یاد کیان پیرفلک با حضورخانواده وشرکت گسترده اهالی شهرستان ایذه 2- گرامیداشت خاطره دنیا فرهادی از جان باختگان اعتراضات سراسری اهوازبمناسبت زاد روزش برسرمزارش در شهرستان ایذه 3- گرامیداشت یاد فایق مام‌قادری از جان باختگان اعتراضات سراسری مهاباد توسط خانواده ،دوستان و آشنایش برسرمزارش دراین شهرستان - انجمن فرهنگیان هرسین:حلبچه در خانه
به بهانه هشت مارس، روز جهانی زن - دیوارنویسی به مناسبت روز جهانی زن؛ دانشکده‌ی معماری و شهرسازی دانشگاه بهشتی

- بیانیهٔ جمعی از دانشجویان دانشگاه تهران در اعتراض به حملات شیمیایی و مسمویت‌های سریالی در مدارس
- بیانیه جمعی از استادان دانشگاه‌های کشور درباره‌ی فاجعه‌ی حملات شیمیایی زنجیره‌ای و سازماندهی‌شده به مدارس دخترانه کشور
- نامه جمعی از پزشکان و پیرا پزشکان و فعالان حوزه درمان به هیئت رئیسه سازمان نظام پزشکی کشور و هشدار نسبت به مسمومیت‌های سریالی دختران
- تجمع اعتراضی کارگران نیروگاه سیکل ترکیبی ارومیه(شرکت های پیمانکاری مپنا ، نفت نیرو ، نیرو‌پژو و...)نسبت به بلاتکلیفی شغلی ومعیشتی مقابل درب ورودی نیروگاه
- اهالی خشمگین روستای بنیاباد جلگه زوزن خواف در اعتراض به جاده مرگبار محورخواف – قائن را مسدود کردند
- گزارشی از برخورد خشونت‌آمیز نیروهای امنیتی با تجمع کنندگان فراخوان شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی فرهنگیان ایران‌در روز ۱۶ اسفند
- دستنوشته معلم بازنشسته از حال و هوای تجمع اعتراضی سه شنبه ۱۶ اسفند ماه ۱۴۰۱ شیراز در محکومیت مسمومیت‌های سریالی دختران دانش‌آموز
- پیام انجمن صنفی معلمان فارس در محکومیت حکم صادره برای فعال صنفی فارس مژگان باقری
- معلمان مریوانی به جرم درخواست اجرای قانون جریمه شدند
- محکومیت سمانه اصغری به 18 سال و 3ماه حبس
- اخراج از خوابگاه بدون ابلاغ حکم قطعی به دانشجو
*******
*پنج شنبه 18 اسفند:
1- گرامیداشت یاد کیان پیرفلک با حضورخانواده وشرکت گسترده اهالی شهرستان ایذه
2- گرامیداشت خاطره دنیا فرهادی از جان باختگان اعتراضات سراسری اهوازبمناسبت زاد روزش برسرمزارش در شهرستان ایذه
3- گرامیداشت یاد فایق مام‌قادری از جان باختگان اعتراضات سراسری مهاباد توسط خانواده ،دوستان و آشنایش برسرمزارش دراین شهرستان
پنجشنبه ۱۸ اسفندماه ۱۴۰۱
*انجمن فرهنگیان هرسین:حلبچه در خانه
به بهانه هشت مارس، روز جهانی زن
در زمانه‌ای که جهان روز زن را پاس می‌دارد و یادبودی است برای زنده نگه‌داشتن انگاره‌ی برابری و عطف توجه به نیمی قدرتمند و سرنوشت‌ساز جامعه، این جا و در این سوی جهان و این گوشه ی پاک و پرنور، سازوکاری در کار است که صدای زنان را خفه کند. این وضعیت و به لطف ایدئولوژی مسلط، تکرار تاری خی شرم‌آور را رقم زده است. حمله‌ی بیولوژیکی به دختران و زنان ایران.
بله تاریخ که می‌گویند زباله‌دانی ندارد، سرچشمه‌اش همین جاست؛ در همین عصر جدید و زمانه مدرن! و خاموشی ساکنان برزخی آن در مواجهه با این فاجعه. من دیگر اعتقادم به یادبودها از دست داده‌ام. دم‌دستی شده‌اند و بی‌مصرف!
