جاناتان کوک: آنچه که بی. بی. سی. در مورد حوادث ۱۵ مهرماه (۷ اکتبر) به شما نمی‌گوید و چند مطلب دیگر

شخصی سازی فونت
  • کوچکتر کوچک متوسط بزرگ بزرگتر
  • Default Helvetica Segoe Georgia Times

برگردان به فارسی از نادر ثانی: رسانه‌ها همچنان با سخاوتمندی بسیار روایت ارتش اسرائیل از آن روز را تکرار می‌کنند. این یک اشتباه روزنامه‌نگاری است. لوسی ویلیامسون خبرنگار بی‌بی‌سی این هفته بار دیگر برای مشاهده ویرانی وحشتناک یک شهرک اسرائیل( کیبوتز) در خارج از غزه که در روز ۱۵ مهرماه مورد حمله قرار گرفت به آنجا رفت. می‌شد مشاهده کرد که در بخش‌هایی از دیوار بتنی سوراخ‌هایی عمیق وجود داشت و یا به طور کامل فرو ریخته بود.

بخش‌هایی از ساختمان‌ها که هنوز پابرجا بودند به شدت سوخته بودند. آنچه می‌شد مشاهده کرد تصویر کوچکی از أوضاع وحشتناک کنونی غزه بود.

دلیلی احتمالی برای این شباهت‌ها وجود دارد - دلیلی که بی‌بی‌سی به‌رغم وجود شواهد فراوان از منابع مختلف، از جمله رسانه‌های اسرائیلی، به‌ شکلی شک‌برانگیز در گزارش آن کوتاهی می‌کند. در عوض، بی‌بی‌سی قاطعانه به روایتی که ارتش اسرائیل برای آنها و بقیه رسانه‌های غربی ساخته است پایبند است: اینکه حماس به تنهایی باعث این همه ویرانی شده است.

صرفاً تکرار آن روایت بدون هیچ تذکری تاکنون به سطح نازلی در حرفه روزنامه‌نگاری رسیده است. و با این حال این دقیقاً همان کاری است که بی. بی. سی. شبانه روز آنرا به انجام می‌رساند.

تنها نگاهی گذرا به خرابه‌های مجتمع‌های گوناگون کیبوتزهایی که در آن روز مورد حمله قرار گرفتند، باید در ذهن هر خبرنگار وظیفه‌شناس پرسشهایی ایجاد کند. آیا شورشیان فلسطینی در آنروز در موقعیتی بودند که واقعاً با بهره‌گیری از سلاح‌های سبکی که حمل می کردند، صدمات فیزیکی به این میزان و شدت به این ساختمانها وارد کنند؟ و اگر پاسخ منفی‌ست، چه کسی جز اسرائیل در موقعیتی بوده که بتواند چنین ویرانی به بار آورد؟

پرسش جداگانه‌ای که روزنامه‌نگاران متعهد باید مطرح کنند این است: هدف از چنین آسیبی چه بوده است؟ مبارزان فلسطینی با انجام چنین کاری امیدوار بودند به چه چیزی دست یابند؟

پاسخ تلویحی که رسانه‌ها به پرسشهای بالا ارائه می‌کنند درست همان پاسخی است که ارتش اسرائیل می‌خواهد افکار عمومی غربی بشنوند: اینکه حماس با سبعیت فراوان کشتار بی‌پروا و وحشی‌گری خود را عملی نمود. زیرا... خُب، بیایید بخشی را که به وضوح به بیان نمی‌آید با صدای بلند بگوییم: زیرا فلسطینی‌ها ذاتاً وحشی هستند.

با این روایت ضمنی، به سیاستمداران غربی مجوز داده شده است تا اسرائیل را تشویق کنند، هر چند که این کشور هر چند دقیقه یک کودک فلسطینی را در غزه می‌کشد. آخر مگر اینگونه نیست که وحشی‌ها فقط زبان وحشی‌گری را می‌فهمند.

تانگوی وحشیانه
به همین دلیل، هر روزنامه‌نگاری که بخواهد از جانبداری نادرست در مورد نسل‌کشی غزه اجتناب کند، باید به طور فزاینده ای نسبت به تکرار ادعاهای ارتش اسرائیل در مورد آنچه در ۱۵ مهرماه رخ داد، محتاط باشد. مطمئناً، آنها نباید با زودباوری، همانطور که بی. بی. سی. به وضوح انجام می دهد، گزارش آخرین تهاجمات ارتش اسرائیل را از دفتر مطبوعاتی این کشور بگیرند. 

آنچه ما از شواهد رو به افزونی که از رسانه‌های اسرائیلی و شاهدان عینی اسراییلی جمع‌آوری شده می‌دانیم - به عنوان مثال، در گزارشی که از "ماکس بلومنتال" به دقت بیان شده است - این است که ارتش اسرائیل به طور کامل از وقایع آن روز سر در گم شده بود. توپخانه سنگین این ارتش، از جمله تانک و هلیکوپترهای تهاجمی، برای مقابله با حماس فراخوانده شده بودند. به نظر می‌رسد که گویا این تصمیمی ساده در رابطه با مقابله با حملات پایگاه‌های نظامی حماس بوده است.

