حکمتیست: اخیرا در اعتراض به احکام اعدام دو نفر از پنچ نفری که اخیرا به اعدام محکوم شده اند، پخشان عزیزی و وریشه مرادی، فراخوان اعتصاب عمومی از طرف احزاب کردی در کردستان داده شد.
این فراخوان با حمایت همه نیروهای چپ روبرو شد، حزب حکمتیست (خط رسمی) تنها حزب چپ در اپوزیسیون است که از این فراخوان حمایت نکرد. دلیل این عدم حمایت چیست؟
خالد حاج محمدی: حزب ما از این فراخوان حمایت نكرد و تا امروز له یا علیه آن چیزی نگفت. فكر میكنیم این فراخوان معین نه تنها جنبش علیه اعدام در ایران را تقویت نمیكند، بلكه به تضعیف و انشقاق در آن خدمت میكند. اینجا به دلایل این مسئله و چرایی نپیوستن حزب ما به فراخوان این جریانات میپردازم.
احكام اعدام در سالهای اخیر و خصوصا بعد از اعتراضات سراسری ۱۴۰۱ بسیار وسیع شده است. یك سال اخیر جمهوری اسلامی از تشدید تخاصمات اسرائیل و ایران و موشك پراكنی های آنها و تشدید تبلیغات جنگی و نگرانی وسیع مردم ایران و منطقه از وقوع جنگی ویرانگر، بعنوان فرصتی برای مرعوب كردن جامعه و تسلیم شدن مردم معترض، وسیعترین احكام اعدام را صادر و اجرا كرد. طبق آمار نهادهای حقوق بشری در ۱۴۰۳ بالغ بر ۹۰۰ نفر در ایران، به بهانه های مختلف، اعدام شده اند كه ۳۰ نفر از آنان زن هستند. هنوز دهها نفر با حكم اعدام در زندانها در صف انتظار اجرای این احكام هستند.
اما این توحش و تلاش جمهوری اسلامی نه تنها جامعه را مرعوب نكرد، بلكه به جنبشی سراسری علیه مجازات اعدام و حق زندگی انسانها، علیه زندان و دستگیری و ارعاب دامن زده است. این جنبش كه یكی از كانونهای اصلی آن زندانها و زندانیان سیاسی، خصوصا زندانیان كمونیست، است، امروز به تحركی انسانی و جنبشی فراگیر و سراسری تبدیل شده و به اشكال مختلف در همه جا در جریان است و از جمله خواهان لغو حكم اعدام ۵ زندانی سیاسی، مجاهد كوركور، پخشان عزیزی، مهدی حسنی، بهروز احسانی و وریشه مرادی است.
این جنبش امروز كل جامعه و مردم آزادیخواه را، از زندانها تا مراكز كارگری، از مراكز تحصیلی تا نهادها و كانونهای مدنی، تشكل های فرهنگیان و بازنشستگان از تهران، شیراز، اصفهان، كردستان، شوش و...، زنان، روزنامه نگاران، فعالین كارگری، فعالین سیاسی و آزادیخواه، مردم در شهر و محله تا خانواده زندانیان را به هم وصل كرده است و آنها را در كنار هم به مبارزه ای مشترك و متحد علیه احكام اعدام كشانده است. زندانیان سیاسی بیش از ۵۲ هفته است در دهها زندان در سراسر ایران پای اصلی اعتراض به مجازات اعدام زیر نام "كارزار سه شنبه های نه به اعدام" هستند. ما شاهد بیانیه ۶۸ زندانی از زندانهای لاكان، اوین، قزل حصار و تهران بزرگ بودیم، نامه هایی از زندانیان سیاسی از زندان، و انواع تشكل و نهاد كارگری و...، که نه تنها خواهان لغو مجازات اعدام شده اند كه در همین مدت به حكم اعدام مجاهد كوركور، پخشان عزیزی، مهدی حسنی، بهروز احسانی و وریشه مرادی اعتراض كرده اند. همگی آنها خواهان پیوستن مردم انسان دوست به جنبش علیه اعدام مستقل از گرایش سیاسی محکومین، تقسیمات قومی و مذهبی و ... شده اند. این جنبشی علیه مجازات اعدام، مستقل از جرم محکومین، بعنوان قتل عمد دولتی برای مرعوب کردن جامعه است. جنبشی که امروز به اشکال مختلف علیه تعرض جریانات راست، چه به بهانه دفاع از محکومین هم عقیده خود یا دفاع از جمهوری اسلامی در صادر کردن حکم اعدام به بهانه اختلاف سیاسی، ایستاده است.
