پیامدها و پس لرزههای رویارویی ایران و اسرائیل کدامند؟ رویکرد کشورهای منطقهای و فرامنطقهای در ارتباط با این رویارویی احتمالی چیست؟ "اوراسیا ریویو" با انتشار یادداشتی مدعی شد، «خاورمیانه در عصر پرچالشی قرار دارد. به ادعای این نشریه اگر اسرائیل طی اقدام ماجراجویانه احتمالی و ادعایی تاسیسات ایران را هدف قرار دهد؛ منطقه درگیر بحرانی عمیق شده که پیامدهای بسیار منفی و پرهزینه خواهد داشت.
اهرم های ایران
اوراسیا ریویو در ادامه یادداشت ادعاییاش آورد، «اسرائیل مدتهاست پیشرفت برنامه هستهای ایران را تهدیدی ادعایی علیه خود میداند. در سالهای اخیر، تشدید تنشها به این گمانهزنی دامن زد. به ادعای ناظران در صورت وقوع چنین ماجراجویی، دامنه رویاروییها میان تهران و تلآویو گستردهتر خواهد شد و میتواند برای اسرائیل هزینههای زیادی را به دنبال داشته باشد.» آسیا ریویو در ادامه یادداشت خود آورد، «ایران این توان را دارد تا به هر گونه تجاوز اسرائیل واکنش سریع و تند نشان دهد. پاسخهای احتمالی ممکن است شامل موارد زیر باشد: حملات موشکی. ایران قادر است اسرائیل و مواضع این بازیگر را هدف حملات مستقیم موشکیاش قرار دهد. علاوه بر این، این احتمال بالاست که محور مقاومت بیش از هر زمان دیگر تلآویو را با بمبارانهای هوایی و پهپادیشان تحت فشار بگذارد.»
اوراسیا ریویو در ادامه مدعی است، «از دیگر اهرمهایی که در اختیار تهران قرار دارد، مقوله امنیت دریایی است، ایران میتواند در پاسخ به ماجراجوییهای اسرائیل، تنگه هرمز را ببندد، تنگهای حیاتی برای تامین انرژی جهانی. این اقدام بهای نفت را افزایش میدهد و اقتصاد جهانی را تحت فشار قرار خواهد داد. تهران همچنین این توان را دارد تا حملات سایبری گستردهای را هم علیه اسرائیل و هم متحدان غربیاش انجام دهد تا زیرساختهای حیاتی این بازیگر را مختل کند. همزمان محور مقاومت مورد حمایت ایران نیز در مناطقی مانند سوریه، عراق و یمن قادرند مواضع اسرائیل و ایالات متحده را هدف قرار دهند.
دولتهای عربی و آمریکا کجا میایستند؟
در این میان ایالات متحده به عنوان متحد استراتژیک اسرائیل، پیوسته بر تعهد خود به امنیت تلآویو تاکید دارد. در همین راستا اگر اسرائیل مواضع ایران را هدف حملات احتمالی ادعاییاش قرار دهد، آن زمان ممکن است واشنگتن در دفاع از اسرائیل وارد رویارویی احتمالی شود.» این نشریه در ادامه مدعی است، «ایالات متحده این توان را دارد تا اسرائیل را به سیستمهای دفاع هوایی، تجهیزات نظامی و اطلاعاتی برای کمک به دفاع هوایی در برابر اقدامات تلافی جویانه ایران مجهز کند. همزمان آمریکا ممکن است تحریمهای اقتصادی علیه ایران را تشدید و فشار بینالمللی را افزایش دهد. با این حال، دخالت ایالات متحده میتواند به طور بالقوه به رویارویی مستقیم با ایران منجر شود و حضور نظامی واشنگتن در خاورمیانه را افزایش دهد. در این میان واکنش کشورهای عربی پیچیده خواهد بود. برخی از کشورهای عربی ممکن است به طور غیرمستقیم از اقدامات اسرائیل به واسطه نگرانیهای ادعایی خود در مورد نفوذ ایران حمایت کنند.»
اوراسیا ریویو در ادامه مدعی است، «عربستان سعودی و کشورهای حاشیه خلیج فارس چون امارات که در پارهای از مسائل با تهران اختلافهایی دارند، ممکن است بیسر و صدا با تلآویو هم صدا شوند. به بیانی دیگر پادشاهیهای حاشیه خلیج فارس ممکن است از جانبداری آشکار با اسرائیل خودداری کرده تا از واکنش داخلی جلوگیری کنند. مصر و اردن فارغ از روابط دیپلماتیک با اسرائیل، ممکن است به دنبال حفظ موضع بیطرفانهشان باشند و همزمان بر راهحلهای دیپلماتیک برای جلوگیری از تشدید تنش در منطقه متمرکز شوند. در این میان و آنگونه که اوراسیا ریویو مدعی است، روسیه و چین این بحران را با لحاظ کردن پویاییهای متفاوتی رصد خواهند کرد. روسیه به عنوان متحد کلیدی ایران، با هرگونه حمله ادعایی اسرائیل مخالفت خواهد کرد. با توجه به حضور مسکو در سوریه، روسیه ممکن است برای جلوگیری از درگیری مستقیم بین اسرائیل و ایران خیز بردارد. روسیه همچنین میتواند از ایران حمایت نظامی کرده و در عین حال از مذاکرات دیپلماتیک برای ایجاد ثبات در منطقه حمایت کند.
در این میان چین نیز با توجه به منافع قابل توجه انرژی در ایران، ممکن است از نظر سیاسی از ایران حمایت کند، اما احتمالاً از دخالت مستقیم خودداری خواهد کرد. اولویت چین جلوگیری از بیثباتی است که میتواند ثبات منطقه و بازارهای جهانی را مختل کند. در چنین شرایطی، ترکیه به احتمال بالا موضع بیطرفانهاش را حفظ کرده و شاید از لفاظیهای غیرضروری یا جانبداری بپرهیزد. موقعیت جغرافیایی ترکیه این بازیگر را در موقعیتی نامطمئن قرار میدهد. از همین رو حفظ بیطرفی سنتی بهترین رویکردی است که آنکارا میتواند بدان متوسل شود.»
اوراسیا ریویو در انتهای یادداشت ادعاییاش آورد، «پاسخ احتمالی ادعایی اسرائیل به ایران میتواند دامنه درگیری را در سراسر منطقه گسترش دهد و پای بازیگران متعددی را به میدان باز کرده و به طور بالقوه یک بحران منطقهای را به یک بحران جهانی تبدیل کند. تشدید تنشها طبیعتا بر بازارهای جهانی انرژی، ثبات اقتصادی و معماری امنیت منطقهای تأثیر خواهد گذاشت.»