اخباروگزارش های کارگری 27-28-29  دی ماه 1402

شخصی سازی فونت
  • کوچکتر کوچک متوسط بزرگ بزرگتر
  • Default Helvetica Segoe Georgia Times

- ضرب وشتم یک کارگر حق طلب بهره‌برداری از شبکه‌های آبیاری کارون بزرگ توسط مدیر امور اداری و کارگزینی- دومین روزتحصن کریم سیاحی کارگراخراجی گروه ملی صنعتی فولاد ایران دراعتراض به عدم بازگشت به کارمقابل ورودی مجتمع- دومین روزتحصن کریم سیاحی کارگراخراجی گروه ملی صنعتی فولاد ایران دراعتراض به عدم بازگشت به کارمقابل ورودی مجتمع/کارگران گروه ملی صنعتی فولاد ایران: ما کارگران گروه ملی کریم سیاحی را تنها نمی گذاریم.

« همکاران شریف و  گرامی ، همانطور که در تمام اعتصابات قبل کریم سیاحی پیشرو بوده و از حق و حقوق کارگران گروه ملی دفاع میکرد، مردانگی و شرافت ما  ایجاب می کند که از همکار و دوست خود که به تنهایی روبروی شرکت تحصن نموده است دفاع و حمایت نماییم . ما کارگران گروه ملی کریم سیاحی را تنها نمی گذاریم.»
/گزارش رسانه ای شده:کی بود کی بود؟ من نبودم!
- ادامه اعتراضات کارگران صنعت نفت نسبت به تعیین سقف حقوق، نحوه‌ی کسر غیرقانونی مالیات و محدودیت 30 ساله‌ی سنوات بازنشستگی علیرغم سنوات خدمت بیشتر و بعضا کسورات بازنشستگی بیش از 40 سال ،عدم اجرای کامل ماده قانون وظایف و اختیارات وزارت نفت و عدم ادغام صندوق بازنشستگی با سایر صندوق‌های بازنشستگی با برپایی تجمع کارگران شرکت بهره‌برداری نفت و گاز آغاجاری
- اعتراض ما کارگران برحق است،
هر هفته جمع میشویم و پیگیر مطالباتمان هستیم.
- دردوشنبه اعتراضی این هفته کارگران بازنشسته مخابرات کشور نسبت به کاهش قدرت خرید ،عدم پرداخت مطالبات و قطع خدمات بیمه تکمیلی درمان مقابل ساختمان شرکت مخابرات شهرستان بروجرد در استان لرستان هم تجمع برگزارشد
- تجمع اعتراضی معلمان خرید خدمات  کشور نسبت به عدم تبدیل وضعیت  و پرداخت نشدن 4 ماه حقوق وحق بیمه مقابل وزارت آموزش و پرورش
- گزارشی در باره تجمع اعتراضی کارگران کارخانه سیمان کنگان نسبت به سطح نازل حقوق+
- بیانیه مشترک فعالین مدافع حقوق زن، دادخواهان و حامیان انقلاب زن زندگی آزادی در حمایت از رویا حشمتی و محکومیت حجاب اجباری و شلاق
- چهارشنبه 27 دی،پنجمین روز از اعتصاب غذای دو فعال صنفی معلمان فارس
- عاتکه رجبی فعال صنفی معلمان خراسان آزاد شد 
- ادامه اعتراضات اهالی روستای قره قشلاق سلماس نسبت به احداث کارخانه کربنات سدیم کاوه در اراضییشان بابرپایی تجمع
- سومین  تجمع اعتراضی متقاضیان مسکن ملی زنجان در ماه جاری نسبت به افزایش قیمت وبلاتکلیفی بابرپایی تجمع مقابل ساختمان اداره مسکن و شهرسازی
- تجمع اعتراضی جمعی از اهالی روستای مالک آباد اراک نسبت به اختلاف مالکیتی با اداره اوقاف مقابل دادگستری
- تجمع اعتراضی نانوایان تهران نسبت به سهمیه بندی فروش نان مقابل ساختمان اتاق اصناف
- استعفای یک استاد دانشگاه تربیت مدرس در اعتراض به برخوردها با اساتید و دانشجویان
- استمرار سرکوب دانشجویان با تحمیل محرومیت‌های متنوع
- رقابت مسئولین دانشگاه‌های کشور در نوآوری برای شیوه‌های مختلف سرکوب دانشجویان.
- محرومیت شریفه محمدی از دسترسی به خدمات پزشکی
- 4 ماه حبس تعزیری برای طاهر اصغرپور معلم و مترجم
- عزیز قاسم زاده برای مرخصی درمانی آزاد شد 
- جان باختن 26 کارگر دراستان لرستان براثرحوادث کاری طی 9 ماهه سال جاری
- جان باختن یک کارگر کارگاه شن ‌شویی مشهد بر اثر ریزش سازه‌های فلزی سنگین
- جان باختن یک کارگر اداره برق شهرستان سیمرغ براثر سقوط از تیرک برق
*******
*ضرب وشتم یک کارگر حق طلب بهره‌برداری از شبکه‌های آبیاری کارون بزرگ توسط مدیر امور اداری و کارگزینی
روز سه شنبه 26 دی،یک کارگر پیمانی شرکت بهره‌برداری از شبکه‌های آبیاری کارون بزرگ که برای پیگیری تبدیل وضعیت خود و همکارانش به امور اداری مراجعه کرده بود مورد ضرب شتم توسط مدیر امور و کارگزینی اداری قرار گرفت.
یک منبع کارگری در شهرستان شوشتر به خبرنگار رسانه ای گفت: در این حادثه مدیر امور اداری و کارگزینی شرکت با این کارگر درگیر می‌شود که در نهایت به ضرب و شتم او می‌انجامد.
وی با بیان اینکه پیگیر موضوع هستیم و از حق همکارمان دفاع می‌کنیم، در ادامه گفت: هرچند کارگر مصدوم در این درگیری به درمانگاه خاتم شوشتر منتقل و تحت مداوا قرار گرفت اما وی از شکایت به مراجع انتظامی و قضایی صرفه نظر کرده و فقط موضوع از سوی واحد حراست شرکت در دست پیگیری قرار گرفته است.
*دومین روزتحصن کریم سیاحی کارگراخراجی گروه ملی صنعتی فولاد ایران دراعتراض به عدم بازگشت به کارمقابل ورودی مجتمع
روز چهارشنبه 27 دی برای دومین روز متوالی،کریم سیاحی کارگراخراجی گروه ملی صنعتی فولاد ایران که در سال گذشته رای بازگشت به کار از اداره کار استان خوزستان دریافت کرده بود، در اعتراض به عدم بازگشت به کار خود به شرکت به تحصنش مقابل ورودی مجتمع ادامه داد.
 
*کارگران گروه ملی صنعتی فولاد ایران: ما کارگران گروه ملی کریم سیاحی را تنها نمی گذاریم.
« همکاران شریف و  گرامی ، همانطور که در تمام اعتصابات قبل کریم سیاحی پیشرو بوده و از حق و حقوق کارگران گروه ملی دفاع میکرد، مردانگی و شرافت ما  ایجاب می کند که از همکار و دوست خود که به تنهایی روبروی شرکت تحصن نموده است دفاع و حمایت نماییم . ما کارگران گروه ملی کریم سیاحی را تنها نمی گذاریم.»
کارگران گروه ملی صنعتی فولاد ایران:
روزهایی که شرکت با خطر جدی اعلام ورشکستگی و غارت آن مواجه بود را همه بخوبی به یاد داریم. و یاد داریم که اگر از خودگذشتگی و فداکاری کریم سیاحی و شما همکاران محترم نبود امروز اصلا شرکتی بنام گروه ملی وجود خارجی نداشت .
امروز همه پرسنل شرکت گروه ملی صنعتی فولاد اهواز بلا استثنا از کارگران خدمات گرفته تا مسئولین و مدیرانی که  بر جایگاه های امروز خود تکیه زده اند  فداکاری ها و مطالبه گری های کریم سیاحی را فراموش کرده اند و اکنون  نزدیک دو سال است که بیمه و حقوق او را ناجوانمردانه و ددمنشانه بدون هیچ گناه و جرمی  قطع کرده اند .تنها جرم وی مطالبه طرح طبقه بندی مشاغل است که بخاطر آن زندگی و آینده خود و خانواده اش را فدای حق و حقوق کارگران شریف گروه ملی صنعتی فولاد اهواز  کرد .همه می دانيم که کریم سیاحی انسانی شریف و پاک طینت است  و هرگز چیزی را برای خود نخواست. ولی امروز شاهد هستیم که جایگاه اشخاصی مانند کریم که همیشه طرف کارگر و شرکت بوده در خارج از شرکت است و جایگاه پاچه خاران و چاکران و نوکران بانک ملی اعم از محمدی ، پاژنگی ، بنی نغمه و نصیرنیا که بر علیه شرکت و کارگر هستند و تصمیمات ضد کارگری علیه ما می گیرند و با حقوق های نجومی در حال عیش و نوش هستند . این حضرات دروغگو و ضد کارگر که بنا به مصالح خود دو سال تمام به دروغ وعده بازگشت کریم به محیط کارش را می‌دادند به گوش باشند که مسئولیت سلامت روحی و جسمی کریم سیاحی بر عهده حضرات تیم نالایق مدیریت شرکت است و اگر تار مویی از سر وی کم شود ما شخص شما را مسئول میدانیم و شما هستید که باید پاسخگویی خانواده وی و پرسنل گروه ملی باشید.
همکاران شریف و  گرامی ، همانطور که در تمام اعتصابات قبل کریم سیاحی پیشرو بوده و از حق و حقوق کارگران گروه ملی دفاع میکرد، مردانگی و شرافت ما  ایجاب می کند که از همکار و دوست خود که به تنهایی روبروی شرکت تحصن نموده است دفاع و حمایت نماییم . ما کارگران گروه ملی کریم سیاحی را تنها نمی گذاریم.
گزارش رسانه ای شده:کی بود کی بود؟ من نبودم!
شورای تامین و استانداری خوزستان تاکنون درباره اشتغال یا عدم بازگشت به کار کریم سیاحی هیچ اظهارنظری نکرده است اما مدیرعامل گروه ملی فولاد ایران در اهواز می‌گوید: شورای تامین قبلا به ما نامه زده است که ایشان نباید به کار بازگردد.
کریم سیاحی از جمله شش کارگری بود که سال گذشته پس از اجتماعات صنفی کارگران این مجموعه اخراج شده بود، اما با رای اداره کار استان خوزستان به کار بازگشته بود، که با ممانعت مدیران به کار بازنگشت.
کارگران شرکت می‌گویند شورای تامین استان و استانداری مخالفتی با بازگشت به کار کریم سیاحی ندارند، اما مدیریت شرکت علت عدم اجازه به بازگشت وی را مخالفت شورای تامین استان خوزستان اعلام می‌کند.
علی محمدی (مدیرعامل گروه ملی فولاد ایران) در اهواز درباره مسئله بازگشت به کار کریم سیاحی اظهار کرد: ما در مجموعه گروه ملی فولاد ایران با بازگشت به کار آقای سیاحی مشکلی نداریم و اگر شورای تامین استان خوزستان برای بازگشت به کار ایشان به ما نامه بزنند، ما ایشان را به کار بازخواهیم گرداند؛ زیرا شورای تامین قبلا به ما نامه زده است که ایشان نقش اصلی در تجمعات داشته است و نباید به کار بازگردد. ما نیز دستور شورای تامین استان خوزستان را لازم‌الاجرا می‌دانیم.
این درحالی است که روابط عمومی استانداری خوزستان اعلام کرد شورای تامین و استانداری خوزستان تاکنون درباره اشتغال یا عدم بازگشت به کار کریم سیاحی هیچ اظهارنظری نکرده است.
*ادامه اعتراضات کارگران صنعت نفت نسبت به تعیین سقف حقوق، نحوه‌ی کسر غیرقانونی مالیات و محدودیت 30 ساله‌ی سنوات بازنشستگی علیرغم سنوات خدمت بیشتر و بعضا کسورات بازنشستگی بیش از 40 سال ،عدم اجرای کامل ماده قانون وظایف و اختیارات وزارت نفت و عدم ادغام صندوق بازنشستگی با سایر صندوق‌های بازنشستگی با برپایی تجمع کارگران شرکت بهره‌برداری نفت و گاز آغاجاری
 