اسرائیل سیاست دیرینه‌ای برای جلوگیری از اسیر شدن سربازان اسرائیلی دارد - عمدتاً به دلیل هزینه بالایی که جامعه اسرائیل برای اطمینان از بازگشت سربازان بر پرداخت آن اصرار دارد. در خلال دهه‌ها، آنچه که از آن در ارتش اسرائیل با نام «رویه هانیبال» یاد می‌شود استفاده می‌شد: نیروهای اسرائیلی دستور داشتند که به جای قبول به اسارت درآمدن سربازان دیگر آنان را به قتل برسانند. به همین دلیل، در خلال این سالها حماس انرژی زیادی را صرف تلاش برای یافتن راه‌های نوآورانه برای به اسارت گرفتن سربازان می‌کرد.

دو طرف درگیری اساساً مشغول اجرای یک تانگوی وحشیانه هستند که در آن هر یک حرکات رقص دیگری را درک کرده و حرکات خود را با توجه به آنها تنظیم می‌کند.

با توجه به وضعیت موجود و مدیریت مؤثر اردوگاه کار اجباری غزه تحت کنترل اسرائیل، حماس راهبردهای مقاومتی محدودی در اختیار دارد. موفقیت در امر اسیر کردن سربازان اسرائیلی از اهمیت بسیار برخوردار است. آنها را می‌توان با بسیاری از هزاران زندانی سیاسی فلسطینی که در زندان‌های داخل اسرائیل نگهداری می‌شوند، مبادله کرد. علاوه بر این، در مذاکرات، حماس معمولاً امیدوار است که بتواند محاصره شانزده‌ ساله غزه توسط اسرائیل را کاهش دهد.
برای جلوگیری از چنین سناریویی، فرماندهان اسرائیلی بنا به گزارش‌های موجود در روز ۱۵ مهرماه هلیکوپترهای تهاجمی را به  مراکز نظامی تحت اشغال حماس فرستادند. به نظر می‌رسد که سربازان بالگردهای اسرائیلی، علیرغم خطری که سربازان اسرائیلی را که هنوز در پایگاه‌ها زنده بودند تهدید می کرد، به شکل بی‌رویه‌ای شلیک کرده‌اند. سیاست اسرائیل یک سیاست به اجرا درآوردن تاکتیک "زمین سوخته" برای جلوگیری از دستیابی حماس به اهدافش بود. این ممکن است تا حدی توضیح‌گر آن باشد که چرا تعداد بسیار زیادی از سربازان اسرائیلی در میان ۱۳۰۰ کشته‌شده آن روز وجود داشتند.

بدن های زغالی
اما وضعیت در مجموعه‌های کیبوتزی چگونه بوده است؟ زمانی که ارتش وارد شد و در موقعیت حمله قرار گرفت، حماس به خوبی سنگرگیری کرده بود. حماسی‌ها ساکنان مجموعه‌های کیبوتزی را به عنوان گروگان در خانه‌های خود به اسارت گرفته بودند. شهادت شاهدان عینی اسرائیل و گزارش‌های رسانه‌ها حاکی از آن است که حماس تقریباً به طور قطع تلاش می‌کرد تا با استفاده از غیرنظامیان اسرائیلی به عنوان سپر انسانی، برای بازگشت امن به غزه وارد مذاکره با اسرائیلی‌ها شود. غیرنظامیان تنها بلیت خروج جنگجویان حماس بودند و حماسی‌ها پس از آن می‌توانستند آنها را برای آزادی اسرای فلسطینی به برگه‌های معامله تبدیل کنند.

نگاهی به این گزارش و آنچه در آن به بیان آمده است بکنید:

شواهد - از گزارش‌های رسانه‌های اسرائیلی و شاهدان عینی، و همچنین مجموعه‌ای از سرنخ‌هایی که از خود صحنه جنایت به چشم می‌آید - داستانی بسیار پیچیده‌تر از آنچه که هر شب در بی‌بی‌سی ارائه می‌شود، بیان می‌کند.

آیا ارتش اسرائیل خانه‌های غیرنظامی تحت کنترل حماس را، به همان شکلی که به پایگاه‌های نظامی خود شلیک کرده بود و با همان بی‌توجهی به امنیت اسرائیلی‌ها در داخل آنها، مورد اصابت گلوله‌های خود قرار داد؟ آیا هدف در هر مورد این بود که به هر قیمتی از گروگان گرفتن اسرائیلی‌ها توسط حماس جلوگیری شود، چرا که بعدا برای  آزاد ساختن آنها اسرائیل مستلزم پرداخت هزینه بسیار بالایی  می‌بود؟

کیبوتز بیری مقصد مورد علاقه خبرنگاران بی‌بی‌سی بوده است، خبرنگارانی که می‌خواهند بربریت حماس را نشان دهند. این جایی است که لوسی ویلیامسون بار دیگر در این هفته به آنجا رفت. و با این حال هیچ یک از گزارش‌های او اظهاراتی را که "تووال اسکاپا"، هماهنگ‌کننده امنیتی این کیبوتز به روزنامه اسرائیلی "هاآرتص" داده بود، برجسته نکرد. "تووال اسکاپا" در اظهارات خود گفت که فرماندهان نظامی اسرائیل دستور «گلوله‌باران خانه‌ها را به سربازان خود داده‌اند تا تروریست‌ها و گروگان‌ها را از بین ببرند.»

