هرچه به نخستین سالگرد جانباختن مهسا(ژینا) امینی، نزدیک میشدیم بیشتر شاهد قدرتنمایی نیروهای سرکوبگر جمهوری اسلامی و تشدید سیاستهای سانسور و سرکوب، تهدید و دستگیری، شکنجه و اعدامهای آن بهویژه در کردستان بودیم. در روز بیست و ششم شهریور، در شهره سقز زادگاه و آرامگاه مهسا امینی، حالت فوقالعاده نظامی برقرار کرده و پدر او را بازجویی کردند و به خانواده وی اجازه ندادند از منزل خارج شوند.
در اطراف آرامستان آیچی، زرهپوش و گردانهای ضدشورش و امنیتی مستقر کرده بودند و حتی آب سدی را باز کردند تا راههای فرعی ورودی به آرامستان را نیز مسدود کنند.
خبرگزاریها و شبکههای اجتماعی، از بازداشتهای گسترده و «فله»ای معترضان در روز ۲۶ شهریور خبر میدهند. از دهم تا ۲۷ شهریور دستکم ۲۱۳ معترض که هویت کامل آنها احراز شده به زندان افتادهاند؛ دو روزنامهنگار زن دیگر در دادگاه تجدیدنظر به حبس تعزیری محکوم شدند. فردین جعفری جوانی که در سقز به سر او شلیک کردند همچنان در بخش مراقبتهای ویژه بستری است.
به مناسبت یکسالگی اعتراضات زن، زندگی، آزادی در ایران که به دنبال کشته شدن مهسا امینی آغاز شد، عفو بینالملل در اعلامیهای، از «جنایات» جمهوری اسلامی سخن زده و گفته است که در یک سال پسین، معترضان در ایران با «سونامی شکنجه» روبهرو بودند.
آهنگهایی که بهمناسبت سالگرد کشته شدن مهسا منتشر شدند. علاوه بر دهها اثری که در طول یک سال گذشته درباره اعتراضها و جنبش زن، زندگی، آزادی منتشر شد، در آستانه سالگرد کشته شدن مهسا امینی هم چندین اثر مهم منتشر شد که عموما همانند دیگر آثار این سال، مضامینی اعتراضی داشتند و در ستایش معترضان بودند.
یکی از نخستین کسانی که بهمناسبت سالگرد جانباختن مهسا(ژینا) امینی، آهنگ اعتراضی منتشر کرد، «مهدی یراحی» بود؛ خوانندهای که در یکسال اخیر خود را بهعنوان خواننده سرودهای انقلابی جنبش مهسا تثبیت کرد. او او چهار روز پس از انتشار تک آهنگ «روسریتو بردار» به اتهام انتشار «ترانه غیرقانونی و خلاف اخلاق و عرف جامعه اسلامی» بازداشت شد.
در چنین فضایی، رسانههای جمهوری اسلامی ۲۸ شهریور، از قول وکیل این خواننده خبر دادند که پرونده او به دادگاه انقلاب ارجاع داده شده است.
پیش از این نیز چند رپخوان دستگیر و زندانی شده بودند و هنوز توماج و یاسر هم در زندان هستند.
مصطفی نیلی، وکیل مهدی یراحی در حساب کاربری ایکس(توییتر سابق) نوشت: «پرونده آقای مهدی یراحی به شعبه ٢۶ دادگاه انقلاب ارجاع شده است. در کیفرخواست صادره ایشان متهم به: ١- فعالیت تبلیغی علیه نظام ٢- تشویق مردم به فساد ٣- ساخت و انتشار محتویات خلاف اخلاق و عفت عمومی ۴- ترغیب و تحریک افراد به جرایم منافی عفت از طریق سامانههای رایانهای، شدهاند.
مستندات قانونی اتهامات مذکور مواد ۵٠٠، ۶٣٩، ٧۴٢ و بند ب ماده ٧۴٣ قانون مجازات اسلامی بخش تعزیرات و جرایم رایانهای است. منتظر تعیین وقت رسیدگی از سوی شعبه هستیم.»
حساب رسمی توماج صالحی، رپِر معترض، در توئیتر از وضعیت جسمانی بد او در زندان و نیاز مبرم این هنرمند به درمان خبر داد. در این پیام آمده است که توماج صالحی در اثر ضرب و جرح در دوران بازجویی، از جمله دچار تورم و خونریزی چشم و شکستگی دنده و انگشتان شده و نیاز به انتقال به بیمارستان دارد. حساب رسمی توماج صالحی نوشته است: «حالا که به اصطلاح دادگاه او به پایان رسیده و او ناعادلانه و بدون دلیل در حال سپری کردن روزهای طلایی عمر خود در پشت دیوارهای زندان و زیر فشارها و کنترلهای شدید و بدون داشتن حقوق اولیه هر زندانی است، لازم است هر چه سریعتر اقدامات لازم برای مرخصی استعلاجی و انتقال توماج به بیمارستان برای پیگیری امور درمانی او صورت پذیرد و به بهانههای واهی در این امر خطیر و ضروری تاخیر صورت نپذیرد.» رئیس دادگستری استان اصفهان در تیرماه سال جاری اعلام کرد که برای توماج صالحی در مجموع، شش سال و سه ماه حبس در نظر گرفته شده است.
مهدی یراحی، یکی از جوانترین و پر طرفدارترین خوانندگان و آهنگسازان ایران بهشمار میرود. این خواننده معروف متولد آبان ماه سال ۱۳۶۰ است و اکنون حدود ۳۸ سال سن دارد. وی در شهر اهواز متولد شده و از خانوادهای عربتبار است.
مهدی در نواختن گیتار پیانو و کیبورد مهارت بالایی را دارد و این مهارتها در کنار توانایی آهنگسازی و صدای گرم و دلنشین او سبب شده تا طرفداران زیادی را در سراسر کشور داشته باشد.
مهدی یراحی از دوران کودکی صدای خوب و دلنشینی داشت. نخستین معلم موسیقی مهدی یراحی، علی کسرائی بود. مهدی از دوران راهنمایی تلاش کرد تا بهصورت حرفهای به سمت موسیقی رود.