کارل یاسپرس در کتاب «وقت تقصیر» آلمان‌ها را متهم می‌کند که نمی‌توانند از بلایی که نازیسم در جهان ساخت شانه خالی کنند. اما این کلمات سعی ندارند دادگاهی را بنا کنند و در جستجوی محاکمه ی هیولاهای سیاست هم نیستند. این کلمات نوشته می‌شوند تا فراموش نکنند تاریخی مالامال از زخم را و در بطن جهانی سرد و سرمایه دارنه؛ دنیایی که سرفه‌های خشک و کشدار دختران دبیرستانی سرزمین من، چون نفرینی ابدی ساکنان ظلمت را رها نمی‌کند.
*دیوارنویسی به مناسبت روز جهانی زن؛ دانشکده‌ی معماری و شهرسازی دانشگاه بهشتی.

۱۶اسفند۱۴۰۱
*بیانیهٔ جمعی از دانشجویان دانشگاه تهران در اعتراض به حملات شیمیایی و مسمویت‌های سریالی در مدارس
به نام فرزندان ایران‌زمین
ستم و رنجی را که در طول سالیان دراز بر ملتِ استوار ایران تحمیل شده نمی‌توان به هیئت الفاظ درآورد و حق معانی را آنگونه که شایسته است ادا کرد. بارها مردمان این خاک‌وبوم به دادخواهی و مطالبهٔ حقوق طبیعی و حیاتی و بدیهی خویش کمربسته و هربار ضحاک زمانه با تیشهٔ سرکوب، عرصه حیات را بر این مردمان تنگ‌تر کرده و تازیانه جور را ناجوانمردانه‌تر از پیش بر تن‌و‌جان این ملت فرود آورده و گروه‌های گوناگون مردم از معلمان و کارگران گرفته تا بازاریان و دانشجویان را مورد هدف قرار داده‌ است. اما چنانچه مستحضریم، ضحاکان روزگار اینبار توحش را به اوج رسانیده و با هدف قرار دادن دانش‌آموزان و به طور خاص، دانش‌آموزان دختر از طریق حملات شیمیایی و انتشار گازهای سمّی در مدارس، امنیت جسمی و روانی فرزندان این جغرافیا را در مکانی که مختص تعلیم و تربیت است به‌هم زده‌ و عدهٔ کثیری از مردمان را دچار اندوه و تأثر گردانیده‌اند. این درحالیست که همین اتفاق در روزهای اخیر در تعدادی از خوابگاه‌های دانشجویی و باز هم به طور خاص؛ خوابگاه‌های دخترانه رخ داده است. خبررسانی‌های ناشیانه و غیرشفاف نهادها و سازمان‌های مربوطه در رابطه با این اتفاقات، گمان عمدی‌بودن آنها را تقویت کرده که دراینصورت هرگز نمی‌توان چنین جفایی را در حق زنان این سرزمین، آن هم در میانه خیزش "زن‌‌ زندگی‌ آزادی‌" نادیده گرفت و به سهولت از کنارش رد شد.
ما جمعی از دانشجویان دانشگاه تهران، همدلی و همدردی خویش را با خواهران و برادران کوچکمان، همان جوانه‌هایی که ناگزیر می‌رویند تا آتشی شوند به جان استبداد و ستم، اعلام می‌کنیم و تا آخرین توان خود، برای "آزادی" خواهیم جنگید.
انقلاب ادامه دارد...
*بیانیه جمعی از استادان دانشگاه‌های کشور درباره‌ی فاجعه‌ی حملات شیمیایی زنجیره‌ای و سازماندهی‌شده به مدارس دخترانه کشور
حاکمیت جمهوی اسلامی، مسؤلان امنیت کشور!
بیش از چند ماه است که اخبار بهت‌آور، مخوف و منزجرکننده‌ی حملات شیمیایی به مدارس دخترانه در شهرهای مختلف کشور به یکی از نگرانی‌های عمده‌ی خانواده‌ها و شهروندان تبدیل شده است. رویدادی بس شرم‌آور برای حاکمیتی که علیرغم ادعای حفاظت از امنیت درون مرزی و فرامرزی، ماه‌هاست در مقابل این تهدید آشکار امنیت ملی، دست روی دست گذاشته و اقدام بازدارنده‌ای نکرده است.
