صلاح الدین دمیرتاش، رئیس سابق مشترک حزب دموکراتیک خلقها (HDP) که یک حزب طرفدار کردها است)، خواستار ایجاد یک پارادایم جدید در روابط ترکیه و کردها شد. او بر صلح و تحقق اصل شهروندی برابر تأکید کرده است.
اظهارات او پس از درخواست عبدالله اوجالان برای انحلال حزب کارگران کردستان (PKK) و تغییرات در قانون اساسی و شرایط سیاسی ترکیه مطرح شده است. دمیرتاش، که از سال ۲۰۱۶ در ادیرنه زندانی است و اتهامات علیه او به طور گستردهای سیاسی تلقی میشوند، در مقالهای جدید برای وبسایت انجمن مطالعات صلح QAD که در ۱۲ فوریه ۲۰۲۴ در کلن تأسیس شد و به تحقیقات صلح اختصاص دارد، نوشته است. این سازمان اکنون به عنوان بستری برای تفکر جدید در مورد مناقشات دیرینه ترکیه عمل میکند.
او در این مقاله به رویدادهای مهم اخیر اشاره کرده و ریسکهایی که رهبران سیاسی همه طرفها پذیرفته اند را بررسی میکند و از رویکردی جامع برای غلبه بر مناقشه های تاریخی حمایت میکند. دیدگاه او مسیر دشوار اما ضروری برای دستیابی به صلح پایدار در ترکیه را ترسیم میکند. در ادامه ترجمه مقاله دمیرتاش آمده است:
ما گام به گام به سوی صلح بزرگی پیش میرویم که کل خاورمیانه و قرن آینده را شکل خواهد داد - اما همه محتاط هستند. دو دلیل برای این رویکرد محتاطانه وجود دارد: یکی تاریخی و دیگری معاصر.
در طول قرن گذشته، به دلیل اقدامات دولت علیه کردها و قیامهای کردها علیه دولت، هیچ یک از طرفین به دیگری اعتماد ندارند - و نمیتوانند اعتماد کنند. این دلیل تاریخی است.
از سوی دیگر، ما با یک انتخاب مهم و امکان تغییر قانون اساسی روبرو هستیم. به دلیل اتحادهای سیاسی، قطبیشدن و محاسبات استراتژیک، طرفهای درگیر به یکدیگر اعتماد ندارند. این دلیل معاصر است.
من حق ندارم به نام کسی صحبت کنم. اما حق دارم تفسیر کنم که چه چیزی ممکن است تحت عنوان "تغییر پارادایم" مد نظرم باشد. اکنون، با اجازه شما، از این حق استفاده میکنم و دیدگاههایم را تا حد امکان ساده با شما به اشتراک میگذارم.
در آغاز قرن گذشته، پس از جنگ استقلال که توسط مردم مسلمان آناتولی به طور مشترک انجام شد، جمهوری تازه تأسیس کردها را نادیده گرفت. در پاسخ، کردها به یک سری قیامها دست زدند. از قیام شیخ سعید در سال ۱۹۲۵ تا آخرین شورش کردها به رهبری PKK، بیش از بیست شورش - بزرگ و کوچک - رخ داده است که در آنها کردها تلاش کردهاند حکومت و دولت خود را تأسیس کنند. اما موفق نشدند.
در این مدت، دولت به طور کامل به عنوان یک "دولت ترک" ساخته شد و به یک نهاد قوی و قدرتمند تبدیل شد. کردها نتوانستند دولت مستقل خود را تأسیس کنند، اما در عین حال در برابر جذب و نابودی (آسیمیلاسیون) مقاومت کردند و توانستند زنده بمانند. یک قرن گذشته است و به دلایل مختلف، کردها در هر شهر و منطقه، از تراکیه تا آناتولی، پراکنده شدهاند و در این سرزمینها به مردمان "بومی" تبدیل شدهاند.
