خدامراد فولادی: همسویی ِ « کمونیست های آخرالزمانی » با تروریست های اسلامی

شخصی سازی فونت
  • کوچکتر کوچک متوسط بزرگ بزرگتر
  • Default Helvetica Segoe Georgia Times

توضیحی به خواننده گان، خصوصن خواننده گان ِ ساکن ِ ایران: من، مقالات ام را که عمدتن در دفاع از مارکسیسم ِ بد فهمیده شده و بد فهمانده شده اند برای تمام ِسایت های اسم ورسم دار ِتشکیلات های موسوم به چپ ارسال می کنم. اما غیر از دو- سه سایت، هیچ یک از این سایت ها نوشته های من را درج نمی کنند. خواننده گان می توانند با مراجعه به به سایت های اسم و رسم داروتشکیلات داردرستی ِ حرف ِ من را ببینند و سایت هایی را که دفاعیه های من از مارکسیسم ِراستین را در زمینه های مختلف ِ سیاسی، فلسفی، و ایدئولوژیک درج نمی کنند بشناسند.

حتا نقدهای من به رژیم ِ حاکم بر ایران و تروریسم ِاسلامی نیز در همین چارچوب ِ مارکسیسم ِ  راستین ِ تاکنون بد فهمیده شده و بد معرفی شده توسط ِ چپ ِ فرقه گراست. مفهوم ِ این برخورد ِ غیر ِ دموکراتیک با مارکسیسم ِ نقادانه چیست جز آنکه آن سایت ها خودشان هم می دانند و تلویحن می پذیرند که با این رژیم اشتراک نظر و همسویی ِ سیاسی و حتا ایدئولوژیک دارند، وگرنه به چه دلیل این مقالات را درج نمی کنند؟ من در مقالات ام نام ِ سایت ها را نمی برم ،افراد را نام می برم و نقد می کنم.پس،اگرایراد واشکالی هست آن افراد می توانند پاسخ دهند وازمواضع ِسیاسی عقیدتی و تشکیلاتی شان دفاع کنند. برخورد ِ آنها مثل ِ این می ماند که من نقدهای ام بر رژیم را برای روزنامه های دولتی ِ کیهان و ایران بفرستم و آنها نه تنها درج نکنند بلکه برایم تشکیل پرونده دهند و نام ِ مرا در لیست ِ سیاه ِ ترور ِ شخصیتی شان قرار دهند! آیا همین موضع ِمشترک دربرخورد بامخالف ِسیاسی عقیدتی آنهم با مدافع ِ مارکسیسم ِ راستین ، برای اثبات ِ همسویی وهمنظری ِ چپ ِ فرقه گرا با حکومتیان کافی نیست؟ اگر کافی نیست، باز هم نمونه هست .
اکنون برویم سر ِاصل مطلب وهمسویی ِ« کمونیست های تخیلی-آخرالزمانی» با تروریست های اسلامی: 
جنگ ِتروریست های اسلامی به رهبری ِرژیم ِ حاکم بر ایران با اسراییل فرصت ِ مناسبی پدید آورد برای شناخت ِهرچه بیش تر ِماهییت ِایدئولوژیک سیاسی ِ خودکمونیست نامان ِ خیال پرداز. در واقع ، در یک چنین بزنگاه های تاریخی است که می توان دیدگاه ها و ایده ها و ادعاها را باعلمییت ِ تاریخی یعنی ماتریالیسم ِ دیالکتیک-تاریخی محک زد و راستین را از دروغین باز شناخت، که در عین ِ حال بهترین فرصت برای شناساندن ِ آنها به جامعه هم هست. جنگ ِ تروریسم ِ اسلامی با اسراییل که با شبیخون ِ برق آسای حماس به نیابت ِ رژیم ِ حاکم بر ایران و سلاح های آن با تصور ِ تحقق ِ وعده ی رهبر ِ این رژیم در نابودی ِاسراییل و ریختن ِ یهودیان در دریا انجام شد،و طی ِ آن صدها نفر یا به اسارت گرفته شده یا کشته شدند- از جمله بیش از دویست جوان ِ بی خبر از ترفند ِ تروریسم-،  یکی از بزنگاه های استثنایی ِ تاریخ است که می تواند قاعده هم باشد. استثنا است از آن جهت که اولن این جنگ است و نه انقلاب که آن را از دیدگاه ِ انقلاب و ضد ِ انقلاب نگریست هرچند تروریسم خودش درنظروعمل  ضد ِ انقلاب است و نه انقلابی، و ثانیین این واقعییت به آن معناست که جنگی است میان ِ دو دولت و نه دو طبقه ی اجتماعی، که هدف ِ آغاز کننده اش اعمال ِ سرکرده گی وغلبه ی تروریسم و ایدئولوژی ِ واپس گرای اسلامی اش بر منطقه است و از این رو،درک و تحلیل ِواقعی آن است که فقط از همین جنبه مورد ِ تحلیل و بررسی قرار گیرد. یعنی هر تحلیلی که آغاز گری ِ تروریسم ِ اسلامی و شرکا و مزدوران ِ نیابتی اش در منطقه- وحتا در جهان - را نادیده بگیرد وفقط روی« صهیونیسم ِاسراییل» که در این مورد و نمونه ی استثنایی مورد ِ تهاجم واقع شده تمرکز نماید، مغرضانه و بی اعتبار است که یقینن جز همسویی و جهت گیری ِ عامدانه با تروریسم ِ اسلامی معنا و مفهومی ندارد. به عبارت ِ دیگر این جنگ،از آنجا که هدف ِ آغاز کننده اش ترویج و تحمیل ِایدئولوژی اسلامی به زور ِانواع ِ سلاح های کشتار ِ جمعی  به ساکنان ِ منطقه با هر دین و ایدئولوژی ِغیر ِاسلامی است، جنگی است ارتجاعی واپسگرایانه و قرون ِ وسطایی، ونه حتا یک جنگ ِ متعارف ِ این دوران برای مثلن تقسیم ِ جهان میان ِ قدرت های برتر ِ نظام ِ سرمایه داری و یا ایجاد ِ فضای حیاتی برای سرمایه- که آنهم اگرچه محکوم است اما جزیی از هوییت و ماهییت ِ نظام ِ سرمایه و خود ِ سرمایه و خصلت ِ طبقاتی ِ آن است-.
تروریسم، آنهم تروریسم ِ دینی- مذهبی و خصوصن نوع ِاسلامی ِ آن، چنان که خورا درعمل به بشرییت شناسانده،چه دررابطه اش با جامعه ی خودی و چه در روابط ِ بین المللی، در درون ِ ساختار و سیستم ِ نظام مند و قانون مند ِ این دوران قرار نمی گیرد. یعنی نه ایدئولوژی ِ واپسگرای ولایتی- خلافتی اش در این دوران می گنجد و نه استبداد ِ پدرشاهی ِ خدایگان بنده گی اش. که رهبر ِ مادام عمر ِ غیر ِ منتخب نمونه ی کاملن واضح و عیان ِاین واپسگرایی و خدایگان بنده گی و امام- سالاریالگو و خودویژه گی ِ خاص ِ آن است.
حقیقت این است که هر تحلیل و قضاوتی در باره ی این جنگ که این پارامترهای علمی- تاریخی را از نظر دور بدارد، و با احساساتی گری های دروغین موضوع را به جنگ ِ« ظالم و مظلوم» تقلیل داده و با این تقلیل گرایی حماس و رژیم ِ تروریست ِ حاکم بر ایران را مظلوم و اسراییل را ظالم قلمداد نماید، تحلیلی بی اعتبار و فاقد ِ وجاهت ِعلمی و تاریخی و ازنظرگاه ِتکامل گرایانه محکوم است. دلیل اش هم، دردوران بودن وبا دوران بودن ِاسراییل و نظام ِسیاسی اجتماعی ِآن،و در دوران بودن اما بادوران نبودن،یعنی ناهمگونی و ناهمخوانی  ِ دورانی ِ ساختار ِاستبداد ِ سیاسی- اجتماعی،و تروریسم ِ حکومت ِ اسلامی ِحاکم بر ایران و نیروهای نیابتی اش حماس و حزب الله است.
اسراییل تنها کشور ِدارای دموکراسی در خاورمیانه ، و از معدود کشورهای دموکراتیک درآسیاست. در حالی که مساله ی وجودی ِ حماس و حزب الله و دیگر عمال ِ نیابتی ِ رژیم ِ اسلامی نه دموکراسی و آزادی های سیاسی،بلکه همچنان که از بدو ِپیدایش تاکنون نشان داده اند، تبعییت ِ بی چون و چرا از فعالییت ها و عملیات ِ تروریستی ِ این رژیم چه در منطقه و چه در دیگر نقاط ِ جهان است، که کشتن ِ مخالفان ِرژیم از جمله ی اهداف ِاین حکومت است.
تئوری ِ مارکسیستی ِ ماتریالیسم ِ دیالکتیک-تاریخی جامعه های انسانی را نه با معیار ِ فریب کارانه و غیر ِ علمی ِ « ظالم و مظلوم» یا رویدادهای تاریخ گذشته برای توجیه و جا انداختن ِ نظریه های غیر ِ علمی و غیر ِ تاریخی نظیر ِ« صهیونیسم» ِ متعلق به هفتاد سال ِ قبل- که خود ِ دموکراسی برای همه ی کنونی ِاسراییل آن رابی اعتبارساخته است- بلکه همچنان که گفتم باپارامتر ِدردوران بودن وبا دوران بودن ِ رژیم ها و سازمان های سیاسی و حتا افراد است که ادعاها را ارزیابی و قضاوت می کند. این تئوری است که به ما می گوید فرقه گرایی که خود را مارکسیست و کمونیست می نامد اما در جنگ ِ استبداد با دموکراسی جانب ِ استبداد را می گیرد، نه مارکسیست است و نه کمونیست.
در بخش ِ بعدی دلیل ِ مارکسیست و کمونیست نبودن ِ فرقه گرایان را همراه با گفتاورد ِ نمونه وار از برخی فرقه گرایان نشان خواهم داد، که دفاع ِ از حماس و حزب الله یک نمونه و در شرایط ِ کنونی نمود ِ آشکار ِ آن است.  ادامه دارد