از آنجا که حاکمیت در نظر مردم به نحو نومیدکننده‌ای به مرحله‌ی بی‌اعتمادی و بدبینی رسیده و بیم آن می‌رود که در چنین موقعیتی، حوادثی دردناک‌تر از این‌ها هم در انتظار کشور باشد؛ تحمل این فجایع روزافزون، خارج از توان و طاقت روانی جامعه است. حداقل انتظار از حاکمیت در این وضعیت استیصال و بی‌اعتمادی، عملکردی منسجم، ضرب‌الاجلی و بسیار شفاف با نتیجه‌‌ای قاطع است.
بدینوسیله ما استادان دانشگاه در کنار نهاد مظلوم آموزش و پرورش و همصدا با معلمان این مرز و بوم، این جنایت هولناک را محکوم کرده و عاملان آن را در شمار بی‌رحم‌ترین، خطرناک‌ترین و منفورترین دشمنان دانش و آگاهی و سرزندگی کودکان و نوجوانان ایران دانسته و خطاب به کسانی که عهده‌دار وظیفه‌ی تامین و حفاظت از امنیت ملی‌اند اعلام می‌داریم:
پیش از آن‌که خشم فزاینده‌ی مردم بی‌پناه که اکنون جگرگوشه‌ها و دختران معصوم خود را در مقابل تهدیدی چنین بی‌رحمانه و ویرانگر می‌بینند، دامن‌گیر شود، چاره‌ای بیندیشید. اطلاعات خود درباره ابعاد مختلف این موضوع و عاملان و آمران این جنایات را هرچه سریع‌تر و بی‌پرده‌پوشی و کاملا شفاف به ملت اعلام کرده، عاملان را به پیشگاه عدالت بسپرید و عملا ختم این جنایت را تضمین کنید. یقین بدانید که سرپوش‌گذاشتن بر این جنایت یا تخفیف آن و عدم افشا و محاکمه‌ی عاملان از سوی وجدان عمومی جامعه به معنای تصریح حاکمیت بر همدستی و همسویی با این جنایت تلقی خواهد شد و تبعات طوفانی آن را به سرعت تجربه خواهید کرد.
با امضای 326 استاد دانشگاه‌های سراسر کشور
*نامه جمعی از پزشکان و پیرا پزشکان و فعالان حوزه درمان به هیئت رئیسه سازمان نظام پزشکی کشور و هشدار نسبت به مسمومیت‌های سریالی دختران
همكاران محترم هيئت رئيسه سازمان نظام پزشكي كل كشور
با احترام
چندي است كه مسموميت هاي سازماندهي شده و سريالي مدارس دخترانه كشورمان باعث نگراني روزافزون همه مردم و به خصوص، جامعه پزشكي و درماني و آموزشي ما گرديده و همگان را در حيرت فرو برده است. چگونه است كه اين حملات عمدتاً متوجه فرزندان دختر ما بوده و با وجود گذشت چند ماه، همچنان مسئولين با پاسخ هاي غيرعقلاني و مبهم، مردم را در قرنطينه خبري قرار داده و نا‌‌امني اجتماعي را به اوج خود رسانيده اند؟
آيا ما بازگشت به دوران مشروطه و شيخ فضل اله و هجوم به مدارس رشديه اي را تجربه مي كنيم ؟!
آيا اين وظيفه مسئولين نظام پزشكي، بهداشت و درمان و آموزش پزشكي و پزشكي قانوني ما نيست كه با تعيين اكيپ‌هاي مشترك، به كشف علل واقعي پرداخته و جهت رفع سوء تفاهمات گذشته، همانند مرگ هاي مشكوك، به رسيدگي واقعه اقدام و با استدلالي علمي و صريح، به علل حوادث پاسخ گويند و اعتبار خود را به جامعه بازگردانند؟
آيا " من هنوز نمي دانم" پاسخي درست و قانع كننده براي مردمي است كه ما را هم يكي از مسئولين و مراجع تأمين سلامتي خود و فرزندان خود مي دانند؟
آيا اين حملات سمي و سريالي به مراكز آموزشي دخترانه ما، فردا و با شيوه هايي جديدتر و پيچيده تري، به ديگر بخش‌هاي جامعه سرايت نخواهد كرد؟

بر شما همكاران محترم و مسئول است، تا دير نشده و فاجعه، گستردگي بيشتري نيافته، با اقدامي مشترك پاسخگوي ما و مردم ما باشيد.