اعتراض ما کارگران برحق است،
هر هفته جمع میشویم و پیگیر مطالباتمان هستیم.
در روزهای اخیر، در اعتراض به عدم تحقق مطالباتمان و وعده های دروغین و پوچ مسئولین و نمایندگان مجلس، علیرغم  کارشکنی ها و تهدیدات حراست و مدیریت حوزه های کاری و بازخواست کردن هایشان از ما، تجمعات اعتراضی خوبی داشتیم. پاسخ قطعی و محکم ما به سرکوب، ارعاب و برچسب های معمول و تکراری و بازدارنده، اتحاد و همبستگی بیشتر و مشارکت حداکثری در تجمعات اعتراضی مان بوده است و با  اتکاء به شورای سازماندهی اعتراضات خود  امروز بیش از هر وقت دیگر، متحد در کنار هم ایستاده ایم، پیگیر مطالباتمان هستیم و بر هفتگی بودن تجمعات اعتراضی خود تا پاسخگویی به خواسته هایمان تاکید داریم. 
حذف کامل شرکتهای پیمانکاری تامین نیروی انسانی و افزایش حقوقها دو مطالبه اول ماست و بر اجرایی شدن خواسته‌های فوری مان چون بازنگری، اصلاح و اجرای کامل طرح طبقه بندی مشاغل، تخصیص بن کارت، نفت -گاز کارت، رسیدگی به شرایط ناایمن محیط های کاری و رفاهی مان اصرار نموده تا حصول نتیجه اعتراضات خود را ادامه داده، در ادامه بر هفتگی شدن تجمعاتمان تاکید داریم.
بعضا تلاش میشود که با گذاشتن صفت "مسالمت آمیز" در مقابل تجمعات اعتراضی ما کارگران، مسیر مبارزه ما را به انحراف بکشند و ما را به وعده و وعیدهای بالایی ها حواله دهند. در واقع این واژه را به کار میبرند تا صدای بر حق اعتراض ما  را خاموش کنند. این درحالی است که وقتی ما کارگران اعتراض میکنیم و پیگیر حق و حقوقمان میشوم، با حراست طرف هستیم و اگر کمی صدایمان بلندتر شود گارد ویژه هم وارد کار میشود، تهدید به اخراج و دستگیر میشویم، حق و حقوقمان را بالا می کشند.، فقر و بی تامینی را به ما تحمیل میکنند و باز ما کارگران هستیم که بدهکار هستیم و باید صد بار قسم بخوریم که اعتراض مسالمت آمیز است...!
به تجربه دریافته ایم که صفت واژه "اعتراض مسالمت آمیز" در عین حال مقدمه ای برای امنیتی کردن مبارزات ماست و اگر کمی بیشتر پافشاری کنیم نیروی گارد ویژه شان که ابزاری در خدمت مفتخوران سرمایه دار است، دست به کار میشود. گویی ما کارگران هستیم که مسالمت آمیز بودن اعتراض را نقض کرده ایم و وقتی اعتراض میکنیم به نقص امینت عمومی متهم میشویم، که منظور همان امنیت کارفرمایان مفتخور و پیمانکاران برای چپاول بیشتر است.
دوستان!
واژه  اعتراض "مسالمت آمیز" و واژه های این چنینی را از فرهنگ مبارزاتمان بیرون بیندازیم. ما نیستیم که باید جواب پس بدهیم بلکه این سرمایه دران سودجو هستند که زندگی را بر ما چنین تلخ کرده اند. اعتراضات ما برحق است و این تنها واژه ای است که برای ما کارگران معنا دارد و از خواسته هایمان کوتاه نمی آییم.
ما کارگران ارکان ثالث، اداری - پشتیبانی، رانندگان و کارگران خدماتی شرکتهای پیمانکاری نفت، در اتحاد و همبستگی کامل با حمایت و پشتیبانی شورای مستقل سازماندهی اعتراضات کارگری خود، اعلام می‌کنیم در برابر بی کفایتی مسئولین و مدیران، با وجود وعده های دروغین و بی اساسشان،  متحد تر و  متشکل تر از هر وقت ایستاده ایم و پیگیر مطالباتمان هستیم.
#فقط_کف_خیابون_بدست_میاد_حقمون
#معیشت_منزلت_حق_مسلم_ماست
#نه_به_بردگی_مزدی  
شورای سازماندهی اعتراضات کارگران غیر رسمی نفت(ارکان ثالث)
چهارشنبه ۲۷دی ماه ۱۴۰۲
*دردوشنبه اعتراضی این هفته کارگران بازنشسته مخابرات کشور نسبت به کاهش قدرت خرید ،عدم پرداخت مطالبات و قطع خدمات بیمه تکمیلی درمان مقابل ساختمان شرکت مخابرات شهرستان بروجرد در استان لرستان هم تجمع برگزارشد
روز دوشنبه 25 دی، دردوشنبه اعتراضی این هفته کارگران بازنشسته مخابرات کشور نسبت به کاهش قدرت خرید ،عدم پرداخت مطالبات و قطع خدمات بیمه تکمیلی درمان مقابل ساختمان شرکت مخابرات شهرستان بروجرد در استان لرستان هم تجمع برگزارشد.
*تجمع اعتراضی معلمان خرید خدمات  کشور نسبت به عدم تبدیل وضعیت  و پرداخت نشدن 4 ماه حقوق وحق بیمه مقابل وزارت آموزش و پرورش
روز چهارشنبه 27 دی، معلمان خرید خدمات  کشوردرادامه اعتراضات دامنه دارشان نسبت به عدم تبدیل وضعیت و پرداخت نشدن 4 ماه حقوق وحق بیمه خودرا از استان های مختلف به تهران رساندند تا بابرپایی تجمع مقابل وزارت آموزش و پرورشصدای حق طلبیشان را هرچه بیشتر منعکس کنند.
 