مهدی یراحی، تقریبا کار حرفهای خود را از سال ۱۳۷۹ آغاز کرد، اما چند سالی زمان برد تا بالاخره نخستین آلبوم خود بهنام(منو رها کن) را در سال ۱۳۹۰ و در ماه اردیبهشت بهصورت رسمی منتشر کرد. در این آلبوم یکی دیگر از بهترین خوانندگان و تنظیم کنندگان کشور یعنی سیروان خسروی به کمک مهدی آمده بود.
یراحی با اجرای تیتراژ ماه عسل سال ۸۸ به شهرت رسید و با بازخوانی ترانه علی مودک ساخته کاظم الساهر که یکی از ترانههای قدیمی عراقی است؛ در خوزستان به محبوبیت فراوان دست یافت.
مهدی یراحی؛ از پاپ مجوز دار تا سرودهایی انقلابی که محبوب قلب معترضان شد. مهدی یراحی روزگاری نه چندان دور یکی از خوانندههای پاپ مجاز داخل کشور بود که سابقه همکاری با صدا و سیمای جمهوری اسلامی را در کارنامه خود دارد. حالا اما او یکی از مهمترین چهرههای موسیقی جنبش انقلابی اخیر ایران به شمار میآید.
اعتراضهای یکسال اخیر ایران که با شعار «زن، زندگی، آزادی» شهرتی جهانی پیدا کرده است، همانند بسیاری از جنبشهای اعتراضی مهم جهان، موسیقی متن خود را داشت؛ موسیقی متنی که به شکل گستردهای نه تنها به تقویت انگیزه مردم معترض کمک کرد، که در بازنمایی و روایت رویدادهای این اعتراضها نقش مهمی داشت.
در میان طیف گسترده آثار موسیقایی که برای موسیقی متن این اعتراضها تولید شد، از جمله ساختههای مهدی یراحی خیلی زود به جایگاهی ویژه دست یافت و او را بهیکی از برجستهترین صداهای موسیقی اعتراضی امروز ایران تبدیل کرد؛ هنرمندی که این روزها و در آستانه سالگرد کشته شدن مهسا(ژینا) امینی، با انتشار تکآهنگ «روسریتو» بار دیگر نگاهها را متوجه اعتراضهای ایران کرده است.
او چهار روز پس از انتشار این تکآهنگ به اتهام انتشار «ترانه غیرقانونی و خلاف اخلاق و عرف جامعه اسلامی» بازداشت شد. این نخستینبار نیست که برای او پرونده قضائی تشکیل میشود. در سال ۱۳۹۸ هم سه پرونده با اتهاماتی چون «تبلیغ علیه نظام و اجتماع و تبانی» به واسطه ترانههای اعتراضیاش علیه مهدی یراحی تشکیل شده بود.
وقتی کارگران شرکت ملی فولاد اهواز که چندین ماه حقوق نگرفته بودند دست به اعتراض زدند و با برخورد شدید حکومت مواجه شدند، او و گروهش در کنسرت ۶ دی ۱۳۹۷ در تالار آفتاب اهواز لباس فرم کارگران را پوشیدند و به روی صحنه رفتند. همان زمان یراحی درباره این حرکت به روزنامه جام جم گفت: «در این شرایط اگر قشر فرهنگی هم با نوعی بیتفاوتی اجتماعی از كنار این خفقان و بیعدالتی عبور كند؛ با جامعهای عاری از امید به زندگی و نشاط روبه رو خواهیم بود.»
او در همین گفتوگو اشاره کرد که اقوام و دوستان خودش هم در میان كارگران و كارمندان آن مجموعه صنعتی هستند و از وضع معیشتی و روحی نابسامان آنها باخبر است. «شاید ندانید لباسهایی كه من و بچههای گروه در اجرای اهواز به تن كردیم را از كارگران نازنین گروه ملی قرض گرفتیم كه اكثرا كهنه و مندرس بودند. چرا؟ چون به دلیل عدم پرداخت حقوق و مزایای این عزیزان، توان تهیه و خرید لباس كار برایشان مقدور نبوده و نیست.»
یک روز پس از این کنسرت، مهدی یراحی نمآهنگ جنجالی «پاره سنگ» را منتشر کرد. نمآهنگی با درونمایه ضد جنگ که با انتقاد شدید رسانههای حکومتی در ایران مواجه شد. تسنیم، رسنه نزدیک به سپا هپساداران جمهوری اسلامی، در ۱۳ دی ۱۳۹۷، درباره این نمآهنگ نوشت: «وی با لباسی که آرم ارتش نازی را بر بازو دارد، قطعهای را میخواند که بسیارشبههبرانگیز است. در بخش دیگری از این ترانه همچنین از طولانی شدن جنگ انتقاد شده است و این گونه القا میشود که ایران عامدانه جنگ را ادامه داده است.»
در پی این انتقادها آقای یراحی برای نخستینبار ممنوعالکار شد. سه روز پس از آن یراحی به برنامه رادیویی «تهران من» گفت که خبر«ممنوعالکاری» خود را ۱۲ دی ماه از ناشر اثر شنیده است و آنها هم با تماس تلفنی دفتر موسیقی از موضوع آگاه شدهاند.
او در همان برنامه گفت: «گفتند بازوبند حزب نازی را بستهاید و به شهدا توهین کردهاید! من یک کار ننگ بر جنگ و ضد جنگ درست کردهام. چه کسی هست که بگوید من با جنگ موافقم؟ من اصلا با او بحثی ندارم و خودم، خودم را ممنوعالفعالیت میکنم. من بچه اهوازم، من با صدای آژیر بزرگ شدهام. من حق دارم بپرسم.»
۱۶ بهمن ماه همان سال قاسم خورشیدی، رییس وقت حراست وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، در این زمینه به روزنامه اعتماد گفت: «وقتی قرار است اشتباه هنرمندی را نادیده بگیریم و حتی وزیر درباره ادامه فعالیتش صحبت میکند، و خودش هم به معاون هنری وزیر آقای حسینی میگوید شیطنت کردهام اما فردایش ویدئو میگذارد که من معذرت خواهی نکردهام، معلوم است که باید تاوان حرفش را بدهد.»
همان روزها، مهدی یراحی در گفتوگویی با «موسیقی ما» در پاسخ به این سئوال که در دوران ممنوعیت چه میکند، گفت: «حقیقتش را بخواهید، هنوز آن کارهایی که میخواهم را نه ساخته و نه خواندهام. بیشتر میخواهم به فکر و نگاهم عمق بدهم. الان بیشتر میخوانم، میبینم و با آدمهایی که از خودم باسوادترند، گفتوگو میکنم و یاد میگیرم.»
