به این سیکل جنایت پایان دهیم (در مورد جنگ اسرائیل و فلسطین)

شخصی سازی فونت
  • کوچکتر کوچک متوسط بزرگ بزرگتر
  • Default Helvetica Segoe Georgia Times

حمله وسیع و غافلگیرانه "طوفان الاقصی" حماس به اسرائیل در روز شنبه ۷ اكتبر ۲۰۲۳، بزرگترین حمله نظامی نیروهای فلسطینی بعد از جنگ "اعراب و اسرائیل" در سال ۱۹۷۳، دامنه وسیع آن، تسخیر بسیاری از مراكز نیروهای نظامی اسرائیلی و بازپس گیری مناطق وسیعی از سرزمین های اشغالی در مرز نوار غزه، نه تنها دولت اسرائیل بلكه جهانیان را غافلگیر كرد.

این حمله صحنه سیاسی خاورمیانه و جهان را تحت تاثیر خود قرار داد و معضل فلسطین، مسئله سرنوشت مردم فلسطین و آینده آن را، یکبار دیگر در مقابل جهانیان گذاشت. با حمله اسرائیل به نوار غزه این جنگ وارد مرحله ای خونین تر و فاجعه بارتر شده است.
 
حمله حماس به اسرائیل، بر خلاف تصویر جعلی دول غربی و حامیان دولت اسرائیل در میدیای دست راستی در غرب، رعد و برقی در آسمان بی ابر نبود. جنگ امروز ادامه جنگی ۷۵ ساله است که در فلسطین و مناطق اشغالی آن در جریان است. جنگی كه بانی اصلی آن دولت قومی- مذهبی اسرائیل و حامیان آن در غرب اند. جنگ امروز نتیجه بن بست طرح های دول غربی در "حل" معضل فلسطین و به رسیمت نشناختن حق مردم فلسطین در تشکیل دولت و کشور مستقل خود است. و همزمان حمایت بی چون چرا از جنایات دولت نژاد پرست اسرائیل علیه مردم بیگناه فلسطین، حمایت و تائید سیاستهای پاکسازی قومی، نسل کشی، تحمیل بیحقوقی مطلق به مردم فلسطین، تائید کشتار، کوچ، آوارگی، بمبارانهای دائمی نوار غزه و قربانی کردن هزاران انسان بیگناه، به نام حق اسرائیل در "دفاع از خود"، است.
 
این جنگ در عین حال مهر عدم صلاحیت دولتهای عربی در حمایت از مردم فلسطین، سواستفاده از مصائب این مردم برای امیتازگیری و معامله بر سر زندگی امروز و آینده میلیونها آواره فلسطینی در میز مذاکره با اسرائیل و دول غربی، را بر خود دارد.
 
به بن بست کشیدن حل مسئله فلسطین توسط دولتهای اسرائیل و امریکا، بسته شدن دریچه آینده ای روشن برای مردم فلسطین، زمین گذاشته شدن پرچم ریاكارانه حل معضل فلسطین از طرف دولتهای عربی و معامله بر سر آینده این مردم، حاشیه ای شدن نقش حماس در این معاملات، بر متن سیاستهای فاشیستی دولت اسرائیل علیه مردم فلسطین، ظاهرا فرصت مناسبی بود برای حماس تا به نام دفاع از مردم فلسطین دست به چنین حمله ای بزند. این حمله در این ابعاد و به این گستردگی، علیه یکی از مجهزترین دستگاههای امنیتی-اطلاعاتی و نظامی جهان، فرصتی بود تا حماس اولا یکبار دیگر خود را بعنوان تنها نیروی "حامی" مردم فلسطین معرفی کند و دوما جایگاه از دست داده خود را بعنوان نیرویی غیر قابل حذف در مذاکرات و ... مجددا بدست آورد. هدف از این حمله، برخلاف ادعای حماس نه حملات فاشیستی دولت اسرائیل به مردم فلسطین که کسب مجدد جایگاه از دست رفته حماس در میان مردم نوار غزه و همچنین در معادلات میان قدرتهای منطقه و جهان بود.  
 
آنچه حمله حماس در این دوره را از جنگهای پیشین متمایز میكند، یكی ابعاد و گستردگی این حمله و شکنندگی دستگاه نظامی-امنیتی اسرائیل است، اما دیگری و مهمتر از آن شرایط و توازن قوای جدید در جهان و منطقه است. شرایط جدیدی که تضعیف قدرت آمریكا در سطح جهان و خاورمیانه، پایان دوره یكه تازی این كشور و سیاستهای میلیتاریستی او و متحدینش در جهان، عروج قدرتهای دیگر و شکلگیری دنیایی چند قطبی از مهمترین مختصات آن است. شرایط جدیدی که تقسیم مجدد جهان و سهم قدرتهای جهانی و منطقه ای را روی میز گذاشته است. تضعیف موقعیت اسرائیل در منطقه و بن بست سیاست "اسرائیل محور" امریکا یکی از نتایج این شرایط جدید است. این امر در کنار اعتراض بشریت متمدن به جنایات اسرائیل و كشتار هر روزه مردم فلسطین، اعتراض به آپارتاید نژادی در اسرائیل و بالاخره خواست حل قطعی مسئله فلسطین و تشکیل دو دولت، شرایطی است که حماس برای بهبود و بازیابی موقعیت تضعیف شده خود از آن بیشترین استفاده را کرده است.
 