فیلم زیر بازتاب شهادت "یاسمین پورات" است، فردی که از جشنواره موسیقی نوا که در همان نزدیکی برگزار می‌شد به کیبوتز بیری پناه برد. او به رادیو اسرائیل گفت که هنگامی که نیروهای ویژه اسرائیل وارد شدند: "آنها همه، از جمله گروگان‌ها را از بین بردند زیرا تیراندازی متقابل بسیار بسیار سنگینی وجود داشت."
https://youtu.be/rTQcjyhPOIk

آیا تصاویر اجساد ذغال شده ارائه‌شده توسط ویلیامسون، همراه با هشداری درباره ماهیت ترسناک و ناراحت‌کننده آنها، دلیلی غیرقابل انکار است که حماس مانند هیولاها رفتار می‌کند و وحشیانه‌ترین نوع انتقام را به اجرا درآورده است؟ یا ممکن است این اجساد سیاه‌شده دلیلی بر این باشد که غیرنظامیان اسرائیلی و جنگجویان حماس پس از غرق شدن در شعله‌های آتشی که ناشی از گلوله‌باران خانه‌ها توسط سربازان اسرائیلی بود، در کنار یکدیگر سوختند؟

بدیهی است که اسرائیل هیچگاه با تحقیقات مستقل موافقت نخواهد کرد، بنابراین پاسخ قطعی به پرسش بالا هرگز ارائه نخواهد شد. اما این امر رسانه‌ها را از وظیفه حرفه‌ای و اخلاقی‌شان مبرا نمی‌کند که باید همه جانبه به آنچه رویداه داست نگاه کنند  .

 

«حماس وحشی»
برای لحظه‌ای تفاوت فاحش برخورد رسانه‌های غربی با رویدادهای ۱۵ مهرماه و برخورد آنها با حمله به پارکینگ خودرو در بیمارستان باپتیست الاهلی در شمال غزه در ۲۵ مهرماه را در نظر بگیرید؛ حمله‌ای که در اثر آن صدها فلسطینی کشته شدند.

در مورد الاهلی، رسانه‌ها آماده بودند که تمام شواهدی را که نشان می‌داند بیمارستان مورد حمله اسرائیل قرار گرفته بود را به کناری بگذارند. اسرائیل هم بلافاصله این ادعا را که حمله به وسیله نیروهای این کشور صورت گرفته رد کرد. در عوض روزنامه‌نگاران با عجله ادعای متقابل اسرائیل مبنی بر اصابت یک موشک فلسطینی به بیمارستان را تقویت کردند. بیشتر رسانه‌ها پس از این نتیجه‌گیری کردند که «حقیقت ممکن است هرگز روشن نشود» یا حتی در حدی که قابل ‌اعتمادی کمتر است، به این نتیجه رسیدند که محتمل‌ترین مقصر شورشیان فلسطینی هستند.

در مقابل، رسانه‌های غربی حاضر به طرح حتی یک پرسش در مورد آنچه در ۱۵ مهرماه رخ داد، نبوده‌اند. آنها با شور و شوق تمام حوادث وحشتناک آن روز را به حماس نسبت می‌دهند. آنها واقعیت هرج و مرج مطلقی را که ساعت‌ها بر منطقه حاکم بود و احتمال تصمیم‌گیری ضعیف، ناامیدانه و از نظر اخلاقی مشکوک توسط ارتش اسرائیل را نادیده گرفته‌اند.

در واقع رسانه‌ها از این هم بسیار فراتر رفته‌اند. در پیشبرد روایت «حماس به مثابه وحشی‌ها رفتار کردند»، داستان‌های نادرستی مانند داستان «حماس ۴۰ نوزاد را سر برید» را ترویج کرده‌اند. این خبر جعلی حتی برای مدت کوتاهی توسط جو بایدن، رئیس‌جمهور ایالات متحده مطرح شد، پیش از اینکه مقامات وی بی سر و صدا ماجرا را ماستمالی کنند.

به طور مشابه، هنوز هم در میان تفسیرهای غربی این یک جمله پُرطرفدار وجود دارد که «حماس تجاوز به عنف را انجام داده است»، هرچند این ادعا تاکنون بدون ارائه مدرکی ارائه شده است.

ما باید شفاف باشیم. اگر اسرائیل شواهد جدی برای هر یک از این ادعاها داشت، بدون شک به شدت آن را تبلیغ می‌کرد. در عوض، بهترین کار بعدی را انجام می‌دهد: اجازه دادن به کنایه‌ها تا آنکه آنها به آرامی در ضمیر ناخودآگاه مخاطب فرو بروند، و در آنجا به عنوان یک باور قطعی مستقر شوند، باوری که قابل رسیدگی نیست.

حماس بدون شک در ۱۵ مهرماه، به ویژه با گرفتن غیرنظامیان به عنوان سپر انسانی، مرتکب جنایات جنگی شد. اما این نوع جنایت، جنایتی است که ما با آن آشنایی داریم، جنایتی به اندازه کافی «معمولی» که ارتش اسرائیل نیز به طور مرتب انجام آن را مستند کرده است. البته به یاد داشته باشیم که زمانیکه سربازان اسرائیلی عملی مشابه را انجام می‌دهند، زمانی که آنها که فلسطینی‌ها را به عنوان سپر انسانی می‌گیرند از آنها تحت نام‌های دیگری مانند «رویه همسایه» و «رویه هشدار زودهنگام» یاد می‌شود.

ممکن است، به ویژه با توجه به مقیاس غیرمنتظره موفقیت حماس در خروج از غزه، جنایات بدتری نیز رخ داده باشد. تعداد زیادی از فلسطینی‌ها از محاصره فرار کردند که بدون شک برخی از آنها غیرنظامیان مسلح بودند که هیچ ارتباطی با عملیات روز ۱۵ مهرماه نداشتند. در چنین شرایطی، اگر هیچ نمونه‌ای از جنایات دهشتناک وجود نداشته باشد، جای تعجب خواهد بود.

