- به یاد محمدمهدی کرمی و محمد حسینی؛ خوابگاه دخترانه دانشگاه بینالمللی قزوین: - آغاز اعتصاب نامحدود کارگران آبفای مشگین شهر دراعتراض به عدم پرداخت 9 ماه حقوق و وعده های توخالی مسئولان - ادامه اعتراضات کارگران روغن نباتی جهان نسبت به بیکاری با مطالبات معوقه و وعده های پوچ مسئولان- اسماعیل گرامی:پایان سال وطرح حداقل دستمزد- بیانیه شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران در اعتراض به اخراج معلم فرهیخته عاتکه رجبی، حکم سنگین و ظالمانه سارا سیاهپور و ادامه بازداشت غیر قانونی آقایان محمود ملاکی و مسعود فرهیخته
- بیانیه انجمن صنفی معلمان استان کردستان -سنندج در رابطه با بازداشت فعالین صنفی بیجار
- پیروزنامی، دبیر کانون صنفی معلمان خوزستان و از کنشگران مورد تایید جامعه معلمان این استان با درخواست" اداره کل آموزش و پرورش استان خوزستان" و تایید هیئت رسیدگی به تخلفات اداری وزارت خانه آموزش و پرورش، قبل از رسیدگی به پرونده به مدت سه ماه از حضور در کلاس درس منع شد. در این درخواست مقرر گردید حکم آماده به خدمت برای ایشان صادر شود
- سعید مطهری، دبیر دبیرستانهای شهرستان اسفراین از خراسان شمالی که در اعتراض به کشتار دانشآموزان در مدرسه و خیابان از ۲۳ مهر اعلام کرده بود"پای رفتن به مکتب نیست"و تاکنون به مدرسه نرفته است در دفاعیه کتبی خود نوشت:
- بازداشت داوود حبیبی، کارگر شهرداری تهران توسط نیروهای امنیتی
- شیوهی جدید سرکوب و محرومسازی در دانشگاه بهشتی
- محکومیت زهرا مهرابی به 5 سال حبس تعلیقی
- تحمل محکومیت در حبس خانگی و با پابند الکترونیکی
- محکومیت بهراد صباغ به ۲سال و ۴ماه حبس تعزیری
- محکومیت میلاد شمالی به یک سال حبس تعزیری
- آزادی موقت فرید مرادی به قید وثیقه
- تجمع اعتراضی کسبه جمعه بازار یاسوج نسبت به وضعیت ناایمن و غیر استاندارد وافزایش چشمگیراجاره بها مقابل استانداری کهگیلویه و بویراحمد
- ادامه جابجایی کارگران فصلی شوش با وانت بارهم قربانی گرفت-مرگ ومصدومیت 12 نفر
*******
*به یاد محمدمهدی کرمی و محمد حسینی؛ خوابگاه دخترانه دانشگاه بینالمللی قزوین
*آغاز اعتصاب نامحدود کارگران آبفای مشگین شهر دراعتراض به عدم پرداخت 9 ماه حقوق و وعده های توخالی مسئولان
روزشنبه 8 بهمن، کارگران آبفای مشگین شهردراستان اردبیل از آغازاعتصاب نامحدودشان دراعتراض به عدم پرداخت 9 ماه حقوق و وعده های توخالی مسئولان خبردادند.
آنها نوشتند: ما 28 نفر از کارگران آبفای مشگین شهر با عناوین شغلی لوله کش، کلرزن و کنتورنویس که در روستاهای شهرستان انجام وظیفه می کنیم بالغ بر 9 ماه است حقوقی دریافت نکرده ایم.
چندی پیش مدیرعامل آبفای استان اردبیل به ما کارگران وعده داد که حقوق معوقه در کمتر از یک هفته پرداخت خواهد شد اما این وعده نیز همانند گذشته تحقق نیافت.
یکی از کارگران آبفای مشگین شهر هم به خبرنگار یک رسانه محلی گفت: کارگران برای انجام ماموریت به روستاها از وسیله شخصی استفاده می کنند به طوری که به دلیل عدم پرداخت حقوق، حتی پول باک بنزین خودرو هم ندارند که عازم ماموریت شوند و لذا متحد شدیم و تصمیم گرفتیم از امروز شنبه هشتم بهمن ماه در حرکتی اعتراضی بدون توجه به هر وعده ای و تا دریافت حقوق قانونی دست از کار بکشیم.
*ادامه اعتراضات کارگران روغن نباتی جهان نسبت به بیکاری با مطالبات معوقه و وعده های پوچ مسئولان
روزشنبه 8 بهمن، کارگران روغن نباتی جهان ازادامه+ اعتراضاتشان نسبت به بیکاری با مطالبات معوقه و وعده های پوچ مسئولان خبردادند.
