اعلام همبستگی ۵۴۰ فعالان مدنی ایرانی با مهاجران افغان؛ «اجازه ندهیم ما را به ورطه نژادپرستی و نفرتپراکنی بکشانند» مهاجران افغان بازگشته از ایران در گذرگاه مرزی اسلام قلعه هرات، وزارت مهاجران طالبان میگوید این افراد به صورت «اجباری و داوطلبانه» برگشتهاندهمزمان با موج کمسابقه حملات به مهاجران افغانستان در ایران ۵۴۰ فعال مدنی، روزنامهنگار، هنرمند، دانشگاهی، وکیل و پزشک ایرانی با انتشار بیانیهای با مهاجران «اعلام همبستگی» کردند.
آنها تاکید کردهاند که «عدهای» میخواهند جامعه را «در ورطه نژادپرستی و نفرت پراکنی» بکشانند.
در بیانیه منتشره آمده است: «متاسفانه از روزهای پایانی تابستان بدینسو، شاهد شکلگیری جریانی علیه مهاجران افغانستانی هستیم».
احترام برومند، رخشان بنیاعتماد، ژیلا بنییعقوب، کاظم کردوانی، عصمت بهرامی، شهرنوش پارسیپور، پرویز پرستوئی، طاهره پژوهش، آیدا پناهنده، نیره توحیدی، فاطمه تیموری، نغمه ثمینی، هادی خانیکی، مهدیه گلرو، مجید دری، بهروز گرانپایه، احمدی کریمی حکاک، اعظم ویسه و بدرالسادات مفیدی از جمله امضا کنندگان این بیانیه هستند.
در روزهای گذشته گزارشها از حمله به خانههای مهاجران در شماری از شهرهای ایران منتشر شده است. در یک مورد در ۱۹ مهر/میزان در شهرک اقبالیه قزوین گروهی به خانه ساکنان مهاجران افغان در این محل حمله کردند و ویدیوی آن در شبکههای اجتماعی بازتاب گستردهای یافت.
در هفتههای گذشته فشار بر مهاجران افغان در ایران شدیدتر شده است و آنها با محرومیتهای اجتماعی بیشتر از گذشته روبرو هستند.
یک مهاجر افغان در استان یزد ایران با ارسال پیامی به بیبیسی فارسی گفته است «به افغانهایی که حتی مدرک اقامت قانونی دارند، خانه کرایه نمیدهند.»
«خبرهای ساختگی و جوسازی» شده است
علاوه بر مطالب هشدارآمیز در مورد مهاجران که در روزنامههای چاپ تهران نشر شده است، موجی از «افغانیستیزی» در شبکههای اجتماعی به راه افتاده است، ویدیوهایی قدیمی و یا جعلی بازنشر شدهاند یا تصویرهایی که مهاجران افغانستان را عامل ناامنی میدانند.
امضاکنندگان این بیانیه میگویند «با فرافکنی و بزرگنمایی و انتشار مطالب خلاف واقع و نیز گاهی با رفتارها و گفتارهای نژادپرستانه کوشش میکنند مهاجران را عامل مشکلات معیشتی و امنیتی جامعه معرفی کنند و تاثیری منفی بر افکار عمومی بگذارند.»
آنهایی را که «بر طبل خشونت، نفرتپراکنی و تبعیض میکوبند، یک عقبگرد فاجعهبار برای جامعه ایران و نافی حقوق و ارزشهای بنیادین انسانی و مدنی دانسته، و بر رعایت کرامت انسانی و حقوق مهاجران طبق اصول اخلاق ایرانی، ارزشهای معنوی و حقوق بینالمللی تاکید میکنیم.»
به گفته بیانیه در حدود چهل سالی که مهاجران افغانستان به ایران «پناه آوردند و البته ایرانیان نیز به گواه تاریخ، به شایستگی آنها را پذیرفتند و وارد تعاملات انسانی، اجتماعی و اقتصادی خویش کردند.»
این فعالان ایرانی با اذعان به نقش مثبت حضور افغانها در ایران میگویند: «بخش بزرگی از اقدامهای عمرانی این چهاردهه در ایران، با همت و زحمت مهاجران انجام شده است؛ وقتی جمعیت جوان ایران به دانشگاه رفت و ایرانیان دچار کمبود نیروی کار برای کارهای سخت و طاقتفرسا شدند، مهاجران این کمبود را جبران کردند.»