 
مسئله این است که آیا آنگونه که اسرائیل ادعا می کند و رسانه‌های غربی تکرار می‌کنند، چنین جنایاتی برنامه‌ریزی‌شده و سیستماتیک بوده و یا نمونه‌هایی از اقدامات سرکش توسط افراد یا گروه‌هایی منفرد بوده است؟ در صورت دومی، اسرائیل در موقعیتی برای قضاوت نخواهد بود. تاریخ خود اسرائیل مملو از نمونه‌هایی از این جنایات است، از جمله موارد مستند یک یگان ارتش اسرائیل که یک دختر بادیه‌نشین را در سال ۱۹۴۹ به اسارت گرفت و مکرراً به او تجاوز گروهی کرد.

وحشی گری قطعاً یک ویژگی منحصر به فرد حماس نخواهد بود. پس از حمله ۱۵ مهرماه، ویدئوهایی از سوءاستفاده سیستماتیک از مبارزان حماس، چه زنده و چه مرده، منتشر شده است. تصاویر نشان می‌دهند که آنها در ملاء عام برای جلب رضایت تماشاگران مورد ضرب و شتم و شکنجه قرار می‌گیرند، در حالی که به وضوح حتی تظاهری به جمع‌آوری اطلاعات وجود ندارد. برخی دیگر از فیلمها اجساد مبارزان حماس را در حال آلوده شدن و مثله شدن نشان می‌دهند.

هیچ کس نمی‌تواند در اینجا ادعای برتری اخلاقی داشته باشد.

آنچه که تبلیغات غیرانتقادی رسانه‌ها از روایت اسرائیل، این روایت که از «حماس به‌عنوان وحشی‌ها» نام برده می‌شود به دست آمده است، چیزی شوم است – و البته در تاریخ طولانی استعمار غرب بسیار آشناست. از چنین تبلیغاتی برای شیطان جلوه دادن یک قوم استفاده شده و آنها را یا به عنوان وحشی و یا به عنوان محافظان و توانمندسازان بربریت معرفی می‌کند.

روایت "وحشی‌ها" توسط اسرائیل برای توجیه کمپین فزاینده جنایات خود در غزه به سلاح تبدیل شده است. درست به همین دلیل بسیار مهم است که روزنامه‌نگاران به سادگی به خود اجازه ندهند که گزارشات خود را بدون دردسر و با استفاده کامل از تبلیغات یک سوی درگیری تهیه کنند، چرا که مسائل بسیار زیادی در خطر است.

حماس در ۱۵ مهرماه مرتکب جنایات جنگی در مقیاسی شد که برای گروه‌های فلسطینی بی‌سابقه بود. اما تاکنون چیزی بیش از روایت اسراییل وجود ندارد که نشان دهد انحطاط بی‌نظیری در اقدامات حماس وجود داشته است. مطمئناً بر اساس آنچه ما می‌دانیم، دشوار است که ببینیم هر کاری که حماس در آن روز انجام داد، بدتر یا وحشیانه‌تر از کاری بود که اسرائیل در خلال هفته‌های گذشته، هر روز در غزه انجام داه است.

و اقدامات اسرائیل – از بمباران خانواده‌های فلسطینی تا آنها را از گرسنگی و تشنگی هلاک کردن – از حمایت هر سیاستمدار بزرگ غربی برخوردار بوده است.

۱۱ آبانماه ۱۴۰۲ (۲ نوامبر ۲۰۲۳)

جاناتان کوک:
شواهد بسیاری نشان می‌دهند که اسرائیل ممکن است آماده «پاکسازی» غزه باشد.
نشانه‌های بیشماری وجود دارند که اسرائیل بار دیگر به طور جدی در حال بررسی اجرای یک عملیات پاکسازی قومی گسترده است که با سرعت بسیار بالا و با همکاری ایالات متحده انجام می‌شود.
چهارشنبه ۱۰ آبانماه ۱۴۰۲، ۱ نوامبر ۲۰۲۳
https://jonathancook.substack.com/p/mounting-evidence-suggests-israel?utm_source=post-email-title&publication_id=476450&post_id=138480669&utm_campaign=email-post-title&isFreemail=true&r=2x9vbf&utm_medium=email
برگردان به فارسی از نادر ثانی

 

از آنجایی که نیروهای اسرائیلی در آخر هفته گذشته شروع به تهاجمات زمینی محدود به شمال غزه کردند، گزارش‌هایی منتشر شده است که مبنی بر این هستند که اسرائیل در حال آماده‌سازی طرح‌هایی برای بیرون راندن بیشتر یا تمام جمعیت غزه به صحرای سینا در قلمرو کشور همسایه مصر است.

این ترس‌ها با گزارشی در هفته گذشته که در روزنامه اسرائیلی "کالکالیست Calcalist" از پیش‌نویس سیاست فاش‌شده‌ای از وزارت اطلاعات این کشور که دقیقاً چنین طرح پاکسازی قومی برای غزه را تشریح می‌کرد منتشر شد، تقویت گردید.

نگرانی‌های بیشتری در گزارشی که در نشریه فایننشال تایمز در روز دوشنبه ۸ آبانماه مبنی بر اینکه بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل، به شکل محرمانه‌ای در مورد ایده راندن فلسطینی‌های نوار به صحرای سینا با توسل به جنگ، را با  اتحادیه اروپا در جریان گذاشته است به چاپ رسید، مطرح شد.

گفته می‌شود که برخی از اعضای اتحادیه اروپا، از جمله جمهوری چک و اتریش، پذیرای این ایده بوده و آنرا در نشست هفته گذشته کشورهای عضو مطرح کرده‌اند. یک دیپلمات اروپایی که نامش فاش نشده است به فایننشال تایمز گفته است: اکنون زمان اِعمال فشار بیشتر بر مصری ها برای کسب توافق در این زمینه است.