یکی از کارگران روغن نباتی جهان به خبرنگارسانه ای گفت: پیش از اخراج به اتفاق 80 کارگر دیگر در این واحد تولید کننده روغن خوراکی مشغول کار بودیم اما در نهایت با آغاز نیمه دوم سال جاری از این جمع تعداد 60 کارگر ازسوی کارفرمای روغن جهان بیکار شدند و از آن زمان تاکنون برای یافتن شغل جایگزین سرگردان هستیم.
وی با بیان اینکه کارفرمای سابق بعد از متوقف کردن فعالیت کارخانه بلافاصله اقدام به تعدیل نیروی انسانی مازاد کرد، افزود: در حالی با اتمام قرارداد یک ماهه اخراج شدهایم که 13 نفر از همکارانمان مسئولیت حفاظت و نگهبانی از مجموعه روغن جهان را برعهده گرفتهاند.
این کارگر با بیان اینکه در میان کارگران افرادی با سابقه کاری نزدیک به 15۵ سال هم حضور دارد، افزود: اگرچه در حال حاضر مقرری بیمه بیکاری دریافت میکنیم اما در شرایط اقتصادی کنونی تامین هزینههای زندگی آنقدر دشوار شده است که از آینده شغلی خود نگران هستیم.
وی ادامه داد:بعد از گذشت پنج ماه از زمان بیکاری، برای تامین معاش خود و خانوادههایمان نتوانستهایم شغل جدیدی پیدا کنیم و در این زمینه مسئولان استانی و شهرستانی کمکی به ما نکردهاند.
اوگفت:هر یک از کارگران بیکار شده برای دریافت مقرری بیمه بیکاری و دریافت مطالبات معوقه به صورت مجزا به اداره کار زنجان شکایت کردند و هم اکنون سه ماه است مقرری آنان برقرار شده است.
این کارگر روغن نباتی جهان درباره مطالبات معوقه همکاران خود گفت: بعد از قطع رابطه استخدامی هر یک از کارگران مطالباتی از کارفرما طلبکارند که به بعد از سال 1397مربوط میشود. این معوقات شامل چهار تا پنج ماه حقوق پرداخت نشده به همراه اضافهکاریها و شبکاریها، ایاب و ذهاب، حق نهار و لباس است که روند پیگیری آن در اداره کار کند است.
+تجمع اعتراضی کارگران روغن نباتی جهان نسبت به بیکاری و عدم پرداخت مطالبات وحق بیمه و وعده های توخالی مسئولان مقابل استانداری زنجان
روز شنبه 24 دی، کارگران روغن نباتی جهان برای باری دیگر برای اعتراض به بیکاری وعدم پرداخت مطالبات وحق بیمه و وعده های توخالی مسئولان دست به تجمع مقابل استانداری زنجان زدند.
یکی از کارگران حاضردرتجمع به خبرنگار رسانه ای گفت: مسئولین باید پاسخگوی مطالبات ما در زمینه بیمه و معوقات باشند و خسارت های وارده به کارگران و خانواده هایشان را جبران کنند.
وی، با اشاره به واریز نشدن حق بیمه کارگران، ادامه داد: کارگران معوقات چند صد میلیون تومانی دارند.
*اسماعیل گرامی:پایان سال وطرح حداقل دستمزد
به پایان سال نزدیک می شویم و همچون سال های گذشته مسئله ی "حداقل دستمزد" برای کارگران مطرح گردیده است.
گرانی وتورم سرسام آور ، قدرت خرید کارگران را با حقوق سال جاری به شدت پایین آورده و آنان را هرسال بیشتر از سال گذشته به زیر خط فقرمی کشاند.
"شورای عالی کار"این نهاد حکومتی برای جلوگیری از اعتراضات کارگران هرساله با بوق وکرنا مبلغ ناچیزی را به حداقل دستمزد کارگران اضافه کرده وتلاش می کند به کارگران چنین وانمود نماید که کسانی که به نام کارگر دراین نهاد هستند " نمایندگان واقعی کارگران"می باشند واز حق وحقوق آنان دفاع می کنند.
آنها می خواهند چنین القاء کنند که عرصه ی مبارزه برای افزایش دستمزد، کارخانه ها ، شرکت ها ویا کف خیابان نیست بلکه همین شورای فرمایشی است.بنابراین، تعیین حداقل دستمزد ازطرف شورای عالی کار چیزی نیست جز فریبکاری،.