این ممنوعیت شش ماه بعد به پایان رسید، اما دوره جدید فعالیتهای او چندان طولی نکشید. پس از اعتراضات آبان ۱۳۹۸ که با سرکوب شدید حکومت ایران مواجه شد و به کشته شدن شمار زیادی از معترضان در شهرهای مختلف انجامید، یراحی در حاشیه یکی از کنسرتهایش از حسن روحانی و سپاه پاسداران انتقاد کرد و گفت: «حسن روحانی که خود را حقوقدان نامیده بود، نگاهش از همه امنیتیها امنیتیتر شده است.»
وی در بخشی از صحبتهایش گفت همانطور که مجموعه امنیتی میتواند از حوزه فرهنگ و هنر انتقاد کند، ما هم باید بتوانیم آنها را نقد کنیم.
پس از آن در ۱۱ بهمن ۱۳۹۸ با انتشار یک توئیت از ممنوعالکار شدن دوبارهاش، خبر داد: «توسط مجموعه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامى این بار به سبب گفتههایم در کنسرتهاى اهواز و کرج و … و اساسا به جهت سیاق و نگرشم تا اطلاع ثانوى عملا از کار در سرزمینم ممنوع شدهام.»
از این دوران به بعد همگی آثاری که مهدی یراحی منتشر کرد رنگ و بویی سیاسی-اعتراضی داشتند. وی که دیگر نیازی به دریافت مجوز برای انتشار آثارش نمیدید، در شهریور ماه ۱۳۹۹ و در سالگرد درگذشت «دختر آبی» ترانهای با نام «دخترانه» به یاد او منتشر کرد.
«دختر آبی» لقب سحر خدایاری است که در سال ۱۳۹۸ پس از بازداشت بهخاطر تلاش برای ورود به استادیوم آزادی برای تماشای فوتبال، در اعتراض به برخورد نهادهای انتظامی و قضایی در نزدیکی دادسرا خودسوزی کرد.
پس از آن در دی ماه ۱۳۹۹ آهنگ «عکس شد» را به یاد قربانیان هواپیمای اکراینی، که با موشکهای سپاه سرنگون شد، منتشر کرد. سپس در تابستان ۱۴۰۰ و در حمایت از مردم معترض خوزستان که در اعتراض به بیآبی به خیابان آمده بودند و بهشدت سرکوب شده بودند، ترانه عربی «اهواک» را خواند.
او پس از آن «وداع بعد از رفتن» را با ترانهای از مونا برزویی منتشر کرد؛ تکآهنگی که برای همدردی با مادران دادخواه که فرزندانشان در اعتراضهای گوناگون به دست مأموران جمهوری اسلامی کشته شدهاند، ساخته شده است.
یراحی در آخرین متنی که پیش از بازداشت شدن در شهریور ۱۴۰۲ در توئیتر منتشر کرد، با اشاره به ترانه این آهنگ نوشت «گریه نکن من کابوس این قاضیام» و اینچنین ادامه داد: «صدای ایذه باشیم و پیوسته از سالگرد قتل مهسا امینی بگوییم.»
نقطه اوج فعالیتهای مهدی یراحی، بهمثابه یک هنرمند معترض پس از کشته شدن مهسا امینی و با آغاز اعتراضهای ۱۴۰۱ رقم خورد؛ جایی که لحن آثارش صریحتر شد و از انتقاد و بازنمایی مشکلات با جملههایی مثل «هوا هر روز بدتر، آب کمتر، تمام کار مردم انتظاره»، به اعتراض و خروش و جملههایی مثل «بزن پا به تخت واژگون، بشو دست و صورت به آبشار خون» رسید.
وی ابتدا در ۲۹ شهریور ۱۴۰۱ آهنگ «قفس بس» را با ترانهای از شهیار قنبری خواند. پس از آن در ۱۲ مهر ماه ۱۴۰۱ یکی از تاثیرگذارترین آثار اعتراضی این جنبش را با نام «سرود زن» با ترانهای از مونا برزویی منتشر کرد؛ سرودی که مورد استقبال معترضان داخل و خارج از ایران قرار گرفت و در بسیاری از گردهماییهای آنها با آن همخوانی شد.
انتشار این دو اثر و تکآهنگ بعدی آقای یراحی با نام «سرود زندگی» منجر به این شد که نام او در میان ۵۳ چهره سرشناسی قرار بگیرد که در پی حمایت از اعتراضات مردمی ۱۴۰۱ در ایران «ممنوعالمعامله» شدند.
حالا و در آستانه سالگرد کشته شدن مهسا امینی، مهدی یراحی با انتشار «روسریتو» دوباره خبرساز شده است. این آهنگ نسخهای متفاوت از آهنگ «از خودت خبر بیار» است که خود او آن را در سال ۱۳۹۲ در آلبوم «امپراطور» خوانده بود.
یراحی در مجموع چهار آلبوم موسیقی رسمی، سه مجموعه سهگانه، پنجاهوپنج تکآهنگ و هجده موسیقی تیتراژ تلویزیونی و سینمایی در دورههای کاری مختلف خود منتشر کرده است؛ کارنامهای پربار، پر از فراز و نشیب و با آثاری به شدت ناسازگار با یکدیگر.
هواداران او اما روزی را انتظار میکشند که سهگانهای دیگر را تکمیل کند و در ادامه «سرود زن» و «سرود زندگی»، «سرود آزادی» را بخواند.
در سال ۱۳۹۳، مهدی برای برنامه محبوب ماه عسل یک ترانه خاطرهانگیز خواند که تا مدتها بهیکی از پر طرفدارترین موسیقیها در بین مردم تبدیل شده بود. این ترانه برنده تندیس مردمی بهترین تیتراژ سال شد.
مهدی یراحی در سال ۱۳۹۴ آلبوم مثل مجسمه را از خود منتشر کرد، اما در این سال نتوانست جایزه خاصی را به خود اختصاص دهد. برخلاف آلبوم مثل مجسمه، آلبوم آینه قدی این خواننده بزرگ در سال ۱۳۹۵ برای او جایزه بهترین خواننده پاپ سال را به ارمغان آورد.
