سلام زیجی: جنایت عظیم شهریور سال ٦٧ و دهه خونین  شصت (درسهای که باید گرفت)

دیدگاهها
شخصی سازی فونت
  • کوچکتر کوچک متوسط بزرگ بزرگتر
  • Default Helvetica Segoe Georgia Times

باز نشر:  در ادامه جنایت عظیم٣٠ خرداد سال ٦٠، و سالیان پس از آن، جنایت سازمانیافته تر و به مراتب خونین تر وهولناکتری از اوایل مرداد ماه شروع کردند و تا شهریور ٦٧ با کشتار قریب به ٣٠ هزار زندانی و دستگیر شدگان خیابانی در شکل انفرادی و دستجمعی، در زندان و بیرون زندان، ادامه پیدا کرد. بدین ترتیب دهه شصت را تبدیل کردن به دهه ی آغشته به خون. دهه ی نسل کشی و نابودی گسترده انسانهای مبارز و کمونیست، و دهه جوغه اعدامهای بیشماری در تاریخ ننگین و سیاه جمهوری آدمکشان اسلامی ایران ثبت گردید.

در این پروسه کوتاه مدت، مبارزین و آزادیخواهان و مخالفین حکومت اسلامی گیر افتاده و نسلی از انقلاب کنندگان علیه رژیم مستبد پادشاهی را در کام مرگ و خون فرو بردند. نزدیک به چهار دهه جنایت و کشتار و به تباهی کشاندن زندگی کارگر و زن و جوان آن مملکت ریشه در تاریخ آن رویدادها و مسیر جنون آمیز و خونینی دارد که جمهوری اسلامی بر بستر آن به قدرت رسید.
 به نسل امروز در ایران و جهان باید آن جنایات و تاریخ وحشتناک را یاد آور شد. اما نشان دادن جنایت و آدمکشی آنزمان و شناسائی و تلاش برای مجازات قاتلینی که هنوز در راس قدرت هستند گر چه بسیار ضروری است اما اصلا کافی نیست!. فراتر از آن، یاد آوری آن تاریخ و جنایات هولناک و اینکه چرا چنین شد؟ و کلا تجربه شکست انقلاب سال ٥٧ بدست ضد انقلاب اسلامی و نقش مخرب دولت امریکا و غرب و ناتوانی و ضعف چپ و کمونیزم و پوپولیسم و ناسیونالیسم غالب برآنها در آنزمان، و همچنین همکاری مستقیم نیروهای مرتجع با خمینی جلاد و غیره چنانچه توسط کمونیستها و رهبران طبقه کارگر و جامعه و نسل امروز به درستی درک و فهم نشود، روند پیشروی مبارزه برای سرنگونی جمهوری اسلامی بعداز گذشت قریب به چهل سال میتواند باز به شکست و ناکامی و نابودی نسل دیگری منجر گردد.
 در این دوره بسیار ضروری است که با صدای بلند از جانب هر نیرو و تریبون باشرفی این حقایق ساده بازگو شود و تاکید گردد که منادیان دو خرداد و فعالین ارتجاع سبز، و سازندگان اصلی دولت “اعتدال” و ملی-اسلامی ها و نهضت آزادیها و اکثریت و توده ایها، "دمکراسی طلب ها" و "خشونت گریز"ها امروزی جزئی از صف یاران و همقطاران دیروز خمینی جلاد بودند و مستقیم و غیر مستقیم در فاجعه نسل کشی ٣٠ خرداد سال ٦٠ و شهریور ٦٧ و همچنین در کمک به تداوم تاکنونی حاکمیت چنین رژیم قرون وسطی دست داشته اند و لازم است به عنوان جزئی از عاملان و قاتلین آن تاریخ هولناک، که جمهوری اسلامی را بر روی آن بنیان نهادند، رده بندی شوند. از ٣٠ خرداد ٦٠ و شهریور ۶٧ تا کهریزک و کشتار کارگران و شلاق زدن کارگر و جوانان ،از به فقر و نابودی کشاندن طبقه کارگر در این مملکت مملو از ثروت، تا اسید پاشی ها و “گشت های نامحسوس”، از سازماندهی شبکه های ترور و قمه کشی واعدامهای پی در پی، تا جنگ افروزی در کشورهای منطقه و هزینه کردن ثروت جامعه در جنگهای تروریستی و کشتار مردم بی دفاع، از تداوم آپارتاید جنسی و فشار و سرکوب مداوم زنان و به قهقرا بردن امید و خواست و آرزوی نسل جوان همه و همه زنجیره جنایتهای غیر قابل چشم پوشی و بخش تفکیک ناپذیری از تاریخ نفرت انگیزی است که بر پیشانی این حکومت بورژوا اسلامی و همه حامیان فارس،کرد،ترک و عرب زبان و جنبشهای "اصلاحات طلب" آنها حک شده است.
 این رژیم را باید سرنگون کرد و سرانش را در ملاء عام محاکمه نمود! چه مرده و زنده باید محاکمه شوند! هر فردی یک روز در هرم قدرت دولتی و ارگانهای نظام اسلامی قرار گرفته و "خدمت" کرده باشد. بدون استثنا، کم و بیش، هر کدام به نسبت وزن و موقعیت جنایتکارانه و فاسدی که داشته است، شریک جرم این رژیم در چهار دهه کشتار و آدمکشی و فساد و دزدی و نابودی جامعه ایران هستند! هر نیرو و فردی، ولو با اندکی درک و برخورداری از احساس وآرزوی انسانی، و با حداقلی از خواست آزادی و برابری در وجودش باید برای از سر راه برداشتن چنین نظامی گامهای جدی بردارد.