دولت نتانیاهو متقابلا از این جنگ بیشترین استفاده را در تقویت موقعیت متزلزل خود در داخل اسرائیل، در دامن زدن به نفرت قومی برای تعرض بیشتر به مردم فلسطین، به نام دفاع از خود، و در تقویت نیروهای دست راستی و فاشیست در اسرائیل خواهد کرد. 
 
ضد حمله اسرائیل، به نام "انتقام از حماس"، و بمباران وسیع نوار غزه، کشتار مردم بیگناه، ویرانی مناطق مسكونی، مدرسه، بیمارستان و اردوگاه آوارگان، محاصر كامل نوار غزه و قطع برق، آب، مواد سوختی، نان، دارو و امكانات زیستی از حدود دو میلیون انسان اسیر در این منطقه، تدارک حمله زمینی و اشغال كامل نوار غزه و قتل عام یا آوارگی ساکنین نوار غزه، بی تردید جنایت جنگی علیه مردم فلسطین است. شریک جرم دولت اسرائیل در این جنایت دولتهای غربی اند که با حمایت بی چون چرای خود، با كمكهای نظامی و مالی به دولت اسرائیل، با قطع کمکهای مالی خود به مردم فلسطین، جنایت و مجازات دسته جمعی مردم ساکن نوار غزه، را ممکن کرده اند. شریک جرم دولت اسرائیل رسانه های دست راستی، این دستگاه دروغ پراکنی، در غرب اند که با تبلیغات شنیع خود جنایات دولت اسرائیل علیه مردم فلسطین را توجیه میکنند و بعنوان بخشی از ماشین جنگی غرب و اسرائیل بر طبل کشتار بیشتر می کوبند.
 
حزب حكمتیست (خط رسمی) ضمن ابراز انزجار از این توحش و جنایت، چه از جانب اسرائیل و چه از جانب حماس، و محکوم کردن سیاستهای جنگ طلبانه دول غربی و گسیل نیرو به اسرائیل، بشریت متمدن را برای پایان این جنگ و به حمایت از مردم محروم فلسطین و حق آنها برای زندگی امن فرامیخواند و بر مطالبات زیر تاکید میکند.
 
آتش بس و پایان فوری جنگ از هر دو طرف!
 
پایان فوری محاصره اقتصادی مردم نوار غزه، قطع آب و برق و نان و مواد سوختی!
 
ارسال فوری کمکهای داوریی، پزشکی، غذایی و ... به مردم در نوار غزه!
 
غیر نظامی کردن فوری منطقه، خروج ناوگانهای امریکا و نیروهای نظامی دول غرب از منطقه!
 
ترك فوری اسرائیل از مناطق اشغالی و بازگشت مردم فلسطین به محل كار و زندگی خود و قطع هر نوع تهدید علیه آنها!
 
اینها اولین قدم در یافتن و ممکن کردن راه حل ریشه ای و پایه ای حل مسئله فلسطین، یعنی برسمیت شناختن دو دولت مستقل اسرائیل و فلسطین، است.
 
تنها راه پایان دادن به جنگ، کشتار، نسل کشی، ترور، ویرانی و ....، تنها راه قطع سو استفاده دولت اسرائیل، حماس، حزب الله و .... از شکاف میان مردم اسرائیل و فلسطین و پایان نقش جنایتكارانه آنها، تنها راه حل صلح پایدار و پایان تمام مصائب مردم فلسطین تشکیل دو دولت مستقل است.
 