جنجالیترین آلبوم مهدی یراحی، آلبوم سه گانه اجتماعی اول بود که در سال ۱۳۹۷ عرضه شد. در این آلبوم یک قطعه آهنگ بهنام پاره سنگ وجود دارد که حتی از نظر خود مهدی نیز لحن بسیار تندی را دارد و اعراضات شدیدی را مطرح میکند. همچنین برای این آهنگ یک موزیک ویدیوی جنجالی نیز منتشر شد. وزارت ارشاد بعد ها اعلام کرد که بعضی از قسمتهای این آهنگ و این موزیک ویدیو مانند قطعهای نیست که تحویل این نهاد شده. یک هفته بعد از این آهنگ مهدی یراحی ممنوع التصویر و ممنوع الکار شد.
در همین زمان او در یکی از کنسرتهایش، لباس کارگران بازداشت شده در خوزستان را نیز به تن کرده بود که این مسئله هم در ممنوع شدن فعالیت او بیتاثیر نبود. مهدی یراحی سرانجام در تیر ماه ۹۸ توانست تا دوباره به فعالیت خود بپردازد.
مجید فروغی مدیر روابط عمومی معاونت هنری در گفتوگو با خبرنگار حوزه موسیقی گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان، در واکنش به این کلیپ منتشر شده، اظهار کرد: کلیپ منتشر شده «پاره سنگ» در فضای مجازی با کلیپی که دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مجوز داده، مغایرت دارد و تحریف شده است.
او ادامه داد: همچنین بخشی از شعر منتشر شده در این کلیپ، متفاوت با شعری است که برای درخواست مجوز ارائه شده است؛ بنابراین کلیپ «پاره سنگ» آن چیزی نیست که دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به آن مجوز داده و غیرمجاز است.
فروغی با بیان اینکه این موسسه تعلیق شده، افزود: دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با آن موسسهای که این کلیپ را منتشر کرده برخورد خواهد کرد و آنها را به دفتر موسیقی احضار میکنیم تا توضیحات لازم را به ما بدهند و بعد از آن برای ادامه فعالیت آنها تصمیمگیری خواهد شد.
اکونومیست، یک نشریه مشهور، مقالهای را منتشر کرد که در آن آهنگ مهدی یراحی بهنام «پاره سنگ» و بحث های متعاقب آن جرقه زد. در این مقاله یراحی بهعنوان قهرمان مردم به تصویر کشیده شد و کار انتقادی او که تحمل مقامات را میآزماید برجسته کرد.
مهدی یراحی، در بهمن ۱۳۹۸ در این زمینه نوشت: «اينجانب مهدی یراحی، توسط مجموعه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامى(اين بار به سبب گفتههايم در كنسرتهاى اهواز و كرج و... و اساسا به جهت سياق و نگرشم) تا اطلاع ثانوى عملا از كار در سرزمينم ممنوع شدهام. به همین دلیل روند اخذ مجوز براى اجراهاى من در تمامى كنسرتهاى تهران و شهرستانها مسدود و مجوزهاى از پيش صادر شده لغو گرديد.
چند روز پیش از آن هم خبر ممنوعالفعالیتی حمید عسکری خواننده موسیقی پاپ در فضای موسیقی کشور منتشر شده بود که واکنشهایی را بهدنبال داشت. ظاهرا آخرین کنسرت حمید عسکری در برج میلاد برایش ماجراساز شد و تکخوانی گیتاریست خانم گروهش، نگین پارسا، باعث ممنوعالکاری این خواننده شد.
مهدی یراحی در سال ۱۳۹۸، با انتشار فوتوکلیپی از قربانیان فاجعه هواپیمای ایران-اوکراین در صفحه شخصیاش، یاد کشتهشدگان را گرامی داشته است.
این خواننده پاپ در فوتوکلیپی که متشکل از عکسهای قربانیان سانحه بوینگ ۷۳۷ است، بخشی از اذانگویی خود را منتشر کرده است. او در ضمیمه این پست نوشته است: «آه از تصورم که فسرده و غمناک؛ محکوم معرکهات را مینگرد. بدون خروش، بدون هیچ رغبتی. آه از کوتاهیِ دستانم؛ که دریدنِ گریبان افراشتهات را برنمیتابند. آه از کوتاهی این آه.»
ریتم؛ سرسام ؛ مهدی یراحی
قاضی زیاد میشود وقتی عدالت نیست
ما حق به جانب همه شاکیان هم هستیم
ما چشم میدوزیم به اعدام یکدیگر
غافل از اینکه روز دیگر متهم هستیم
از این همه صدای بد اخبار بد انگار
هر گوشه بگریزیم هم سرسام میگیریم
من دارم از خودم و از تو سخت میترسم
مایی که از ناکامی هم کام میگیریم
قاضی زیاد میشود وقتی عدالت نیست
با چشمهای کاملا وامانده کوریم
دیوارهای دورمان حکم عصای ماست
دستان یکدیگر نمیگیریم یک دریا
ما قطرههای منزوی این ماجرای ماست
من دارم از خودم و از تو سخت میترسم
مایی که از ناکامی هم کام میگیریم
قاضی زیاد میشود وقتی عدالت نیست.
***
متن کامل ترانه «روسریتو ...»
(از خودت خبر بیار
آفتاب، داره غروب میکنه)
«برو دیگه واینستا
نری با تیر میزنما
برو
بیا بیرون
یک
دو...»
روسریتو در بیار، آفتاب، داره غروب میکنه
روسریتو در بیار، عطر تو، هوا رو خوب میکنه
روسریتو در بیار، موهاتو باز باز باز کن
عشق من، نترس، بخند، به گریه اعتراض کن
روسریتو در بیار، موهاتو باز باز باز کن
عشق من، نترس، بخند، به گریه اعتراض کن
رقص خوشههای سرخ، بغض من تمام موی تو
خیس میشه صورتم، میرسم به آرزوی تو
روسریتو در بیار، هوا رو صاف صاف صاف کن
عشق من نترس، برقص، به بوسه اعتراف کن
روسریتو در بیار، هوا رو صاف صاف صاف کن
عشق من نترس، برقص، به بوسه اعتراف کن
«روسریتو در بیار، آفتاب، داره غروب میکنه»
(زن، زندگی، آزادی)
...