یکی از معلمان حاضر در تجمع به خبرنگار رسانه ای گفت:متاسفانه امسال از اول مهر نه بیمه واریز شده و نه حقوقی داده شده است. سال‌های قبل نیز حقوق‌ها بعد سه ما واریز می‌شد. طرح کمیسیون اجتماعی مجلس برای تبدیل وضعیت نیروهای قراردادی، قرار است هفته بعد تصویب شود اما ما جایی در این طرح نداریم.
وی افزود: نمی‌دانیم دولت چه دشمنی با ما دارد که کمر به نابودی ۱۸هزار معلم خرید خدمات زده است.
تجمع کنندگان  همچنین گفتند: سال‌هاست به ما وعده‌ی تبدیل وضعیت می‌دهند اما به نظر می‌رسد قرار نیست هیچ اتفاقی بیفتد.
آنها افزودند:سازمان امور استخدامی با تبدیل وضعیت معلمان خرید خدماتی کشور مخالفت می‌کند.
یکی از این معلمان حق طلب نیز گفت: ما سال‌ها در استان‌های مختلف کشور به امید تبدیل وضعیت و آینده بهتر شغلی، با حقوق ناچیز زحمت کشیده‌ایم؛ عادلانه نیست تبدیل وضعیت ما را منتفی بدانند.
*گزارشی در باره تجمع اعتراضی کارگران کارخانه سیمان کنگان نسبت به سطح نازل حقوق+
تعدادی از کارگران شاغل در سیمان کنگان در استان بوشهر به‌ عدم همسان‌سازی حقوق‌شان با سایر واحد‌های منطقه پارس جنوبی اعتراض کردند.
یک منبع کارگری در استان بوشهر به خبرنگاررسانه ای گفت: دلیل نارضایتی کارگران این واحد تولیدکننده سیمان، پایین بودن دستمزدها نسبت به سایر واحدهای مستقر در منطقه پارس جنوبی است.
این کارگر با10 تا 15 سال سابقه کار، خواسته‌‌ی خود و همکارانش را افزایش حقوق متناسب با سایر واحدها مطابق با عرف منطقه و بهبود وضعیت شغلی اعلام کرد.
وی افزود: هنوز مدیریت شرکت سیمان کنگان که زیرمجموعه شرکت سیمان ساروج بوشهر فعالیت دارد، پاسخی به خواسته کارگران نداده است.
این کارگر افزود: پیشتر از طریق مکاتبه با کارفرما پیگیر خواسته‌ی خود شده بودیم اما پاسخی به ما داده نشد.
+تجمع اعتراضی کارگران کارخانه سیمان کنگان
فیلم کوتاه منتشره درشبکه های اجتماعی از تجمع اعتراضی روز سه شنبه26 دی کارگران کارخانه سیمان کنگان(شرکت بین‌المللی ساروج بوشهر)واقع  در کیلومتر 14 جاده ی کنگان به عسلویه خبر می دهد.
*بیانیه مشترک فعالین مدافع حقوق زن، دادخواهان و حامیان انقلاب زن زندگی آزادی در حمایت از رویا حشمتی و محکومیت حجاب اجباری و شلاق
رویا حشمتی زنی است که با روایت از مقاومت خود در برابر حجاب اجباری، و خواندن " #زن_زندگی_آزادی" زیر ضربه‌های شلاق، خون گرمی در رگهای انقلاب زن زندگی آزادی دمید و یک نمونه اثباتی از یک حقیقت انکار ناپذیر را به نمایش گذاشت که چطور انقلاب باشکوه زن زندگی آزادی، در لایه لایه زیست زنان و جامعه نفوذ کرده و در جریان است و با مقاومت وصف ناپذیر زنان در برابر رژیم ضد زن اسلامی، به مسیر خود تا پیروزی کامل ادامه میدهد.
روایت رویا حشمتی، روایت از شجاعت، و عزم انقلابی او و تمام زنان ایران است که در بیش از چهار دهه گذشته، دوره به دوره با تسلیم ناپذیری، با اعتراض و مبارزه در مسیری سخت و طاقت فرسا، جلو آمده و تبدیل به نمادهای انقلابی، برای تغییر ریشه‌ای در راستای رهایی زن و جامعه شده‌اند و در ایجاد بستری عمیق برای وقوع یک انقلاب زنانه در ایران که در تاریخ اولین است، تاثیر و سهم و نقش بسزایی داشته اند.
روایت رویا حشمتی از شلاق خوردن به دلیل نداشتن حجاب، درست در روزی است که در تقویم جمهوری اسلامی به نام روز زن نامگذاری شده؛ اما این روز در حقیقت در ضدیت محض با زنانی است که آزادی و برابری را طلب میکنند، در ضدیت با زنانی است که در برابر سلطه قوانین مذهبی و نرینه‌سالار و سرکوب، "سرخم قدغن" را معنی کرده و به عمل درآورده اند؛ مبارزه ای که به زیباترین شکل ممکن در انقلاب زن زندگی آزادی تجلی یافت.
ما فعالین جنبش نوین رهایی زن، دادخواهان و حامیان انقلاب زن زندگی آزادی، از داخل ایران و سراسر جهان، حجاب اجباری، قوانین اسلامی،‌ و حکم شنیع شلاق که سبعیت و توحش رژیم اسلامی را به نمایش میگذارد را قویا محکوم و ضمن ارسال درود بیکران به رویا حشمتی، از او قاطعانه حمایت میکنیم. ما معتقدیم این زنان که بر حقوق مسلم خود پافشاری کرده، و بر کرامت و منزلت و شان انسانی خود و همنوعان خود اصرار دارند، میلیونها زن در ایران را نمایندگی می کنند که به بیحقوقی، به حجاب اجباری و ستم بر زن و جامعه، "نه" گفته اند و می گویند. 
زنانی چون رویا حشمتی که در گسترش و عمیق شدن "بیحجابی سراسری" - از دستاوردهای انقلاب زن زندگی آزادی، پس از فتح خاکریز حجاب - نقش مهمی دارند، زنانی که هر روزه با مبارزه مستمر در برابر رژیم آدمکُش اسلامی مقاومت میکنند و اجازه نمیدهند که خونهای ریخته شده پایمال شود؛ قطعا در پیشروی انقلاب جاری نیز قطعا تاثیرگذارند. بنابراین است که تبدیل به تهدیدها و موانع بزرگی میشوند که تلاش رژیم اسلامی برای توقف انقلابمان را بی نتیجه می‌سازند و پیش زمینه های موج برگشت اعتراضات گسترده در آینده‌ای نه چندان دور را فراهم میکنند.
ما امضا کنندگان این بیانیه خواستار حمایت گسترده زنان، دانشجویان، دانش آموزان، رنگین کمانیها، معلمان و کارگران و بازنشستگان و عموم جامعه از رویا حشمتی و تمامی زنانی هستیم که با شجاعت و رشادت و مقاومت و مبارزه مستمر، نه تنها پرچم اعتراض را حتی با بازداشت و زندان و تجاوز و شلاق و شکنجه زمین نمی گذارند، بلکه شعله های انقلاب زن زندگی آزادی را روشن نگه میدارند و نوید پیروزی، رهایی و آینده ای روشن میدهند.
امضا کنندگان به ترتیب حروف الفبا:
۱- یاسمن آریانی - فعال مدنی و حقوق زنان
رها احمدی - مدافع حقوق زنان و کودکان
۲- لادن بازرگان - خواهر دادخواه بیژن بازرگان از اعدام شدگان تابستان ۶۷
۳- کوکب بداغی پگاه - فعال صنفی معلمان
۴- نصرت بهشتی - معلم بازنشسته، فعال حوزه زنان و کارگری
۵- مهسا پیرایی - دختر دادخواه مینو مجیدی از کشته شدگان انقلاب زن زندگی آزادی
۶- آزاده دواچی - فعال حقوق زنان
۷- فرشته دیدنی - فعال حقوق زنان
۸- سارا سیاهپور - فعال صنفی معلمان
۹- شیرین شمس - از مسئولین تشکل انقلاب زنانه
۱۰- حدیث صبوری - فعال حقوق زنان، زندانی سیاسی سابق 
۱۱- نرگس ظریفیان - فعال حقوق زنان
۱۲- منیره عربشاهی - زندانی سیاسی سابق و فعال حقوق زنان
۱۳- سهیل عربی - زندانی سیاسی در تبعید،‌ کارگر دادخواه
۱۴- محبوبه فرح‌زادی - عضو هیئت مدیره کانون صنفی معلمان تهران
۱۵- مژگان کشاورز - فعال حقوق زنان
آوین مصطفی زاده - فعال حقوق بشر و زنان
۱۶- خدیجه مهدی پور – فعال سیاسی
۱۷- رادا مردانی - فعال جنبش معلمان
۱۸- فریبا ملازهی - فعال حقوق زنان و اهل بلوچستان
۱۹- سوران منصورنیا - برادر دادخواه برهان منصورنیا از کشته شدگان آبان ۹۸
۲۰- پوران ناظمی - فعال حقوق زنان
* چهارشنبه 27 دی،پنجمین روز از اعتصاب غذای دو فعال صنفی معلمان فارس 
غلامرضا غلامی کندازی 
ایرج رهنما 
فراموش نخواهید شد 
لحظه به لحظه با شما هستیم 
 
انجمن صنفی معلمان فارس
*عاتکه رجبی فعال صنفی معلمان خراسان آزاد شد 
عاتکه رجبی، معلم اخراجی جنبش ژن ژیان ئازادی، پیش‌تر در اجرای حکم شعبه‌ی ۲۱ اجرای احکام دادگاه مشهد برای  گذراندن دو‌ماه حبس، روانه زندان مشهد شده بود 
و امروز با پایان دوران محکومیت آزاد شد 
 
عاتکه در آخرین تویتیرش قبل از زندان نوشته بود  
سرکوب ما در توان‌تان نیست
ما آغازهای بی‌پایانیم
.
.
.
سرود آزادی را به ترانه زندگی می‌خوانیم
ما یکدیگر را یافته‌ایم و دنبال می‌کنیم
به هم زنجیر شده‌ایم و هر روز و هر لحظه
"مقاومت زندگیست" را از هم می‌آموزیم…
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
*ادامه اعتراضات اهالی روستای قره قشلاق سلماس نسبت به احداث کارخانه کربنات سدیم کاوه در اراضییشان بابرپایی تجمع
روز چهارشنبه 27 دی ، اهالی روستای قره قشلاق سلماس دراستان آذربایجان غربی درادامه اعتراضشان نسبت به احداث کارخانه کربنات سدیم کاوه در اراضییشان دست به تجمع زدند.
یادآوری:
+نیروهای امنیتی ۷۰ تن از اهالی روستای قره‌قشلاق در آذربایجان غربی از جمله زنان و مردان مسن را بازداشت کرده‌اند
در پی اعتراض به تبعات زیست‌محیطی احداث کارخانه نمک وابسته به سپاه پاسداران با دستور رئیس اداره  اطلاعات سلماس ۷۰ نفر از اهالی روستای قره‌قشلاق بازداشت شده‌اند.
مأموران وزارت اطلاعات با حضور در منازل این شهروندان آن‌ها را در ارتباط با «تجمع مسالمت‌آمیز زیست‌محیطی»‌ روز چهارشنبه بازداشت کرده‌اند.
منابع آگاه اعلام کرده‌اند که رئیس نهاد اطلاعات، بازداشت‌شدگان زن را مورد هتاکی لفظی قرار داده و آنها را به خشونت جنسی تهدید کرده است.
 تصاویری در شبکه‌های اجتماعی منتشر شد که نشان می‌داد نیروهای حکومتی روز چهارشنبه، ۲۰ دی‌ماه، با «گاز اشک‌آور و باتوم» به تجمع اعتراضی اهالی قره‌قشلاق حمله کرده‌اند.
برگرفته از کانال شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
+بازداشت 22 معترض روستای قره‌ قشلاق شهرستان سلماس نسبت به احداث کارخانه نمک در اراضییشان
آخرین گزارش منتشره درشبکه های اجتماعی بتاریخ 21دی حاکی از بازداشت  22 معترض روستای قره‌ قشلاق شهرستان سلماس نسبت به احداث کارخانه نمک در اراضییشان توسط نیروهای سرکوب دستگاه رهبری و دولت می باشد.
+دومین روز تجمع اهالی روستای قره‌ قشلاق شهرستان سلماس دراعتراض به احداث کارخانه نمک در اراضییشان
یورش نیروهای سرکوبگر دستگاه رهبری و دولت به تجمع کنندگان با پرتاب گازاشک آوروضرب وشتم آنها و بازداشت تعدادی از معترضین
براساس فیلم ها وتصاویر منتشره درشبکه های اجتماعی،روزسه شنبه 19 دی اعتراض اهالی روستای قره‌ قشلاق شهرستان سلماس نسبت به احداث کارخانه نمک در اراضییشان باتجمع برای دومین روز متوالی ادامه یافت.
بنابهمین گزارشات تصویری، نیروهای سرکوبگر دستگاه رهبری و دولت به تجمع کنندگان یورش آوردند بسویشان گازاشک آورپرتاب کردند و همچنین با ضرب وشتم قراردادن تجمع کنندگان تعدادی از معترضین را بازداشت کردند.
*سومین  تجمع اعتراضی متقاضیان مسکن ملی زنجان در ماه جاری نسبت به افزایش قیمت وبلاتکلیفی بابرپایی تجمع مقابل ساختمان اداره مسکن و شهرسازی
روز چهارشنبه 27 دیبرای سومین بار در دی ماه، متقاضیان مسکن ملی زنجان برای اعتراض به افزایش قیمت وبلاتکلیفی دست به تجمع زدند  واینبارمقابل ساختمان اداره مسکن و شهرسازی اجتماع کردند.
 
