جین میچل مرل: سوریه، یک آتلانتیس جدید؟

شخصی سازی فونت
  • کوچکتر کوچک متوسط بزرگ بزرگتر
  • Default Helvetica Segoe Georgia Times

زلزله مرگبار ۶ فوریه مصیبت های وارده به مردم سوریه را تشدید کرده است. این فاجعه موقعیت های تازه ای برای بشار اسد جهت خروج از انزوای دیپلوماتیک ایجاد می کند.او در راس دولتی قرار دارد که حاکمیت اش را بخش های عمده ای از خاک خود از دست داده است . نه میزان فقر، که ۹۰ درصد جمعیت در آن غلطیده، نه عدم امنیت غذایی، که ۱۲ میلیون تن را دربر می گیرد، هیچ یک حکومت را ساقط نمی کند. این عدم سقوط از آن رو شگفت انگیز است که از یک جمعیت ۲۱ میلیونی، قبلا نزدیک به ۵ میلیون تن به خارج از کشور پناهنده و ۷ میلیون تن نیز در داخل کشور جابجا شده اند.

این وضعیت ناشی از اِعمال سیاست سرکوب بی سابقه علیه همه مخالفان قدرت حاکم، ناتوانی اپوزیسیون دچار تفرقه و تثبیت بشار اسد در رأس خاندان خود است. در چنین وضعیتی، زلزله ای که در سوریه ۶ هزار کشته بجا گذاشته، موقعیتی برای حاکم دمشق است تا بر انزوای خود به ویژه در لیگ عرب، که از سال ۲۰۱۱ کرسی خود را در آن ازدست داده، فائق آید. صداهای بسیاری در غرب و نیز دنیای عرب برای درخواست تعلیق تحریم های اِعمال شده توسط سازمان ملل متحد علیه حکومت سوریه بلند شده تا بتوان کمک های بشردوستانه را به مقصد رساند.

پیش از وقوع فاجعه زلزله، هیچ فرد آگاه به اهمیت ژئوپولیتیک کشور، امیدی به این خروج از انزوا نداشت (۱). دو سال پیش، پس از ۱۰ سال حفظ سکوت، عبدالله پادشاه اردن به بشار اسد تلفن کرد. در مارس ۲۰۲۲، بشار اسد به دیدار محمد بن زاید، رییس کنونی امارات متحده عربی که در آن زمان ولیعهد ابوظبی بود و اکنون مرد نیرومند امارات است رفت. پیش از این دیدار، امارات متحده عربی و بحرین، دفاتر دیپلوماتیکی در دمشق گشوده بودند و این درحالی بود که عراق، الجزایر، لبنان، موریتانی و عمان هرگز روابط خود با حکومت سوریه را قطع نکردند. سازمان کشورهای صادرکننده نفت (اوپک) هم به نوبه خود به اتفاق آراء تصمیم گرفت که سازماندهی نشست این سازمان در سال ۲۰۲۴ را به سوریه بسپارد. همین اواخر، عربستان سعودی، که دغدغه ایجاد مانع در راه نفوذ فزاینده ایران و ترکیه در منطقه را دارد، به گفتگو با رژیم بشار اسد پرداخته است.

یونان و مجارستان سفارت خود را در سوریه می گشایند.

پیشتر، در نوامبر ۲۰۲۲، در جریان برگزاری یک نشست لیگ عرب، موضوع بازگشت سوریه به این لیگ، به رغم حمایت الجزایر که سازماندهی کننده نشست بود و کوشش های دیپلوماتیک روسیه، به بعد موکول شد. اما این امر بی تردید به پایان نرسیده و دمشق درهر حال در نشست ماه مارس می تواند روابط خود را با خانوداه بزرگ عرب تجدید کند زیرا مصر دیگر مخالف بازگشت آن به لیگ عرب نیست. درحالی که اتحادیه اروپا اعلام کرده که ازسرگیری روابط با سوریه موکول به قطع سرکوب، آزادی زندانیان سیاسی و انجام گفتگوهای رسمی سوریه با قصد قطعی برای ورود به یک دوران گذار دموکراتیک است، برخی از کشورهای اروپایی مانند یونان، مجارستان، صربستان و قبرس سفارت خانه های خود در پایتخت سوریه را بازگشایی کرده اند.

اما این امکان پذیرش در مجمع کشورهای مختلف نمی تواند ضعف حاکمیت سوریه را بپوشاند. تا زمان وقوع زلزله، دغدغه هایی مرزی با ترکیه درمورد نیات جنگ طلبانه رجب طیب اردوغان وجود داشت. اردوغان قصد داشت عملیات نظامی دیگری مانند آنچه در سال ۲۰۱۶ در الباب، ۲۰۱۸ در عفرین و ۲۰۱۹ بین شهرهای رأس العین و تل ابیض انجام داده بود را تکرار کند. حملاتی که توجیه گر آن خطر ناشی از حزب کارگران کرد ترکیه (PKK) و حزب اتحاد دموکراتیک (PYD)، متشکل از کردهای نیروهای دموکراتیک سوریه (FDS) برای امنیت ترکیه بود. این عملیات که توسط مزدوران گروه هایی که تحت عنوان رنگ باخته ارتش ملی سوریه (ANS) انجام شد، منجر به اِعمال خشونت هایی علیه غیرنظامیان، پاکسازی های قومی و اشغال همیشگی ای شد که آنکارا آن را با هزینه گزاف ۲ میلیارد دلار در سال اداره می کند. ترکیه با جایگزینی لیره ترک بجای لیره سوریه، زبان ترکی بجای عربی و انتصاب مقام های مذهبی، بدون آن که رسما نام برآن بگذارد، یک منطقه تحت حمایت به وجود آورده است.

می توان امیدوار بود که دو زلزله قدرتمندی که در ترکیه رخ داد (مقاله «تزلزل در ریاست جمهوری اردوغان» را بخوانید) بتواند آقای اردوغان را به رها کردن برنامه جنگی ای وادارد که چنان که پیشتر هم پس از هدف قرار دادن شهرهایی با اکثریت کرد در غرب رودخانه فرات گفته بود، قصد داشت به مناطق شرقی رودخانه فرات هم تعمیم دهد. ازنظر او، قصد این بود که در نهایت، در داخل خاک سوریه یک نوار امنیتی با ۳۰ کیلومتر عمق و ۹۱۱ کیلومتر طول به موازات خط مرزی با سوریه ایجاد شود. همچنین، این نوار امنیتی می باید به ترکیه امکان می داد که ۱ میلیون از ۳.۵ میلیون پناهجویی که در ترکیه بسرمی برند (که ۱.۷ میلیون آنها اکنون زلزله زده هستند) را به خاک سوریه بازگرداند. فرضی که مورد رضایت پناهجویان نگران از انتقامجویی دیکتاتور سوریه و خود بشار اسد نیز نبود زیرا او می دانست که این کار اقدامی در جهت دست اندازی به یکپارچگی خاک سوریه است.

در جنوب منطقه عفرین، پیرامون شهر ادلب (۶ هزار کیلومتر مربع)، منطقه دیگری وجود دارد که سوریه بر آن حاکمیت ندارد. در این منطقه هم مرز با ترکیه، حدود ۳ میلیون تن زندگی می کنند (در سال ۲۰۱۰ تعداد انها ۱.۳ میلیون بوده) است. نیمی از این افراد در اردوگاه های غیررسمی ساخته شده با پارچه، پلاستیک و پتو بسر می برند و اگر به رغم بمباران های مداوم روسیه- سوریه، ادلب همچنان خارج از حوزه اقتدار دمشق است، این را مدیون توافق های انجام شده در سال ۲۰۱۸ آنکارا با روسیه و ایران است. درآن زمان، ترکیه متعهد شد از شکل کرفتن تشکل های اسلامی رادیکال تر در این منطقه جلوگیری کند. این کار انجام نشد و یکی از این گروه های شبه نظامی اسلامی به نام حیات تحریر الشام (HTS) به رهبری ابومحمد الجولانی با ۳۵ هزار جنگجو بر دیگر گروه های رقیب چیره شد.

مرکز جهانی تولید ماده مخدر فنیتیلین(کاپتاگن یا قرص جهادی )

الجولانی، با آن که از حمایت همه مردم برخوردار نیست و رقبایی سرسخت دارد، اکنون ۷۵ درصد از منطقه را کنترل می کند. او دستگاهی اداری به نام «دولت نجات سوریه» (SSG) در این منطقه ایجاد کرده که از پیشه وران مالیات می گیرد، در مرز ترکیه حقوق گمرکی دریافت می کند و قاچاق ماده مخدر کاپتاگن مصرفی جنگجویان را کنترل می کند. این ماده مخدر در سوریه تولید می شود که به صورت مرکز جهانی تولید و بهره برداری از آمفتامین درآمده است (۲). این سرکرده جهادی، که خود را نماینده انقلاب (مرده) سال ۲۰۱۱ سوریه می داند، مرتبا به نیروهای دولتی سوریه حمله نموده و می کوشد حوزه نفوذ خود را تا فراسوی ادلب گسترش دهد. درحالی که از چند ماه پیش نزدیکی ای بین آنکارا و دمشق دیده می شود، این عضو پیشین القاعده می داند که بقای حکومت خودخوانده اش درگرو حفظ تناسب قوایی است که بین دیگر بازیگران منطقه باید برقرار باشد. برای انجام این کار، او از امتیاز کنترل گذرگاه مرزی باب- الهوا برخوردار است که تا نیمه فوریه تنها مدخل کامیون های کمک های بشردوستانه سازمان های غیردولتی (ONG) و سازمان ملل متحد بود. پس از وقوع زلزله، دو گذرگاه موقت دیگر هم برای مدت ۳ ماه ایجاد شده است.

حکومت ایران بازیگر دیگری است که حاکمیت سوریه را تخریب می کند. تهران از بدو قیام مسلحانه به کمک رژیم سوریه شتافت، پاسدارانِ خود را به آن اعزام کرد و حزب الله لبنان را بسیج نمود و نیز شبه نظامیان شیعه افغانی و پاکستانی را سازماندهی کرد. این هزاران جنگجو به سرعت تناسب نیروها را به نفع نیروهای وفادار به بشار اسد تغییر دادند. نیروهای اسد در آغاز با ارتش آزاد سوریه (ASL) و سپس جهادگرانی که در بهار ۲۹۱۱ به تدریج انقلابیون را کنار زدند روبرو بودند. تهران نسبت به اردوغان بدگمان است و درباره بلندپروازی های منطقه ای او که به زیان نفوذ حکومت ایران است سوء ظن دارد. این درحالی است که دو کشور رسما درباره مسائل منطقه ای توافق کرده اند. حکومت جمهوری اسلامی به ویژه از این بیم دارد که اکنون رییس جمهوری ترکیه حلب و منطقه پیرامون آن را سهم مشروع خود بداند، درحالی که نیروهای حکمت ایران شروع به ساخت تأسیساتی در این منطقه مانند استان دیر الزور کرده اند و جوانان سوری را با حقوق هایی بیش از آنچه ارتش ملی سوریه می پردازد جذب می کنند و با در اختیار داشتن پهپادهای انتحاری شاهد ۱۳۶ از نیروی هراس انگیزی برخوردارند.

حضور نیروهای حکومت ایران موجب مداخله اسراییل نیز می شود که یک نیروی دیگر منطقه ای است که ارزش چندانی برای حاکمیت سوریه قائل نیست. در ژانویه ۲۰۲۰، پس از کشته شدن قاسم سلیمانی، فرمانده نیروهای قدس سپاه پاسداران انقلاب به دست آمریکا، اسماعیل قاآنی معاون او به این سمت منصوب شد و اعلام کرد قصد دارد «محور مقاومت» را علیه اسراییل تقویت کند و در قلمرو سوریه انبارهای تسلیحات و مهمات برای شبه نظامیان شیعی ایجا کرد. این انبارها به طور مکرر مورد بمباران نیروهای تل- آویو قرار می گرفت و اسراییل تأکید می کرد این کار برای پیشگیری انجام می شود و حتی در حمله به فرودگاه دمشق، حومه آن یا روستاهایی که پایگاه نظامی دولت سوریه بود نیز تردید به خود راه نمی داد. در ۱۸ فوریه، ۱۲ روز پس از وقوع زلزله، اسراییل به یک ساختمان در دمشق حمله کرد و با کشتن ۱۵ تن موجب اعتراض بی رمق دولت سوریه شد که دراین مورد نمی تواند از حامی روس خود انتظاری داشته باشد.

مسکو از سال ۲۰۱۵ از موقعیت استفاده کرد و نیروی هوایی خود را در خدمت بقای سیاسی رژیم سوریه گذاشت. در عوض، روسیه یک پایگاه نظامی در قامشلی، در شمال شرق سوریه و پایگاه دیگری در بندر مدیترانه ای طرطوس به دست آورد که آن را به پایگاه دریایی تبدیل کرد. روسیه همچنین یک پایگاه هوایی در حمیم، نزدیک لاذقیه، در شمال غرب سوریه دارد و در فرودگاه شایرات درمرکز کشور سرمایه گذاری کرده و آن را به صورت یک منطقه نظامی در آورده است. به علاوه، از سال ۲۰۱۹، روسیه بخش بزرگی از فضای هوایی سوریه را کنترل می کند. موقعیت اعضای گروه خصوصی نظامی واگنر هم از مشاوره و آموزش دادن به ارتش رژیم سوریه، به نیروهای عملیاتی تغییر یافته است. این حضور همه جانبه نظامی روسیه موجب ایجاد قیمومیتی شده که، با آن که بشار اسد به هرکس بخواهد بشنود قسم می خورد که مسکو چیزی را به دولت او تحمیل نمی کند و خود حاکم بر امور کشور است، به صورت روزمره بر نظام حاکم بر سوریه سنگینی می کند.

فرار زندانیان درپی یک شورش

از سوی دیگر، ایالات متحده نیز پس از مداخله نظامی در رأس یک ائتلاف علیه «سازمان حکومت اسلامی» (داعش) در سال ۲۹۱۴، همچنان جای پایی در خاک سوریه برای خود نگهداشته است. به این ترتیب، ایالات متحده حدود ۱۰ پایگاه و ایستگاه پیشرفته در سراسر شمال و شرق سوریه دارد تا بتواند از چشم طمع دوختن حکومت ایران به ذخایر نفت و گاز جلوگیری و از بازسازی یک خلافت جدید توسط جهادگراها پیشگیری کند. این از آن رو است که درحال حاضر شورش مجدد داعش، پس از فرار اعضای پیشین آن از اردوگاه ها و زندان های تحت اداره کردها تهدیدی محسوس است. در همان روز وقوع زلزله، در یک زندان واقع در شمال شرق سوریه، برخی از اعضای داعش با براه انداختن یک شورش امکان فرار حدود ۲۰ تن از خطرناک ترین اعضای آن را فراهم کردند(۳). به علاوه، آمریکا در التنف، در صحرای سوریه، یک پاسگاه راهبردی آمریکا در بزرگراه بغداد- دمشق کنترل دارد و مانع از آن می شود که نظامیان حکومت ایران بتوانند از این راه برای رساندن تجهیزات نظامی استفاده کنند.

سرانجام، در شمال و شرق کشور هم منطقه دیگری از کنترل حکومت سوریه خارج است. در مارس ۲۰۱۹، نیروهای FDS، ارتشی متشکل از کردها، عرب ها و مسیحیان «شورای نظامی سوریه» بر داعش غلبه یافتند. در این جریان، سازمانی جدید به نام «مدیریت خودمختار شمال و شرق سوریه» (Anaes) برای اداره منطقه ای به وسعت دانمارک (۴۳ هزار کیلومتر مربع) به وجود آمد که ۴ میلیون تن در آن زندگی می کنند. از این منطقه که پیش از جنگ انبار گندم سوریه و منطقه بود، ۸۰ درصد از «طلای سیاه» سوریه نیز استخراج می شود. این منطقه بر اثر جنگ، آتش سوزی های عمدی توسط جهادگراها و خشکسالی ناشی از تغییرات اقلیمی و نیز جلوگیری از جریان آب توسط ترکیه با ایجاد سدهایی بر روی رودخانه فرات انجام می شود، دستخوش مشکلات بزرگ اقتصادی است. همچنین، این منطقه تحت تحریم دولت منطقه ای اقلیم خودمختار کردستان عراق (GRK) و نیز آنکارا است که گفتمان توطئه گرای ضد کرد آن با هدف مشروعیت بخشیدن به سیاست در تنگنای اقتصادی قرار دادن این منطقه است (۴).

بنابراین، از زمان وقوع زلزله در ۶ فوریه، سوریه ی چندپاره و زخمی شده نیاز فوری به کمک انسان دوستانه دارد. برخی از کشورها، مانند آنها که تحریم های غالبا ناعادلانه را اِعمال کردند، همچنان وانمود می کنند که تفاوتی بین مردم سوریه و جبار حاکم بر آن قائل نیستند. با این حال، با اذعان به این که «امروز سوریه نه یک حکومت قادر به اِعمال حاکمیت و نه یک حکومت مدنی، بلکه یک دیکتاتوری مافیایی سرسپرده به روسیه و تحت نفوذ حکومت ایران است (۵)»، آیا نباید بپذیرند که رساندن کمک های انسان دوستانه باید بر همه ملاحظات دیگر ارجحیت داشته باشد ؟

۱- مقاله «سوریه ، بازگشت نرم به خانواده عرب»، لوموند دیپلماتیک، ژوئن ۲۰۲۰ https://ir.mondediplo.com/2020/06/article3471.html

۲- Cf. Jeanne Mercier, « Dans les cendres de la guerre, la Syrie s’est transformée en narco-État », Libération, Paris, 3 février 2023.

۳- Cf. Émile Bouvier, « Bientôt quatre après la défaite territoriale de Daech, que deviennent ses plus de 12 000 combattants et leurs proches détenus dans le nord-est de la Syrie ? », Les clés du Moyen-Orient, 10 février 2023.

۴- Lire Mireille Court et Chris Den Hond, « L’avenir suspendu du Rojava », Le Monde diplomatique, février 2020. De ces deux auteurs, on peut aussi visionner le documentaire Rojava, l’avenir suspendu sur YouTube.

۵- Comité Syrie-Europe après Alep, « Le régime syrien et les profiteurs de guerre », Esprit, décembre 2018.

JEAN MICHEL MOREL

نويسنده و ميانجي فرهنگي پيشين
نویسنده JEAN MICHEL MOREL برگردان شهباز نخعي

https://ir.mondediplo.com/2023/03/article4374.html