آسمون که ابریه، دلش گرفته روبهروی تو
موهاتو باز کن، تا غرق شن تو موج موی تو
پرده رو بزن کنار، حال آسمون که خوب شه
خود تو خورشیدی، غیرممکنه غروب شه
- فحاشی کردی
+ منو از هیچی نترسون
- همه اینا داره مستند میشه، باشه
+ من تا رگ گردنم پای عقایدم ایستادم
- باشه، وایستا، باشه
+ اینو یادت باشه
- باشه، باشه
+ من یه زنم، تا ابدم وایمیستم
- باشه، وایستا
+ از تو و هفتجد و آبادتم...
- از جلوی موتور...
این ترانه، خشم رسانههای حکومتی را بیش از پیش برانگیخت و به همین دلیل، این رسانهها همانند همیشه تلاش کردند برای ایراحی پروندهسازی کنند.
برای مثال، خبرگزاری باشگاه جوان وابسته به نهادهای امنیتی نوشت: «سئوالی که در مورد این آهنگ خاص برای مخاطب پیش میآید این است که برهنه کردن زنان و دختران چه سودی برای این خواننده و امثال او دارد که با متن و موسیقی حماسی، این طور آنها را برای برداشتن روسری و رقصیدن و آنچه او «آزادی» مینامد، تهییج و تشویق میکند؟! بند قبل یکی از پاسخهایی است که میتوان به این پرسش داد.
مهدی یراحی سلبریتی ضدنظام سال گذشته نیز در آتش فتنه دمیده و با جریانهای ضدایرانی همداستان شده بود. او حتی برای «حبیب فرجالله چعب» معروف به «حبیب اسیود» هشتگ «نه به اعدام» زده بود. اسیود رهبر گروهک تروریست و تجزیهطلب «حرکة النضال» بود. این گروهک به رهبری اسیود مرتکب جنایت تروریستی به رگبار بستن مراسم رژه ۳۱ شهریور ۱۳۹۷ در اهواز شد.»
عوامل اطلاعاتی-امنیتی جمهوری اسلامی، «حبیب اسیود» را اواسط مهر ۱۳۹۹، نخست از سوئد به ترکیه کشیدند و در آنجا او را ربودند و به ایران انتقال دادند و سپس اخیرا او را ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۲، اعدام کردند.
مهدی یراحی، علاوه بر انتشار آلبوم به انتشار تک آهنگ نیز پرداخته است و تاکنون بیش از ۲۸ تک آهنگ را منتشر نموده. بیش از ۳ یا ۴ عدد از این تک آهنگها را خود مهدی تنظیم کرده و تنظیم برخی دیگر از آهنگها نیز توسط افرادی مثل سعید زمانی، کوشان حداد، آمانج آذرمی، پیمان میرزایی، معین راهبر، زانیار خسروی و… انجام شده است.
همچنین در کارنامه این خواننده بزرگ و مشهور، ۱۷ تیتراژ تلوزیونی نیز به چشم می خورد که از این حیث یکی از پرکارترین خوانندگان کشور محسوب میشود. معروفترین تیتراژهای مهدی یراحی عبارتاند از ماه عسل، شب شیشهای، بوی عیدی، من عاشقت شدم و بیست و یک روز بعد. مهدی یراحی برخی از این تیتراژها را برای فیلمها سریالها و برنامههایی مانند ساختمان پزشکان، شب شیشهای و فیلم معروف بیست و یک روز بعد ارائه کرده است.
همچنین در کارنامه مهدی یراحی حدود ۲۱ موزیک ویدیو نیز دیده میشود. موزیک ویدیوهایی که برخی از آنها بسیار معروف هستند و برخی دیگر نیز صرفا بیشتر مورد توجه طرفداران او قرار گرفته است. برخی از معروفترین موزیک ویدیوهای مهدی یراحی عبارتاند از پاره سنگ، تیزر آلبوم امپراطور، تیزر آلبوم منو رها کن، قطعه بیست و یک روز بعد، انکار و…
مهدی یراحی فعالیتهای اجتماعی بسیاری را نیز انجام داده است مانند حضور در زنجیره انسانی حمایت از کارون، با ماسک در اهواز و تهران روی صحنه رفتن، بهعلت اعتراض به آلودگی هوای این دو شهر، اعتراض به مدعیان دروغی ارتباط با امام زمان و…
این خواننده اهوازی، کارهای انسان دوستانه زیادی را نیز انجام داده است. اما معروف ترین کار او مربوط میشود به اجرای کنسرت رایگان برای حاشیهنشینان تهران. یراحی در این کنسرت برای حدود هزار نفر، با همان کیفیت کنسرتهای همیشگی یک کنسرت بزرگ به راه انداخت و در آخر برای حاضران یک وعده غذا نیز داد.
مهدی یراحی در بهمن سال ۱۳۹۸ و در پی حمایت از معترضان آبان ماه دوباره ممنوعالفعالیت شد.
یراحی تا کنون بیش از ۳۰ کنسرت در شهرهای مختلف ایران از جمله تهران، اهواز، کرج، بندرعباس، ماهشهر، شاهرود، رشت و... برگزار کرده است.
مهدی یراحی، موزیک ویدئویی جدید و اعتراضی با نام «پاره سنگ» منتشر کرد که از طرف برخی رسانهها و مجید فروغی، مدیر روابط عمومی هنری مورد انتقاد قرار گرفت و شایعههایی درباره ممنوع الفعالیت شدن یراحی به دلیل این ویدئو کلیپ و همچنین پوشیدن لباس کارگران گروه ملی در حمایت از مردم اهواز در کنسرت ۶ دی ماه خود مطرح شد. یراحی از جمله خوانندههایی است که همیشه نسبت به اتفاقات جامعه با هنر موسیقی خود واکنش نشان داده است.
جوایزی که تا به حال مهدی یراحی کسب کرده است عبارتاند از:
تندیس بهترین آلبوم موسیقی پاپ برای آلبوم امپراطور، بخش کارشناسی، از دومین جشنواره سالاهه موسیقی ما در سال ۱۳۹۲.
برنده تندیس بهترین قطعه موسیقی پاپ برای قطعه امپراطور، بخش کارشناسی، از دومین جشنواره سالانه موسیقیما در سال ۱۳۹۲.