یکی از کارگران حاضر در تجمع به خبرنگار رسانه ای گفت: دلیل تجمع متقاضیان طرح ملی مسکن زنجان، بلاتکلیفی در تحویل آپارتمانهایی‌ست که قرار بود دولت دوساله تحویل دهد اما هم‌اکنون بیش از دو سال از موعد اعلامی گذشته و هر دوره بر مبلغ میزان پرداختی این واحدها اضافه می‌شود.
این کارگر با بیان اینکه اکثریت متقاضیان مسکن ملی زنجان از کارگران شاغل در واحد‌های مستقر در زنجان هستند، افزود: واحد‌های مسکن ملی تا زمان تحویل همچنان دچار افزایش قیمت هستند و ما کارگران توان پرداخت این هزینه‌ها را نداریم.  200 میلیون تومانی که در ابتدا قرار بود متقاضیان آن را در اقساط 40 میلیون تومانی در 5 دوره پرداخت کنند، حالا به اقساط 50  میلیون تومانی افزایش پیدا کرده که باید در 12 دوره پرداخت شود. این مبالغ البته جدا از بازپرداختِ وام 550 میلیون تومانی است. اقساطِ این وام هم که با سودِ 23 درصد پرداخت می‌شود، چیزی حدود 9 میلیون تومان است که معلوم نیست یک کارگر چگونه قرار است با حقوق حداکثر 7 تا 10میلیونی آن را پرداخت کند.
وی افزود: بسیاری از کسانی که عضو این تعاونی هستند درآمد چندانی ندارند. خیلی از آن‌ها مستاجرند و فرزند دانش آموز و دانشجو در شرف ازدواج دارند.
یاد آوری:ادامه اعتراضات متقاضیان مسکن ملی زنجان نسبت به افزایش قیمت وبلاتکلیفی بابرپایی تجمع همزمان با سفر رئیسی
روز شنبه 16 دی همزمان با سفر رئیسی به زنجان، متقاضیان مسکن ملی زنجان در ادامه اعتراضات دامنه دارشان  نسبت به افزایش قیمت وبلاتکلیفی+ دست به تجمع در مسیر عبور رئیس الوعده از فرودگاه به استانداری زدند.
 
یکی از تجمع کنندگان به خبرنگار رسانه ای گفت: از سال 98 که پروژه 400 واحد مسکن ملی زنجان با حضور رییس‌جمهورِ وقت کلنگ زنی شد، با مشکلات مختلفی روبرو هستیم و علیرغم اعتراضات مکرر متاسفانه هیچ کدام از مشکلاتمان از سوی مسئولان استانی حل نشده است بنابراین وقتی متوجه شدیم رئیس جمهور قصد سفر به زنجان را دارد، با تجمع در مسیر عبور هیات دولت خواستیم صدایمان را به گوش رئیس جمهور برسانیم تا به مشکلاتمان رسیدگی کند.
او گفت: دلیل تجمع متقاضیان طرح ملی مسکن زنجان، بلاتکلیفی در تحویل آپارتمانهایی‌ست که قرار بود دولت دوساله تحویل  دهد اما هم اکنون بیش ازدو سال از موعد اعلامی گذشته و هر دوره بر مبلغ میزان پرداختی این واحدها اضافه می‌کنند.
او با بیان اینکه این واحدها تا زمان تحویل همچنان دچار افزایش قیمت هستند، گفت: 200 میلیون تومانی که در ابتدا قرار بود متقاضیان آن را در اقساط 40 میلیون تومانی در 5 دوره پرداخت کنند، حالا به اقساط 50 میلیون تومانی افزایش پیدا کرده که باید در 12 دوره پرداخت شود! این مبالغ البته جدا از بازپرداختِ وام 550 میلیون تومانی است. اقساطِ این وام هم که با سودِ 23 درصد پرداخت می‌شود، چیزی حدود 9 میلیون تومان است که معلوم نیست منِ کارگر چگونه قرار است با حقوق حداکثر 10 تا 12 میلیونی آن را پرداخت کنم.
*تجمع اعتراضی جمعی از اهالی روستای مالک آباد اراک نسبت به اختلاف مالکیتی با اداره اوقاف مقابل دادگستری
روز چهارشنبه 27 دی، جمعی از اهالی روستای مالک آباد اراک  دراستان مرکزی نسبت به اختلاف مالکیتی با اداره اوقاف مقابل دادگستری اراک تجمع کردند.
*تجمع اعتراضی نانوایان تهران نسبت به سهمیه بندی فروش نان مقابل ساختمان اتاق اصناف
روزسه شنبه 26 دی، نانوایان تهران برای اعتراض به سهمیه بندی فروش نان مقابل ساختمان اتاق اصناف تجمع کردند.
 
بنابه یک گزارش رسانه ای شده بتاریخ 27 دی،برخلاف ادعای دولت، فروش نان محدود شده است. دیروز نانوایان، مقابل ساختمان اتاق اصناف تجمع کردند. به میان آنها رفتم و با آنها گفتگو کردم.
 نانوایان توضیح دادند که دولت مشخص کرده است که به ازای هر کیسه آرد یارانه‌ای به سی نفر نان بربری فروخته شود. هر کیسه آرد حدود صد و ده قرص نان می‌دهد و سهم هر مشتری حدود سه و نیم قرص نان می‌شود. 
این محدودیت برای سایر انواع نان هم وجود دارد. نانوایان می‌گویند که اگر این سقف رعایت نشود، سهمیه آرد نانوایی‌هایی کم می‌شود و قبض جرایم سنگین چند میلیارد تومانی به دست نانوایان می‌رسد. رییس اتحادیه نانوایان سنتی تهران این مساله را تایید کرده است‌. او می‌گوید دولت در رسانه‌ها این واقعیت را تکذیب می‌کند و مشتریان را به جان نانواها انداخته است و آنها تصور می‌کنند نانوایان دروغ می‌گویند.
*استعفای یک استاد دانشگاه تربیت مدرس در اعتراض به برخوردها با اساتید و دانشجویان
استادیار رشته‌ی زبان روسی دانشگاه تربیت مدرس در اعتراض به نوع برخوردها با اساتید و دانشجویان استعفا کرد.
آبتین گلکار استادیار رشته‌ی زبان روسی دانشگاه تربیت مدرس از کار خود در دانشگاه استعفا کرد. این مدرس و مترجم ادبیات روسی، که پیشتر بارها به فشارهای وارد بر اساتید و دانشجویان اعتراض کرده بود، با تداوم برخوردها با دانشگاه بر دانشگاه تربیت مدرس، با وجود ۱۵ سال سابقه‌ی تدریس، از این دانشگاه خداحافظی کرد. گلکار همچنین به واسطه انتقاداتش به برخوردها با دانشگاه، با اشکال‌تراشی حراست دانشگاه تربیت مدرس از یک سو و مدیریت این دانشگاه در پرونده ارتقا و ترفیع خود مواجه شده بود.
*استمرار سرکوب دانشجویان با تحمیل محرومیت‌های متنوع
تهمینه مهدیان دانشجوی رشته مجسمه سازی دانشگاه هنر تهران بدون دریافت حکم قطعی کمیته انضباطی از شرکت در امتحانات پایان ترم محروم شد.
این دانشجو در شهریور ماه امسال به گزارش حراست دانشگاه با اتهامات کذب که مربوط به فعالیت در فضای توئیتر بود (درحالی که وی در این فضا فعالیتی نداشته) با حکم شورای انضباطی دانشگاه به دو ترم محرومیت از تحصیل محکوم شده بود.
روز گذشته ۲۵ دی ۱۴۰۲، از جانب آموزش دانشگاه، حین برگزاری دومین امتحان پایانترم این دانشجو، با لحن و برخوردی نامناسب خطاب به او وارد جلسه شدند، در حالی که هیچ‌گونه درگیری از جانب وی رخ نداد، برگه‌ی امتحان را از زیر دست او کشیدند.
با وجود ثبت اعتراض وی به کمیته‌ی انضباطی مرکزی وزارت علوم و پیگیری‌های مداوم، این دانشجو همچنان حکم نهایی‌ را دریافت نکرده و تعلیق وی تا زمان قطعی شدن حکم نمی‌تواند اجرایی شود. همچنین آموزش دانشگاه در ابتدای ترم به او امکان انتخاب واحد داده بود با اینحال دانشگاه هنر حکم تجدید نظر را به اجرا گذاشته‌است. 
این‌ها درحالی است که به هیچ عنوان به وی اعلام نشده‌بود که حق شرکت کردن در امتحانات پایان‌ترم را ندارد.
گفتنی است که این دانشجو پیشتر به حکم شورای انضباطی این دانشگاه به یک ترم محرومیت از تحصیل محکوم شده اما به مدت دو ترم از تحصیل محروم شده‌بود.
پیش‌تر هم حراست دانشگاه هنر با طی کردن روند غیرقانونی خود حکم تعلیق یک ترم ایشان را‌ دو ترم اجرا کرده بود و اکنون نیز پیرو همان روند تلاش دارند که با دخالت در مسائل آموزشی دانشجو منجر به اتمام سنوات و در نتیجه اخراج این دانشجو شوند.
*رقابت مسئولین دانشگاه‌های کشور در نوآوری برای شیوه‌های مختلف سرکوب دانشجویان.
مسئولین دانشگاه بهشتی می‌گویند: داشتن محکومیت انضباطی مساوی با حذف از پذیرش در رشته‌های بدون آزمون کارشناسی ارشد است
یک سال پس از قیام ژینا، دانشگاه بهشتی آگهی‌ای منتشر کرد و ضمن اعلام فراخوان برای جذب دانشجو در مقطع کارشناسی ارشد، پذیرش دانشجویانی که احکام کمیته انضباطی دارند را ممنوع کرد. 
در فراخوانی مورد نظر که روز دوشنبه ۲۵ دی‌ماه در رسانه‌های داخلی منتشر شده آمده است: «دانشجویانی که دارای هرگونه محکومیت انضباطی (از شورای انضباطی دانشگاه یا وزارت علوم، تحقیقات و فن‌آوری) با هر درجه و عنوان باشند، امکان ورود به مقطع بالاتر از طریق سهمیه استعداد درخشان را ندارند. (این موارد باید به تأیید حراست دانشگاه مربوطه رسیده باشد) و دانشگاه مختار است در صورت اطلاع از آن در هر مرحله از ثبت‌نام، پذیرش، تحصیل و حتی فراغت از تحصیل با دانشجو مطابق ضوابط و مقررات برخورد نماید.»
منبع3 خبربالا:کانال شوراهای صنفی دانشجویان کشور
*محرومیت شریفه محمدی از دسترسی به خدمات پزشکی
شریفه محمدی، فعال کارگری بیش از ۴۰ روز است که در زندان به سر می‌برد و در این مدت به جز چند تماس بسیار کوتاه با فرزند ۱۲ ساله‌اش، اجازه ملاقات و تماس با خانواده را نداشته است.
طبق اخبار رسیده، وی به خاطر بیماری دیسک کمر به دردهای شدید مبتلا شده و بیماری‌اش در زندان تشدید شده است. همچنین یکی از انگشت‌های او در زندان به عفونت مبتلا شده است.
 علی‌رغم اینکه در حال حاضر شریفه محمدی برای درمان به رسیدگی پزشکی فوری نیاز دارد، رجبی بازپرس شعبه ۴ دادسرای رشت کماکان از دادن پاسخ درباره روند پرونده به خانواده وی امتناع می‌کند.
شریفه محمدی از تاریخ ۱۴ آذر در رشت بازداشت ‌‌پس از ۲۰ روز به زندان سنندج منتقل شده است. بی‌خبری از او با توجه به وضعیت تشدید بیماری‌ و به خطر افتادن سلامت وی موجب نگرانی خانواده و دوستانش شده است.
منبع :کانال بیدارزنی
*4 ماه حبس تعزیری برای طاهر اصغرپور معلم و مترجم
طاهر اصغر پور از معلمان استان البرز با حکم تجدید نظر استان البرز به چهار ماه حبس قطعی محکوم  شد
این معلم مترجم آثاری چون جامعه و گفتمان و حکومت و اعتماد عمومی را ترجمه کرده‌است   
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
*عزیز قاسم زاده برای مرخصی درمانی آزاد شد 
قاسم زاده فعال صنفی معلمان و سخنگوی کانون صنفی فرهنگیان گیلان برای ادامه درمان  با مرخصی از زندان آزاد شد
در پی بازگشت عزیز قاسم زاده  به زندان لاکان و ناتمام ماندن پروسه درمان  این هنرمند نام آشنای معلمانی کمپینی در اعتراض به این رویه شکل گرفت و صدها معلم با امضای طوماری خواهان آزادی عزیز قاسم زاده شدند
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
*جان باختن 26 کارگر دراستان لرستان براثرحوادث کاری طی 9 ماهه سال جاری
مدیرکل پزشکی قانونی لرستان گفت : 26 نفر طی 9 ماهه امسال به دلیل حوادث ناشی از کار در محیط های کارگری استان جان خود را از دست داده اند که از این تعداد 25 نفر مرد و یک زن بوده  است.
وی افزود:610 کارگر23 نفر زن و 587  نفر مرد مصدوم ناشی از حوادث کار در استان معاینه شدن که نسبت به مدت مشابه سال قبل افزایش 9 درصدی را نشان می‌دهد.
*جان باختن یک کارگر کارگاه شن ‌شویی مشهد بر اثر ریزش سازه‌های فلزی سنگین
روز چهارشنبه 27 دی،یک کارگر 35 ساله کارگاه شن ‌شویی مشهد روستای آبروان شهرستان حین کارجوشکاری بر اثر ریزش سازه‌های فلزی سنگین روی سرش در دم جان خودرا ازدست داد.
*جان باختن یک کارگر اداره برق شهرستان سیمرغ براثر سقوط از تیرک برق
یک کارگر اداره برق شهرستان سیمرغ(کیا کلا)در استان مازندران حین کار رفع مشکل و ترمیم شبکه برق منطقه روستایی ذیلت به دلیل دررفتگی قلاب کمربند از تیرک برق سقوط کرد و جان باخت.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