اما سوال این است که چه نهادی باید حداقل دستمزدکارگران را تعیین کند؟
با کمی دقت متوجه خواهیم شد که"حداقل دستمزد" یک خواسته ملی(کشوری) می باشد و در نتیجه کارگران باید با یک تشکل کشوری متعلق به خود برای آن مبارزه کرده ومتناسب با قدرت وهمبستگی دراین تشکل ، حداکثر مبلغ را به عنوان حداقل دستمزد به کارفرما (حکومت) تحمیل نمایند.
در شرایط کنونی که چنین تشکلی وجود ندارد، سخن گفتن از " حداقل دستمزد" یا فریب کاری می باشد(همچون شورای عالی کار )ویا اگر توهم نباشد، خواسته یا ناخواسته آدرس غلط دادن به کارگران بوده وگرم نگه داشتن تنور شورای عالی کار دراین رابطه.
مدت هاست که کارگران در واحدهای کارگری پراکنده ،خواسته های متفاوتی دارند وبا اولویت بندی آن ها برایشان مبارزه می کنند.
دربسیاری از این واحدهای کارگری، افزایش دستمزد خواسته اصلی (مثلا واحد هایی که چندین ماه حقوق معوقه دارند..) آنان نیست درنتیجه کارگران این واحدها برای افزایش حقوق قدمی بر نمی دارند.
اما اگر دریک واحد کارگری ،اصلی ترین خواسته ی کارگران افزایش دستمزد باشند چه رهنمودی باید به آنان داد؟
عده ای می گویند " کارگران باید برای معیشت مبارزه کنند"بدون آنکه مبلغی برای "معیشت" جهت چانه زنی با کارفرما(ویا حکومت) را مشخص کنند، درحقیقت این افراد می خواهند نشان دهند که از قافله ی جنبش کارگری عقب نمانده اند.
بخشی دیگربا پیش بینی خط فقر سال آینده حداقل دستمزد را برابر با آن اعلام می کنند.
گرچه این افراد سال بعد متوجه غلط بودن پیشگویی خود می شوند ولی همچنان به این روش پافشاری می کنند(عجیب آنجاست که برای محاسبات خود از داده های صندوق بین المللی پول این نهاد سرمایه داری وهمچنین بانک مرکزی ایران و مرکز آمارایران این نهادهای حکومتی استفاده می کنند!!).
پیشگویی این بخش برای سال بعد چنان بیان می شود که اگر پیش بینی شان درسال آینده غلط از آب درآمد، بتوانند جواب هر سوالی را بدهند.درحقیقت راه فرار را باز می گذارند مثلا دربیانیه ی امسال خود نوشته اند "اگر تورم سال آینده بیشتر از ۵۰ درصد نباشد کمتر هم نخواهد بود" جمله ذکر شده بدین معنا است که گویا نرخ تورم سال جاری(۱۴۰۱) فقط ۵۰ درصد بوده است!!! آیا واقعن چنین است؟
حتی اقتصاددانان وابسته به حکومت نرخ تورم سال جاری را بیش از ۵۰ درصد (عدد اعلام شده ازطرف مرکز آمارایران است) می دانند!
وقتی گفته می شود " نرخ تورم سال آینده بیشتراز ۵۰درصد است" باید سوال کرد چند درصد است، ۶۰درصد؟۷۰درصد؟...ویا بیشتر؟
سال آینده هرنرخ تورمی بیشتر از ۵۰درصد شود، اینان پیشگویی خود را صحیح می دانند!!
گذشته ازاین پیش بینی فرصت طلبانه، آنان حداقل دستمزد سال آینده را به طور دلخواه با نرخ تورم کمتر یعنی ۵۶درصد محاسبه وبه عدد ۲۵ میلیون تومان رسیده اند.
اگر نرخ تورم سال آینده ۸۰ درصد شود ،حداقل دستمزد باید ۲۹ میلیون تومان باشد وبه عبارتی این دوستان ۴ میلیون تومان ناقابل درحق کارگران اجحاف کرده اند!!
اما چرا اینان از یک طرف نرخ تورم سال ۱۴۰۱ را تا به این اندازه(۵۰٪)پایین آورده وازدیگر سو برای تعیین حداقل دستمزد، از میان بی نهایت نرخ تورم سال آینده، پایین ترین نرخ تورم(۵۶٪) را برگزیده اند؟
علت را می توان چنین بیان کرد که اگر بخواهند اعداد واقعی ویا ارقام بالاتر را برای محاسبه انتخاب کنند، حداقل دستمزد پیشنهادی یک عدد نجومی می شود. نکته جالب دراین است که تعدادی از این دوستان می گویند کارگران باید برای ۲۵ میلیون تومان مبارزه کنند!!
این دوستان یا عدد"۲۵"را نمی دانند چقدر است ویا میلیون را!!
کدام کارگر حداقل بگیر با ۶ میلیون تومان حقوق، حاضر است درشرایط کنونی سینه اش را دربرابرنیروهای امنیتی سپر کند تا حقوقش ۴ برابر شود؟!