ما باید و موظف هستیم به این روند جنایتکارانه حاکمیت جمهوری اسلامی نقطه پایانی بگذاریم! برای این هدف مهم و تحقق کم مشقت آن امروزتنها شکلی ازسرنگونی و انقلاب کردن می تواند به یک ایران آزاد و خوشبخت منجر گردد، که ماهیت و مطالبات روند سرنگونی و خیزشهای توده ای و کارگری ضروری است از لحظه تولد و در قدم اول متکی باشد به پرچم و سیاست و سازمان و حزب و رهبری سوسیالیستی و کمونیستی خود. متکی باشد به بسیج نیروی جنبش طبقاتی خود. متکی باشد به ابزارهای سرنگونی طلبانه و مبارزاتی سیاسی و سازمانی و مسلحانه جنبش آزادیخواهی و برابری طلبانه و کارگری خود. این یعنی حداقلی از درس گرفتن از تاریخی که بدان اشاره شد. کسی که سیاست موج سواری و یا همه با هم بودن را در پیش میگیرد همان دوره ویرانگر و فریبکارانه بورژوائی و اسلامی و خلقی سال ۵٧ را دارد تکرار میکند که عمیقا فریبنده و ضد کمونیستی است. جریاناتی که در پوشش مخالفت با جمهوری اسلامی و حتی در پوسش گرامی داشت از شهریور ٦٧ بر طبل ارتجاع مذهبی و قومی گری و فدرالی و شوینیستی ایرانی گری میکوبند فراخوان آینده ی به مراتب سیاهتر و هولناکتر از دوره کنونی حاکمیت جمهوری اسلامی به مردم ایران می دهند! اینها چیز بهتری از ویرانیهای امروز سوریه و عراق و افغانستان و یمن برای ایران به ارمغان نخواهند آورد! اگر طبقه کارگر و بخش آزادیخواه جامعه بخواهد براستی آزاد گردد باید همه این نیروها و کل موجودیت این رژیم را یکجا جارو کند و از سر راه خود بردارد. حزب سوسیالیست انقلابی ایران متعهد به سازماندهی ابزارهای جدی مبارزاتی و سرنگونی طلبانه با پرچم و هژمونی سوسیالیستی است. پیوستن به حزب سوسیالیست انقلابی یک اقدام مهم در تسریع روند نابودی کلیت نظام فاشیست اسلامی ایران و گام بسیار مهمی در جهت دستیابی به یک جامعه آزاد، برابر، مرفه، امن و سوسیالیستی خواهد بود!
 یاد جانباختگان شهریور سال ٦٧ و همه جانباختگان راه آزادی و برابری و سوسیالیسم در٣٨ سال گذشته گرامی باد! نابود باد جمهوری اسلامی! 
زنده باد سوسیالیسم!
 ‌٨ شهریور ١٣٩٦
٣٠ اگوست ٢٠١٧


http://www.simroz.org

01/09/2024