 


اخباروگزارش های کارگری 28  دی ماه 1402
- بیانیه تبیینی شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی فرهنگیان ایران نسبت به عوارض حضور روحانیون در مدارس و تداوم سیاست آموزش ایدئولوژیک
- روز شمار اعتصاب غذای غلامرضا غلامی کندازی و ایرج رهنما
ششمین روز از اعتصاب غذای دو فعال صنفی معلمان فارس
- به بهانه اعتصاب غذای معلمان زندانی آقایان ایرج راهنما و غلامرضا غلامی کندازی از اعضای انجمن فرهنگیان استان فارس.
- پایان تحصن کریم سیاحی کارگراخراجی گروه ملی صنعتی فولاد ایران پس از 2 روز
- در پی حملات ارتش پاکستان به ‎ استان سیستان و بلوچستان  دست‌کم 10 شهروند بلوچ از جمله 5 کودک جان باختند.
- سهم بلوچ از ایران، انکار، گلوله، اعدام
- تجمع اعتراضی جامعه علمی ژنتیک پزشکی نسبت به رأی شورای عالی نظام پزشکی مقابل سازمان نظام پزشکی تهران
- محکومیت گلاله وطن‌دوست، وکیل و‌ فعال حقوق‌زنان، به ۶ سال و ٧ ماه حبس تعزیری 
- جان باختن 104 کارگر دراستان مازندران براثر حوادث کاری طی 9 ماهه سال جاری
افزایش 9 در صدی جان باختگان و 5 درصدی مصدومین حوادث کاری در استان مازندران
- جان باختن یک کارگر جوان در مشهد براثر سقوط براثر سقوط در چاله آسانسور
*******
*بیانیه تبیینی شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی فرهنگیان ایران نسبت به عوارض حضور روحانیون در مدارس و تداوم سیاست آموزش ایدئولوژیک
در طی چهل و پنج سال گذشته ، سیستم آموزشی در سطوح مختلف و از جمله مدارس همواره ابزار  بازنمایی ارزشهای رسمی حاکمیتی و بازتولید نظام آموزشی ایدیولوژیک بوده است .
چارچوبی گزینشی و نگاهی ابزاری به مدرسه و ساختار آموزش و پرورش که در آن ، نگاهی انسانی به مقوله آموزش غایب است .
به عبارت دیگر ، ساختار آموزشی برای حکومت مستقر ، صرفا تا جایی محل توجه است که سربازانی برای پیشبرد اهداف سیاسی/ ایدئولوژیک حکومت تربیت کند  .
با این همه نگاهی به وضعیت مدارس در کشور و توجه به خواسته ها ، مطالبات و رویاهای نسل نوجوان و جوان در ایران نشان می دهد که نه تنها ، حکومت در پیشبرد چنین سیاستی در ساختار آموزشی ناتوان بوده است که  ، میان هنجارها و ارزش های رسمی و ارزش های فرهنگی نسل جدید ، فرسنگ‌ها فاصله وجود دارد .
شکست سیاست های حاکمیتی  در ساختار آموزشی،  در پیشبرد آموزش ایدیولوژیک ، در بزنگاه جنبش ژینا/مهسا بیش از پیش نمایان شد .
همراهی گسترده دانش آموزان و معلمان با معترضان به شکل های مختلف نمادی از این تلاش های ناکام بیش از چهار دهه ای حکومت در یکسان سازی ساختار آموزشی با آموزه های  اسلام سیاسی بود .
در طول جنبش و بعد از آن  ، حاکمیت تلاش کرد با بازداشت  دانش آموزان و معلمان و پس از آن با اخراج و تعدیل و جابجایی های گسترده نیروی آموزشی در سطح مدارس ، به گونه ای شرایط پیش آمده را مدیریت کند .
در طول یک سال گذشته نیز یکی از سیاست های اعلامی و تبلیغاتی ، استخدام طلاب و روحانیون در آموزش و پرورش و به کارگیری آنها در مدارس به عنوان نیروی آموزشی بوده است .
به عبارت دیگر هدف ترسیم شده، پاکسازی مدارس از نیروی آموزشی متخصص و جایگزینی آن با طلبه ای است که کمترین تخصصی در حوزه آموزش کودکان و نوجوانان ندارد .
سیاستی که به شکل های مختلف در طول بیش از چهار دهه دنبال شده است و نگاهی به ساحت اجتماعی و سیاسی بیانگر این مدعا است که نهاد روحانیت در همه حوزه های سیاسی ، اقتصادی ،اجتماعی ، امنیتی ، نظامی و حتی صنعتی حضور چشمگیری دارد .
آموزش و پرورش نیز از چنین گزندی دور نبوده است ، چرا که همواره در  این سالها در راس مجموعه تدوین کتاب های درسی یک روحانی ریاست داشته است ، بی آنکه کسی بداند که کدام ضرورت حضور دایمی یک روحانی را در راس این مجموعه ایجاب می کند .
با این همه حضور کمرنگ روحانیون در مدارس در این سالها نه از سر علاقمندی ساختار به تخصص،  که بیشتر به عدم وجود منافع کافی و وافی در این بخش برای روحانیون است .چرا که نمایندگان آنها به نام حوزه های پرورشی و تربیتی تلاش داشته اند که اجرا کننده سیاست های تدوین شده نهاد روحانیت به عنوان بخش مهمی از طبقه حاکم  در مدارس باشند . 
با این همه جنبش ژینا/مهسا نگرانی های عمده ای را برای سیستم مستقر بدنبال داشته است ، به گونه ای که حاضر شده است که به این حضور نمادین ، شکلی واقعی ببخشد .
استخدام  گسترده روحانیون در اموزش و پرورش و سیاست جایگزینی آخوند به جای معلم در مدارس یک حرکت ارتجاعی به  مکتب خانه های دهه سی می باشد که همه دست آوردهای آموزش و پرورش در صد سال اخیر را به باد می دهد .
سیاستی که بیش از هر چیز ناشی از عدم شناخت صحیح از کودکان و  نوجوان ایرانی و عادت چهل و چهار ساله به سیاست های تجویزی/ دستوری است .
از آنجا که  برای ما روشن است که ساختار سیاسی حاکم ، کمترین علاقه ای به تحول بهینه در ساختار آموزشی کشور ندارد ، و نشانه روشن آن قرار گرفتن فردی با سابقه امنیتی در راس آموزش و پرورش کشور است ، ما به عنوان شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی فرهنگیان ایران ، با مخاطب قرار دادن خانواده های ایرانی نسبت به عواقب حضور سیستماتیک  روحانیون در مدارس و خطرات آن برای کودکانشان هشدار می دهیم :
یک . می دانیم که در سالهای اخیر کیفیت آموزش در مدارس ایران بدلایل مختلف از جمله بی کفایتی مدیران و تصمیم گیران آموزشی به شدت افت داشته است .حضور افراد غیر متخصص همچون روحانیون در مدارس می تواند وضعیت را به مراتب اسفناک تر سازد .چرا که حضور آنها در مدارس  صرفا محدود به امور پرورشی و دروس دینی نیست .در ماه های اخیر مواردی از حضور روحانیون در مدیریت یا معاونت های آموزشی و حتی دروس تخصصی در برخی مدارس مشاهده است .
دو .تضاد میان ارزش ها و هنجار های مورد قبول کودکان و نوجوانان و ارزش های تجویزی روحانیون ، می تواند به تقابل در محیط مدارس منجر شود .به عبارت دیگر مدرسه به عنوان محیطی برای آرامش و آموزش می تواند به صحنه جدال های ایدیولوژیک تغییر شکل دهد .چنین تجاربی برای کودکان و نوجوانان   آثار مخربی بدنبال خواهد داشت .
سه .حضور روحانیون در مدارس با دستورالعمل مشخص پیشبرد آموزش ایدئولوژیک ، می تواند شکلی از امنیتی سازی مدارس را به خود گیرد .چرا که دستور العمل مشخص این افراد تطبیق جز به جز سیاست های ارزشی حاکم در مدارس است .همانطور که اجرای این سیاست ها در سطح جامعه با شکست مواجه شده و حاکمیت مجبور به اعمال دستورالعمل های امنیتی/انتظامی گسترده در برخورد با نوجوانان و جوانان شده است ، رسیدن به چنین سطحی از برخورد با حضور روحانیون در مدارس قابل پیش بینی است .بویژه این خطر برای دانش آموزان دختر و در مسئله برخورد با حجاب اختیاری بیشتر است .
چهار. گوهر دین که" امرقدسی" است، یک دال تهی است که با دالهای دیگر بسط می یابد ، همیشه سلسله دالهایی بدون مدلدل برای معنابخشی به امر قدسی بکار گرفته می شود، این امر سبب تفسیر های مختلف و جنگ های ویرانگر در تاریخ بشر شده است. 
هیچ تفسیری حقیقت آن امر کلی را بیان نمی کند، " قدرت سیاسی" برای به ثمر رساندن اهداف سیاسی اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی خود یک تفسیر رسمی ارائه  می دهد و تمام سازو برگ های ایدئولوژیک خود را با انواع خشونت ها که لباس دین و قانون هم بر تن آن ها می کند، به کار می گیرد تا تفسیر رسمی خود را حقنه کند.حاکمیت یکی از نهادهای حساس جامعه را ( آموزش و پرورش )  ابزار پیش بردن این قرائت رسمی و کاملا سیاسی خود ساخته است. با پرورش سربازان خود که " طلاب" نام دارند،  با تعصبات محض نسبت به حاکمان به انهدام دیگر تفسیر ها
همت گمارده و این نهاد را که می بایست با بی طرفی دینی و ایدئولوژیک، مسیر علم و عقلانیت را بپیماید به اردوگاهی برای بنیادگرایی مذهبی تبدیل کند. از آنجا که رمز بقای حوزه های علمیه استقلال آن ها از حکومت وقت بوده ، از مراجع تقلید و حوزه های علمیه انتظار می رود در مورد تحمیل طلاب به آموزش و پرورش اعلام موضع نمایند . 
در پایان ما به عنوان شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی فرهنگیان ایران ، به خانواده های ایرانی هشدار می دهیم که نسبت به عوارض چنین سیاست هایی برای کودکان خود ، بی تفاوت نباشند.در سالهای گذشته تعدادی از همکاران ما در این تشکل در راستای مخالفت با آموزش ایدیولوژیک ، دفاع از آموزش رایگان و دفاع از حقوق دانش آموزان  متحمل هزینه های زیادی شده اند .نمونه اخیر آن تجمع اسفند ماه سال گذشته در اعتراض به مسمومیت سازی مدارس بود .
توصیه مشخص ما به شما ، مقاومت مدنی در مقابل اجرای چنین سیاست های در مدارس است .شما می توانید به شکل های مختلف از جمله نامه نگاری ، اعتراض رسانه ای و تجمع در مقابل ادارات آموزش و پرورش ، اعتراض خود را نشان دهید .قطعا در این مسیر ، ما نیز در کنار شما خواهیم بود .چرا که همچون گذشته کودکان و دانش آموزان ما ، برای ما خط قرمز هستند .
شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران 
۱۴۰۲/۱۰/۲۸
*روز شمار اعتصاب غذای غلامرضا غلامی کندازی و ایرج رهنما
ششمین روز از اعتصاب غذای دو فعال صنفی معلمان فارس
 