به همین ترتیب، در طول این قرن، دولت حضور نهادی خود را به هر گوشه ترکیه، از جمله مناطق کردی، گسترش داده است. این فرآیند - گاهی اجباری، گاهی ضروری، گاهی داوطلبانه - منجر به واقعیتی درهمتنیده شده است که جدا کردن کردها از ترکها، یا از دولت، و بالعکس، غیرممکن شده است. شما این سطح از ادغام جمعیتی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی را در سوریه، ایران یا عراق نمیبینید. در آن کشورها، هنوز همگنی منطقهای تا حد زیادی وجود دارد. اما ساختار اجتماعی ترکیه به وضوح با سه کشور دیگر متفاوت است.
در این مرحله، با توجه به ریسکهای فشرده جهانی و منطقهای، و همچنین این واقعیتهای تاریخی و جامعهشناختی، مشخص است که به یک پارادایم جدید نیاز داریم. نه کردها و نه ترکها نمیتوانند زیر بار گذشته نفس بکشند؛ آنها همچنان شاهد از دست دادن جان و خونریزی هستند. شکستن عادات، قالبها و تابوهای صد ساله آسان نیست - به ویژه زمانی که جانهای گرانبهای زیادی از هر دو طرف از دست رفته است. معرفی یک "پارادایم جدید" نیاز به شجاعت، دوراندیشی و عزم دارد. اما اگر نتوانیم این شجاعت را به خرج دهیم، هرگز از این گرداب خارج نخواهیم شد. در حالی که یکدیگر را خسته میکنیم، به منافع امپریالیسم جهانی نیز خدمت خواهیم کرد.
به همین دلیل است که اوجالان و بهجتلی در نشان دادن این شجاعت تردید نمیکنند و ریسکهای بزرگی میپذیرند. رئیسجمهور اردوغان نیز پشت این عزم ایستاده است، ریسک میکند و راه را به سوی یک راهحل هموار میکند. به همین ترتیب، اوزل، رهبر حزب جمهوریخواه خلق (CHP)، حزب بنیانگذار جمهوری، از اینکه بخشی از راهحل باشد دوری نمیکند - با وجود تمامی ملاحظات خود.
حتی اگر ما در زندان هستیم و منابع بسیار محدودی داریم، وظیفه ما کار برای صلح است. این است که با اعتقاد عمل کنیم، به زیبایی صلح باور داشته باشیم، به یکدیگر اعتماد کنیم و با تمام قوا پشت آن بایستیم.
اکنون، اجازه دهید به ماهیت این پارادایم جدید بپردازیم و موضوع را روشن کنیم.
کردها نتوانستند دولت مستقل خود را تأسیس کنند. آنها در هر بخشی از ترکیه ساکن شدهاند و در این کشور ادغام شدهاند. دولت، از سوی دیگر، نتوانسته است کردها را حذف یا جذب کند. (به عبارت سادهتر، پارادایم جدید به معنای یک تفکر و روش جدید است که در آن:
- کردها به عنوان شهروندان برابر در ترکیه پذیرفته میشوند.
- دولت ترکیه از سیاستهای سرکوبگرانه و تبعیضآمیز دست برمیدارد.
- خشونت و درگیریهای گذشته جای خود را به گفتوگو و همکاری میدهند.)
بنابراین، ما باید اکنون به وضوح پایه مفهومی این پارادایم جدید را بیان کنیم - پارادایمی که هم خواستههای کردها برای یک دولت جداگانه و هم ترس دولت از تجزیه را از بین میبرد:
جمهوری ترکیه همچنین کشور کردها است.
