١- اراده مبارزاتی کارگران فولاد، اعتراضات سراسری فرهنگیان! کارگران فولاد اهواز بار دیگر با اتحاد و همبستگی، متکی به خرد جمعی و آگاهی و خواسته های برحق، با اعتصاب و کشاندن اعتراض به میان مردم و خیابان و با تکیه بر سابقه و پیشینه درخشان مبارزات سالهای اخیرشان، سرها را به طرف خود برگردانده اند. خواست محوری تامین معیشت شایسته زندگی انسانی نه تنها خواست کارگران، بلکه خواست اکثریت عظیم دهها میلیونی انسانهای اسیر دست زندگی زیر خط فقر تحمیل شده توسط سرمایه داری حاکم و جمهوری اسلامی است.
این درد مشترک و فصل مشترک کلیه اعتراضات جاری بخشهای تحت فشار معیشتی و معترض جامعه است. اعتصاب و اعتراض کارگران فولاد توش و توان و قدرت بالایی به جنبش کارگری و فراتر از آن به کل جنبش اعتراضی و حق طلبانه جاری در جامعه می بخشد. به ویژه حرکت کارگران فولاد درست در هفته ای به صحنه میاید، که در آغاز هفته، تجمعات اعتراضی بازنشستگان و در پایان هفته، فراخوان مجدد فرهنگیان و معلمان به اجتماعات اعتراضی در سراسر کشور را در سی ام بهمن پیش رو داریم. حضور مبارزاتی کارگران فولاد و دیگر اعتراضات مراکز کارگری در همین روزها و همزمان با اعتراضات معلمان و بازنشستگان در هفته جاری برای تامین معیشت و زندگی بهتر، این فراخوان را برجسته میکند، که دوره متحد و همگام شدن جنبش اعتراض کارگری و توده ای در سراسر کشور برای تحقق خواسته های برحق مشترک و برای تعیین تکلیف جدی با جمهوری اسلامی است. این همبستگی و همگامی در وهله اول از کانال دست در دست هم گذاشتن رهبران و فعالین مبارزات کارگری و توده ای و در این مورد مشخص از طریق هم جهت و همگام شدن رهبران و فعالین کارگری فولاد و دیگر مراکز کارگری و فعالین معلمان و بازنشستگان و دیگر بخشهای مبارزه حق طلبانه رادیکال میگذرد. این اقدام بسیار ضروری است که هم اکنون در مقابل همه فعالین دلسوز جنبش کارگری و جنبش معلمان و بازنشستگان و دیگر جنبشهای اجتماعی رادیکال قرار دارد.
٢- ارزش مصرف سخنان اخیر خامنه ای!
سخنان گوبلزی دیروز خامنه ای بیشتر توجهات را بر "وقاحت و بیشرمی" و جنبه سراپا دروغ و لفاظی او متمرکز کرده است. به ویژه "اصلاحیون و اعتدالیون" قدیم و جدید درون و بیرون حکومتی و مفسرین و ژورنالیستهای این طیف انگشت به دهان شده اند، که این آدم چگونه میتواند، خم به ابرو نیاورد، سیاه را سفید نشان دهد. میخواهند به روی مبارکشان نیاورند، از روز اول جمهوری اسلامی "عزیزشان" از زبان خمینی جلاد بنیانگذار بر اساس دهها ترفند ضد انسانی و از جمله دروغ که اسم اسلامی شرعی "خدعه" بر آن گذاشته اند، این نظام مخوف ایجاد شده است. اینها خوب میدانند، اگر رژیم هیتلری، در رأس حاکمیت فاشیستی شان "گوبلزی" برای پروپاگاند سراپا جعل و دروغ داشت، جمهوری اسلامی هزاران گوبلز و در رأس نظام، از جمله خمینی، خامنه ای، رفسنجانی، بهشتی، مطهری، موسوی، خاتمی و روحانی و احمدی نژاد و هزاران آخوند و امام جمعه شعبده باز در مساجد و حوزه دارد. به نظرم جنبه جعل و سراپا دروغ وقیحانه سخنرانی اخیر خامنه ای نه جدید است و نه اهمیتی دارد. رژیمهای مستأصل و در این مورد جمهوری اسلامی بیشتر و بیشتر به وارونه گویی و دروغ از زبان بالاترین عناصرشان احتیاج دارند. برای تشخیص ارزش مصرف پروپاگاند دیروز خامنه ای این جنبه ها را باید تکاند. سخنان دیروز او سینه خیزی برای دور جدید "نرمش قهرمانانه" در معاملات و "سازش برجامی است". اصلأ اتفاقی نیست، خامنه ای در روزی به سرهم بندی کردن چنین جعلیاتی در مورد "پیشرفتهای گذشته و حال نظامش" مبادرت میکند، که غروب همان روز اعلام شد، "سازش و توافق برجامی" به مرحله پایانی نزدیک است. این پروپاگاند برای پرده پوشی "کرنش احتمالی" در مقابل به قول خودش "استکبار جهانی" است که بدنه متعصب و حزب اللهی سیستم و نظامش را بر اساس دشمنی با آن پرورانده است. در نتیجه میخواهد چرخش و سازش در حال جریان را با شعبده بازی آخوندی برای این بخش فالانژ نظام توجیه کند. اشاره او به "رعایت نشدن ملاحظاتش در پروژه برجام در دوره دولت روحانی و مشکلات بعدی آن" ترفند فرار به جلو آشنایی است که به آن بخش از حواریون هنوز متعهد به نظام بگوید، اگر امروز مجبور به کرنش شده اند، ریشه در "سازشکاری" جناح مقابل در گذشته دارد.
خامنه ای و نظام اسلامی که او در رأس آن است، غرق در بحرانهای مرکب و لاعلاجی است، که نه "توافق برجامی" و نه پروپاگاند سراپا دروغین نمیتواند نجاتش دهد. پایان دادن به عمر این حکومت سیاه و ضد انسانی کار عاجل طبقه کارگر و مردم آزادیخواه ایران است.