ای آدمها که بر ساحل نشسته شاد و خندانید! 
بک نفر در آب دارد می سپارد جان 
یک نفر دارد دست و پای دائم می زند 
روی این دریای تند و تیره و سنگین که می دانید 
جان غلامرضا غلامی کندازی و ایرج رهنما در خطر است. 
صدایشان باشیم 
فراموش نخواهید شد 
لحظه به لحظه با شما هستیم 
انجمن صنفی معلمان فارس
*به بهانه اعتصاب غذای معلمان زندانی آقایان ایرج راهنما و غلامرضا غلامی کندازی از اعضای انجمن فرهنگیان استان فارس.
دولت آنجاست که خودکشیِ اندک_اندکِ همگان"زندگی" نام گرفته است.
"نیچه"
زندان بنا می نهند چون در گفت و گو عاجزند، در نگاهشان عقلانیت را سلاخی سزاست، پس زندانی باید و جلادی!!
قدرت مستقر، یگانه راه تعامل با مطالبه گری قانونی را خشونت می داند و سرکوب، روشنگری را تشویش اذهان عمومی!! پرسشگری را اقدام علیه امنیت ملی!! برابری خواهی و رهایی را تبانی و اجتماع برای بر هم زدن نظم!!
نابالغی دولت و مجلس  در ایجاد امنیت و رفاه برای مردم، جُرمی ست نا بخشودنی که تاوان آن را دردمندان آگاه می پردازند!! با احکام ترازوی عدالت!!
برای این هتاکی و ابتذال پایانی نیست؟؟!!
چند روز است که معلمان زندانی ایرج رهنما و غلامرضا غلامی کندازی،  علیه این ستم های ناروا در اعتصاب غذا به سر می برند، جان آن ها در خطر جدی است. ما فرهنگیان، همراه با مردم آگاه و ستم ستیز، تداوم اسارت این عزیزان را محکوم می کنیم و از بانیان این ستم آشکار می خواهیم بیش از این خرد، عقلانیت و ارزش های انسانی را فدای مطامع نا مشروع خود نسازند.
اگر توانتان هست اندیشه کنید و اسباب آزادی این مطالبه گران قانون مدار را فراهم کنید.
انجمن فرهنگیان هرسین 
انجمن فرهنگیان اسلام آباد غرب
*پایان تحصن کریم سیاحی کارگراخراجی گروه ملی صنعتی فولاد ایران پس از 2 روز
روز چهارشنبه 27 دی، کریم سیاحی کارگراخراجی گروه ملی صنعتی فولاد ایران به تحصنش مقابل ورودی مجتمع در اعتراض به عدم بازگشت به کار بدرخواست پدرش و وعده مدیر عامل و مدیرحراست شرکت مبنی بربازگشت بکارپس از دوروزخاتمه داد.
/کارگران گروه ملی صنعتی فولاد ایران: کریم سیاحی پس از دو روز تحصن خود روبروی شرکت گروه ملی  پایان داد
با سلام خدمت همکاران محترم 
اقای کریم سیاحی پس از دو روز تحصن خود روبروی شرکت گروه ملی  پایان داد. 
گرچه قصد کریم سیاحی بر این بود که تا زمانی وضعیتش مشخص نگردد به تحصن خود ادامه دهد ولی با مداخله پدر بزرگوارش با تکیه بر وعده قول قرار مدیر عامل و مدیرحراست شرکت  دال بر اینکه کریم هفته آینده به محل کار خود باز خواهد گشت لذا ، این همکار ما تنها به جهت احترام به حرف پدرش به تحصن خود پایان داد.
بعنوان همکاران کریم سیاحی از پدر بزرگوار این همکار گرانقدرمان که تنها بخاطر مطالبه حق پرسنل شرکت گروه ملی اینگونه به مدت دو سال بلا تکلیف مانده است کمال تشکر را داشته و از تیم مدیریت نیز انتظار میرود بر وعده خود باقی مانده و بیش از این بر ارتفاع دیوار بی اعتمادی که بین پرسنل و مدیریت بوجود آمده نیفزاید.
امروز یکی از مهمترین مطالبه کارگران شرکت گروه ملی فولاد اهواز بازگشت کریم سیاحی به محل کار خود است و اجرای درست و عادلانه طرح طبقه بندی مشاغل ، همسان سازی حقوق ها ، همچنین تغییر وضعیت کارگران شفقی مطالبات ما است .
در همین رابطه:دومین روزتحصن کریم سیاحی کارگراخراجی گروه ملی صنعتی فولاد ایران دراعتراض به عدم بازگشت به کارمقابل ورودی مجتمع
روز چهارشنبه 27 دی برای دومین روز متوالی،کریم سیاحی کارگراخراجی گروه ملی صنعتی فولاد ایران که در سال گذشته رای بازگشت به کار از اداره کار استان خوزستان دریافت کرده بود، در اعتراض به عدم بازگشت به کار خود به شرکت به تحصنش مقابل ورودی مجتمع ادامه داد.
 