طبق خبررسانی رسانههای داخلی در ایران و نیز به گفته رزا اعتماد انصاری، وکیل توماج صالحی، این خواننده ۳۲ ساله رپ اعتراضی، توسط قوه قضاییه جمهوری اسلامی به اتهام «افساد فیالارض» به ۶ سال و ۳ ماه حبس محکوم شده است.
توماج، اولین بار در شهریور ماه ۱۴۰۰ پس از خواندن آهنگ «سوراخ موش بخر» بازداشت شد و پس از ۱۰روز با وثیقه آزاد شد.
هشتم آبان ماه سال گذشته و همزمان با اعتراضات سراسری در ایران و پس از نزدیک به دو ماه زندگی در اختفا، در خانهای در روستای گردبیشه استان چهارمحال و بختیاری بازداشت شد.
اوایل دی ماه سال گذشته و حدود ۳ ماه پس از بازداشت توماج صالحی در حالیکه خبرها حاکی از شکنجه و نگهداری او در شرایط سخت زندان انفرادی بود و دو کیفرخواست با فهرستی از اتهامات علیه او صادر شد.
توماج صالحی در آن زمان از حق دسترسی به وکیل انتخابی محروم بود. حالا وکیلش میگوید که به هر دو کیفرخواست او به صورت یکجا در همین دادگاه انقلاب شعبه اصفهان رسیدگی شده است.
به گفته وکیل توماج صالحی او با اتهامهای متعددی از جمله «افساد فیالارض، همکاری با دولت متخاصم، تحریک مردم به کشتار و جنگ، فعالیت تبلیغی، توهین به رهبری و نشر اکاذیب و اخلال در نظم» رو به رو شده است. پیشتر آقای رئیسان گفته بود که پرونده توماج صالحی ۴ جلد است.
آقای رئیسیان در گفتوگو با روزنامه هممیهن گفت که دادسرا معتقد است که موکلش با انتشار توییتهایی مرتکب نشر اکاذیب به شکل گسترده و در نهایت افساد فیالارض شده است.»
پس از ۸ ماه بازداشت «موقت»، محاکمه توماج صالحی، خواننده رپ مشهور ایرانی، در دو جلسه غیرعلنی و بدون حضور خانواده او و خبرنگاران، به پایان رسید.
دومین جلسه محاکمه دیروز، یکشنبه ۱۱ تیرماه در شعبه اول دادگاه انقلاب اسلامی اصفهان برگزار شد. نزدیکان او که اکانت توییتر او در دست آنهاست، نوشتند که دادگاه «پشت درهای بسته و در سکوت کامل خبری» برگزار شده است.
امیر رئیسیان و رزا اعتمادی، وکلای انتخابی آقای صالحی، در جلسه حضور داشتند و به گفته آقای رئیسیان، رئیس دادگاه ختم رسیدگی به پرونده را اعلام کرده و آنها منتظر اعلام حکم هستند.
اولین جلسه محاکمه او روز ۲۸ خرداد ماه در شعبه اول دادگاه انقلاب اسلامی اصفهان به همین شکل غیرعلنی برگزار شده بود.
وکیل توماج صالحی روز دوشنبه ۱۹ تیر، به رسانه «شبکه شرق» گفت که موکلش از اتهامات «توهین به بنیانگذار و رهبر جمهوری اسلامی» و «ارتباط با دول متخاصم» تبرئه شده است.
اعتماد انصاری تصریح کرد: «امروز رای پرونده دادگاه بدوی توماج صالحی به ما به عنوان وکیل پرونده ابلاغ شد. رای صادره به عقیده ما رای خوبی است. همچنین توماج صالحی از امروز به بند عمومی زندان منتقل شد. او پیش از این در انفرادی بود.»
به گفته وکیل توماج صالحی، طبق رای صادره، «فقط مجازات اشد در قبال توماج که همین ۶ سال و ۳ ماه حبس با احتساب ایام فعلی بازداشت است»، اجرایی خواهد شد.
اعتماد انصاری، اضافه کرد: «توماج صالحی همچنین در راستای اعمال مجازاتهای تکمیلی از تاریخ قطعیت حکم به مدت ۲ سال، ممنوع الخروج شده و پاسپورتش ابطال خواهد شد. او همچنین از هرگونه فعالیت، تهیه و تولید آثار موسیقی و خوانندگی به مدت ۲ سال محروم شده است.»
توماج صالحی هشتم آبان سال ۱۴۰۱ در روستایی در استان چهارمحال و بختیاری بازداشت شد. یکی از نزدیکان توماج بعد از دستگیری او گفته بود «اگر فشارهای رسانهای و بینالمللی در روزها و هفتههای ابتدایی نبود شاید امروز توماج زنده نبود.»
اعضای شورای شهر فلورانس ایتالیا طی یک رای گیری، توماج صالحی را بهعنوان شهروند افتخاری این شهر ایتالیا انتخاب کردند.
در مراسمی که عصر روز دوشنبه ۱۲ تیرماه در محل شورای شهر فلورانس برگزار شد، عنوان شهروند افتخاری توماج صالحی به شبنم خسروی، دخترخاله توماج تقدیم شد.
خانم خسروی در سخنانی ضمن تقدیر و تشکر از این اقدام شهردار فلورانس و اعضای شورای شهر، توماج صالحی را هنرمند بینظیر و شجاعی خواند که درد جامعه را با هنرش فریاد میزده.
او اهدای شهروندی فلورانس به توماج را نور امیدی خواند و گفت که این اقدام شهردار و شورای شهر فلورانس «نشان داد که توماج صالحی نه فقط پسر ایران بلکه پسر جهان است و هنر هیچ مرزی ندارد.»
در این مراسم گروهی از فعالان ایرانی هم حضور داشتند و درباره توماج صالحی صحبت کردند. در بخشی از سخنان شعار زن زندگی آزادی در سالن طنین انداز شد.
لوکا میلانی، رئیس شورای شهر فلورانس و تعدادی از نمایندگان شورای شهر از وقایع ایران و اعتراضات و در حمایت از اعطای شهروندی شهر به توماج صالحی صحبت کردند.
توماج صالحی، ۳۲ ساله، یکی از خوانندگان سبک رپ(رپر) ایرانی است که شعرهایش مضمون انتقادی داشته است. او اصالتا لر بختیاری است. از بچگی در اصفهان و شاهینشهر زندگی کرده است. دو مدرک تراشکاری دارد و مثل پدرش مکانیک خوانده و هر دو مهندس طراحی و تولید قطعات صنعتی پزشکی هستند.
پدرش ۸ سال زندانی سیاسی بوده و به گفته توماج، هیچیک از اعضای خانوادهشان شغل دولتی ندارند.
سامان یاسین، خواننده رپ که در جریان اعتراضات سراسری سال گذشته بازداشت شد، در یک فایل صوتی از زندان از شکنجههای هولناکی گفته که برای گرفتن اعتراف اجباری تحمل کرده است.
سازمان حقوق بشر کردستان روز چهارشنبه اول شهریور، فایلی صوتی از سامان صیدی، معروف به سامان یاسین، خواننده رپ را منتشر کرد که او در آن از شکنجههای دوران بازداشت خود گفته است؛ از اعدام ساختگی تا پارگی حفره بینی در اثر شکنجه بازجویان امنیتی و دیگر فشارها برای اعترافات اجباری.
این خواننده رپ اهل کرمانشاه مهر سال گذشته در جریان جنبش انقلابی «زن، زندگی، آزادی» در تهران بازداشت شد. در آبان همان سال فیلمی از اعترافات اجباری او از رسانههای دولتی جمهوری اسلامی پخش شد. سامان به اتهام «محاربه» و «اجتماع و تبانی به قصد اقدام علیه امنیت کشور» به اعدام محکوم شد.
در آذرماه و پس از ابلاغ حکم او را بههمراه محمد بروغنی و محسن شکاری، دو زندانی سیاسی دیگر محکوم به اعدام، از زندان اوین به زندان رجایی شهر کرج منتقل کردن. محسن شکاری، یکی از معترضانی بود که سال گذشته و بدون هیچگونه دادرسی عادلانه اعدام شد. سامان سیدی با او در قرنطینه زندان رجایی شهر بوده است.
سامان یاسین تقاضای فرجام کرد و دیوان عالی کشور پس از بررسی درخواست او بهدلیل نقص تحقیقات حکم را نقض و برای بررسی مجدد به دادگاه صادرکننده حکم ارجاع داد.
سامان یاسین در فایل صوتی خود میگوید از زمان بازداشت بارها مورد بازجویی و شکنجههای شدید جسمی و روحی قرار گرفته است. او را در سلول انفرادی و در اتاق موسوم به سردخانه نگه داشتهاند. سامان به شدت مورد ضرب و شتم قرار گرفته و حفره سمت چپ بینیاش را پاره کردهاند. او میگوید: ««یک خودکار در حفره چپ بینیام گذاشتند و بینیام را شکستند و دو سه بار هم از پلهها مرا هل دادند پایین». بازجویان او را با صحنه اعدام ساختگی مواجه کردهاند تا بر اثر این فشارها مجبور به اعتراف اجباری شود.
سامان یاسین را در تابستان امسال و با دستور قاضی صلواتی برای دورهای از زندان رجایی شهر کرج به مرکز روانپزشکی امینآباد منتقل کردهاند. او در فایل صوتی خود میگوید: «پس از انتقال به بیمارستان امینآباد، توسط چند سرباز زندان و پرسنل زندان به زور بر تخت بیمارستان بسته شدم، دستهام با دستبند و پاهام با پابند، یه آمپول زدم بهم روی بازوم که تا ۲۴ ساعت بیهوش بودم.»
سامان یاسین در مردادماه به همراه ۸ زندانی سیاسی دیگر به نامهای سعید ماسوری، افشین بایمانی، مطلب احمدیان، حمزه سواری، لقمان امینپور، محمد شافعی، حسین گچلو و مسعود کاظمینژاد از زندان از رجایی شهر کرج به بند ۸ زندان اوین تهران منتقل شد و پس از چند روز در یک تماس کوتاه تلفنی به خانواده از این انتقال خبر داد.
او تا کنون چند بار در اعتراض به شرایط سخت خود در زندان و بلاتکلیفی پروندهاش دست به اعتصاب غذا زده و حتی یکبار اقدام به خودکشی کرده است.
سامان یاسین بارها و در فایلهای صوتی متعدد تاکید کرده که بیگناه است. او در این فایل صوتی نیز از عدم امکان دسترسی به وکیل تعیینی و بیاعتنایی وکیل تسخیری به پروندهاش شکایت کرده است. او گفته که این وکیل «نه جواب تلفن میدهد و نه جواب درست و حسابی میدهد.»
او پیش از انتقال به زندان اوین و در یک فایل صوتی دیگر از زندان رجاییشهر کرج گفته بود کە «جرمی مرتکب نشده و فردی سیاسی نیست» و اگر آهنگی هم خوانده «برای بیان درد جامعە» بودە است.
شایان ذکر است که علی خامنهای، رهبر جمهوری جهل و جنایت، ترور و بچهکش در واکنش به اعتراضات پس از مرگ مهسا امینی، موضعگیریهای چهرههای هنری و ورزشی را کم اهمیت خواند و اعلام کرد که «نباید در مورد آنها حساسیت به خرج داد.»
رهبر جمهوری جهل و جنایت و ترور اسلامی ایران گفت: «جامعه هنری و ورزشی ما سالم است و در آن عناصر مومن و با شرف کم نیستند و موضعگیری چند نفر، ارزشی ندارد. تطبیق اینکه موضعگیری آنها عناوین مجرمانه دارد یا نه با قوه قضائیه است.»
با این حال، حمایتهای چهرههای فرهنگی و ورزشی و هنرمندان مشهوراز مبارزات مردمی، یکی از مهمترین دلایل گسترش دیدگاههای ضدفرهنگی و ضدانسانی این حکومت، در ۴۴ سال اخیر بوده است. بیجهت نیست که اکنون با اخراج استادان منتقد و مخالف دانشگاهها و آوردن افراد ایدئولوژیک خود به عنوان استاد دانشگاه و همچنین اخراج فردی و جمعی دانشجویان مخالف به «انقلاب فرهنگی دوم» حکومت معروف شده است.