در بیانیه آنچه که «ایران در آستانه تسخیر توسط افغانستانیها و تغییر تعادل جمعیتی» از سوی مهاجران خوانده شده، رد شده است.
برخی از روزنامههای تهران شمار مهاجران افغان در ایران را «حدود هشت میلیون» و حضور آنها را «چالش بزرگ امنیتی» برای ایران خواندهاند.
در حالی که آمار کمیساریای عالی سازمان ملل در امور پناهندگان (یواناچسیآر) میگوید ۸.۲ میلیون نفر از افغانستان در ۱۰۳ کشور جهان از جمله ایران و پاکستان مهاجرند، که از این تعداد فقط ۱.۶ میلیون نفر در دو سال گذشته از افغانستان خارج شدهاند.
بیانیه میگوید: «بنابراین، آمار کمیساریای عالی پناهندگان در ایران، که تعداد مهاجران در ایران را ۴.۵ میلیون نفر و وزیر کشور دولت جمهوری اسلامی ایران، که مجموع کل مهاجران افغانستانی را نزدیک به پنج میلیون نفر اعلام میکنند، منطقی به نظر میآید.»
و افزوده که «اما در جمعیت ۸۵ میلیونی ایران، کمتر از ۶ درصد را در بر میگیرد که نمیتواند عامل به وجود آمدن گرانیها، تورم، بیکاری، تشدید بحرانهای زیستمحیطی مانند کمبود آب و خشکسالی و خطرات امنیتی و بهطور کلی ناکارآمدی دولت در زمینه مهار بحرانهای ملی، اقتصادی، معیشتی و امنیتی جامعه باشد.»
برخی روزنامههای چاپ تهران از جمله کیهان که نزدیک به رهبر جمهوری اسلامی است در مورد مصرف «یارانههای پنهان» توسط مهاجران هشدار داده است.
به گفته آنها اگر نهادهای دولتی ایران «ناکارآمد و بلاتکلیف» نمیبودند، «امروز بخش اعظم [مهاجران] شهروند ایران شده بودند.»
بیانیه در این زمینه میگوید:
«با گذشت بیش از چهل سال، با مهاجران نسل اول و دومی روبهرو هستیم که هنوز تابعیت ایران را کسب نکردهاند و یا برای کودکانی که از مادر ایرانی و پدر افغانستانی متولد شدهاند، شناسنامه صادر نمیشود. همچنین مهاجران مشکلات بسیاری مانند محدودیتهای قانونی در زمینه مالکیت اموال منقول و غیرمنقول، افتتاح حساب بانکی، خرید سیمکارت، ثبتنام دانشآموزان در مدارس و غیره دارند که مانع بهرهمندی آنان از حقوق اساسی انسانی میشود.»
بنا به قوانین مدنی ایران فرد متولد ایران پس از رسیدن به سن ۱۸ سالگی میتواند تقاضای شهروندی این کشور را کند. این موضوع تنها در مورد بخشی از مهاجرانی که والدین آنها با ویزا وارد ایران شده اعمال شده و افراد دیگری حتی با وجود تولد در ایران، مانند والدین جزو «آوارگان» جنگ خوانده شده و از این حق محروم ماندهاند.
در سالهای اخیر، با تصویب مجلس به فرزندان مادران ایرانی که با اتباع خارجی از جمله افغانها ازدواج کردهاند، تابعیت ایرانی اعطا شده است.
ازدواج مهاجران افغانستان با شهروندان ایران نیز نیاز به تایید مراجع اطلاعاتی و امنیتی دارد که روندی پیچیده و زمانگیر است.
نویسندگان این بیانیه نیز میگویند افغانهای مقیم ایران «همچنان از بخش اعظم حقوق قانونیِ یک شهروند محرومند و در بسیاری مواقع مورد ظلم و بیعدالتی و رفتارهای خلاف اخلاق و قانون قرار میگیرند و امکان تظلمخواهی نیز ندارند.»
با وجود تاکید مقامهای دولتی، هنوز بسیاری از مهاجران نمیتوانند حساب بانکی برای خود باز کنند و یا سیمکارت مبایل بخرند. آنها میگویند «ناچارند از دوست ایرانی خود خواهش کنند که برایشان سیم کارت بگیرد».
اسناد خانه و ماشین که مهاجران در ایران میخرند به نام دوستان ایرانیشان ثبت شده یا «قولنامه» عرفی است.