از نظر ما تقویت این جنبش و حفظ اتحاد و همبستگی آن، حمایت از آن، تلاش برای گسترش آن مهمترین ابزار برای مقابله با احكام اعدام، الغای احكام تا كنونی و نجات جان انسانهایی است كه زیر تیغ اعدام هستند. ما هر اقدام و سیاستی كه به این جنبش انسانی و پیشرو و متمدن لطمه بزند، صف آن را با هر نام و بهانه ای شقه شقه كند، را منفی و غیر مسئولانه میدانیم و فكر میكنیم جنبش علیه مجازات اعدام را در مقابل جمهوری اسلامی تضعیف میكند. ما مانند بسیاری از تشكل و نهاد و شخصیتهایی كه در همین مدت علیه احكام اعدام اعتراض كرده اند، مجازات اعدام را قتل عمد حكومتی میدانیم و مستقل از ״جرم״ فرد محكوم به اعدام، مستقل از سیاسی بودن یا نبودن او، مستقل از اینکه متعلق به كدام گرایش سیاسی است، مستقل از هویت قومی، مذهبی، جنسی، نژادی و... وی، نفس مجازات اعدام و صادر كردن حكم اعدام را جنایت و قتل عمد میدانیم و محكوم میكنیم. حزب ما تاریخا و در همین دوره نه تنها مخالف جدی مجازات اعدام است كه بعلاوه خواهان آزادی بی قید و شرط همه زندانیان سیاسی بوده است.
از نظر ما فراخوان احزاب و سازمان و گروههای كرد و حامیان آن، صرفا در اعتراض به حکم دو زندانی سیاسی، به مردم كردستان برای اعتصاب عمومی (در روز چهارشنبه سوم بهمن ۱۴۰۳) و با جدا كردن وریشه مرادی و پخشان عزیزی كه كرد زبانند از بقیه، نه تنها اقدامی در حمایت از این جنبش و برای تقویت آن نیست، بلكه اقدامی انشقاق طلبانه در دل یك جنبش و اعتراض فعال و در جریان در ایران و علیه اهداف انسانی و سراسری این جنبش و به زیان جنبش علیه اعدام است. این جریانات مستقل از ماهیت و جایگاه هر یک، در میان مجموعه ای از انسانها كه به جرائم سیاسی حكم اعدام گرفته اند، دو نفر كه كرد زبان هستند را، به عنوان دو "زن كرد"، از بقیه جدا كرده و مردم كردستان را به حمایت از این دو نفر و علیه حكم اعدامشان به اعتصاب عمومی فراخوانده اند. این حركت و تقسیم زندانیان سیاسی محكوم به اعدام به "كورد" و غیر "كورد"، اقدامی نفاق افكنانه در جنبشی است كه سراسری و بدون توجه به چنین هویتهایی، بدون توجه به گرایش سیاسی زندانیان، خواهان لغو حکم اعدام است. اگر سیاست احزاب كردی را تعمیم بدهیم باید صف محكومین به اعدام را بر اساس اتهامات، محل تولد، زبان، هویت قومی آنها، هویت مذهبی آنها، هویت جنسی و حتی گرایش سیاسی آنها و ... تقسیم كرد و مردم در هر گوشه ای از ایران را به دفاع از تعدادی و بی تفاوتی به اعدام بقیه فراخوان داد. فراخوان به اعتراض به حکم اعدام فقط دو زندانی سیاسی، بدلیل کرد زبان بودن، عملا اعلام بی تفاوتی رسمی این احزاب به حکم اعدام سایر محکومین به اعدام است و این چیزی جز تضعیف جنبش سراسری علیه اعدام در ایران و باز گذاشتن دست جمهوری اسلامی در اعدام ضعیف ترین بخشهای جامعه نیست.
