آذر مدرسی: یکسال نسل کشی، یکسال مقاومت برای دفاع از بشریت به صفی قدرتمندتر نیاز داریم

یکسال گذشته دولت  نژادپرست اسرائیل، که دست فاشیسم هیتلری را از پشت بسته است، رکورد همه جنایات جنگی و جنایات علیه بشریت، رکورد میزان بمب هایی که در تاریخ بر سر مردم بیگناه ریخته شده، رکورد ویرانی مراکز درمانی، آموزشی، مسکن و نابودی و با خاک یکسان کردن زیرساختهای اقتصادی و اجتماعی یک جامعه، رکورد کشتار و قتل عام مردم بیگناه، رکورد کشتار خبرنگاران، رکورد قتل عام کودکان و ... را شکست. حمله به بیمارستان، آمبولانس، کادر درمانی، دانشگاه، مهدکودک، اردوگاه فراریان از جنگ، قتل با نقشه، هدفمند و سازمان یافته زنان بعنوان ״حاملین نسل بعدی״ و کودکان بعنوان نسل بعدی، قوانین جنگی جدید نوشته شده توسط دولت اسرائیل و دول غربی است. قوانینی که قانون جنگل در برابر آن اوج تمدن است. این جهان و سناریویی است که نیروهای بورژوایی ایران، از راست تا چپ، برای آن غش کرده و آرزوی پیاده کردن فوری و فوتی آنرا در ایران دارند. 

طی یکسال گذشته بنیادهای ساختار سیاسی جهان با همه علم و کتل آن، با نهادها و موازین و قوانین آن زیرو رو شد. طی یکسال گذشته باقیمانده استانداردهای سیاسی، اجتماعی و انسانی دوره جنگ سرد، یکی پس از دیگری زیر پای صف "پیروزمندان" آن جنگ له و لورده شد و تلاش برای به قهقرا بردن جهان به بربریت قرون وسطایی توسط ״جامعه جهانی״، عنوانی که قدرت های بزرگ جهان در غرب به خود داده اند، آغاز شد. میگویند جهان ״دو استانداردی״ شده است! این واقعیت ندارد! جهان در بارگاه قدرت های حاکم و نهادهایشان همیشه دواستانداری بود! واقعیت این است که این جهان فروپاشی هر استانداردی است و بشریت بی استانداردی مطلق را به شکل خونین و هولناکی تجربه میکند. جهانی که مشتی گانگستر تا دندان مسلح تلاش میکنند، برای بشریت بسازند. اگر مردم آزادیخواه در سراسر جهان اجازه بدهند!

در این یکسال ״جامعه جهانی״ و دستگاه تبلیغات جنگی آن همه چیز را بازتعریف کردند. رسما اعلام کردند که حق حیات، حق قتل عام کردن، ارزش جان انسان، قوانین جنگی، آزادی بیان، حق زندگی انسانی، حق اشغالگری و .... همه و همه نسبی است و سهم اکثریت جامعه بشری نزدیک به صفر است. به بمباران بی وقفه مردم بیگناه گفتند جنگ! نام قتل و ترور را گذاشتند ״حذف کردن״، نام کشتار مردم بیگناه را گذاشتند ״خسارات جانبی جنگ״، نام جنگ صلیبی دولت اسرائیل و نسل کشی مردم فلسطین را گذاشتند ״دفاع از خود״ و مقابله با این به قهقرا رفتن را، جنایی کردند! جهانی که تا امروز بوی تعفن آن، تنفس برای بشریت انساندوست، که در این یکسال حتی یک لحظه هم از دفاع از مردم فلسطین و مقابله با نسل کشی ائتلاف اسرائیل-امریکا کوتاه نیامدند، را غیرممکن کرده است. 

امروز به یمن ״در کنار اسرائیل ایستادن״ دول غربی و دخالت تام و تمام آنان، با تمام توان مالی، سیاسی، اطلاعاتی و تسلیحاتی خود، در نسل کشی مردم فلسطین، به یمن سرپوش گذاشتن بر این جنایات توسط میدیای فاسد و ژورنالیستهای نان به نرخ روز خور، به یمن دیپلماسی کثیف رقبای غرب در گلوبال ساوت (Global South )  و مدافعین دروغین مردم فلسطین در خاورمیانه، از ایران تا عربستان و ترکیه، فاشیسمی تمام عیار و لجام گسیخته سایه سیاه جنگ را بر کل منطقه حاکم کرده است. 

یکسال پس از آغاز جنایت ائتلاف اسرائیل-غرب، به یمن پیوستن روسیه و چین به کمپ ״سوءاستفاده کنندگان از مصائب مردم فلسطین و نسل کشی آنان״، از ایران تا عربستان و مصر و اردن و ...، برای امتیازگیری و معاملات سیاسی و اقتصادی و محکم کردن موقعیت خود در جهان چند قطبی، افسار ماشین جنگی اسراییل بیش از پیش رها شده است. فاشیستهای لجام گسیخته و نشسته بر مسند قدرت در تل آویو، قصابان غزه، امروز و پس از یک سال قتل عام مردم غزه، جرات میکنند برای مردم در لبنان و ایران خط و نشان بکشند که پس از نابودی نوار غزه و کشتار مردم بیگناه آن نوبت آنان است. جانی ترین، وحشی ترین، غیرمتمدن ترین عناصر قرن، با وقاحت تمام نام جنگ صلیبی خود را ״جنگ علیه بربریت״ و ״دفاع از تمدن״ میگذارند.  

جهان یکسال پس از آغاز پروژه نابودی مردم فلسطین توسط دولت فاشیست اسرائیل، شاهد آغاز دوره بیداری بشریت به این حقیقت تلخ و مهلک بود. بیداری که هزینه‌ آنرا تا امروز دهها هزار انسان بیگناه در فلسطین، لبنان و سوریه داده اند. بیداری که در قامت جنبشی جهانی در حمایت از مردم فلسطین و علیه این نسل کشی ابراز وجود کرد. بیداری که به فشاری اجتماعی و سیاسی جدی بر عاملین این جنایت، به تعمیق شکافها در ساختار و نهادهای نظم حاکم بر جهان، به گسترش بحران سیاسی و اجتماعی در غرب و تعمیق فاصله مردم انسدندوست و متمدن با حاکمیتهای ارتجاعی، ترجمه شد و مهر خود را بر فضای سیاسی-اجتماعی جهان بخصوص در اروپا و امریکا، قلب جامعه جهانی، زد. این جنبش هرچند قادر نشد ماشین آدمکشی و جنایت اسرائیل-غرب را متوقف کند، اما از نظم سیاسی حاکم در جهان و ساختار سیاسی آن، از دولتها و پارلمانها تا نهادهای جهانی آن، سلب مشروعیت کرد و بنیادهای این نظم پوسیده، فاسد و ضد بشری را به چالش کشید.  از نظر اخلاقی، ایدئولوژیکی و سیاسی، اسراییل این "طفل عزیز" کرده غرب را به منفورترین و  منزوی ترین قدرت حاکم در جهان تبدیل کرد.  

جنبشی که روی لفاظی های قطب مقابل در ״دفاع از فلسطین״ و سوءاستفاده از آن و دیپلماسی فاسد و کارتونی ״مقابله״ با این توحش و لجام گسیختگی، نه فقط حسابی باز نکرده که بازیگران این نمایش شنیع را، از شیوخ عربستان و امارات یا دولتهای ارتجاعی ایران، مصر و ترکیه تا روسیه و چین را  میوه چینان و شرکای این جنایت میدانند.    

طی این یکسال مسئله فلسطین و ضرورت حل آن، به معنای آزادی مردم فلسطین، مهر خود را بر سیمای سیاسی و اجتماعی جهان زد. نه فقط بر فضای سیاسی کشورهای غربی، بر فاصله عمیق مردم با بالا، بر افول و بحران دولتها و احزاب حاکم و .... که بعلاوه مهر خود را به ضرورت  شکل دادن به یک صف و جنبشی جهانی در دفاع از خود زد!  دفاعی که تا به امروز مردم بشردوست در هر چهار قاره را مستقل از رنگ پوست و ملیت و مذهب و جنسیت بهم وصل کرده است. مقابله با کشتار مردم فلسطین و حل مسئله فلسطین محمل اتحاد این صف در دفاع از بشریت و تمدن بشری شد. 

اگر کشتار مردم فلسطین از طرفی مرز راست و چپ بورژایی را در هم شکست و چپ بورژوایی را بی موضوع تر از هر زمانی کرد، اگر دفاع از این نسل کشی احزاب سیاسی و جنبشهای سیاسی، بویژه در غرب، را با بن بست و انشقاق و بحران روبرو کرد، مقابله با این جنایت و فاشیسم و دفاع از مردم فلسطین مرزهای دست ساز و پوچ میان مردم آزادیخواه در جهان را شکست. مردمی که از توکیو تا نیویورک اعلام کردند دفاع از مردم فلسطین و مقابله با فاشیسم اسرائیل مرزی نمی شناسد و برای دفاع از مردم فلسطین کافی است شما انسان باشید! دفاع از مردم فلسطین و حل معضل تاریخی آنان سنگ محک و محمل شکل گرفتن دو قطب و دو صف در مقابل هم شد. هیچ دوره ای مانند امروز جهان اینطور پولاریزه و صفبندی ارتجاع و آزادیخواهی اینچنین روشن نبوده است. صفبندی که حول مسئله فلسطین و پایان دادن به مصائب و جنایت علیه آنان شکل گرفته است. 

ماحصل جنگ اسرائیل با مردم فلسطین، شکل گرفتن جهان دو قطبی، مستقل و در مقابل گروه بندی ها و ائتلاف ها در بالا و در میان قدرت های حاکم و رقبای جهانی، است. دو قطبی  که طی یکسال گذشته حتی یک لحظه از رودررویی با هم، دست برنداشته اند. یکی با اتکا به میلیتاریسم و جنگ در خاورمیانه و سرکوب و تعرض به آزادیهای فردی و اجتماعی در غرب و دیگری با اتکا به قدرت اجتماعی و نیروی انسانی و گستردگی خود! علیرغم یکسال تلاش در مستاصل کردن مردم، از ناامید کردن آنان از قدرت خود، علیرغم گسترش دامنه جنگ به لبنان و اعلام تبدیل خاورمیانه به غزه و دامن زدن به فضای رعب و وحشت، این جنبش میلیونی نه فقط عقب ننشست که تعمیق شد، پیشروی کرد و مستقیما دولت فاشیست اسرآئیل و متحدین غربی آنرا مورد تعرض خود قرار داد. لجام گسیختگی دولت اسرائیل و تهدیدات و جنگ طلبی آن از طرف این جنبش بی جواب نماند. این جنبش جنگ اسرائیل با مردم فلسطین را به جوامع خود و جدال با حکومت های خودی کشاند! 

امروز دولت اسرائیل، بعنوان یک دولت فاشیست و نژادپرست، بیش از هر دوره ای مستقیما مورد تعرض و مقابله مردم متمدن و انساندوست جهان قرار گرفته است. جنبش جهانی حمایت از مردم فلسطین نه فقط در مقابل جنگ طلبی دولت اسرائیل عقب ننشست که پیشروی کرده و از جنبش دفاع از مردم فلسطین به جنبشی علیه فاشیسم حاکم در اسرائیل، به جنبشی در دفاع از مدنیت، صلح، امنیت و غیر میلیتاریستی کردن خاورمیانه تبدیل شده است. 

پیشروی این جنبش را در فرا رفتن خواست آن از آتش بس به قطع روابط دیپلماتیک با اسرائیل و بایکوت آن، به منع صدور اسلحه به آن، به اخراج آن از سازمان ملل، سازمانی که دولت اسرائیل بارها اعلام کرده آنرا به رسمیت نمی شناسد، میتوان سنجید!  پیوستن طبقه کارگر اسپانیا، بریتانیا و خاورمیانه، بعنوان یک طبقه، به این جنبش، تنها گوشه هایی از قدرت و امکان پیشرویهای آن است.      

اسرائیل علیرغم کشتار وحشیانه دهها هزار انسان و نابودی زندگی میلیونها انسان، جزء بازندگان و شاید بازنده اصلی این جنگ طلبی و کشتار و جنایت است. 

علیرغم کشتار دستجمعی و نابودی نوار غزه اسرآئیل در دستیابی به اهداف سیاسی و نظامی خود شکست خورد. آغاز حمله به نوار غزه با هدف نابودی تام و تمام آن پروژه جذب اسرائیل در خاورمیانه، به قیمت حاشیه ای کردن معضل فلسطین، و ״خاورمیانه به رهبری اسرائیل״ را سوزاند. توحش و لجام گسیختگی ماشین کشتار دولت اسرائیل، و همکاری بی چون و چرای دول غربی و در راس آن امریکا با آن، عملا مسئله فلسطین و حل آن، تشکیل دولت مستقل فلسطین، را به دول ارتجاعی منطقه تحمیل کرد و میدان معامله گری آنان بر سر زندگی مردم فلسطین را محدودتر کرد. امروز بیش از هر زمانی آینده اسرائیل به حل مسئله فلسطین، آزادی مردم فلسطین گره خورده است. 

دشمن صهیونیسم حاکم در اسرائیل، نه حزب الله و حماس و جمهوری اسلامی، که ادامه موضوعیت شان به عدم حل مسئله فلسطین گره خورده، که مردم بشردوست و متمدن جهان و جنبش جهانی حمایت از مردم فلسطین است! جنبشی که چه در خاورمیانه و چه در اروپا، افریقا، آسیا و امریکا با صدای رسا اعلام کرده اند خاورمیانه تحت رهبری اسلام سیاسی یا صهیونیسم را قبول نمیکنند. جنبشی که پرچم خاورمیانه غیر قومی و غیر مذهبی را سالها است در عراق، لبنان، مصر و تونس و ایران برافراشته است. امروز جای خالی مردم و طبقه کارگر اسرائیل در این جنبش جهانی برای متوقف کردن ماشین کشتار جمعی دولت اسرائیل و دفاع از مردم فلسطین برجسته تر از همیشه است. آینده مردم اسرائیل منوط به عقب راندن و شکست دادن صهیونیسم حاکم در این کشور است. مردم‌آزادیخواه در جهان حمایت خود از مردم اسرائیل در این جدال را مدتها است اعلام کرده اند. 

امروز خلا حضور کمونیسمی اجتماعی و قوی در این جنبش، کمونیسمی که قادر باشد نه فقط این همبستگی و این صف جهانی را حول یک پرچم انسانی و رادیکال متحد کند، که مهمتر طبقه کارگر بعنوان یک طبقه جهانی مستقل را وارد این کارزار و جدال کند، بیش از هر زمانی آزار دهنده است. کمونیسمی که روی بشردوستی، عدالتخواهی برای همه انسانها مستقل از رنگ پوست و مذهب و ملیت و ....، عطش میلیونها انسان برای رهایی از این جهان وارونه سرمایه گذاری میکند. 

سیمای قطب بشریت متمدنی که در صحنه است، کاراکترهای آن، عطش آن برای متوقف کردن ماشین مخرب کشتار کاپیتالیسم معاصری که دهه ها است جدال آن با سراسر کره خاکی، بشریت را به لبه پرتگاه سقوط کشانده است، نشان میدهد که این قطب پتانسیل آن را دارد که به یک جبهه قدرتمند انترناسیونالیستی روشن شکل دهد و با دست بردن به قدرت خود ورق را تماما برگرداند! 

۹ اکتبر ۲۰۲۴