خدامراد فولادی: گفتاوردهایی از همسویی ِ چپ ِ دموکراسی ستیز با تروریسم ِ اسلامی. بخش ِ پایانی

شخصی سازی فونت
  • کوچکتر کوچک متوسط بزرگ بزرگتر
  • Default Helvetica Segoe Georgia Times

بنابراقتضای این روزها و بنابر تعهد ِمارکسیستی و انسانی ام، قبل ازهر سخنی همدردی و همبسته گی ِ انسانی ِخود رابا ساکنان ِغزه و اسراییل که قربانیان ِ اصلی و ناخواسته ی جنگ ِتحمیلی ِتروریست های اسلامی اند اعلام می کنم و خواهان ِ محاکمه و مجازات ِبانیان وآمران ِاین جنگ ِجنایتکارانه هستم.  در بخش ِنخست این نوشتار شماری گفتاورد ِ نمونه وار ازهمسویی ِچپ با تروریست های حاکم برایران به ترتیب ِشماره و بدون ِذکر ِنام ِنویسنده گان برای دادن ِ فرصت ِ گمانه زنی به خواننده آوردم.

در این بخش گفتاوردها را با اسم و رسم ِ نویسنده گان بر رسی می کنم تا همسویی و همنظری را از نزدیک ببینیم و قضاوت کنیم. هدف ام از این کار شناخت از افراد و یا دار و دسته هایی است که درعین ِداشتن ِ خصوصییات ِاعتقادی و عملکردی ِمشترک با رژیم، خود را تنها گزینه ی انقلابی ِ بعد از سرنگونی ِ آن می دانند و معرفی می کنند، و خیزش ِهمه با همی ِ شهروندان ِ دموکراسی خواه را به دلیل ِ بورژوایی بودن ِاین دموکراسی انقلاب ِمخملی نامیده و آن را محکوم نموده و به جامعه وعده ی« دموکراسی بعد ازاین ِ» فرقه سالارانه ی غیر ِتاریخی،غیر ِ طبقاتی و تحقق نیافتنی ِخارج ازچارچوب ِدموکراسی ِواقعن  موجود ِ تاریخن  معتبر ِتجربه شده را می دهند.
گفتاورد ِ یکم، به نقل از روزنامه ی دولتی ِ ایران تاریخ ِ بیست و پنجم ِآبان:« آنچه مسلم است رژیم ِ صهیونیستی  با وجود ِحملات ِجنون آسا و سلاخی ِ مردم ِ غزه و استفاده ی فزاینده از انواع ِ بمب های قدرتمندهمچنان نتوانسته جراحات ِناشی از شکست ِ مفتضحانه ی اطلاعاتی – نظامی را بر پیکر ِ خود ترمیم کند.».
گفتاورد ِ دوم: همان روزنامه همان تاریخ. « رژیم ِ صهیونیستی می کوشد با هدف قرار دادن ِمردم ِ بی پناه چهره ی قلدر مآبانه ی خود را درعرصه ی جهانی باز تعریف کند. به این ترتیب،صهیونیست ها بدون ِ هیچ تعهدی به حقوق ِ بین المللی به طور ِ آزادانه اختیار ِ عمل ِ هرگونه اقدامی را در دست گرفته، و هیچ خط ِ قرمزی حتا در چارچوب های حقوقی نمی تواند موجب ِ بازدارنده گی ِ این رژیم و ماشین ِ جنگی ِ آن شود. دلیل ِاصلی ِاین جسارت هم حمایت های همه جانبه ی غرب وبه ویژه آمریکا از اسراییل است که سنگ ِ بنای آن را براصل ِ تجاوز قرار داده اند.».
گفتاورد ِ سوم، از همان روزنامه و همان تاریخ:« رژیم ِ صهیونیستی تبلور ِ استعمار، خودکامگی و جنایات ِ تاریخی ِ دولت ها و دموکراسی ِغربی است در قبال ِ سایر ِ مردم ِ جهان که امروز بیش از پیش به طور ِ آشکاری در عمل به ظهور می رسد.».
گفتاورد ِ چهارم. همان روزنامه، همان تاریخ : « رسانه های دموکراسی ِ غربی، مادر و مولد ِ رژیم ِ صهیونیستی هستند. سرمایه داران ِ صهیونیست صاحبان ِ اصلی ِ این رسانه ها و هدایت کننده ی دموکراسی ِرسانه ای در دیگر کشورهای جهان اند. در واقع، دموکراسی ِغربی هم چیزی جز حفاظت از منابع ِ سرمایه داران ِ صهیونیست نیستند.
حال نمونه آوری از چپ های« انقلابی ِ!» همسو و همنظر با روزنامه ی دولتی ِ« ایران»:
گفتاورد ِ پنجم، آذر ِماجدی، مقاله ی« آتش بس کافی نیست»: « در بیست سال ِاخیر، اسراییل بارها به غزه و لبنان حمله کرده است.هزاران نفررا کشته ،ویرانی و بی خانمانی،بمب های خوشه ای برفراز ِ شهرها. این داستان ِزندگی ِ مردم ِ فلسطین و انسان هایی است که دراین منطقه زندگی می کنند.به دنبال ِ هریک از این یورش های ضد ِ انسانی، دولت ِ اسراییل گستاخ تر و وقیح تر شده است. دولت های غرب و دموکراسی ِ غربی و آمریکا در راس ِ آنها وقیحانه تر از همیشه از جنایات ِ دولت ِ اسراییل حمایت می کنند. اکنون چشمان ِ جهانیان به ریاکاری ِ تبلیغات ِ جنگ طلبانه ی دولت های ناتو و دموکراسی ِ آنها باز شده است.». تا آخر ِ این مقاله هیچ سخنی از آغاز کننده ی این جنگ یعنی رژیم ِ تروریست ِاسلامی و حماس ِکارگزار ِ آن در منطقه نیست. همان موضع ِ یکجانبه ی به سود ِ تروریسم ِ اسلامی که روزنامه ی ایران و دیگر تبلیغاتچی های رژیم هم در قبال ِ جنگ ِ کنونی دارند و نمونه های اش را بالاتر خواندیم.
گفتاورد ِ ششم. نویسنده ای با نام ِ مستعار ِ سامان، در سایت ِ روشنگری، درمقاله ی « نگذاریم جنایت و نسل کشی پا بگیرد» درحمایت از تروریست های اسلامی سنگ ِ تمام گذاشته و می نویسد« در جنگ ِ غزه امپریالیسم ِ آمریکا در تبانی و همدستی با اسراییل که پیشینه ی دور و درازی دارد این بار عریان به میدان پاگذاشته و بدون ِ بوق ِ معروفه و بی آبروی دمکراسی تحت ِ عنوان ِ حق ِ دفاع ِ اسراییل از خود، یا آتش بس به نفع ِ حماس است، ماهییت ِ پلید اش را نمایان کرده است. آمریکا همچنین با تصویب ِ 14 و نیم میلیارد دلار جهت ِ تامین ِ مالی- تسلیحاتی و پشتیبانی ِ بی قید و شرط از جنایات ِ اسراییل در این درگیری همدستی و تبهکاری ِ خود را بار ِ دیگر عیان تر به نمایش گذاشته است». سامان یا نمی داند یا می داند و خود را به کوچه ی علی چپ دست زده است که راهزنان ِ حاکم بر ایران ماهیانه میلیون ها دلار از دارایی های مردم ِ ایران را به حماس و حزب الله و ... می دهند تا به نیابت ازآنها جنگ افروزی و انسان کشی کنند.
گفتاورد ِ هفتم. آمادور نویدی، مقاله ی « اسراییل و ائتلاف ِ نظامی ِ آمریکا و ناتو»: این نویسنده پا از آذر ماجدی و سامان و دیگر همسویان ِ نظری با رژیم فراتر گذاشته و به سخنگوی رژیم تبدیل شده است. او همه جا رژیم ِسرکوبگر ِایرانی ها را ایران می نامد. یعنی به عبارتی جنگی که حماس به نیابت از رژیم ِ سرکوبگر ِ مردم ِ ایران در خاور ِ میانه به پا کرده، به اعتقاد ِ توده ای ِ نام آشنا آمادور نویدی جنگ ِتروریست هابا دموکراسی ودموکراسیخواهان نیست بلکه جنگ ِ آمریکا و ناتو و صهیونیست ها علیه دولت ِبرآمده از انتخاب ِمردم ِ ایران و تمامییت ِ ارضی ِ ایران است! بخوانید:« جنگ علیه ِ ایران دیگر در کشوی ِ میز ِ پنتاگون نیست و متوقف نمی شود. این جنگی است علیه ایران که به مدت ِ بیست سال بر روی میز ِ پنتاگون بوده و دیگر منتظر نمی ماند. این جنگی است با اقدامات ِ پیچیده ی نظامی – اطلاعاتی که طی ِ چندین سال به دقت درارتباط و هماهنگی با سازمان های اطلاعاتی ِآمریکا، پنتاگون ، فرماندهی ِ استراتژیک ِ آمریکا و ناتو طرح ریزی شده است.». آمادور نویدی ِ توده ای تلاش می کند به ایرانی های استبدادستیز و اسلام ستیز یعنی تمام ِ شهروندان ِ دموکراسی خواه ِایرانی از زن و مرد و کودک و نوجوان و جوان بقبولاند رژیمی که شماها از آن بیزار هستید و سالهاست برای سرنگونی اش متحد و یکپارچه به میدان آمده اید آن چیزی نیست که شما می گوییدبلکه خود دراین جنگ دارد قربانی ِ توطئه ی دولت های غربی یعنی امپریالیسم ِآمریکا و ناتو می شود. آمادورنویدی در پایان ِ دفاعیه اش از  تروریست های حاکم بر ایران ، می نویسد:« ما اکنون و با این جنگ در تقاطع ِ خطرناک ِ ِ تاریخ ِ مان هستیم در حالی که تحلیل گران ِ پنتاگون کاملن مطلع اند که قادر نیستند با یک جنگ ِ متعارف علیه ِایران پیروزشوند، اما هنوز حمله ی تاکتیکی ِ سلاح های هسته ای شان روی میز است. آنها از انواع ِ توطئه های تروریستی برای بی ثبات کردن ِ ایران استفاده می کنند.». باید از قول ِ مولوی به این توده ای ِ حافظ ِ منافع ِ تروریسم ِ اسلامی در منطقه و جهان نوشت: گفت شخصی خوب ورد آورده ای، لیک سوراخ ِ دعا گم کرده ای!
گفتاورد ِهشتم ازآذرماجدی درمقاله ی« چراغرب از پاکسازی ِغزه حمایت می کند. این جنگ ِ کیست؟» . آذرماجدی از آدرس ِغلط دادن به ایرانی ها و اعلام ِهمبسته گی وهمسویی با تروریست ها کم نمی آورد و پشت ِسر ِهم دردفاع از تروریسم ِاسلامی اعلامیه صادر می کند. دراین مقاله اش می نویسد:« جنگ ِ حماس-اسراییل چند حقیقت ِ تلخ در باره ی شرایط ِ خطیر ِ دنیای امروز، اوضاع ِ سیاسی ایدئولوژیک ِ حاکم و ماهییت ِدموکراسی را روشن می کند. شکی نیست که پاکسازی ِ انسانی و نسل کشی ِ غزه،جنگ ِ تروریسم ِ دولتی ِ غرب و جنگ ِ ناتو است.  ابعاد ِ این جنگ نشان می دهد که مساله ی دفاع از خود ِ اسراییل و نسل کشی ِ هزاران انسان در پاسخ به حمله ی حماس چقدر پوچ است. این که حماس را یک سازمان ِ تروریستی بدانیم که به زندانبانی ِ 2 میلیون انسان گمارده شده یک جوک است. تجاوز ِ اسراییل به غزه وحمایت ِناتوازآن هم جنایتکارانه و هم عین ِ دموکراسی است.». سوآل از آذر ماجدی: با کدام پارامتر و دلیل ِ علمی- تاریخی فکر می کنی حماس ِ شریک و کارگزار ِ تروریست های اسلامی ِ حاکم برایران که خودش هم یقینن چنین خصوصییت هایی دارد پیشروتر و صاحب صلاحییت تر از نظام ِ تاریخی دورانی ِ کشورهای غربی یعنی آمریکا و اروپاست؟ اگر چنین است که تو می گویی، چرا نمی خواهی در جایی زنده گی کنی که حماس و حزب الله لبنان و جهاد ِ اسلامی تشکیلات و حوزه ی اقتدار ِ سیاسی و ایدئولوژیک دارند؟ حماس و حزب الله و جهاد ِ اسلامی یعنی حکومت ِ اسلامی- استبدادی ِ حاکم بر ایران که جنابعالی و همسر و فرزندان تان چهل و چند سال قبل، از سرکوبگری ها و جنایات ِ آن به همان کشورها و دولت های غربی پناه بردید یعنی دقیقن به دموکراسی و آزادی های سیاسی و امکانات ِ زیستی – رفاهی ِ آن کشورها. شما در آن زمان پناهنده گی را از دموکراسی درخواست کردید و دموکراسی بود که به خانواده تان پناه داد.  مگر چه اتفاقی افتاده که اکنون آن همه آزادی و امکانات موجود در آن زمان را نفی و انکار می کنید؟. در حالی که همین امروز همان آزادی ها، همان امکان های اقتصادی رفاهی و حتا بیش از آن زمان در آن کشورها وجود دارد. آن کشورها و نظام ِ حاکم بر آن ها تغییر نکرده و بهتر و عمومییت دارتر از آن زمان هم شده اند. این شما فرقه گرایان هستید که چون به آنچه می خواستید دست یافتید و گلیم ِ خود را از حوزه ی سرکوبگری ِ رژیم ِ اسلامی بیرون بردید « گویید چه غم گر همه ی دموکراسیخواهان ِ ایران مردند!» اگر چنین استدلالی پشت بند ِ ضدییت تان با دموکراسی ِواقعن موجود که شما از آن بهره مند هستید نبود، هرگز از تروریسمی که از آن به دموکراسی پناه بردید اینهمه تعریف و تمجید و دفاع نمی کردید. اگر ایرانی ها را نادان و فریب خور تصور کرده اید سخت در اشتباه هستید و این اشتباه زمانی پاسخ خواهد گرفت که این رژیم سرنگون شده باشد و به ایران باز گردید و تفاوت ِ ایرانی ها را با آنچه شما فرقه سالاران تصورمی کنید به چشم ببینید و با گوش بشنوید.
گفتاورد ِ نهم،اشرف ِدهقانی : مقاله ی « همبستگی ِ مردم ِ جهان با مقاومت ِ خلق ِ فلسطین ، چهره ی جنایتکار ِ امپریالیسم و صهیونیسم».
اشرف دهقانی همچنان سفت و سخت روی تصرف ِ شهرها از طریق ِ روستاها با اسلحه ی چند چریک ایستاده است. ضدییت ِ او هم با خیزش ِ شهروندان ِ دموکراسی خواه ِ ایرانی از همین موضع است.چنان که استقبال اش از خمینی با تانک ِ مصادره ای نیز از چنین جایگاه و نگرشی بود. همچنان که ضدییت اش با «امپریالیسم و سگ های زنجیری ِ» خیالی اش از همین نظرگاه بوده و هنوز هم هست. دهقانی آنچنان غرق در توهمات و خیالبافی های چریکی- فدایی است که یک گام از دهه ی پنجاه به اینسوتر برنداشته و هنوز فکر می کند ایران در دهه ی 50 است و ایرانی ها منتظر ِ یک منجی و رهبر ِ همه چیز دان و فعال مایشا اند و برای ظهور اش دقیقه شماری می کنند. ایشان و همفکران اش نمی دانند ایرانی های امروز آن آدمهای منتظرالظهور ِ عصر ِ خمینی و ملاهای فریب کار نیستند. اینان زنان و مردانی هستند استبداد ستیز و اسلام ستیز که تا این رژیم را به نیروی آگاهی ِهمه با همی ِمیلیونی ِ خود از آنچه نمی خواهند و آنچه می خواهند سرنگون نکنند از پا نخواهند نشست. این در حالی است که اشرف دهقانی هنوزهمان چریک دهه ی پنجاه و از آن فرقه گرایان و انحصارطلبان ِ تمامییت خواهی است که بیش از چهل سال است از دموکراسی و آزادی های سیاسی و امکانات ِ شغلی و رفاهی موجود در « کشورهای امپریالیستی» بهره مند است اما به دلیل همان انحصارطلبی و تمامییت خواهی ِ فرقه گرایانه، ایرانی های محروم از این آزادی ها و امکانات را از تلاش برای به دست آوردن ِ آنچه خود دارد منع می کند. حال ، با این پیش زمینه بخش هایی از مقاله ی یاد شده اش که در ارتباط با جنگ ِحماس به نیابت از رژیم ِ اسلامی با اسرییل و همسویی ِآشکار با این رژیم ِ تروریست و بیانگر ِ ضدییت ِدیرینه اش با دموکراسی است  را می خوانیم. می نویسد:« دولت ِاسراییل با همکاری و حمایت ِ امپریالیسم که تسلیحات و بودجه ی لازم برای قتل ِعام ِفلسطینی های ساکن ِغزه را دراختیار ِ آن قرار داده و می دهد، درصدد ِاشغال ِ کامل ِنوار ِ غزه است. جاری کردن ِ دریای خون در غزه و به جای گذاشتن ِ تلنباری از اجساد ِ له شده و هزاران کودک و زن و مرد در زیر ِ آوار. واقعییت ِ غیر ِ قابل ِ انکار این است که برای دولت ِ اسراییل حمله ی حماس به شهروندان ِ اسراییل تنها یک بهانه بود برای اجرای برنامه خود در مورد اشغال ِ کامل ِ غزه.»{ خانم ِ دهقانی! اتفاقن حمله ی حماس به نیابت و با سلاح های اهدایی ِرژیم ِاسلامی ِ حاکم بر ایران هدف ِمهم اش به حاشیه ی امن ِ فراموشی فرستادن ِ هم خیزش ِ ادامه دار ِ دموکراسی خواهی ِ ایرانی ها،و هم سرکوب ها و اعدام های فله ای این رژیم از مخالفان ِ آزادی خواه که رتبه ی نخست در جهان را دارد، و نیز سرکوب ِزنان و دخترانی است که اراده کرده اند حجاب ِ اجباری- اسلامی را پاره کنند و به دور بیاندازند. شما نیزبا آدرس غلط دادن به خواننده گان، با تمام ِ این اقدامات ِ سرکوبگرانه ی رژیم و به راه انداختن جنگ ِ جنایتکارانه اش در منطقه یاری می رسانید.}. برای آنکه بدانید چپ ِ همسو با رژیم با تحلیل های غیر ِ واقعگرایانه اش چه خدمتی به این رژیم کرده و می کند، بخشی از یک مقاله ی چاپ شده در روزنامه ی دولتی ِ ایران را به قلم شخصی به نام ِ حمید حبیبی نقل می کنم که در آن ازجانبداری ِ چپ از حماس و به طور ِغیر ِمستقیم از رژیم ِاسلامی ِ برپا کننده ی جنگ ستایش کرده است. حبیبی در مقاله ای با عنوان ِ « نقدی بر بیانیه ی اخیر ِ فیلسوف ِ آلمانی یورگن هابرماس در حمایت از اسراییل» از جمله می نویسد:« اظهار ِ نظر ِ این فیلسوف ِ چپ گرای آلمانی در حالی انجام شده است که اکثر ِ جریان های فکری ِ چپ – از جمله چپ های ایران- بنا بر سنت ِ همیشه گی ِ آنها، مبارزه با سلطه ی امپریالیسم ِ جهانی و صهیونیسم را مد ِ نظر دارند و در مجادله میان ِ فلسطینی ها{ بخوان حماس} و اسراییل جانب ِ حماس و فلسطینی ها را گرفته اند.» آری، خانم ِ دهقانی! این هم دست خوش ِ تبلیغاتچی ِ رژیم ِ تروریست ِ اسلامی به جنابعالی و دیگر فرقه گرایان ِ چپ! دیگراز جان ِایرانی ها چه می خواهید؟!