هیس، گوش کنید! کارگران سخن میگویند! جای خالی طبقه کارگر ایران در صف اعتراض برحق توده عظیم مردم زحمتکش در ایران بر هیچ کس پوشیده نیست. مردم آزادی میخواهند، نان و دستمزد میخواهند، پس از ده ها سال فقر و تحقیر و دهن کجی بیشرمانه؛ امروز با ماشین جنگی مخوف پاسخ میگیرند. دولت، مجلس، قانون تا چه برسد به حق و حرمت مردم؛ با چماق و لوله تفنگهایی جایگزین شده است که بی مهابا شهر پس از شهر، هر روز و هر شب در صدد خفه کردن نفس هر نفس کش راه آزادیاند.
پروپاگاند جنگی، چسناله های نظم و قانون، نمایش ظرفیت های مالیخولیایی قساوت بر علیه مردم معترض یک لحظه خاموشی ندارد؛ اما این ماشین جنگی در خیابانها روی دوش بهره کشی و استثمار طبقه کارگر در حرکت است. از خود بپرسیم پشت جبهه تفنگچی و چماقداران، از تغذیه و سوخت حمل و نقل آنها به چه چیزی متکی است؟
این جنگ و تمام لحظات آن با گوشت و پوست و خون کارگران جامعه آشنا و عجین است. تا دیروز همین جانیان در دفاع از سودجویی ظالمانه کارفرمایان فریادهای حق طلبانه کارگران را در گلو خفه کرده اند؛
تا دیروز چماقداران مسلح بنام نامی قانون و نظم هر اعتراض کارگر در هم کوبیده اند تا خود و خانواده در حقارت و فقر بسوزند و بسازند، از کنار بیمارستانها و ساختمانها و ثروت حاصل کار خود آنها گرسنه و محروم و خاموش بگذرند؛
در جنگ امروز قرار نیست فرزندان همان کارگران، نه در خیابان با گلوله ای در شکم، و نه با دستهای بسته در زندان از شانس زنده ماندن برخوردار باشند.
ماشین مخوف جنگی دشمن بر دوش کار طبقه کارگر استوار است، و دخالت کارگران در تمام موارد خیزش ها و انقلابهای جهانی نقش تعیین کننده را ایفا کرده است.
حرف آخر اینکه، کسی حق ندارد مخاطرات و دشواریها و پیچیدگی مقابل راه دخالت کارگران در مراکز کارگری را دست کم بگیرد. اما مهمتر آنستکه صدای کارگر در جامعه طنین انداز شود که با "این جنگ چه خواهد کرد؟".
با کارگران حرف بزنیم، در جمعهای هر چه بزرگتر حرف بزنیم. در محلات، جلوی کارخانه ها پای حرفهای آنها بنشینیم. در میان آنها، مثل بقیه آدمهای دیگر، شجاع و کمتر شجاع یافت میشود، اما مطمئن باشید به این سوال فکر کرده اند و به نقش و دخالت عملی و طبقاتی خود اندیشیده اند.
گرد نیروی طبقاتی کارگران متحد شویم، زمین کشمکش را به نفع خود ورق بزنیم.