اخیرا یکی از اعضای کمیته مرکزی کومله بنام حسن رحمان پناه، معاون رفیق ابراهیم علیزاده دبیر اول کومله، در مصاحبه ای بیشرمانه اتهامات مالی بی پایه ای به جریان کمونیسم کارگری در زمان جدایی در سال ۱۹۹۱ زده است که از تلویزیون کومله نیز پخش شده است. رفیق رحمان حسین زاده به تفصیل و مستدل به او جواب داده است و به اسناد متعددی اشاره کرده است و من دیگر ضرورتی نمیبینم به بحث مفصل در مورد اسناد بپردازم، فقط اشاره ای به اسناد میکنم و ضمن تاکید بر چند نکته انتظار از ابراهیم علیزاده را مطرح میکنم.
اسناد آن دوره از جمله سند مهمی که مبنای توافقات بود و به امضای منصور حکمت و ابراهیم علیزاده رسیده است (در سایت منصور حکمت موجود است)، اسناد انتقال اموال در اردوگاه که رفیق رحمان به آن اشاره کرده، توافقنامه مشترکی به امضای ابراهیم علیزاده و من (اصغر کریمی) پس از جدا کردن اردوگاه و پس از اینکه اموال و اسناد به این رفقا در اروپا و در کردستان تحویل داده شده بود و مصاحبه خود ابراهیم علیزاده که صریحا تاکید میکند با منصور حکمت قراردادی نوشتیم و به دقت اجرا شد، به حد کافی گویا است. اینها حقایق مربوط به جدایی سال ۱۹۹۱ را تا جایی که به مساله مالی و اسناد آن دوره مربوط میشود بخوبی توضیح میدهد. اما علاوه بر این اسناد صدها انسان نیز وجود دارند که تا زمانی که زنده اند امکان جعل آن تاریخ را نخواهند داد. بخشی از این انسانها از جمله هم اکنون در خود حزب کمونیست ایران هستند و اخیرا نیز با امضای کمیته اجرایی حزب کمونیست ایران در ۱۲ ژانویه ۲۰۲۲ تاکید کرده اند که جدایی سال ۱۹۹۱ کاملا متمدنانه بوده و از رهبری فعلی کومله خواسته اند که مطابق همان سنت رفتار کنند.
علاوه بر همه اینها پرنسیپ ها و سنت های انسانی و شفاف و روشن منصور حکمت که در تمام طول فعالیت سیاسی اش بر آنها تاکید میکرد، نوشته های متعدد او قبل از جدایی که بر ضرورت یک جدایی متمدنانه و با فرهنگ سیاسی بالا و یک شیوه سیاسی رشد دهنده پافشاری میکند، تاکید او بر اینکه گفت من از حزب کمونیست ایران انشعاب نمیکنم، نه اسم حزب کمونیست ایران را میخواهم نه اسم کومله و نه سر سوزنی امکانات مادی حزب را، جایی برای جعل آن تاریخ باقی نمیگذارد. اینها برای کسی که ذره ای شرافت انسانی داشته باشد بیشتر از توافقنامه های کتبی گویا هستند. منصور حکمت و جریان کمونیسم کارگری در شرایطی این تصمیم را گرفت که اکثریت بالای حزب کمونیست ایران و کومله همراه او بودند.
جریان کمونیسم کارگری در کلیه ارگان های حزب کمونیست و کومله، اکثریت داشت. اما به دلایل سیاسی که منصور حکمت در همان مقطع و ده سال بعد در انجمن مارکس تحت عنوان بحران و انشعاب در کومله در سال ۲۰۰۱ تشریح کرد، نه تصفیه تشکیلاتی را درست میدانست و نه انشعاب را. اعلام کرد که شخصا انشعاب نمیکنم، استعفای من فردی است و هیچکس را هم به انشعاب و جدایی تشویق نمیکنم. این نیز یکی از افتخارات منصور حکمت و جریان کمونیسم کارگری بود که بر خلاف سنت های موجود، پرچم یک سنت انسانی، با فرهنگی بالا و قابل دفاع را موقع جدایی از حزبی که اکثریتش را داشت بلند کرد و با این سنت تصویر دیگری از کمونیسمی که او پرچمدارش بود و مشخصا کمونیسم کارگری به جامعه ارائه داد. این با سایر سنت هایی که در طول فعالیتش بر آنها پافشاری کرده بود نیز کاملا خوانایی داشت. امیدوارم در فرصتی در مورد نقش منصور حکمت در شکل دادن به فرهنگ و سنت های مدرن و انسانی دیگری که منصور حکمت در کومله و حزب کمونیست ایران جاری کرد و نقش سیاسی عظیمی که او در آن دوره ایفا کرد به تفصیل بنویسم.