برای کسانی که ممکن است بپرسند، "آیا این قبلاً وجود نداشته است؟" یا برای کسانی که ممکن است بگویند، "این هرگز اتفاق نخواهد افتاد"، اجازه دهید با اضافه کردن این پاسخ دهم: کردها، با هویت، زبان و فرهنگ خود، شهروندان کامل و برابر جمهوری ترکیه خواهند بود. آنها دیگر مجبور نخواهند بود زبان و هویت خود را مانند گذشته پنهان کنند، یا در لیست سیاه قرار گیرند، تبعیض ببینند یا در ترس زندگی کنند. آنها به عنوان کردها در جمهوری ترکیه ادغام خواهند شد، بدون اینکه مجبور باشند هویت کردی خود را رها کنند. پیشرفتهای قابل توجهی در این زمینه قبلاً انجام شده است.
برای بسیاری از کردها، به ویژه در حالی که زخمها و رنجها هنوز تازه است، این ایده ممکن است امروز غیرقابل تصور به نظر برسد. اما این پارادایم جدید است، و هر کردی باید اکنون خود را - از نظر احساسی، فکری و در عمل—برای آن آماده کند. برادران و خواهران ترک ما نیز، به جای احساس نگرانی، باید این فرآیند را به طور کامل بپذیرند و از آن حمایت کنند.
دولت، از سوی دیگر، باید اکنون به طور کامل ایدئولوژی رسمی تکبعدی خود را کنار بگذارد و تمام درها را به روی کردها باز کند. باید به زبان، فرهنگ و هویت کردها احترام بگذارد، این حقوق را در قانون اساسی و چارچوب قانونی بگنجاند و زمینههای ادغام بر اساس شهروندی برابر را فراهم کند.
این چیزی است که من از پارادایم جدید میفهمم. این همچنین دیدگاهی است که اردوغان و بهجلی پشت آن ایستادهاند، ماهیت بیانیه اوزل که گفت "من به کردها یک دولت پیشنهاد میدهم"، و درخواست اوجالان.
به همین دلیل، اوجالان تردید نکرد که به طور واضح و قاطعانه خواستار انحلال PKK شود. زیرا کسی علیه دولت خود اسلحه برنمیدارد - و نباید بردارد. به همین ترتیب، دولت نباید علیه شهروندان قانونی خود تبعیض قائل شود یا آنها را سرکوب کند. نباید زندانها را پر کند - باید درهای زندانها را هرچه سریعتر باز کند.
اتحاد جدید ترکیه و کردها بر این اساس شکل خواهد گرفت و توسعه خواهد یافت، و این واقعیت جدید تأثیر مثبتی بر کردهای سوریه، عراق و ایران نیز خواهد داشت. از این پس، هیچ کردی مخالف، دشمن یا تهدیدی برای دولتی که در آن زندگی میکند، یا برای ترکیه نخواهد بود. یک دولت بزرگ و قدرتمند مانند ترکیه، در اصل، دولت تمام کردها هم خواهد شد.
این اکنون تنها راه برای ثبات منطقهای، صلح و خنثیکردن طرحهای امپریالیستی است. اگر حقوق کردها در سوریه، عراق و ایران بهبود یابد، این از طریق اتحاد کرد-ترک ، تحت دوستی و تضمین ترکیه اتفاق خواهد افتاد. این نه تنها ترکیه، بلکه کردها، ترکها و تمام مردم منطقه را قدرتمند خواهد کرد.
زمان آن رسیده است که از قالبها، عادات و ترسهای قدیمی رها شویم و با هم به سوی چیزی جدید حرکت کنیم. همه باید برای این آماده باشند.
جمهوری ترکیه دولت همه ما است—نقطه. در این معنا، وظیفه دموکراتیزهکردن جمهوری بر عهده همه ما است - نقطه.
بقیه را با هم، گام به گام، با همبستگی و وحدت قلبی خواهیم ساخت، زیرا اسلحه، خونریزی و رنج اکنون پشت سر ما است. تنها مانع پیش رو وابستگی ما به گذشته است—اما شجاعت تبدیل آن به چیزی جدید را خواهیم داشت.
با صلح، همه با هم برنده خواهیم شد.
در پایان:
بیایید یک بار دیگر به بحثهایی که پس از درخواست اوجالان مطرح شده است از این منظر نگاه کنیم. اما فراموش نکنیم که اینها دیدگاههای شخصی من هستند.
آیا شرایطی وجود دارد؟ در این درخواست شرایطی ذکر نشده است، اما ضرورتهای متقابل وجود دارد. به عبارت دیگر، ما آرد، روغن و شکر داریم - اما برای تهیه حلوا به یک قابلمه، قاشق و اجاق نیز نیاز داریم. اینها شرایط نیستند؛ بلکه نیازمندیها هستند.
بنابراین، ضروری است که روش و مکان تحویل سلاحها و وضعیت قانونی و سیاسی کسانی که سلاحهای خود را تحویل میدهند مشخص شود. برداشتن گامهای قانونی و سیاسی در این زمینه صرفاً یک ضرورت فرآیند است.
آیا اوجالان شخصاً در کنگره PKK شرکت خواهد کرد؟
حتی اگر بگویید "شرکت کند"، اوجالان در این شرایط به قندیل نخواهد رفت. در عوض، او از طریق وسایل ارتباطی مدرن پیامی به کنگره PKK ارسال خواهد کرد. اما تا آن زمان، محدودیتهای مربوط به ملاقات وکلاء و هیئتها با اوجالان در امرالی باید برداشته شده باشد.
آیا ترکیه به سوی تجزیه پیش میرود؟
نه—برعکس. ترکیهای با دموکراسی قویتر، اقتصاد در حال رشد و صلح و رفاه بیشتر اکنون به عنوان یک امکان در حال ظهور است.
چرا هم ترکها و هم کردها همزمان جشن میگیرند؟
درست است - چون در صد سال گذشته فراموش کردهایم که چگونه با هم شادی و غم را تقسیم کنیم، این وضعیت برخی را به شدت مشکوک میکند. با این حال، این فرآیند دقیقاً درباره همین است: ما با هم برنده خواهیم شد، و با هم قویتر خواهیم بود. شاید نه به عنوان "یگانه ملت" (tek millet)، بلکه به عنوان "یک ملت یک پارچه" (bir millet). مانند یک انار - پوسته سخت ما از بیرون محافظت میکند، در حالی که در داخل، مانند دانههای آن خواهیم بود: متعدد، در کنار هم، در هماهنگی. وحدت در عین تنوع.
نتیجه گیری:
در هیچ مرحلهای بحث یا مذاکرهای در مورد تغییرات قانون اساسی، انتخابات یا اتحادهای سیاسی صورت نگرفته است.
با این حال، با در نظر گرفتن اصول بنیادین دموکراسی به عنوان مرجع، حزب DEM حق دارد با تمام بازیگران سیاسی تعامل کند، بحثهایی انجام دهد و اتحادهای انتخاباتی یا سیاسی تشکیل دهد. این حق کاملاً مشروع است - به اندازه شیر مادر طبیعی و حق است. و برای این کار، حزب DEM نیازی به اجازه از کسی ندارد - و آن را ار کسی نخواهد خواست.
حزب DEM حزبی نیست که بر سر دموکراسی، حقوق بشر یا آزادیهای اساسی سازش کند. بنابراین، تمام بحثها، توافقها و اتحادهای آن بر این اساس شکل خواهد گرفت.
به عبارت دیگر، مبارزه، تلاش و ساخت دموکراسی، البته بدون وقفه ادامه خواهد یافت - چون این مسئولیت همه ما است که جمهوری ترکیه را با دموکراسی تاجگذاری کنیم و آن را در قرن دوم خود حتی قویتر کنیم.
ما این دولت را با هم تأسیس کردیم؛ با هم آن را رشد خواهیم داد، با هم آن را اداره خواهیم کرد و با هم آن را دموکراتیزه خواهیم کرد. به همین دلیل است که من از ترکها، کردها و تمام جامعه میخواهم: نترسید! صلح را برقرار کنید.