بر اساس سند فاش‌شده وزارت اطلاعات اسرائیل، پس از اخراج دو میلیون و سیصد هزار فلسطینی غزه، آنها پیش از اینکه جوامع دائمی در شمال شبه‌جزیره ساخته شوند، در ابتدا در اردوگاه های ساخته شده از چادر اسکان داده می‌شوند.

قرار است که یک "منطقه پاکسازی‌شده" نظامی، به عرض چند کیلومتر، از بازگشت فلسطینی‌ها به غزه جلوگیری کند. در درازمدت، اسرائیل سایر کشورها - به ویژه کانادا، کشورهای اروپایی مانند یونان و اسپانیا و کشورهای شمال آفریقا - را تشویق خواهد کرد تا جمعیت فلسطینی در سینا را جذب کنند.

این وزارتخانه بر این باور است که اخراج فلسطینی‌ها از غزه به سینا «نتایج راهبردی مثبت و دراز‌مدتی را به همراه خواهد داشت».

از سوی دیگر، برای فلسطینی‌ها، چنین ماجرایی یادآور دردناکی از اخراج گسترده فلسطینی‌ها توسط اسرائیل از سرزمینشان در زمان ایجاد اسرائیل در سال ۱۹۴۸ می‌باشد - چیزی که فلسطینیان آن را نکبه یا فاجعه می‌نامند.


طرح پاکسازی قومی
سند فاش‌شده به سرعت به عنوان حدس و گمان رد شد. اما، در واقع، اسرائیل چنین طرح پاکسازی قومی غزه را حداقل از سال ۲۰۰۷ در دست داشته است. طرحی که مورد تایید ایالات متحده قرار دارد.

پس از یک سلسله تلاش‌های دیپلماتیک ناموفق و محرمانه در ۱۶ سال گذشته برای وادار کردن مصر به پذیرش این به اصطلاح «طرح صلح» - که رسماً به عنوان طرح غزه بزرگ شناخته می‌شود - ممکن است اسرائیل وسوسه شود که از لحظه کنونی برای اجرای چنین طرحی استفاده کند. طرحی که نسخه بسیار بی‌رحمانه‌ای است و به زور به طرف مقابل تحمیل می‌شود.

در دستور کار قرار گرفتن این طرح قطعاً بمباران ویرانگر کنونی غزه به وسیله اسرائیل را توضیح می‌دهد – بمبارانی که مقامات اسرائیلی به طور مثبت آن را با بمباران هولناک غیرنظامیان در شهر درسدن آلمان در جنگ جهانی دوم مقایسه می‌کنند. تمایل به پیاده کردن چنین طرحی همچنین دستور اسرائیل به یک میلیون فلسطینی برای تخلیه شمال غزه را توضیح می‌دهد.

روز یکشنبه ۷ آبانماه، اسرائیل ساختمان‌های اطراف بیمارستان قدس در شمال غزه را بمباران کرده و بخش‌هایی از این محوطه را با ابرهایی از غبار سمی پُر کرد. مدیران بیمارستان بارها هشدارهایی دریافت کرده بودند که مبتنی بر آن بود که بیمارستان باید فوراً تخلیه شود. اما کارکنان بیمارستان گفته بودند که انجام چنین کاری غیرممکن است زیرا تعداد بسیاری از بیماران آنقدر بیمار بودند که نمی‌توانستند جابه‌جا شوند.

تمرکز فلسطینی‌ها در جنوب غزه - جایی که در آنجا نیز بمباران شده و از برق، غذا، آب و ارتباطات محروم هستند، جایی که بیمارستان‌ها و مجتمع‌های امدادی آن با توجه به شرایط موجود قادر به فعالیت نیستند - یک فاجعه انسانی بی‌سابقه ایجاد کرده است.

فشارها روز به روز بر عبدالفتاح السیسی حاکم نظامی مصر افزوده می‌شود تا گذرگاه رفح را به دلایل بشردوستانه باز کند و اجازه دهد فلسطینی‌ها به سینا سرازیر شوند.

ممکن است که حمله حماس به جوامع اسرائیلی در مجاورت نوار غزه در روز شنبه ۱۵ مهرماه دقیقاً بهانه‌ای را فراهم کرده تا اسرائیل با دستاویز قرار دادن آن بتواند طرح پاکسازی قومی خود را به پیش ببرد.

در این روزها ایالات متحده و اروپا، و رسانه‌های غربی همچنان به جای توجه به مردم غزه بر آسیب‌های اسراییل تمرکز کرده‌اند. نتانیاهو نمی‌تواند بسیار منتظر بماند چرا که شاید پنجره‌ای که برای پیش بردن اقدام دلخواهش باز شده است، بسته شود.

فشار بر مصر
طرح غزه بزرگ اولین بار در سال ۲۰۱۴ و پس از درز به رسانه های اسرائیلی و مصری فاش شد، ظاهراً بخشی از یک کارزار فشار بر سیسی بود که با حمایت ایالات متحده پرداخته شده بود. باید به یاد داشته باشیم که ارتش مصر در سال پیش از آن دولت منتخب اخوان المسلمین را سرنگون کرده بود.

محمود عباس، رئیس‌جمهور فلسطین در آن زمان با تاکید بر لغو چنین طرحی، در واقع وجود آنرا تأیید کرده بود. او به یک مصاحبه‌کننده گفته بود که «متاسفانه چنین طرحی توسط برخی در اینجا [در مصر] پذیرفته شده است. بیشتر در این مورد از من نپرس. ما آنرا لغو کردیم، زیرا نمی تواند در دستور کار باشد.»