*در پی حملات ارتش پاکستان به ‎ استان سیستان و بلوچستان  دست‌کم 10 شهروند بلوچ از جمله 5 کودک جان باختند.
هویت ۴ تن از این کودکان ‎#بابر_دوست (دوستین) ۲ ساله، ‎#هانی_دوست (دوستین) ۳ ساله، ‎#ماهکان_بلوچ و ‎#چراغ_دوست (دوستین) توسط رسانه‌های بلوچستان احراز شده است. هویت دو تن دیگر از کشته‌شدگان نیز ‎#جان‌بی‌بی ۳۵ ساله و ‎#نجمه_بلوچ احراز شده است.
ارتش پاکستان 7 حمله به 3 روستا از جمله  حق‌آباد (هک آباد) و شمسر در نزدیکی سراوان انجام داده است.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
*سهم بلوچ از ایران، انکار، گلوله، اعدام
صبح امروز ۲۸ دی‌ماه، در پی حملات ارتش پاکستان به سیستان و‌ بلوچستان، دست‌کم ۵ کودک بلوچ و‌ شمار دیگری -که هنوز آمار دقیقی از آنان در دست نیست- جان باختند.
هویت ۴ تن از این کودکان: بابر دوست (دوستین) ۲ ساله، ‎هانی دوست (دوستین) ۳ ساله، ‎ماهکان بلوچ و ‎چراغ دوست (دوستین) توسط رسانه‌های بلوچستان احراز شده است. هویت دو تن دیگر از کشته‌شدگان نیز ‎جان‌بی‌بی ۳۵ ساله و ‎نجمه بلوچ اعلام شده است.
ارتش پاکستان ۷ حمله به ۳ روستا از جمله حق‌آباد (هک آباد) و شمسر در نزدیکی سراوان انجام داده است.
- آنچه رنج و ستم سیستماتیک علیه مردم بلوچ را صدچندان می‌کند، محدود به حمله‌ی خارجی ارتش پاکستان به خاک و حق حیات بلوچ‌ها نیست، بلکه تاریخی صد ساله از ستم، کشتار، چپاول و انکار این مردم در هر دو‌ حاکمیت پهلوی و جمهوری اسلامی است.
طی چند ساعت گذشته، اخبار کشتار کودکان و مردم بلوچ در سیستان بلوچستان در صدا و سیما با ذکر «شکرگزاری جهت کشته شدن غیرایرانی‌ها» همراه بوده است! 
یعنی حتی به وقت گلوله‌باران -این بار توسط ارتش نظامی یک کشور خارجی- علیه مردم بلوچ نیز، آنها غیرایرانی، ناشهروند و اتباع بیگانه نامیده شدند.
پیشتر نمایندگان سیستان و‌ بلوچستان در مجلس شورای اسلامی، آمار بلوچ‌های محروم از شناسنامه را بیش از صد هزار نفر تخمین زدند. کودکانی محروم از شناسنامه که از حق ورود به مدرسه و حق تحصیل محرومند، حق اشتغالی برای آنان وجود نداد و به‌ وقت سوخت‌بری نیز با شلیک ماموران انتظامی کشته می‌شوند، از حق درمان محرومند، با فقدان اوراق هویتی، همواره یک ناشهروند باقی خواهند ماند و دهه‌ها مبارزه و مقاومت‌شان - هنگام کشتار توسط نیروهای امنیتی داخلی یا ارتش خارجی- به انکار وجود آنها می‌انجامد. ما هنوز چهره‌ و چشمان‌«فاطمه براهویی» کودک بلوچ ۷ ساله که یکی از ۹۰ کشته‌ی «جمعه خونین زاهدان» در ۸ مهر ۱۴۰۱ بود، از خاطرمان نرفته است. 
اما مگر دریافت شناسنامه برای بلوچ‌ها به‌راحتی امکان‌پذیر است؟ بروکراسی کسب شناسنامه برای آنها شامل استعلام از نیروهای امنیتی، آزمایش DNA،  پاس‌کاری‌های متعدد شورای تامین استان، ثبت‌احوال و نیروی انتظامی است. بلوچ‌ها پس از هزینه‌های حداقل ۷ میلیون تومانی برای هر فرد، سالها پشت درب ارگان‌های ذی‌ربط به پیگیری و‌ اثبات وجود خود وادار می‌شوند.
از دیگر سو، پر واضح است که کودکان، زنان و سایر افراد غیرنظامی، اولین قربانیان مداخلات نظامی و جنگ‌افروزی حکومت‌ها هستند. طی روزهای گذشته، رسانه‌های اقلیم کردستان ویدیویی منتشر کردند که لحظه بیرون کشیدن پیکر نوزادی از زیر آوار در پی حمله موشکی سپاه پاسداران به اربیل را نشان می‌داد. بر اساس گزارش‌ها، او «ژینا پیشرو دزه‌یی» نام داشت که در تاریخ پنج بهمن‌ماه، یک ساله می‌شد.
از صبح امروز، مردم و‌ کودکان بلوچ ما را کشتند. آنها قربانی سیاست‌های جنگ‌افروزی حاکمیت، سرکوب و روند فقیرسازی سیستماتیک توسط جمهوری اسلامی هستند. افراد و کودکانی که به‌معنی اخص کلمه، حاشیه‌راندگی و ستم مضاعف را زیست کردند.
برگرفته از کانال بیدارزنی
*تجمع اعتراضی جامعه علمی ژنتیک پزشکی نسبت به رأی شورای عالی نظام پزشکی مقابل سازمان نظام پزشکی تهران
روزپنج شنبه 28 دی، جامعه علمی ژنتیک پزشکی نسبت به رأی شورای عالی نظام پزشکی مبنی بر عدم برخورداری از شماره نظام پزشکی دست به تجمع مقابل سازمان نظام پزشکی تهران زدند.
 
برپایه گزارش رسانه ای شده، جامعه علمی ژنتیک پزشک اعلام کرد: شورای عالی نظام پزشکی در پایان شهریور سال 1402 در اقدام عجیب و غریب به 5 سال قبل عقبگرد کرد و تعداد زیادی از فارغ التحصیلان دانشگاه‌های مادر مانند تهران، اصفهان، مشهد، تربیت مدرس بیش از یک سال است که از گرفتن شماره نظام محروم شده‌اند. این ترک فعل و تضییع حق در مکاتبات متعدد انجمن علمی ژنتیک پزشکی ایران و بورد ژنتیک پزشکی وزارت بهداشت به اطلاع مسئولین ذی‌ربط در نظام پزشکی و وزارت بهداشت رسیده است.
*محکومیت گلاله وطن‌دوست، وکیل و‌ فعال حقوق‌زنان، به ۶ سال و ٧ ماه حبس تعزیری 
شعبه یکم دادگاه انقلاب سنندج، گلاله وطن‌دوست، وکیل پایه یک دادگستری و از فعالین حقوق زنان شهر مریوان را به ۶ سال و ۷ ماه و ۲۰ روز حبس تعزیری محکوم کرد.
وی با اتهامات «تبلیغ علیه نظام در فضای مجازی، تشکیل و عضویت در گروه ژیوانو جهت اقدام علیه امنیت ملی و عضویت در جمعیت‌های مخالف نظام» روبرو شد. 
گلاله وطن‌دوست روز دوشنبه یازدهم مهرماه ۱۴۰۱، توسط نیروهای امنیتی در شهر سنندج بازداشت و نهایتاً ۲۷ مهرماه ۱۴۰۱ با تودیع قرار وثیقه یک میلیارد تومانی موقتاً و تا زمان پایان مراحل دادرسی از زندان آزاد شده بود.
منبع:کانال بیدارزنی
*جان باختن 104 کارگر دراستان مازندران براثر حوادث کاری طی 9 ماهه سال جاری
افزایش 9 در صدی جان باختگان و 5 درصدی مصدومین حوادث کاری در استان مازندران
روزپنج شنبه 28 دی،مدیر کل پزشکی قانونی استان مازندران گفت:104 نفر (103 مرد و یک زن) از ابتدای سال تا پایان آذرماه بر اثر حوادث کار در استان جان خود را از دست دادند که این رقم در مقایسه با مدت مشابه سال قبل 9 درصد افزایش داشت.
وی افزود: بر اساس این گزارش عمده دلایل مرگ افراد در حوادث کار مربوط به سقوط از بلندی با 44 نفر، برق گرفتگی با 27، اصابت جسم سخت با 14، و سایر موارد با 12 مورد در رتبه بعدی قرار دادند.
مدیر کل پزشکی قانونی استان گفت: بر اساس آمار مراکز پزشکی قانونی استان 661 (619 مرد و ما بقی زن) مصدوم ناشی از حوادث کار به پزشکی قانونی مراجعه کردند که این رقم در مقایسه با مدت مشابه سال قبل 5 درصد افزایش داشت.
*جان باختن یک کارگر جوان در مشهد براثر سقوط براثر سقوط در چاله آسانسور
یک کارگر 22 ساله حین کار در یک ساختمان در حال احداث شش طبقه واقع در خیابان ابن سینا غربی مشهد براثرسقوط از طبقه دوم به داخل چاله آسانسوردر دم جان خودرا ازدست داد.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

 


اخباروگزارش های کارگری 29  دی ماه 1402
- جمعه های اعتراضی کارگران صنعت نفت:
ادامه اعتراضات کارگران صنعت نفت نسبت به تعیین سقف حقوق، نحوه‌ی کسر غیرقانونی مالیات و محدودیت 30 ساله‌ی سنوات بازنشستگی علیرغم سنوات خدمت بیشتر و بعضا کسورات بازنشستگی بیش از 40 سال ،عدم اجرای کامل ماده قانون وظایف و اختیارات وزارت نفت و عدم ادغام صندوق بازنشستگی با سایر صندوق‌های بازنشستگی با برپایی تجمع کارگران شرکت نفت فلات قاره در در منطقه بهرگان
- اعتصاب چند روزه  کارگران مخازن و بارگیری میعانات نفتی بندرامام دراعتراض به سطح نازل حقوق از جمله عدم اجرای طرح طبقه بندی مشاغل،عدم تبدیل وضعیت وپرداخت نشدن بموقع مطالبات
- راهپیمایی تعدادی از اهالی زاهدان دراعتراض به موشک پرانی ایران وپاکستان و کشتار
- تجمع اعتراضی جمعی از اهالی ریمدان نسبت به کشتار سوختبران مقابل پاسگاه نظامی
- روز شمار اعتصاب غذای غلامرضا غلامی کندازی و ایرج رهنما
هفتمین روز از اعتصاب غذای دو فعال صنفی معلمان فارس
- حمایت بیش از ۲۳۰۰ نفر از معلمان و دیگر اقشار جامعه از معلمان زندانی شیراز آقایان ایرج رهنما و غلامرضا غلامی در کمتر از ۲۴ ساعت 
- به بهانه اعتصاب غذای ایرج رهنما و غلامرضا غلامی کندازی 
- بازهم جان باختن یک کارگرشهرداری تبریز براثر تصادف حین کار 
- جان باختن یک پرستار بیمارستان امام رضا کرمانشاه براثر تصادف حین بازگشت از کار 
*******
*جمعه های اعتراضی کارگران صنعت نفت:
ادامه اعتراضات کارگران صنعت نفت نسبت به تعیین سقف حقوق، نحوه‌ی کسر غیرقانونی مالیات و محدودیت 30 ساله‌ی سنوات بازنشستگی علیرغم سنوات خدمت بیشتر و بعضا کسورات بازنشستگی بیش از 40 سال ،عدم اجرای کامل ماده قانون وظایف و اختیارات وزارت نفت و عدم ادغام صندوق بازنشستگی با سایر صندوق‌های بازنشستگی با برپایی تجمع کارگران شرکت نفت فلات قاره در در منطقه بهرگان
روز جمعه 29  دی ماه برای هشتمین هفته متوالی، اعتراض کارگران شرکت نفت فلات قاره نسبت به تعیین سقف حقوق، نحوه‌ی کسر غیرقانونی مالیات و محدودیت 30 ساله‌ی سنوات بازنشستگی علیرغم سنوات خدمت بیشتر و بعضا کسورات بازنشستگی بیش از 40 سال ،عدم اجرای کامل ماده قانون وظایف و اختیارات وزارت نفت و عدم ادغام صندوق بازنشستگی با سایر صندوق‌های بازنشستگی با تجمع در منطقه بهرگان ادامه یافت.
 