در یک سال گذشته حجم کمسابقهای از سرودها و آهنگهای انقلابی منتشر شدند؛ آهنگهایی که در آنها مضامین اعتراضی، یادآوری جانباختگان، حقوق زنان، حقوق مردم تحت ستم و تبعیضهای گوناگون رایج در ایران شنیده میشدند.
شعارها به گونهای هنرمندانه و به موقع خود انتخاب میشوند. جمهوری اسلامی از لقب «حکومت بچهکش»، به شدت وحشتزده شده است. یکی از ابعاد مهم اعتراضهای یک سال اخیر، کشتهشدن دهها تن از کودکان بود؛ معترضان خیلی زود در شعارهایشان علیه جمهوری اسلامی، این موضوع را نیز برجسته کردند و شعار دادند: «حکومت بچهکش، نمیخوایم، نمیخوایم.»
در یک سال گذشته، بارها بعضی از مقامهای جمهوری اسلامی، معترضین را «بیمار روانی» توصیف کردند و حتی در مواردی در احکام قضایی هم، متهمان با «برچسب بیمار روانی» روبهرو شدند. در یکی از خبرسازترین پروندهها در این مدت، افسانه بایگان، بازیگر مطرح سینمای ایران، محکوم شد تا هفتهای یکبار برای «درمان بیماری روحی شخصیت ضد خانواده» به مرکز مشاوره و روانشناسی برود و گواهی سلامت بگیرد. آزاده صمدی، دیگر بازیگر زن معترض به حجاب اجباری، هم محکوم شد تا برای درمان «شخصیت ضد اجتماعی» و «نیاز به دیدهشدن از طریق عدم رعایت مقررات عمومی و رفتارهای نابههنجار و ضداجتماعی» دو هفته یکبار به مرکز روانشناسی و مشاوره برود. همچنین در سالهای اخیر چند زندانی سیاسی و عقیدتی در ایران بهاجبار در بیمارستانهای روانی بستری شدهاند. آنها گفتهاند در این مدت داروهایی به آنها تزریق شده که گاه باعث اختلال در حرکت یا حرف زدن شده و بعضی از آنها تحت درمان با شوک الکتریکی قرار گرفتهاند. بعضی از زندانیان سیاسی نام این کار را مجنونانگاری مخالفان و زندانیان سیاسی گذاشتهاند.
در این میان، هنر ظرفیت قدرتمندی در بیان دیدگاهها و مطالبات مردمی دارد. هنرمند با ابزار و ارتباطاتی که دارد، میتواند مطالبات مردم را سریعتر منعکس کند. در طول تاریخ، هنرمندان زیادی در برابر دیکتاتورها و اجحافات و نابرابریها و تبعیضها، واکنش نشان دادهاند و از جمله هنرشان را در دفاع از افراد بیصدا و به حاشیه رانده شده به کار بستهاند.
هنر انتقادی یا اعتراضی، مرزها، سلسله مراتب و قوانین سنتی را به چالش می کشد و از این رو تاثیر به سزایی در تحولات جامعه دارد.
هنرمند از روابط سیاسی و اجتماعی تاثیر میپذیرد و بر روند آنها تاثیر نیز میگذارد. از رئالیسم فرانسه در میانه قرن نوزدهم که ریشه در اعتراضات اجتماعی و طبقاتی دارد، گرفته تا مکاتبی مانند سورئالیسم و اکسپرسیونیسم که در فاصله بین جنگ اول و دوم جهانی و ظهور دیکتاتوریهایی مثل فرانکو، موسیلینی و هیتلر متولد شدند و مسیر تاریخ هنر را تغییر دادند.
اصولا در جریان تحولات سیاسی و اجتماعی، زمان مناسبی برای معرفی هنرمندهای جدید به مردم بود بهطوری که در یک سال اخیر جنبش انقلابی «زن، زندگی، آزادی» در موسیقی و رپ دیدیم کارهای کسانی دیده و شنیده شده که پیش از این شناخته شده نبودند، ولی چون حرف مردم را زدند، بهشدت مورد استقبال قرار گرفتند. اما اینکه این هنرمندان در ادامه مسیر و در ادامه چهطور در آینده از سرمایههای اجتماعیشان استفاده خواهند کرد، به شخصیت حرفهای و پختگی، آگاهی و پایداریشان بستگی دارد.
در واقع لحن صدا، محتوای ترانههای انتخابی، بهرهگیری از موسیقی متناسب با ترانه و دلنشینی صدای خواننده و همچنین نحوه برقراری ارتباط از سوی خواننده با مردم و دفاع از مبارزات آنها، باعث شد تا این هنرمندان جوان روزبهروز بر شمار طرفداران خود بیفزایند تا بیمحابا از اعتراضات مردم حقطلب و آزادیخواه و عدالتجو دفاع نماید.
در واقع لحن صدا، محتوای ترانههای انتخابی، بهرهگیری از موسیقی متناسب با ترانه و دلنشینی صدای خواننده و همچنین نحوه برقراری ارتباط از سوی خواننده با مردم و دفاع از مبارزات آنها، باعث شد تا این هنرمندان جوان روزبهروز بر شمار طرفداران خود بیفزایند تا بیمحابا از اعتراضات مردم حقطلب و آزادیخواه و عدالتجو دفاع نماید.
اما هیچکدام از این همه وحشیگریها و کشتارها و اعدامهای جمهوری اسلامی، نتوانسته جلو پیشروی اعتراضات مردم را بگیرد. بهعبارت دیگر، ترس در نزد بسیاری از معترضان بهویژه زنان و جوانان، معنی و مفهوم سابق خود را از دست داده است.
با این وجود، در حال حاضر جامعه ایران، در یک انسداد دو طرفه و یا در یک بنبست سیاسی و اجتماعی گیر کرده است. یعنی نه حکومت توان خاموش کردن صدای مردم را دارد و نه هنوز توازن قوای مردمی به آن حد رسیده است که حکومت را گامبهگام به عقبنشینی وادار سازد و با تحمیل مطالبات خود، راه سرنگونی کلیت حکومت را هموار سازد. اما روشن است که این وضعیت چندان پایدار نیست وبه احتمال قوی، به زودی توازن قوای مبارزه طبقاتی به نفع مردم آزادیخواه، برابریطلب و عدالتجو خاتمه خواهد یافت.
چهارشنبه بیست و هشتم شهریور ۱۴۰۲-بیستم سپتامبر ۲۰۲۳