"خبرگزاری چشم خاورمیانه Middle East Eye" یکی از معدود رسانه‌های غربی بود که در آن زمان از این تحولات خبر می‌داد.

با افزایش نگرانی در میان مصری‌ها و فلسطینی‌ها، یکی از دستیاران سابق حُسنی مبارک که تا سال ۲۰۱۱ بر مصر حکومت می‌کرد، اظهار داشت که دولت جورج دبلیو بوش از سال ۲۰۰۷ بر مبارک برای پذیرش این طرح فشار آورده بود.
رئیس جمهور بعدی مصر، محمد مرسی، از اخوان المسلمین نیز در سال ۲۰۱۲ به شیوه‌ای مشابه مورد فشار قرار گرفت.

این منبع به نقل از مبارک در پاسخ به این طرح گفت: «ما هم با آمریکا و هم با اسرائیل می‌جنگیم. بر ما فشار می‌آید تا گذرگاه رفح را برای فلسطینیان باز کنیم و به آنها آزادی اقامت در مصر، به ویژه در سینا را بدهیم. یکی دو سال دیگر موضوع اردوگاه‌های آوارگان فلسطینی در سینا بین‌المللی می‌شود.»

در آن زمان، راندن فلسطینیان به سینا به عنوان یک «طرح صلح» تلقی می‌شد. اکنون، اگر اسرائیل موفق به پیاده کردن این طرح شود، این آخرین بازی در عملیات پاکسازی قومی خشونت‌آمیزی که در راه است خواهد بود.

همانطور که "خبرگزاری چشم خاورمیانه" در سال ۲۰۱۴ اشاره کرد، طرح غزه بزرگ در مورد انتقال فلسطینی‌ها به محوطه‌ای به مساحت ۱۶۰۰ کیلومترمربع از صحرای سینا - پنج برابر مساحت نوار غزه – است؛ جایی که آنها در آن به شرایطی چون "فلسطین موجود در کرانه باختری" به رهبری عباس داشته باشند.

در چنین حالتی قلمرو سینا به یک کشور فلسطینی غیرنظامی - موسوم به غزه بزرگ - تبدیل می‌شود؛ جایی که آوارگان فلسطینی می‌توانند در آن ساکن شوند. در مقابل، عباس باید از حق داشتن کشوری در کرانه باختری و بیت‌المقدس شرقی صرفنظر کند.

امید اسرائیل این بود که عباس با حکومت یک کشور فلسطینی کوچک در سینا موافقت کند، جایی که اکثر آوارگان فلسطینی در منطقه بتوانند در آن اسکان داده شوند و حق بازگشت آنها را طبق قوانین بین‌المللی سلب کند.

بیشتر فلسطینی‌های غزه پناهنده و یا از نسل آوارگان عملیات پاک‌سازی قومی اسرائیل در سال ۱۹۴۸ هستند.


رویای جناح راست اسرائیل
ایده ایجاد یک کشور فلسطینی در خارج از فلسطین تاریخی - در اردن یا سینا - یک شجره طولانی در تفکر صهیونیستی دارد. "اردن فلسطین است" برای چندین دهه فریاد سر داده شده در تجمعات نیرو های راست اسرائیل بوده است. پیشنهادهایی مانند آن در مورد صحرای سینا نیز وجود داشته است.

این طرح به محور کنفرانس هرتزلیا، نشست سالانه نخبگان سیاسی، دانشگاهی و امنیتی اسرائیل برای تبادل و توسعه ایده‌های سیاسی، در سال ۲۰۰۴ تبدیل شد. اوزی آراد، بنیانگذار کنفرانس و مشاور دیرینه نتانیاهو، مشتاقانه چنین طرحی را پذیرفت.

گونه‌ای از گزینه «سینا فلسطین است» بار دیگر توسط جناح راست سیاسی اسرائیل در جریان حمله پنجاه روزه اسرائیل به غزه در تابستان ۲۰۱۴ بر روی میز آورده شد.

موشه فیگلین، رئیس کنست (پارلمان) اسرائیل و سپس یکی از اعضای حزب لیکود به رهبری نتانیاهو، خواستار اخراج ساکنان غزه از خانه‌های خود تحت پوشش عملیات و نقل مکان آنها به سینا شد، چیزی که او آن را «راه‌حلی برای غزه» نامید.

طرح غزه بزرگ در سال ۲۰۱۸، زمانی که گزارش‌ها حاکی از آن بودند که قرار است در طرح «معامله قرن» رئیس‌جمهور آمریکا برای عادی‌سازی بین اسرائیل و جهان عرب گنجانده شود، از حمایت بیشتری از سوی دولت ترامپ برخوردار شد.

منطق اسرائیل برای گزینه سینا بین سال‌های ۲۰۰۷ تا ۲۰۱۸ این بود که کمپین عباس در سازمان ملل برای به رسمیت شناختن کشور فلسطین را تضعیف کند.

حملات نظامی گسترده اسرائیل به غزه - در زمستان ۲۰۰۸، در سال ۲۰۱۲ و دوباره در سال ۲۰۱۴ - به طور قابل توجه، همزمان با تلاش‌های گزارش‌شده اسرائیل و ایالات متحده برای از میان برداشتن سدهایی که رهبران متوالی مصر برای واگذاری بخش‌هایی از سینا ایجاد می‌کردند، بود.