بیانیه‌ کارگران شرکت  فلات ‌قاره منطقه‌ عملیاتی بهرگان در تجمع روزسه شنبه 29
نظر به اینکه متاسفانه بخشی از حقوق و مزایای کارکنان صنعت نفت که منبعث از سالها جهاد و تلاش و ناشی از افزایش های قانونی سالیانه مبتنی بر مصوبات هیات وزیران بوده و بر خلاف مفاد قرارداد استخدامی به آنها پرداخت نمی گردد ، کارکنان منطقه نفتی بهرگان صبح امروز جمعه بیست و نهم دیماه،بار دیگر یاد آور حقوق قانونی خود در این زمینه گردیده و از تمامی مسئولان تقاضا داشته تا مجدانه و به دور از هیاهوی رسانه ای ایجاد شده در سال ۱۳۹۵ که مرتبط با پرداخت حقوق های غیر قانونی ناشی از اقلام حقوقی موهوم به مدیران ارشد ستادی نشین غیر نفتی و شاغل در نهاد های نه تولیدی و بلکه نهادهای متولی گردش سرمایه بوده و متاسفانه به جهت درک ناصحیح مجریان قانون نسبت به تسری غیر قانونی موضوع سقف پرداخت به کارکنان جهادی و شاغل در مناطق عملیاتی نفت گردید ، نسبت به احیای حقوق قانونی کارکنان نفت و گاز اقدام نمایند و با برداشتن سقف غیر قانونی حقوق کارکنان مناطق عملیاتی بخشی از آلام و رنج‌های شغل اقماری از قبیل  دوری از خانواده ( در تمامی مناسبت های ملی و مذهبی و خانوادگی)، کار در شرایط سخت و دشوار آب و هوایی و جغرافیایی ، خطرات ناشی از کار با تاسیسات و تجهیزات نفتی و .....را جبران نمایند  ، قابل ذکر اینکه همین کارکنان عملیاتی چنانچه به محیط های غیر عملیاتی و شهری منتقل گردند با حذف آیتم های حقوقی ناشی از سختی کار به یقین حقوقشان از سایر کارمندان بالاتر نخواهد بود.
اهم خواسته‌های ایشان به شرح ذیل می‌باشد.
۱_حذف سقف حقوق کارکنان مناطق عملیاتی نفت
۲_اصلاح و افزایش حد اقل حقوق کارکنان جدید الاستخدام
۳_برداشتن عناوین اصلی تخصصی و پشتیبانی عمومی و منع تفکیک کارکنان شاغل در یک نقطه مشترک جغرافیایی
۴_حذف سقف پاداش سنوات بازنشستگی کارکنان مناطق عملیاتی نفت
۵_فراهم کردن زمینه های قانونی معافیت مالیاتی کارکنان شاغل در مناطق عملیاتی نفت
۶_پرداخت معوقات اجرای ماده ۱۰ 
۷_ضرورت رعایت صحیح مفاد ماده ۱۰ قانون وظایف و اختیارات وزیر نفت در خصوص استقلال اداری کارکنان عملیاتی نفت از قانون مدیریت خدمات کشوری
         1402.10.29
*اعتصاب چند روزه  کارگران مخازن و بارگیری میعانات نفتی بندرامام دراعتراض به سطح نازل حقوق از جمله عدم اجرای طرح طبقه بندی مشاغل،عدم تبدیل وضعیت وپرداخت نشدن بموقع مطالبات
کارگران مخازن و بارگیری میعانات نفتی بندرامام (شرکت کشتیرانی و خدمات دریایی محور طلایی) برای چند روزطی هفته گذشته برای اعتراض به سطح نازل حقوق از جمله عدم اجرای طرح طبقه بندی مشاغل،عدم تبدیل وضعیت وپرداخت نشدن بموقع مطالبات دست به اعتصاب زدند که منجربه اختلال در کار تخلیه و بارگیری اداره بنادر و دریانوردی بندرامام شد.
براساس گزارش رسانه ای شده بتاریخ 29 دی،بدنبال تشکیل جلسه مدیر اداره کار شهر بندر امام
با نمایندگان کارگران از یکطرف ومدیر شرکت کشتیرانی و خدمات دریایی محور طلایی ازطرف دیگر و وعده پاسخگویی به خواسته های کارگران قرار شد کارگران مخازن و بارگیری میعانات نفتی بندرامام به اعتصاب خود خاتمه دهند وبرسرکارشان بازگردند.
*راهپیمایی تعدادی از اهالی زاهدان دراعتراض به موشک پرانی ایران وپاکستان و کشتار
روز جمعه 29 دی، تعدادی از اهالی زاهدان برای اعتراض به موشک پرانی ایران وپاکستان و کشتارکودکان و اهالی بی گناه دست به راهپیمایی زدند و بت سرداد شعارهایی منجمل«نه به نسل کشی بلوج»،«مرگ بر خامنه ای»،«مرگ بر پاکستان»،«مرگ برسپاهی»و....خشم ونفرتشان رابنمایش گذاشتند.
*تجمع اعتراضی جمعی از اهالی ریمدان نسبت به کشتار سوختبران مقابل پاسگاه نظامی
روزجمعه 29 دی پس از تیراندازی پنج شنبه شب(28 دی) نیروهای  نظامی بسوی سوختبران ومجروح شدن یک سوختبر جمعی از اهالی ریمدان دست به تجمع مقابل پاسگاه نظامی این منطقه مرزی شهرستان دشتیاری دراستان سیستان و بلوچستان زدند.
 
به گزارش یک منبع خبری محلی،تجمع کنندگان اعلام کردند که در صورت تکرار تیراندازی، بازارچه مرزی ریمدان (250)را مسدود خواهند کرد و اجازه صادرات و واردات را نخواهند داد.
*روز شمار اعتصاب غذای غلامرضا غلامی کندازی و ایرج رهنما
هفتمین روز از اعتصاب غذای دو فعال صنفی معلمان فارس
 
آن زمان که بنهادم سر به پای آزادی 
دست خود زجان شستم از برای آزادی 
تا مگر به دست آرم دامن وصالش را 
می دوم به پای سر در قفای آزادی 
جان غلامرضا غلامی کندازی و ایرج رهنما در خطر است. 
صدایشان باشیم 
فراموش نخواهید شد 
لحظه به لحظه با شما هستیم 
انجمن صنفی معلمان فارس
*حمایت بیش از ۲۳۰۰ نفر از معلمان و دیگر اقشار جامعه از معلمان زندانی شیراز آقایان ایرج رهنما و غلامرضا غلامی در کمتر از ۲۴ ساعت 
سالهای گذشته، هزاران نفر از معلمان شجاع و حق‌طلب در استان فارس با حضور منسجم و پرشمار فصلی نو از مطالبه‌گری صنفی را به نمایش گذاشتند.
در پی این رخداد مهم، مسئولان انجمن صنفی استان فارس هزینه‌های بسیاری را بابت این انسجام و اتحاد  متحمل شدند و پاداش شجاعت، جسارت و پایداری آنها پس از سالها فعالیت در چهار چوب قانون اساسی، احکام ناعادلانه، سنگین و حبس‌های طولانی‌مدت بوده است. 
در اعتراض به احکام صادره و روند پرونده آقایان ایرج رهنما و غلامرضا غلامی کندازی که به ۵ و ۱۱ سال حبس قطعی محکوم شده‌اند از ۲۳ دی ماه دست به اعتصاب غذا زده‌اند، که با توجه به شرایط جسمی و سنی این عزیزان و مخاطرات زیاد و جبران‌ناپذیر اعتصاب غذا خانواده، فعالان صنفی و همه ما را به سختی نگران کرده است. 
به همین دلیل تصمیم گرفتیم در گام نخست با امضا جمعی پشتیبانی خود را از آقایان ایرج رهنما و غلامرضا غلامی اعلام داریم و از مسئولان قضایی درخواست کنیم تا با پذیرش خواسته به حق این عزیزان موجب پایان یافتن اعتصاب غذا آنها شوند. و در ضمن هرچه زودتر به صورت عادلانه و پرهیز از نگاه امنیتی و سیاسی پرونده فرهنگیان فعال صنفی استان فارس مورد بررسی مجدد قرار گیرد. 
امیدواریم این مهم هر چه زودتر و پیش از آنکه اتفاق ناگوار و جبران‌ناپذیری بیفتد محقق شود. در صورت بی‌توجهی مسئولان قضایی به این موضوع هرگونه خطر و گزندی متوجه جان این معلمان مطالبه‌گر و حق‌طلب شود ما قوه قضائیه را مقصر اصلی می‌دانیم.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
لینک برای امضا:
https://docs.google.com/forms/d/1MloT6zNPFTdgpQVkHu1muDPC50NaSN4E-oExFGcyOog/edit?pli=1
*به بهانه اعتصاب غذای ایرج رهنما و غلامرضا غلامی کندازی 
زین آتش نهفته که در سینه من است
خورشید شعله ایست که در آسمان گرفت
به بهانه اعتصاب غذای ایرج رهنما و غلامرضا غلامی کندازی 
عزیز قاسم زاده 
اعتصاب غذای دو معلم و کنشگر صنفی فارس آقایان ایرج رهنما و غلامرضا غلامی کندازی اندوه بار است.زندانی وقتی همه مقصدها و مقصودها را بسته می بیند،صلیب جان را یگانه راه رهایی و گشایش می یابد. این حس عجیب و نجیبی است که از آمیختگی توامان غربت و ایمان، وجود آدمی را به سمتی می کشد که اضمحلال و هبوط جسم را می جوید و پرواز روح را از این طریق رنجور می یابد.هر اندازه که جسم مچاله می شود، جان راه عروج می گیرد.تعارض منافع  تن و جان بر سر این انتخاب سخت، نزاعی بر می انگیزاند که بود یکی  را نبود دیگری معنا می کند.زین میان اما مسئولیت جمعی و تعهد اخلاقی و انسانی ایجاب می کند تا آدمی صدای مظلومیت اعتصابیون باشد.به ویژه اینکه هر دو بزرگوار از کنشگران شناخته شده فارس هستند و در مسیر کنشگری همواره پیگیر و حق جویانه عمل کرده اند.از سوی دیگر علی رغم درهم شکسته شدن همه ی جدول ارزش های حقوقی و اخلاقی و پرنسیب های امر قضا،امیدواریم دست اندرکان امور دست روی دست نگذارند و مانع هر اتفاق ناگوار برای آقایان ایرج رهنما و غلامرضا غلامی کندازی شوند.راه آسان و کم هزینه و بی خطر،آزادی قریب الوقوع این دو کنشگر صنفی است.بی تردید وقوع هرگونه اتفاق ناگوار برای کنشگران صنفی التهاب عجیبی ایجاد می کند.غیرت ها را می شوراند و حمیت ها و همت ها را بر می انگیزاند.کار ملک را تدبیر و تامل و مصلحت  لازم است که دیر گاهی است به تعطیلات طولانی رفته است.باشد که ناگهانی از راه نرسد که زود دیر شده باشد.
*بازهم جان باختن یک کارگرشهرداری تبریز براثر تصادف حین کار 
صبح روز جمعه 29 دی،یک کارگر شهرداری منطقه یک تبریزحین کار پاکسازی و جمع آوری زباله کانیوو در محور شمالی خیابان فارابی مسیر باند کندرو دوربرگردان دوم بر اثر تصادف جان باخت.
*جان باختن یک پرستار بیمارستان امام رضا کرمانشاه براثر تصادف حین بازگشت از کار 
یک پرستار بیمارستان امام رضا کرمانشاه بنام آکو مرادی پرستار بیمارستان امام رضا کرمانشاه موقع بازگشت از شیفت کاری براثر تصادف جان خودرا ازدست داد.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید