در تاریخ ۶ آذر ۱۴۰۱ اطلاعیه ای که ضمیمه متن میباشد، تحت عنوان " بیانیه مشترک جوانان محلات ۳۰ شهر ایران" منتشر شد. بیانیه مذکور فراخوان به سازماندهی مبارزات برای ۱۴ تا ۱۶ آذر بود اما محتوای آن اساسا نقشه ، شعار و مطالبات اتاق فکر و استراتژیک اپوزیسیون راست را نمایندگی می کند که تحت عنوان جوانان محلات ۳۰ شهر همراه با ادبیات ارتجاعی اش منتشر می‌شود. این بیانیه اساسا با محتوا و سیمای فعالیت تاکنونی بسیاری از این تشکیلات ها در محلات شهرهای ایران مغایر دارد.

انقلاب ما، انقلاب برای زن زندگی آزادی: در ۱۶ آذر امسال و جنبش دانشجویی، از همیشه به اهداف خود نزدیک‌تر هستیم! ما دانشجویان، جدا از انقلاب برای حق زندگی انسانی، مرفه و سعادتمند برای همگان، برای آزادی بی‌قید و شرط بیان، برای نابودی آپارتاید جنسیتی و برای رفع کامل تبعیض و نابرابری‌ها در همه سطوح نیستیم. ما در همراهی کامل انقلاب بزرگ مردم علیه جمهوری اسلامی، از همان ابتدای کار تا امروز قوی و همبسته با سایر انقلابیون کل کشور، در سنگر ایستاده‌ایم.

این احتمالن از ویژگی‌های شرایط قیام است که افراد و جمع‌های زیادی به دنبال یافتن راه‌های عملی برای حمایت و همبستگی با مبارزات مردم کردستان هستند و در ضمن در پاسخ به درخواست این مبارزان، مشغول جمع‌آوری و ارسال دارو، اقلام پزشکی و ضروریات بهداشتی و خوراکی شده‌اند. هرچند بنا بر اطلاع منتشرشده رساندن همین اقلام، که از ابتدایی‌ترین نیازهای اولیه است، به سختی و دشواری ممکن بوده و بسیاری از کمک‌های ارسالی در میانه‌ی راه توسط ایست‌بازرسی‌های مزدوران حکومتی مصادره یا برگشت داده شده است.

از ۱۶ آذر ۱۳۳۲ که برای خوش‌خدمتی به اربابانتان، طاق نصرتی از خون را برای اعلیحضرت آراستید؛ تا ۱۶ آذر ۱۴۰۱ که دانشجویان را ربودید و ممنوع‌الورود کردید تا دلقکِ جمهور با خیال آسوده خاطره تعریف کند و دانشجویان استیجاری‌اش برایش کف و سوت بزنند؛ سودای مرگ ما را داشتید. این آرزو را به گور خواهید برد: "ما هنوز زنده‌ایم." ما هنوز زنده‌ایم، پس از هفتاد سال همچنان جوان و آماده و جان بر کف. نه از تهدیدها و ارعاب‌هایتان می‌هراسیم و نه دیگر زندگیِ ذلیلانه زیر عبای مرگ‌آلود شما را بر می‌تابیم.

صدای ماهی سیاه: فردا شانزدهم آذر روز دانشجو است. این روز یادواره‌ی حمله و سرکوب وحشیانه‌ی دانشجویان دانشگاه تهران بدست پهلوی دوم جان باختن سه تن از دانشجویان است. اما اینکه چرا حکومت‌های خودکامه از دانشگاه هراسان است پرسشی است که باید برای جوابش به تاریخ و ساختار اجتماعی ایران و سرشت حکومت‌های خودکامه نگاهی بیاندازیم. جامعه‌ی ایران طی سدها سال ستم، استبداد، غارت و تبعیض بوده است و حکومت‌های خودکامه کوچکترین اهمیتی به وضعیت جامعه، رفاه اجتماعی، دانش، آگاهی مردم نداده‌اند کما اینکه از نظر استبداد مردمی وجود نداشت، آنچه بود، یک طرف دربار شاه بود و طرف دیگر رعیت بودند

به گزارش رسانه‌های ایران وریا غفوری، بازیکن تیم فولاد خوزستان و کاپیتان سابق باشگاه استقلال بازداشت شده است. به گفته خبرگزاری تسنیم، نزدیک به سپاه پاسداران، آقای غفوری «به اتهام توهین و تخریب تیم ملی فوتبال ایران و تبلیغ علیه نظام» بازداشت شده است. وریا غفوری از جمله بازیکنان فوتبال ایران است که معمولا نسبت به مسائل و مشکلات اجتماعی واکنش نشان می‌دهد. آقای غفوری، کرد و زاده شهر سنندج است. فوتبال حرفه‌ای را سال ۱۳۸۶ از پاس همدان شروع کرد؛ تیم مطرحی که به دستور دولت محمود احمدی‌نژاد از تهران به همدان منتقل شد و دیگر نشان چندانی از آن وجود ندارد.

مار زخمی حاکمیت، سرش را به در و دیوار می کوبد که شاید راه نجاتی برای خود بیابد. ماشین اعدام جمهوری اسلامی اسرای ما را دست بسته و بدون حق دفاع از خود، برای ترساندن و متوقف کردن قطار جنبش انقلابی به کار انداخته است؛ ذهی خیال باطل... ما قبلا هم گفتیم که قطار این جنبش تا پیروزی و به زیر کشیدن نظام سرمایه داری اسلامی در ایران میل به توقف ندارد.جمهوری اسلامی با قتل سیستماتیک و سازماندهی شده دستگیر شده گان، با به رگبار بستن معترضین خیابان، با یورش شبانه به منزل مردم، با آدم ربایی و دزدیدن زخمی ها و جنازه های همسنگرانمان، با تهدید و ارعاب دانشجویان، دانش آموزان، معلمان و کارگران، با انواع ترفند و رفتار شنیع غیر انسانی دیگر فقط آب در هاون می کوبد و حتی نتوانسته به صفوف مزدوران خودش هم روحیه بدهد، چه برسد به ترساندن مردم.

جوانان انقلابى محلات كردستان: تداوم پیکار رهایی‌بخش با رفقای «پیکارگر» رفقایی که خودشان را «حلقه مبارزاتی پیکارگر» معرفی کرده‌اند شب گذشته در برخی خیابان‌های تهران دست به شعارنویسی زده‌اند و عکس برخی از این شعارنویسی‌ها را برای انتشار در اختیار منجنیق گذاشته‌اند. رفقای «حلقه مبارزاتی پیکارگر» در اولین بیانیه‌ی خودشان نوشته‌اند: «هدف ابتدایی "پیکارگر" همان چیزی است که این روزها خلقِ در خیابان می‌خواهد:

حکومت نامشروع جمهوری اسلامی با تمامی قوای نظامی و امنیتی خود بر کردستان چنبره زده و کمر به کشتار و سرکوب پیشگامان این انقلاب بسته است. نظام با لشکرکشی به کردستان قصد دارد مردم مبارز را مرعوب کرده و عقب بنشاند تا فرصت پیدا کند قوای تحلیل‌رفته خود را بازیابد و با احیای سلطه امنیتی پیشین بر خیابان‌ها، فضای عمومی را از دست مردم برهاند. سکوت و تماشاگر بودن در این موقعیت حساس این فرصت را به نظام می‌دهد تا میدان عمل کافی برای اجرای نقشه خود بیابد و با خیال راحت به تحریف و تسخیر دستاوردهای مبارزان خیابان بپردازد.

فراخوان رو به دانشجویان، دانش‌آموزان، زنان و جوانان سراسر کشور: قتل حکومتی #محسن_شکاری کاملا محکوم است؛ همراهان بپاخیزیم! هیچ‌چیز نمانده جز جانی سراسر ملتهب و متورم از تازیانه تبعیض و نابرابری و سانسور، آنرا هم از ما بگیرید.با قتل محسن شکاری به وسیله اجرای حکم ضدانسانی اعدام، حکومت در خیال خام خود تلاش کرد که ما مرعوب کند و به عقب براند. صریح و بی‌پرده؛ «غلط کردید چنین فکری کردید!» ما دانشجویان، جوانان انقلابی، زنان عاصی، دانش‌آموزان پیشرو و انقلابی و تمام آنهایی که دست در دستمان گذاشته‌اند را به همراهی عمومی در این فراخوان دعوت می‌کنیم!

رفقایی که خودشان را «حلقه مبارزاتی پیکارگر» معرفی کرده‌اند شب گذشته در برخی خیابان‌های تهران دست به شعارنویسی زده‌اند و عکس برخی از این شعارنویسی‌ها را برای انتشار در اختیار منجنیق گذاشته‌اند. رفقای «حلقه مبارزاتی پیکارگر» در اولین بیانیه‌ی خودشان نوشته‌اند: «هدف ابتدایی "پیکارگر" همان چیزی است که این روزها خلقِ در خیابان می‌خواهد: سرنگونی جمهوری اسلامی و آزادی از استبداد حاکم. اما در عین‌حال برای "پیکارگر" اهمیت دارد که دامنه این آزادی را تا آزادی پرولتاریا از ستم سرمایه‌داری نیز گسترده کند. یعنی فهمی از آزادی که آزادی همه‌گان باشد و نه فقط آزادی آنهایی که می‌توانند از آزادی استفاده کنند.

دوستان و خانواده‌های توماج صالحی خواننده سبک رپ اعتراضی و حسین رونقی فعال آزادی اینترنت که در اعتصاب غذا به سر می‌برد همچنان نسبت به وضعیت آنها ابراز نگرانی می کنند. در توییت تازه حساب توماج صالحی - که بعد از دستگیری او در دست دوستانش قرار گرفته - آمده است: «۲۴ روز بی‌خبری از وضعیت توماج صالحی تا به امروز اجازه تماس و دیدار با خانواده را نداشته است. تجربه نشان می‌دهد که حکومت در پسِ این پنهان‌کاری‌ها بدنبال سناریوسازی و پرونده سازی‌های موهومانه خود است.»

مینا احدی: اولین قتل عمد جمهوری نکبت اسلامی، در مورد شرکت کنندگان در تظاهرات خیابانی در انقلاب زن، زندگی، آزادی امروز انجام شد. محسن شکاری به اتهام محاربه اعدام شد.محسن در تظاهرات خیابان ستار خان در تهران شرکت کرده و بنظر میرسد، نقش فعالی در این راهپیمایی داشته است.دیوان عالی نکبتهای اسلامی در پاسخ به اعتراض وکیل پرونده که لابد او هم از خودشان بوده، چرا که در هیچ دادگاه جوانان دستگیر شده، اجازه به وکیل خانواده ها نمیدهند، گفته این فعالیتهای محسن مصداق اخافه ناس است و حکم اعدام را تائید کرده است. دنیا را اگر بر سر این هیولاهای اسلامی خراب نکنیم، اعدامهای بیشتری را شاهد خواهیم بود.

۱۶ آذر ۱۴۰۱، روز دانشجو، در شرایط کاملا متفاوتی از سال های قبل فرا میرسد. در شرایطی که خیزشی توده ای و جنبشی انقلابی سراسر ایران را فرا گرفته است. جنبشی که همه ی مردم آزادیخواه و اقشار محروم و گروه های اجتماعی را در اشکال متنوع مبارزه از اعتراضات خیابانی تا اعتصابات عمومی، اعتصابات کارگری، اعتراضات دانشجویی و غیره در بر گرفته است.

جمهوری اسلامی ناتوان از سرکوب خیزش انقلابی مردم ایران، در تلاشی مزبوحانه سعی داشت با لشکرکشی به کردستان و نسل کشی فضای رعب و وحشت را در جامعه دامن بزند. تلاش کرد با کشتار وحشیانه جوانان انقلابی شهرهای کردستان جنبش برای آزادی و برابری به وسعت ایران را خفه کند. جانیان و قاتلین مردم فراموش کرده اند که قبل از این حمله مردم آزادیخواه در سرتاسر ایران اتحاد و همسرنوشتی خود را با صدای رسا فریاد زده اند. فراموش کرده اند که مردم در تهران، تبریز، اصفهان و شیراز و مشهد اعلام کرده اند که کردستان و زاهدان چشم و چراغ ایران است.