منصور حکمت میدانست که کسانی در حزب کمونیست ایران هستند که این فرهنگ و این سنت را ندارند و فکر میکرد اگر فورا استعفا بدهد پروسه جدایی ممکن است به دست کسانی بیفتد که این جدایی به شیوه سالم و سیاسی انجام نشود. در پلنوم بیستم حزب کمونیست ایران در تابستان ۱۹۹۱ قصد خود را مبنی بر استعفا از حزب در آینده نزدیکی اطلاع داد تا رفقایی که در حزب کمونیست ایران باقی میمانند فرصت داشته باشند خود را سر و سامان بدهند و در عین حال تضمین کند که در این پروسه جدایی مخصوصا در تشکیلات مسلح در کردستان خون از دماغ کسی نیاید، از برخوردهای غیر سیاسی اجتناب شود و لطمات احتمالی روحی انسانی این جدایی نیز به حداقل ممکن برسد. تمام تصمیمات آن دوره را مکتوب کرد و با دیگران در میان گذاشت، انتظارات خودش را از همه رفقا از هر جناح توضیح داد و با این و آن صحبت کرد تا همه امکانات را برای یک جدایی متمدنانه بسیج کند. در همان پلنوم بیستم کمیته مرکزی حزب کمونیست ایران از ۱۸ نفر عضو کمیته مرکزی فقط چهار نفر اعلام کردند که در حزب کمونیست ایران میمانند و فعالیت را در آن حزب ادامه میدهند. و جالب این است که همان چهار نفر هم از جمله ابراهیم علیزاده و عبدالله مهتدی در آن نشست به منصور حکمت برای آخرین دفتر سیاسی رای مثبت دادند که نشانه اتوریته بالای او و اعتماد سیاسی و اخلاقی بالایی به او بود. همه میدانستند منصور حکمت چه پرنسیپ های مدرن، انسانی، محکم و منسجمی دارد و تا چه حد به این پرنسیپ ها پایبند است و هیچ پرنسیپی را فدای هیچ مصلحتی نمیکند. و آنوقت عضو کمیته مرکزی کومله با وقاحت اتهام میزند و دروغ میگوید.
از انسان هایی مانند حسن رحمان پناه انتظاری نیست. انتظار برخوردهای محیرالعقول تری را باید از ایشان داشت. اما سوال جدی از ابراهیم علیزاده که بارها بر اینکه آن جدایی متمدنانه بود تاکید کرده و خود در آن مقطع نقش مثبتی هم داشته است این است که چرا در مقابل این جعلیات سکوت کرده اید؟ میدانید که بعنوان دبیر اول کومله تا زمانی که قاطعانه این جعلیات را تکذیب نکنید و فکری به حال چنین معاونی نکنید این فشار سیاسی از روی شما برداشته نمیشود.
پرنسیپ سیاسی حکم میکرد که فورا و علنا ادعاهای رحمان پناه را تکذیب میکردید و او را از معاونت خود خلع میکردید. تهمت های معاونتان را با رفتار عضو دیگر کمیته مرکزی کومله که همین روزها اعضای کمیته مرکزی حزبتان را میخواهد با تهدید از اردوگاه بیرون کند کنار هم بگذارید اینها باید شما را آنهم در آستانه کنگره تان تکان میداد. اطمینان داشته باشید که عدم مقابله با این رفتارها و با چنین افرادی فردا برای خودتان دردسر ایجاد میکند. لطفا پرنسیپ ها را فدای مصلحت و منفعت تشکیلاتی نکنید.