به نظر می‌رسد که تخریب غزه، تشدید فاجعه انسانی در غزه، بخشی از آن کارزار فشار بر روی رهبران مصر بوده باشد.

"هیچ انسانی نمی‌تواند وجود داشته باشد"
آنچه در بالا آمده است زمینه‌ای برای تفسیر تجاوز بی‌سابقه اسرائیل به غزه و همچنین پیامدهای بی‌سابقه بحران‌های سیاسی و نظامی در اسرائیل ناشی از حمله ۱۵ مهرماه حماس به ما می‌دهد.

طرح غزه بزرگ در ابتدا قرار بود برای یک نوع شیرینی برای رهبری فلسطینی‌ها بوده و برای آنان امکان به وجود آوردن نوعی دولت ـ البته نه در فلسطین تاریخی ـ را ارائه کند. قرار بود که سینا میزبان شهرهای جدید فلسطین، یک منطقه آزاد تجاری، یک نیروگاه، و یک بندر دریایی و فرودگاه باشد.

نقطه گیر اصلی مصر - جدا از تبانی با اسرائیل در محو آرمان ملی فلسطین - نگرانی از این بود که حماس پایگاهی در داخل مصر پیدا کرده و بدینگونه جنبش‌های اسلام‌گرای داخلی مصر را تقویت کند.

نشانه‌های زیادی وجود دارند که نشان می‌دهند که خواست اسرائیل برای راندن فلسطینی‌ها به مصر پس از حمله ۱۵ مهرماه حماس تشدید شده و شکست حماس فرصتی را برای اسرائیل برای دستیابی به آنچه از طریق دیپلماسی نمی‌تواند به دست آورد با استفاده از زور فراهم کرده است. رهبران اسرائیل اکنون دیگر اشتیاقی به در نظر گرفتن نگرانی‌های مصر ندارند.

یک هفته پس از عملیات نظامی اسرائیل، امیر آوی، سخنگوی ارتش این کشور به خبرگزاری بی بی سی گفت که اسرائیل نمی‌تواند امنیت غیرنظامیان غزه را تضمین کند. وی افزود: «آنها باید به سمت جنوب حرکت کنند و به سمت شبه‌جزیره سینا بروند.»

روز بعد، دنی آیالون، سفیر سابق اسرائیل در ایالات متحده، یکی از افراد مورد اعتماد نتانیاهو، این نکته را تشدید کرده و گفت: «فضای تقریباً بی‌پایانی در صحرای سینا وجود دارد... این اولین بار نیست که این کار انجام می‌شود... ما و جامعه بین‌المللی زیرساخت‌های اردوگاههای چادری را آماده خواهیم کرد.» او در پایان اضافه کرد: «مصر باید با توپی که در زمین خواهد بود بازی کند.»

این مقامات این اقدام را به عنوان اقدامی موقت در جریان بمباران و تهاجم زمینی اسرائیل معرفی کرده‌اند. اما نشانه‌ها حاکی از آن هستند که اسرائیل جاه‌طلبی‌های بسیار بزرگتری دارد.

بنی گانتز، ژنرال سابق که اکنون در یک دولت وحدت ملی با نتانیاهو حضور دارد، گفته است که اسرائیل طرحی برای «تغییر واقعیت امنیتی و استراتژیک در منطقه» دارد.

گیورا ایلند، مشاور سابق امنیت ملی، گفته است که هدف «ایجاد شرایطی است که زندگی در غزه ناپایدار شود». در نتیجه، «غزه به مکانی تبدیل خواهد شد که هیچ انسانی نمی‌تواند در آن وجود داشته باشد.»

خارج شدن از کنترل
سیسی، رهببر نظامی مصر، از فشارهایی که اسرائیل می‌تواند بر مصر وارد کند آگاه است. او در یک کنفرانس مطبوعاتی در ۲۶ مهرماه، هشدار داد که بمباران غزه توسط اسرائیل یک بحران انسانی ایجاد می‌کند که «می‌تواند از کنترل خارج شود».

وی افزود: آنچه اکنون در غزه اتفاق می‌افتد تلاشی است برای مجبور کردن ساکنان غیرنظامی به پناهندگی و مهاجرت به مصر که نباید پذیرفته شود.

سناریویی که سیسی از آن می ترسد تکرار وقایع سال ۲۰۰۸ است، زمانی که صدها هزار فلسطینی به دلیل محاصره غزه توسط اسرائیل از سد بین غزه و سینا برای تهیه غذا و سوخت عبور کردند. برای جلوگیری از تکرار چنین ماجرایی، مصر به کرات تدابیر امنیتی در امتداد مرز کوتاه خود با غزه را تقویت کرده است.

با این وجود، گزارش شده که قاهره خود را برای چنین تحولی آماده کرده است. برنامه‌های مصر شامل برپایی سریع اردوگاه های چادری در کنار شهرک‌های شیخ زواید و رفح در سینا است.

سیسی گفته است که اگر فلسطینی‌ها به سینا رانده شوند، مصری‌ها «به خیابانها می‌روند و اعتراضات میلیونی بر پا خواهد شد».

نگرانی قاهره در مورد نیات اسرائیل با فرانچسکا آلبانیز، مسئول سازمان ملل متحد، گزارشگر ویژه در سرزمین‌های اشغالی، مشترک است.

فرانچسکا آلبانیز با اشاره به دو عملیات اصلی پاکسازی قومی تاریخی اسرائیل، اظهار داشته: «این خطر بزرگ وجود دارد که آنچه ما شاهد آن هستیم تکرار نکبه ۱۹۴۸ و نکسا ۱۹۶۷، اما در مقیاس بزرگتری باشد. جامعه بین‌المللی باید هر کار ممکن را انجام دهد تا از تکرار این اتفاق جلوگیری کند.»