پزشكان، پيراپزشكان و فعالين حوزه درمان
تا لحظه انتشاربا 40 امضا
*تجمع اعتراضی کارگران نیروگاه سیکل ترکیبی ارومیه(شرکت های پیمانکاری مپنا ، نفت نیرو ، نیرو‌پژو و...)نسبت به بلاتکلیفی شغلی ومعیشتی مقابل درب ورودی نیروگاه
روز پنج شنبه 18 اسفند، کارگران بخش توسعه بخار نیروگاه سیکل ترکیبی ارومیه برای انعکاس صدای اعتراضشان نسبت به اخراج از کار درآستانه سال نو وعدم پداخت مطالباتشان دست به تجمع مقابل درب ورودی این واحد تولید انرژی در استان آذربایجان غربی زدند وخواهان بازگشت بکار وپرداخت مطالباتشان شدند.

تعدادی از کارگران درتجمع به خبرنگاررسانه ای گفتند: ما کارگران بخش توسعه بخار نیروگاه به عدم پرداخت حق وحقوق و تعدیل و اخراجمان دم عید توسط شرکت های اقماری مپنا ، نفت نیرو ، نیرو‌پژو و...اعتراض داریم وخواهان بازگشت بکار و پرداخت حق وحقوق‌مان هستیم.
*اهالی خشمگین روستای بنیاباد جلگه زوزن خواف در اعتراض به جاده مرگبار محورخواف – قائن را مسدود کردند
روز پنج شنبه 18 اسفند،اهالی خشمگین روستای بنیاباد جلگه زوزن خواف بدنبال جان باختن یکی دیگراز جوانان براثر تصادف در جاده خواف – قائن در اعتراض به این جاده مرگبار و کم عرض و دو بانده نشدنش این محور رابرای ساعاتی مسدود کردند.
روز پنج شنبه 18 اسفند،در پی تصادفات و بلاتکلیفی جاده خواف به قائن مردم روستای بنیاباد جلگه زوزن خواف دراستان خراسان رضوی در اعتراضی مسالمت آمیز خواستار رسیدگی مسئولان این شهرستان به این جاده شدند.
بنابه گزارش رسانه ای شده،بخشداری بخش جلگه زوزن با حضور در جمع به مردم این روستا قول داد با پیمانکاری شرکت آب و خاک رضوی این جاده از روستای بیاس آباد تا اول جاده قائن عریض و روکش آسفالت شود.
قابل یادآوری است که جاده خواف - قاین با وجود روستایی و کم عرض بودن شاهد تردد وسایل نقلیه و به خصوص تریلر‌ها و کشنده‌های بسیاری می باشد و این جاده یکی از محور‌های حادثه خیز و پرتردد خراسان رضوی به شمار می‌رود که حوادث جاده‌ای و یا منجر به فوت زیادی در این مسیر رخ داده است.
*گزارشی از برخورد خشونت‌آمیز نیروهای امنیتی با تجمع کنندگان فراخوان شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی فرهنگیان ایران‌در روز ۱۶ اسفند
در تجمع روز ۱۶ اسفند مقابل مجلس، ورودی متروی بهارستان نیروهای سرکوب به شدت برخورد قهرآمیز داشتند و مانع از هر گونه تجمع میشدند و مرتب افراد رو متفرق و تعدادی رو بازداشت کردند.
یک خانم دانشجو شجاعانه مقابل نیروهای سرکوب ایستاد و به روی سکو رفت و فریاد زد من مسلح نیستم، من باتوم ندارم، اسلحه ندارم من فقط یک زبان دارم و با زبانم اومدم حق رو فریاد بزنم، سرکوبگرها تلاش کردند این خانم رو بازداشت کنند، یکی از لباس شخصی ها پای این خانم رو گرفت کشید و دو زن از نیروهای سرکوب در حالیکه موهای این خانم رو می کشیدند تلاش میکردند ایشون رو سوار ون کنند ولی با فریادهای مکرر و مقاومت جانانه و مداخله سایر خانم ها در نهایت نتوانستند این خانم رو بازداشت کنند، همانطور که در این تصاویر میبینید گردن این خانم به شدت آسیب دید و موهای سرش کنده شد. بار دوم در میدان بهارستان مامورها تلاش کردند این خانم رو بازداشت کنند که مجدد با مقاومت و فریاد های مکرر این خانم و مداخله سایر زنان موفق به اینکار نشدند.
*دستنوشته معلم بازنشسته از حال و هوای تجمع اعتراضی سه شنبه ۱۶ اسفند ماه ۱۴۰۱ شیراز در محکومیت مسمومیت‌های سریالی دختران دانش‌آموز
?معلمان مطالبه‌گر فارس شیفتگان معدل از هر سو ندایی می رسید.
شوق دیدار تمام وجودم را فرا گرفته
معدل بار دیگر عاشقان خود را فرا خوانده بود.
من هم‌ چون دیگر عشاق عدالتخواه
آمدم
آمدم،
برای فریاد،
برای اعلام‌ انزجار،
انزجار از کودک کشی،
برائت از مغزهای پوسیده و ذهن‌های آلوده.
?معدل زیر دوربین‌های ریزبین امنیتی
زیر چکمه‌ی حافظان نظام، نظامی که دستگاه سرکوب خود را از حقوق حقه‌ی مردمان سرزمینش تجهیز کرده
باز هم شرافت و انسانیت در کف خیابان
سلاخی می‌شد.
?به چشم خویش دیدم آبروی نظام زیر پای باتوم بدستان لگد‌مال می‌شود.
چکمه پوشانی که امنیت اجتماعی را نادیده گرفته، دست از امنیت جامعه کشیده، سینه ی تعلیم و تربیت را نشانه گرفته‌اند.
?هیچگاه این جانیان، حامی و امین جان و مال و ناموس ما نبوده و نیستند. تنها برای خشنودی اربابان بی‌کفایت خویش چون خفاشان شب، تشنه‌ی خون ملتی هستند که با حقوق حقه‌شان صدای حق خواهان را در گلو خفه می‌کنند.
?خیابان هفت تیر چون تپانچه‌ای طنین‌انداز صدای بانوانی بود که لرزه بر اندام بد خواهان می‌انداخت.
آنچه را شاهد بودم
شجاعت بود و نمایش غرور یک ملت "از معدل تا قصرالدشت"
همه صدای رسای انزجار از نظام ظلم و جور، نظامی که برای حفظ خود با کشتار و به حصر کشیدن و سرکوب غنچه‌های نورس، دوام خویش را در ذهن می‌پروراند غافل از اینکه غوغای نهفته در دل فرزندان این مرز و بوم از مرزها گذشته و جهانی را در بر گرفته و دیگر سرکوب و فلفل و گاز اشک آور و باتوم کارساز نیست.
?حضور خانواده‌ها، نوجوانان و جوانان یادآور دهه‌ی شصت و تداعی روزهای سخت سرکوب کشتاری بود که بر مردم شریف این مرز و بوم روا شد.
سه‌شنبه ۱۶ اسفند ماه ۱۴۰۱
*پیام انجمن صنفی معلمان فارس در محکومیت حکم صادره برای فعال صنفی فارس مژگان باقری
? هیات بدوی رسیدگی به تخلفات اداری کارمندان آموزش و پرورش فارس در تاریخ ۱۴۰۱/۱۲/۰۶ بانو مژگان باقری، فعال صنفی معلمان فارس را به اتهام رفتار خلاف شئون معلمی در فضای مجازی به تنزل دو گروه به مدت یک سال محکوم نمود.
?انجمن صنفی معلمان فارس ضمن محکومیت شدید حکم صادره برای این کنشگر و فعال صنفی معلمان فارس، حمایت همه جانبه خود را از تمامی معلمان کنشگر و فعالان صنفی کشور به ویژه معلم آگاه و دلسوز و مبارز عرصه فعالیت های صنفی #مژگان_باقری اعلام داشته، از هیئت بدوی و شورای سلامت اداری می خواهد اهرم فشار و سرکوب معلمان و فعالین صنفی نباشند.
? هیئت بدوی رسیدگی به تخلفات اداری فراموش کرده است که وظیفه معلمان آگاه، مسئول و فرهیخته همواره روشنگری و بیان حقایق و دفاع از عدالت بوده و هست و هرگز تحت هیچ شرایطی از این وظیفه خطیر خود کوتاهی نخواهند نمود. همچنین هیئت باید بداند که نمی‌تواند معلمان را به دلیل اظهار نظر شخصی در فضای مجازی محکوم کند. معلمان، قبل از معلم بودن، شهروند کشورند و برخلاف نظر هیئت تخلفات، هیچ جا و به هیچ کس تعهد نداده اند که خود را از حقوق مسلم خود در قانون اساسی محروم کنند.
? امید آن داریم که هنوز عدالتی در دیوان عدالت اداری باقی مانده باشد تا شاهد شکستن این حکم ناعادلانه باشیم.
ای تیغتان چو نیزه برای ستم دراز
این تیزی سنان شما نیز بگذرد
بادی که در زمانه بسی شمع ها بکشت
هم بر چراغدان شما نیز بگذرد
ای مفتخر به طالع مسعود خویشتن
تاثیر اختران شما نیز بگذرد
بیش از دو روز بود از آنِ دگر کسان
بعد از دو روز از آنِ شما نیز بگذرد
بر تیر جورتان ز تحمل سپر کنیم
تا سختی کمان شما نیز بگذرد
*معلمان مریوانی به جرم درخواست اجرای قانون جریمه شدند
مدیر کل آموزش و پرورش شهر مریوان، با رای تخلفات اداری، ۵ تن از معلمان مریوان، سامان کوشش،تحسین مصطفی،فاروق سعید زاده،شیدا شمس و فاطمه غلامی، را به دلیل مطالبه‌گری صنفی با به جریمه مالی و حذف رتبه‌بندی محکوم کرد.
شایان ذکر است علاوه بر کسر حقوق با اتهام غیبت غیرقانونی و کسر رتبه‌بندی همکاران نامبرده، تمام بندهای فوق‌العاده حقوق اسفند ماه تحسین مصطفی نیز حذف شده است.
برخوردهای این چنینی از سوی رؤسای ادارات و دایره تخلفات در حالی صورت می‌گیرد که نامبردگان خود باید پیشقراول پیگیری حقوق مغفول مانده معلمان باشند اما خود به بازوی سرکوب و سد راه مطالبه‌گری تبدیل شده‌اند.
*محکومیت سمانه اصغری به 18 سال و 3ماه حبس
سمانه اصغری، دانشجو و عضو سابق هیات مدیره انجمن حمایت از حقوق کودکان توسط شعبه 15 دادگاه انقلاب به ریاست قاضی صلواتی به 18 سال و 3ماه حبس تعزیری که 6 سال و 3 ماه آن قابل اجراست، محکوم شده است.
خاطرنشان میشود که سمانه اصغری از 19 مهرماه سال جاری در بازداشت موقت می باشد و هم‎اکنون پنجمین ماه بازداشت خود را در زندان قرچک ورامین پشت سر می‎گذارد.
*اخراج از خوابگاه بدون ابلاغ حکم قطعی به دانشجو
آیدا قربانی دانشجوی زبان و ادبیات ایتالیایی دانشگاه تهران در شورای بدوی به یک ترم منع موقت از تحصیل با احتساب در سنوات محکوم شد. این حکم توسط دانشجو مورد تجدیدنظرخواهی قرار گرفت اما درخواست وی بدون اطلاع از روند پرونده، رد شد و در نهایت بدون اطلاع قبلی و بدون ابلاغ هیچگونه حکمی در روندی غیر قانونی، این دانشجو را از خوابگاه اخراج کرده و انتخاب واحدش نیز لغو شد.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید