خالد حاج محمدی: كارگران فولاد و جدال طبقه كارگر علیه فقر

دیدگاه‌ها
شخصی سازی فونت
  • کوچکتر کوچک متوسط بزرگ بزرگتر
  • Default Helvetica Segoe Georgia Times

سه روز از شروع اعتصابات و اعتراضات كارگران فولاد اهواز گذشته است. كارگران گروه ملی فولاد از روز شنبه ۲۰ آبان به عدم اجرای كامل طرح طبقه بندی مشاغل، حقوق های پایین، عدم همسان سازی حقوق ها اعتراض دارند و بعلاوه خواهان بازگشت به كار كارگران اخراجی هستند. كارگران گروه ملی فولاد متحدانه علیه مدیریت و مقامات مسئول، علیه قول و قرارها و وعده های دروغین آنها از روز شنبه با اعتصابات چند ساعته، توقف خطوط تولید، تجمع در مقابل ساختمان مدیریت شركت و راهپیمایی خواهان برآورد فوری مطالبات خود شدند.

كارگران گروه ملی با شعار "ما كارگران فولاد علیه ظلم و بیداد، می جنگیم می جنگیم" در راهپیمایی و تجمعات خود اعلام كرده اند كه تا تحقق مطالبات خود دست از تجمع و اعتراض برنمی دارند و به وعده و وعید و قول سرخرمن مقامات شركت اكتفا نمیكنند. طبق اخبار منتشر شده روسای حكومت و مدیریت و مقامات فولاد چندین نشست با هم داشته اند و تا كنون از نتیجه آن و جوابی روشن به كارگران معترض خبری نیست.
 
كارگران گروه ملی فولاد تاریخی از اعترض و اعتصاب برای بهبود زندگی و شرایط كاری، علیه تهدید و پرونده سازی و زندان و اخراج را دارند و در یك دهه گذشته یكی از مراكز پر تحرك كارگری بوده اند. كارگران علیرغم تهدید و ارعاب حاكمیت، با همه توطئه ها و دسیسه ها و تلاش برای انشقاق و چند دستگی در میان آنها، همواره متحدانه ایستاده اند. آنها در این زمینه تلاشهای ارزنده ای كرده و تجارب گرانبهایی كسب كرده اند. متكی بودن كارگران به تصمیمات جمعی، برگزاری مجامع عمومی كارگری، مشورت و بحث با همدیگر برای توافقات مشترك، فراهم كردن امكان دخالتگری همه كارگران و در اختیار گذاشتن میكروفون برای این دخالتگری ها و نهایتا تصمیم جمعی گرفتن، مهمترین ابزار كارگران برای تامین صفی متحد در مقابل دولت و كارفرمایان بوده است. بعلاوه حمایتهای متقابل آنها و كارگران هفت تپه در اعتراض و اعتصابات كارگری در این دو مركز از تجارب درخشان و ارزنده كارگران این دو مركز و از دستاوردهای طبقه كارگر است.
 
تجمع روز دوشنبه كارگران این مركز و اعلام اینكه هر كس حق دارد حرف خود را بزند، ادامه همان پدیده و بیان همان تجربه كارگران در مبارزات تاریخ خود است. بی تردید كسب موفقیت در این اعتصابات امری كه كارگران در مقابل خود قرار داده اند، همچنانكه كارگران فولاد بر آن تاكید دارند، در گرو حفظ این اتحاد و متكی بودن آنها به تصمیمات جمعی در این مركز است. كارگران فولاد و هر مركز كارگری لازم است، این سنت مهم كارگری را به پدیده ای همیشگی تبدیل كنند. مبارزه برای بهبود و رفاه، برای امنیت شغلی، علیه تهدید و ارعاب و پرونده سازی و اخراج، امری موقتی نیست. ما در جدال روزانه با كارفرمایان و دولتشان جهت تامین نان شب و حتی حفط وضع موجود هستیم. این مبارزه تا زمانی كه سرمایه داران حاكم و حكومتشان حكم میرانند و از هر فرصتی  برای تعرض به سهم كارگر از دسترنج و نتیجه كار خود ادامه میدهند، در جریان است. نیاز به اتحاد كارگران به عنوان تنها ابزار مقابله با تعرض سرمایه داران امری همیشگی و به همین اعتبار جمع شدن و تصمیم جمعی گرفتن، بحث و مشورت با همدیگر، تعیین هر تاكتیك و سیاستی لازمه اش اتكا به مجمع عمومی كارگران است. ما روزانه زیر فشار تبلیغاتی حاكمین هستیم و روزانه محتاج مقابله با آن و تامین اتحاد درونی خود هستیم. لذا تجربه ارزشمند كارگران این مركز و اتكا به مجامع عمومی كارگری هم لازم است به امری دائمی و منظم تبدیل شود.
 
پیروزی ما در مبارزه با سرمایه داران همزمان در گرو حمایتهای عملی بخشهای دیگر طبقه كارگر است كه امروز زمینه آن به مراتب از گذشته مهیا تر است. كارگران گرو ملی فولاد مانند صدها مركز كارگری در سالهای گذشته در عین حال با فریب كاری، شقاوت و بی توهمی، بكارگیری همه حربه های ضد كارگری از جانب كارفرمایان و دولت حاكم آشنا هستند. اكنون فقط چند ماه از صادر شدند حكم شلاق و جریمه و حبس تعزیری برای ۱۷ كارگر این مركز با درخواست بخش خصوصی شرکت، از جانب "دادگاه انقلاب" اهواز در پنجم مهر ماه ۱۴۰۲ به جرم اعتراض و حق طلبی، گذشته است. هنوز هم تعدادی از كارگران اخراج شده این مركز بر سر كار بازنگشته اند، چیزی كه به درست از مطالبات كارگران این مركز در این روزها هم هست.
 
مستقل از سرنوشت این اعتصاب معین، اكنون جامعه ایران شاهد وسیع ترین اعتراضات، تجمع و اعتصابات كارگری و اقشار محروم جامعه است. فقر و محرومیتی كه حاكمیت میكوشد به طبقه كارگر و مردم محروم تحمیل كند، با سد مقاومت و اعتراض كارگران و اقشار محروم روبرو شده است. طبقه كارگر و مردم محروم در توازن قوای جدیدی كه هم با اعتصابات و اعتراضات وسیع كارگری، معلمان، بازنشستگان و با اعتراضات وسیع و میلیونی زنان، جوانان و مردم آزادیخواه در یك سال گذشته تامین و حاكمیت به عقب رانده شده است، تن به جهنمی كه به عنوان زندگی سهم آنها شده است، نمیدهند.
علاوه بر كارگران فولاد اهواز، از اواخر تیر ماه ۱۴۰۲ به بعد شاهد اعتراضات بیش از ۱۳۰۰ كارگر فولاد گیلان (خزر) بوده ایم كه خواهان بالا رفتن دستمزدها، پرداخت حق اضافه كاری، پاداش تولید و اجرای طرح طبقه بندی و... بوده ایم. روز یكشنبه ۲۱ آبان،  شاهد تجمعات بازنشستگان صنایع فولاد و معادن در تهران بودیم. اكنون چند ماه است ما شاهد تجمعات بخشهای مختلف از كاركنان و كارگران مراكز نفتی، پتروشیمی و گاز و كارگران معادن هستیم. بعلاوه مدتهای طولانی است كه شاهد تجمع و اعتراض متحد و سراسری بازنشستگان تامین اجتماعی و بازنشستگان كشوری هستیم كه در خوزستان بازنشستگان فرهنگی هم به آنها پیوسته اند. در این روزها در دهها شهر ایران تجمع بازنشستگان برگزار شده است. همزمان با اعتراضات كارگران فولاد شاهد تجمع كارگران شهرداری ایلام، و بعلاوه تجمع بزرگ پرستاران در تهران و اراك در همین چند روز هستیم. محور اصلی در تمام این اعتراضات و صدهها تجمع كارگری دیگر در سراسر كشور، مقابله با فقر و برای بهبود و تامین  زندگی ای انسانی تر است.
طبقه كارگر در این دوره بیش از هر زمانی و بطور سیستماتیك علاوه بر سركوب مستقیم، گسیل نیروهای مسلح، گارد ویژه، دستگیری و زندان و شلاق، اخراج از كار و گرسنگی دادن به كارگر معترض، با یك پدیده دیگر كه گرسنگی دادن جمعی طبقه كارگر است، روبرو است. این پدیده ظاهرا به عنوان سركوب و حمله به تجمعات كارگری، دستگیری و زندان نگاه نمیشود. اما امروز مهمترین فاكتور در سركوب جمعی طبقه كارگر است كه در قالب گرانی روزمره مایحتاج عمومی از قیمت نان و كرایه خانه تا مخارج درمان و... ، مستقیما دستمزد ناچیز این طبقه را مورد تعرض قرار میدهد. در مقایسه با بالا رفتن قیمتهای هر روزه ابتدایی ترین مایحتاج عمومی، بالا رفتن حداقل دستمزد سالانه كه آنهم با زور و فشار طبقه كارگر به حاكمیت تحمیل میشود، و حاكمیت با لاف زنی تحویل ما میدهند، به كاهی از كوهی میماند. این براترین ابزار سركوب و مهمترین ابزار حاكمیت علیه طبقه كارگر است. در زمانی كه زندان و دستگیری و شلاق، اعدام و شكنجه كارگر معترض به یمن مبارزات ما و اعتراضات وسیع جامعه، كارآیی گذشته خود را از دست داده است، تعرض به معیشت طبقه كارگر با گرانی سرسام آور هر روزه به وسیله ای برای به استیصال كشاندن ما و به ابزار جدی انشقاق در میان طبقه ما تبدیل شده است.
 
مبارزات دوره گذشته كارگران فولاد و هفت تپه و حمایت عملی آنها از همدیگر، یكی از بزرگترین دستاوردهای كارگران این مراكز است. این تجربه ارزشمند كه بیان همدلی و درك همسرنوشتی كارگری در این دو مركز است، امروز در بخشهای دیگر و در اعتراضات بازنشستگان تكرار میشود. ما برای پیروزی و برای ایجاد سدی جدی در مقابل تعرض دولت و طبقه بورژوزای حاكم به سطح معیشت خویش، بیش از هر زمانی به تعمیم این تجربه احتیاج داریم. امروز و با مبارزات سراسری و متحد مردم آزادیخواه كه رهایی زنان را پرچم خود كرد و جمهوری اسلامی را به پرتگاه سرنگونی نزدیك كرد، بیش از همیشه زمینه چنین اتحادی ممكن است. در این دوره مرزهای كاذب ملی، اختلافات زبانی، تقسیمات قومی، مذهبی، جنسی و ایرانی و غیر ایرانی بدرجه زیادی حاشیه ای شد. اكنون امكان تامین یك همبستگی و اتحاد كارگری فرا محلی و فرا فابریكی بیش از هر زمانی ممكن است و این مهمترین ابزار پیروزی ما حتی در یك فابریك و از جمله در اعتراضات كارگران فولاد اهواز است.
 
طبقه كارگر و همه اقشار مختلف مردم محروم اكنون با فقری سازمانیافته از جانب بورژوازی ایران و دولتشان روبرو هستند. گرانی روز افزون سیاست رسمی آنها برای كاهش دستمزد ما و كوچك كردن سفره خانواده كارگری است. هر میزان پیشروی آنها در این زمینه، ما را فقیر تر و سرمایه داران را قوی تر میكند. ما باید بتوانیم در مقابل هیولای فقر سدی سراسری و محكم ببیندیم و این صف بستن بطور عملی در هر اعتصاب و اعتراض كارگری با حمایت عملی بخشهای دیگر تامین میشود، چیزی كه موقعیت مبارزاتی كنونی را قدمی به نفع اتحاد فرا محلی ما را تامین كند.
 
كارگران كمونیست، سوسیالیستها و رهبران عملی آگاه و بانفوذ طبقه كارگر، حلقه اتصال و اتحاد بخشهای مختلف این طبقه در این زمینه هستند. این نقش بر عهده آنها است! پیروزی در جدال كنونی با بورژوازی ایران و حكومتش و مقابله با گرانی، فقر، گرسنگی، دستمزدهای زیر خط فقر، اخراج از كار و بیكاری وسیع و بی حقوقی عریان كه امروز اكثریت عظیمی از مردم محروم و طبقه كارگر حتی در مراكز صنعتی را با تحمیل فقر بلعیده است، در گرو تامین اتحادی وسیعتر است، اتحادی كه كمونیستهای این طبقه پرچمدار و پراتیسین جدی آن باید باشد.