دو دولت چین و هند اعلام کردند که در مورد گشت زنی در مرز مشترک خود در هیمالیا به توافقی دست یافته‌اند که به طور بالقوه از خصومت میان غول‌های آسیایی پس از درگیری مرگبار بین سربازان‌شان در چهار سال پیش کاهش خواهد یافت. ویکرام مصری، وزیر خارجه هند، روز دوشنبه در یک کنفرانس خبری گفت که «توافق مرزی پس از هفته‌ها گفت‌وگوهای فشرده دیپلماتیک و نظامی حاصل شده است.»

پیامدها و پس لرزه‌های رویارویی ایران و اسرائیل کدامند؟ رویکرد کشورهای منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای در ارتباط با این رویارویی احتمالی چیست؟ "اوراسیا ریویو" با انتشار یادداشتی مدعی شد، «خاورمیانه در عصر پرچالشی قرار دارد. به ادعای این نشریه اگر اسرائیل طی اقدام ماجراجویانه احتمالی و ادعایی تاسیسات ایران را هدف قرار دهد؛ منطقه  درگیر بحرانی عمیق شده که پیامدهای بسیار منفی و پرهزینه خواهد داشت.

ناظران مدعی‌اند، قبل از حمله حماس به اسرائیل به نظر می‌رسید که روابط تجاری اسرائیل و چین، به ویژه در بخش‌هایی مانند فناوری ، به سرعت در حال رشد است. اکنون، موضع‌گیری‌های چین در مورد جنگ، راهبرد اسرائیل را تا حدودی دچار آشفتگی کرده و رویکرد خاورمیانه‌ای گسترده‌تر این بازیگر را با حقایقی آشکار درباره رقابت‌های قدیمی و درونی در منطقه مواجه می‌کند.

ماریا ابی‌حبیب و اسماعیل نار، در نشریه "نیویورک تایمز"، در ۲۰ اکتبر ۲۰۲۴ با عنوان «چرخشی در خاورمیانه جریان دارد، بدون اسرائیل» مطلبی نوشته اند که ترجمه آن را  می‌خوانید. پیش از حملات حماس در ۷ اکتبر، عربستان سعودی به ایجاد روابط قوی‌تر با اسرائیلی‌ها علاقه‌مند بود. اکنون، پس از گذشت یک سال از جنگ در غزه، این کشور به دشمن قدیمی خود، ایران، نزدیک‌تر می‌شود.

نشریه "کمونیست ماهانه" در گفتگویی با آذر مدرسی می گوید: "در هیچ دوره ای حتی دوره قدرتگیری فاشیسم در آلمان یا بحران هسته ای میان دو بلوک، جهان و آینده بشری تا این درجه با مخاطرات جدی روبرو نبوده. امروز تهدید به استفاده از سلاح هسته ای و تهدید به نابودی بشریت  به اندازه استفاده از "مشت" در یک مسابقه بوکس، ساده شده است و سیاستمداران غربی به سادگی "آب خوردن" از آن نام میبرند. امروز بحران سازی و جنگ، اساسا نیابتی، سیاست رسمی غرب برای خلاصی از این بن بست و فرو ریختن هژمونی خود بر جهان عامل و منشا نا امنی در سرتاسر جهان است."

پروفسور و محقق برتراند بدیع در مصاحبه با "Orient XXI" نگرشی جالب در مورد تحول اتحادها در دوران جهانی شدن ارائه می دهد. او با بررسی به اصطلاح توافقات ابراهیم، بازی های پیچیده ترکیه، روسیه یا کشورهای خلیج فارس در سوریه یا لیبی، این «اتحاد های ناپایدار» جدید را تحلیل می کند: من به نسلی تعلق دارم که عهد و اتحاد برای آنها به معنای چیزهای بسیار خاصی بود که ضروری و ابدی تلقی می شد.