کورش عرفانی: آخرین فرصت قبل از آغاز فرو رفتن ایران به باتلاق نهایی

شخصی سازی فونت
  • کوچکتر کوچک متوسط بزرگ بزرگتر
  • Default Helvetica Segoe Georgia Times

ایران امروز هم یک نظام سرکوبگر و فاسد دارد و هم یک «نادولت» که دیگر قادر به کنترل اوضاع عمومی جامعه نیست. کشورمان می‌رود که در محاقی فرو رود که برون‌رفت از آن با بسیج حتی تمامی ظرفیت‌هایش ناممکن جلوه می‌کند. به همین دلیل، انتخاب برای هر ایرانی دلسوز و مسئولیت‌طلبی روشن است:      –    یا نباید گذاشت ایران به نقطه‌ی فروپاشی برسد  –        یا اگر فرو پاشید بدانیم راه نجاتی ندارد. 

صراحت مندرج در انتخاب فوق از این جهت است که با توجه به کمیت و کیفیت بحران‌ها و چالش‌های موجود، با آغاز فاز فروپاشی ساختاری کشور، دیگر توانایی خاصی برای مجموعه‌ی ایران و ایرانی باقی نمی‌ماند که بتوان آن را به کار گرفت و کشور را از رفتن به سوی به نقطه‌ی نابودی و غیرقابل بازگشت نجات داد. 
به همین دلیل، هر فرصتی که باقی مانده همین است که پیش از درهم‌پاشی و آشوب غیرقابل کنترل داریم. وقتی شورش گرسنگان آغاز شود و بافت جمعیتی جدید ایران، صف‌بندی‌ها و رویارویی‌های قومی و نژادی و جغرافیایی تازه‌ای را فعال سازد کشور برای دهها سال به یک جنگ داخلی، کشتار متقابل، تخریب بی‌مانند و نیز تجزیه‌ی سرزمینی و محو در تاریخ محکوم است. 
باید روشن سازیم که در حال حاضر هیچ اراده‌ی جمعی برای نجات ایران در حدی مطرح و قوی در دسترس نیست. می‌ماند اراده‌های فردی، که اگر از اندک زمان موجود بهره نبرند و برای تشکیل یک اراده‌ی سازمان‌یافته‌ی جمعی اقدام نکنند بعید است که دیگر هیچ نیروی زمینی یا آسمانی بتواند کشورمان را از سقوط در باتلاق تلاشی و تجزیه و انهدام نجات دهد. 
اینک دوره‌ای است که هر ایرانی باید به سهم خود، با تکیه بر درک خویش از اوضاع دست به کار شود، پیش از آن که دیر باشد. بعد از آن فرصتی نیست. 
فقر و گرسنگی چنان فراگیر شده است که برخی منابع اینک از ۳۰ میلیون ایرانی فقیر صحبت می‌کنند. با در نظر گرفتن نقص آماری و محاسبه‌گری‌های فضای داخل کشور، باید این رقم را تا مرز نیمی از جمعیت ایران تعمیم داد. از هر دو ایرانی یکی به معنای خاص کلمه فقیر است و قادر به تامین نیازهای ضروری خویش نیست. بنابراین، حرکت بعدی ناگزیر و اجباری در ایران یک جنبش اعتراضی برای بقاء و در واقع جز یک جنبش صد در صد معیشتی برای نان و آب و مسکن نیست. طرح هر قصه و داستان دیگری به عنوان آرمان‌طلبی، جز هدر دادن وقت و انرژی و اعتبار چیزی به همراه ندارد. آماده‌ی جنبش معیشتی با ماهیت خشن و انتقام‌جو باشیم. 
آیا هست نیرویی که از حالا خود را برای هدایت و مدیریت چنین جنبشی آماده کرده باشد و بداند چه می‌خواهد بکند؟ آن نیرو، هر که باشد، آینده‌ی جنبش انتقامی مردم گرسنه و به فقر کشیده شده‌ی ایران و تابع آن، آینده‌ی کشور را در دست خواهد داشت. 
اراده‌ی جمعی که در بالا به آن اشاره شد نمی‌تواند حول یک محور فرضی و انتزاعی و آرمانی شکل گیرد؛ چنان چه در طول چهل و پنج سال هم نتوانست. این تنها در چارچوب تلاش برای تدارک مدیریت جنبش انتقامی معیشت‌محور است که این اراده‌ی جمعی می‌تواند تبلور مادی و مشخص یابد. هر که بتواند شورشیان گرسنه‌ی آینده را به سوی مسیری که می‌خواهد ببرد هدایت کشور را در دست خواهد داشت.  
شدنی است اگر بخواهیم. انتخاب با ماست.


 سپتامبر 13, 2024