احزاب كردی با كوبیدن مهر ملی و قومی بر پیشانی دو زندانی سیاسی و جدا كردن آنها از سایر زندانیان محکوم به اعدام در حقیقت، سفره خود را از بقیه جدا كرده است. آنها میكوشند این جدایی به مردم كردستان تعمیم یابد و آنها را به عنوان "كورد" از بقیه مردم ایران جدا كنند. امری كه نه تنها خواست اكثریت عظیم مردم در کردستان نیست، که سیاستی ارتجاعی و به نفع حاكمیت است. بی شك این احزاب از این جدایی و جدا كردن و منزوی كردن ها نان میخورند و چنین انشقاقی بالاخره برای بعضی ها بازاری درست کرده است، اما نه حزب ما و نه اكثریت بزرگی از مردم در كردستان نه تنها خواهان این تفرقه نیست، كه پیروزی جنبش آزادیخواهانه نه به اعدام را در گرو حفظ همبستگی سراسری، حفظ همسرنوشتی اكثریت بزرگی از مردم در ایران برای مقابله با جمهوری اسلامی و پایان دادن به اعدام و زندان و فقر و محرومیت میداند.
نكته دیگر و مستقل از ماهیت این حركت و فراخوان فوق و اهداف این جریانات، تعدادی از نیروهای فراخوان دهنده احزاب و سازمانهای سیاسی نیستند. نیروهایی امثال "پژاك"، "پارت آزاد كردستان(پاك)" و "حزب" زحمتكشان عبدالله مهتدی، باندهایی قومی و اولترا راست و ارتجاعی هستند كه هر كدام پرونده ای سیاه و سنگین از جنایت علیه مردم در تاریخ خود دارند. ائتلاف با آنها، معرفی آنها به عنوان احزاب سیاسی به مردم در كردستان، كار مشترك با آنها و یا حمایت از فراخوان آنها به نام ״مخالفت با جمهوری اسلامی״ و ارتقا آنها به سطح یك حزب سیاسی، كار غیر مسئولانه ای است از پرنسیب های سیاسی ما دور است. حمایت از فراخوان نیروهای ارتجاعی اپوزیسیون، هرچند فرصت طلبانه و به بهانه مبارزه علیه جمهوری اسلامی، سهیم شدن در قبال سیاستها، عواقب و بعلاوه روش و نحوه پیشبرد این اعتصابات توسط این نیروها است. نمیتوان با آنها فراخوان داد و یا از فراخوان آنها حمایت كرد، اما در قبال ابزارها و شیوه های اتخاذ شده توسط آنها برای پیشبرد امر سیاسی خود، مسئولیتی نداشت.
ما هیچوقت مانع و مشكلی با اینكه در موارد مشخصی، از جمله علیه اعدام، با احزاب سیاسی راست یا چپ، و... در كنار هم قرار بگیریم و حتی وارد فراخوان مشترك چه در سطح سراسری ایران و چه مثلا در كردستان شویم، نداشته ایم. اما مستقل از خطا بودن این فراخوان معین بدلایلی كه اشاره كردم، نفس هر سطح از همكاری با جریانات و باندهای سناریو سیاهی، نه تنها برای ما به عنوان حزبی كمونیستی بلكه برای هر حزب و سازمان سیاسی كه به پرنسیب های مبارزه سیاسی پایبند است و به حقوق اولیه مردم احترام میگذارد، خطای سیاسی بزرگی است. هر نوع همکاری و حمایت از چنین جریاناتی كه مخل فضای سیاسی و متمدنانه هستند، جریانات سناریوی سیاهی و بی پرنسیبی كه تاریخی از اخاذی، زورگویی و تهدید و ارعاب مردم در پرونده آنها است، خط قرمزی است که هیچ جریان مسئول، چپ و آزادیخواهی نباید از آن عبور کند. مخالف بودن با جمهوری اسلامی توجیهی برای همکاری با جریانات باند سیاهی و كانگسترهای نظامی و مخرب نیست.
جنبش علیه اعدام در ایران راه خود را میرود و تا امروز در مقابل هر نیرویی که تلاش کرده در این جنبش تفرقه بیندازد مقاومت کرده است. این جنبش علیه نفس مجازات اعدام است. این جنبش دفاع از زندگی همه انسانها، مستقل از جنسیت، عقاید، رنگ پوست و ملیت است. این نوع فراخوانها و جدا کردن زندانیان سیاسی از هم به بهانه زبان، قومیت، عقاید و ... ضربه به این جنبش سراسری و در جریان در ایران است و قطعا نمیتواند مورد حمایت هیچ نیروی کمونیستی قرار بگیرد. عدم حمایت از این فراخوان دفاع از جنبش سراسری علیه اعدام است.
۲۳ ژانویه ۲۰۲۵