ایالات متحده که مدت‌هاست از طرح غزه بزرگ حمایت می‌کند، مشکلات خاص خود - از جمله وارد آورد فشار مالی - برای تشویق سیسی به تبعیت از این طرح را دارد.

مصر در یک بحران بدهی بی‌سابقه برابر با بیش از ۱۶۰ میلیارد دلار، به اضافه تورم فزاینده غرق شده و در چنین شرایطی است که سیسی گام به گام به زمان انتخابات ریاست جمهوری نزدیک می‌شود.

مقامات مصری بر این باورند که واشنگتن تلاش خواهد کرد از لغو بخشی از این بدهی‌ها به عنوان انگیزه‌ای برای پذیرش پناهندگان در عملیات پاکسازی قومی مجدد اسرائیل استفاده کند.

تنها سه روز پس از حمله حماس، مقامات دولت بایدن به طور علنی اعلام کردند که با کشورهای ثالثی که نامشان فاش نشده، ترتیباتی داده‌اند تا غیرنظامیان فلسطینی ببتوانند از غزه عبور کنند.

همه نشانه ها حاکی از آن هستند که اسرائیل بار دیگر به طور جدی در حال بررسی یک عملیات پاکسازی قومی گسترده است که با سرعت بسیار بالا و با همکاری ایالات متحده آمریکا انجام می‌شود تا مخالفت‌های بین‌المللی بتوانند نادیده گرفته شوند.

پرسش اساسی اما این است که آیا کسی آماده یا قادر به توقف آنها می‌باشد؟

 

 

 

گزارشی از یک آکسیون مبارزاتی در هلند!
متن کامل با فرمت پی دی اف

امروز ۴ نوامبر ۲۰۲۳، به دعوت “کمیته حمایت از مبارزات کارگران و زحمتکشان ایران-هلند” که فعالین چریکهای فدایی خلق ایران در هلند بخشی از آن هستند، یک آکسیون مبارزاتی در حمایت از مبارزات مردم ایران و همچنین دفاع از حقوق بر حق مردم فلسطین در مقابل امپریالیست‌ها و صهیونیست‌ها در میدان دام آمستردام برگزار شد. این آکسیون به عنوان “به یاد آبان خونین، در دفاع از زندانیان سیاسی و برای محکوم کردن جنایات اخیر دولت اسراییل علیه فلسطینیان” برگزار شد. در همین رابطه بنرها و پلاکاردهای مختلفی در میدان دام آمستردام قرارگرفته بود که توجه عابرین را به خود جلب می‌کرد. در همین روز یکی از اتحادیه‌های کارگری هلند به نام “اف ان وی” (FNV ) نیز با صدور فراخوانی از اعضای خود و مردم دعوت کرده بود که برای یک تظاهرات علیه سیاستهای اقتصادی دولت هلند در میدان دام تجمع کنند.

به رغم هوای بسیار بد و بارانی رفقای کمیته ساعت ۱۱ در میدان دام تجمع کرده و آکسیون خود را آغاز کردند. در طول این آکسیون اطلاعیه‌های کمیته به زبان‌های انگلیسی و هلندی در میان عابرین پخش شد و ترانه سرودهای مبارزاتی به زبان عربی و زبان‌های دیگر در حمایت از توده‌های محروم فلسطینی و تبلیغ همبستگی بین‌المللی خلق‌های تحت ستم علیه امپریالیسم و نظام سرمایه‌داری پخش می‌شد. تعدادی از عابرین با رجوع به رفقا در مورد موضوع آکسیون و مسایل دیگر سوالات و بحث‌هایی مطرح می‌کردند که توسط رفقا به آنها جواب داده می‌شد.

همچنین در طول حرکت خطابیه‌هایی به زبان انگلیسی و هلندی از بلندگو در مورد شرایط کشور ما و مبارزات مردم علیه رژیم سرکوبگر جمهوری اسلامی پخش می شد که مورد توجه عابرین و تجمع کنندگان در میدان قرار می‌گرفت.

در طول این حرکت یک گروه فلسطینی که بیشتر متشکل از زنان بودند در میدان دام حضور داشتند که در دفاع از مبارزات و مقاومت برحق مردم فلسطین علیه جنایات اسراییل و حامیان امپریالیستش نمایشات خیابانی اجرا کرده و گل میخک سفید به نشانه صلح خواهی در میان جمعیت پخش می‌کردند. در یکی از این نمایشات آنها صحنه‌هایی از قتل عام کودکان در غزه را به نمایش گذاشتند. 

فعالین چریکهای فدایی خلق ایران نیز با برپایی میز کتاب و آرم سازمان فعالانه در این آکسیون مبارزاتی شرکت داشتند. تعدادی از بازدید کنندگان از محل آکسیون در کنار آرم سازمان عکس می‌گرفتند. به رغم هوای بسیار بارانی و باد شدید این آکسیون که از ساعت ۱۱ صبح شروع شده بود تا ساعت ۳،۵ بعداز ظهر ادامه یافت و با موفقیت به کار خود پایان داد.

نابود باد صهیونیسم و امپریالیسم دشمنان مردم فلسطین!
مرگ بر رژیم وابسته به امپریالیسم جمهوری اسلامی!
پیروز باد انقلاب! زنده باد سوسیالیسم!

فعالین چریکهای فدایی خلق ایران در هلند
۴ نوامبر ۲۰۲۳