در حالی که بنا به تاکید نویسندگان این بیانیه در چهار دهه گذشته، جامعه میزبان و مهاجران افغان «خدمات متقابل» انجام دادهاند و «زیست همدلانهای» را تجربه کردهاند.
در همین حال، هفته گذشته خبرگزاری دولتی ایرنا گزارش داد که مسئولان کنسولی وزارت امورخارجه ایران از طالبان خواستهاند تا از ورود شهروندان افغانستان بدون روادید، جلوگیری کند.
سرمایهگذاری میلیونها دلار مهاجران در ایران
در بیانیه خاطرنشان شده که مهاجران افغانستان «سرمایهگذاری ۱۵۰ میلیون دلاری در ۴ ماه نخست سال جاری در بخشهای مختلف اقتصادی» داشتهاند و در جنگ ایران و عراق جنگیدهاند.
مهاجران «تنها مصرف کننده نیستند؛ آنها در بخشهایی مانند کشاورزی، ساختمانسازی و خدمات شهری، در سختترین شرایط کاری با دستمزدهای پایین، بدون حمایتهای قانونی و بیمه و بازنشستگی، کار میکنند».
پیشینه حضور مهاجران در ایران به پیش از انقلاب اسلامی در سال ۱۹۷۹ میرسد که عمدتا به صورت کارگران فصلی یا دانشجویان و طللبهها برای تحصیل در دانشگاهها و حوزههای دینی به ایران میآمدند.
پس از حمله شوروی به افغانستان در دسامبر ۱۹۷۹، اولین موج پناهجویان جنگ روانه ایران شد که یکی از پشتوانههای نیروهای مجاهدین در جنگ با شوروی شدند.
در بیانیه به «حضور در جبهههای جنگ ایران و عراق» اشاره شده است. بنا به گزارشهای رسمی چند صد تن از این افراد در جنگ ۸ ساله ایران و عراق کشته شدند.
محمدسرور رجایی نویسنده کتاب قطور ۵۲۵ صفحهای که خاطرات شماری از آنها در جبهههای جنگ ایران و عراق را نشر کرده است، در این مورد به بیبیسی گفته بود شمار کشته شدگان مهاجران افغانستان «تا سه هزار نفر» در جریان هشت سال جنگ ایران و عراق (۱۳۵۹-۱۳۶۷) میرسد. برخی آمارها تا ۵ هزار نفر تخمین زده اند، اما آقای رجایی معتقد است که حداکثر تا سه هزار کشته شده اند.
یکی از آنها نسیم افغانی بود که پس از بیش از سه دهه جسدش یافت شد و به دستور رهبر جمهوری اسلامی «به نشانه قدردانی» در صحن حرم امام رضا در مشهد به خاک سپرده شد.
راهحلهای پیشنهادی
نویسندگان این بیانیه چهار پیشنهاد در مورد مساله مهاجران افغانستان ارائه کرده است.
پیشنهاد اول با توجه به کنوانسیون ۱۹۵۱ سازمان ملل که ایران نیز آن را امضا کرده است، آوردن «تحول در سیستم کنونی» را در صدر اولویت سیاستهای مهاجرتی قرار دهد و «تکلیف مهاجران موجود و متقاضیان آینده» را روشن کند.
دوم، در میان مهاجران شمار زیادی از افراد تحصیل کرده و متخصص نیز وجود دارند که به گفته این بیانیه «ما نتوانستهایم از ظرفیتشان استفاده کنیم».
سوم، از مسئولان دولت خواسته شده که با «مهاجر ستیزی» مقابله شده و مانع «دوقطبی سازی» جامعه در این موضوع شوند.
از جامعه جهانی، به ویژه سازمان ملل خواسته شده که کمکهای خود به ایران را که درگیر مشکلات اقتصادی است در مورد مهاجران «بازبینی» کرده و «افزایش» دهند.
چهارم، در پایان بیانیه سفارش شده که «اجازه ندهیم عدهای ... تخم نفرت، خشونت، تبعیض و مهاجرهراسی بکارند و ما را به ورطه نژادپرستی و نفرتپراکنی بکشانند».
«این جامعۀ صلحطلب را که از کودکی زمزمه میکند 'بنیآدم اعضای یکدیگرند / که در آفرینش ز یک گوهرند'، به بیراهه خشونت و نفرت و نژادپرستی ببرند.»
https://www.bbc.com/persian/articles/c1edpwz9xkdo