حزب حكمتیست (خط رسمی)
۱۸ مهر ۱۴۰۲- دهم اكتبر ۲۰۲۳

به همدرد وهمسرنوشت من دست نزن!
مردم آزادیخواه!
این روزها از گوشه و کنار ایران اخباری از تعرض به مهاجرین و پناهندگان افغانستانی منتشر میشود. آمار این تعرض ها هرچقدر باشد، حتی اگر یک مورد هم بوده باشد، برای جامعه ای که به خاطر آزادی و برابری، برای رفاه و صلح و شادی علیه یک حکومت ضدبشری بپاخواسته است، مایه شرم ساری است!
تردیدی در این نیست که اصلی ترین عامل تحریک علیه این بخش از شهروندان که از فقر و بی حقوقی و جهنمی که طالبان برایشان ساخته است ناچار به زندگی در ایران شده اند، جمهوری اسلامی است که در رفتار ضدانسانی و نژادپرستانه و فاشیستی با فراریان از افغانستان، سابقه ای چند دهه دارد. تردیدی در این نیست که در سطح تبلیغات، پابپای رسانه های جمهوری اسلامی رسانه های راست در اپوزیسیون نیز تلاش میکنند که بر آتش دشمنی و کینه نژادپرستانه علیه این بخش از شهروندان بدمند و کوره آن را داغ نگاه دارند!
جمهوری اسلامی اول تحریک میکند، بعد بعنوان حافظ "امنیت" مردم، علیه آنها عمل میکند! در عین حال با تحریکاتش دست آتش به اختیاران تحریک شده را هم باز میگذارد تا همدردان و همسرنوشتان خود را بزنند! چرا که "خارجی" و "افغانستانی" اند.
مردم ایران رابطه جمهوری اسلامی با فقر و تباهی نسل های پی در پی فراریان از افغانستان به ایران را میدانند و آنرا در هر دم و بازدم حیات اجتماعی خود، منعکس کرده است. کمک به و حمایت از "کودکان افغان" امروز به بخشی از "فولکلور" مردم در ایران تبدیل شده است. از این رو، این ناآگاهی و نادانی و قدرت جنبش نژادپرستانه در ایران نیست که اجازه تعرض به همدردان و همسرنوشتان افغانستانی میدهد! این کمپینی نژاد پرستانه و ضد انسانی، برای تفرقه و تغییر موقعیت همسرنوشتان با هم است. جایی که ظاهرا مقامات و مسئولین و دست اندرکاران جمهوری اسلامی همسرنوشت مردم در ایران و حافط "امنیت" آنها هستند و افغانستانی هایی که بی پناهی و محرومیت کودکانشان درد جامعه ایران است، كسانی كه محرومترین و ضعیف ترین بخش طبقه كارگر و اقشار پایین جامعه را رقم میزنند، دشمن! تغییر جای دوست و دشمن، جوهر این کمپین کثیف ضد افغانستانی است به بهانه این و آن جرم معمولی که ممکن است از هر بخش از جامعه سربزند! به تبلغاتشان نگاه کنید!
مشتی فاشیست نژادپرست نشسته بر مسند قضاوت و حکومت، که طی یک سال گذشته لشکری از جوانان و نوجوانان را یا ترور کردند و یا سربه نیست، تلاش میکنند با سو استفاده از "رنگ" و "نژاد" و "زبان" این و آن "خاطی" یا "مجرم"، خود را بعنوان حافظ "امنیت" جامعه قالب کنند! دزدان و قاتلان و جانیانی که هریک اختلاس های صدهاهزار میلیاردی و کشتن هزاران هزار نفر از مردم در ایران را در پرونده دارند، بعنوان مامور "قانون" انگشت اتهام مجرمیت را بسوی این و آن فراری بی پناه از افغانستان دراز میکند!
مردم آزادیخواه ایران!
بانی و شروع کننده این کمپین کثیف که بیش از همه دشمنان مان در قدرت از آن سود میبرند هر کس و هر جریانی باشد مسئولیت پایان دادن به آن با ما است! با همگی ما است! مایی که توانستیم حجاب و قوانین ضدبشری اسلام علیه مان را عقب بزنیم! مایی که توانستیم حق اعتصاب و اجتماع و اعتراض و حسابرسی از مشتی اوباش حاکم را عملا تحمیل کنیم، باید بتوانیم عملا در مقابل این موج کثیف ضدافغانستانی سدی ببندیم و به آن پایان دهیم! نباید گذاشت در هیچ محله و محل كاری، در هیچ مدرسه و كوچه و خیابانی، هیچ جمع و فرد تحریك شده، هیچ فرد چاقوكش و مزد بگیر فاشیست و نژاد پرستی، دست به روی همسایگان و همسرنوشتان ما با توجیه پیشینه افغانستانی دارد كنند.
این سیاست های نژادپرستانه و ضدافغانستانی حکومت است که عمری از بی حقوقی میلیون ها نفر از آنها، از بزرگ و کوچک، زن و مرد و سالمند و بیمار، سواستفاده کرد. آنها را به کارهای شاق و کثیف و بی حقوق کشاند! آنها را در جبهه ها به کشتن داد و هرگاه فشار پایین رویش زیاد بود، انگشت اتهام و نشانه را به سوی این بخش از محروم ترین کارکنان جامعه دراز کرد و علیه شان تحریک کرد، نباید امروز بتواند کمترین معنی عملی داشته باشد!
به هم سرنوشت و همدرد من دست نزن! به برادران و خواهران من، با پیشینه افغانستانی یا عراقی یا بدون آن، سنگ نزن! این پیام جامعه ایران است که متناسب است با "فولکلور" حمایتی آن از "کودکان افغان"! متناسب است با واقعیت نزدیکی و همسرنوشتی زنان در هر دو جغرافیا که قربانی توحش اسلامی یک خانواده اند. باید راه پایان دادن به آن را باز کرد!
رفقای کارگر، کمونیست ها، پیشروان جامعه!
این بیش از هر کس به نقش شما و همت شما برای دخالت و پاپیش گذاشتن در مقابل این کمپین نژادپرستانه، مربوط میشود! جامعه به شما نگاه میکند و پاسخ شما را میخواهد! اقدام و نقشه عمل شما را میخواهد!
حزب حكمتیست (خط رسمی)
۱۶ مهر ۱۴۰۲- ۸ اكتبر ۲۰۲۳