عده ای دیگر کمی واقع بین هستند ومی گویند کارگران تشکلات لازم برای گرفتن حداقل دستمزد (۲۵ میلیون تومان ) را ندارند و ما فقط این عدد را "می گوییم"!! اگرشما واقعا یک کارگر هستیدودرارتباط با کارگران باشید، وقتی به کارگری بگویید "حقوق توباید ۲۵ میلیون تومان باید باشد نه ۶ میلیون تومان" فکر نمی کنید این کارگر به شما خواهد خندید؟!
اگر قرار برگفتن عدد است به جای ۲۵ میلیون تومان ، بگویید ۵۰ میلیون تومان و یا بالاتر ، چرا فکر می کنید که کارگران همیشه باید درلبه ی پرتگاه خط فقر زندگی کنند؟!
آیا چنین تناقضاتی در این روش تعیین حداقل دستمزد آن را زیر سوال نمی برد؟ حتی عدم اعتماد به نفس نویسندگان را نشان نمی دهد؟
دستمزد درمیدان مبارزه افزایش می یابد نه درپشت میز تحریر، نه با ماشین حساب،نه با گفتن این فرد یا آن فرد ونه با بیانیه ی این گروه یا آن گروه.
کارگران برای کسب خواسته های خود باید مبارزه کنند وتنها سلاح آنان اعتصابات،تجمعات وراهپیمایی ها می باشد. درخانه نشستن ودست التماس به سوی این وآن دراز کردن نتیجه ای ندارد.
اما برای افزایش دستمزد (یا بدست آوردن هر خواسته ی دیگری) مبارزه لازم است ولی کافی نیست. میزان افزایش دستمزد(یا افزایش حداقل دستمزد) کارگران بستگی به میزان زور وقدرت آنان درمقابل کارفرما وحکومت بستگی دارد. هرچه درعرصه مبارزه توان بیشتری داشته باشند می توانند دستمزد بالاتری را بدست آورند.
این توان وقدرت کارگران دراتحاد وتشکل های آنان تبلور می یابد، از ساده ترین تشکلها تا تشکلهای مستحکم، از تشکل دریک واحد کوچک کارگری تا تشکلی درسطح کشور.
این روزها که مبارزات کارگران درواحدهای کارگری به شکل پراکنده صورت می گیرد،تنها رهنمود به آنها این است: " کارگران درهرکجا که هستید ودرهر زمانی، بدون توجه به مصوبه شورای عالی کار و مبلغ خط فقر، برای حداکثر مبلغی که می توانید به چنگ آورید، مبارزه کنید " .
مسلما با گسترش مبارزات پراکنده ی واحدهای کارگری، این مبارزات به یکدیگر می پیوندند وبا هر پیوندی " توان کارگران " افزایش می یابد.
درحقیقت یک تشکل کشوری وسراسری از پایین واز دل مبارزات پراکنده شکل می گیرد نه از بالا که مبلغی ثابت برای واحدهای کارگری با " توان های متفاوت " مشخص کرده و از آنان بخواهیم برای بدست آوردنش مبارزه کنند.
کارگر بازنشسته
زندان رجایی شهر
بهمن ۱۴۰۱
*بیانیه شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران در اعتراض به اخراج معلم فرهیخته عاتکه رجبی، حکم سنگین و ظالمانه سارا سیاهپور و ادامه بازداشت غیر قانونی آقایان محمود ملاکی و مسعود فرهیخته
وقتی که شعلهی ظلم
غنچهی لبهای تو را سوخت
چشمانِ سردِ من
درهایِ کور و فروبستهی شبستانِ عتیقِ درد بود.
به نام خداوند رنگین کمان!
معلمان و دانش آموزان آزاده و ملت حق طلب ایران:
علی رغم همه هشدارها و زیانهای خسارت آور سیاستهای مبتنی بر تبعیض و بی عدالتی، خفه کردن صداها و محروم کردن کنشگران و فعالان صنفی و مدنی از حقوق قانونی، همچنان حاکمان ایران تصور میکنند تغییر رویکردها راه حل مناسبی برای کاستن نارضایتیها و اعتراضها نیست بلکه تداوم و گسترش سرکوب و سیاست رعب میتواند اوضاع را به زعم آنان قابل کنترل نماید. این سیاست که اوج بی تدبیری است، گرچه رضایت خلق را محلی از اعراب برای حکمرانی نمیبیند، اما خطای راهبردیش این است که حتی نمیتواند این نکته بدیهی را دریابد کنترل جامعه و نظم آهنین مورد نظر حاکمان نیز هرگز با این شیوه به دست آمدنی نیست. متاسفانه حاکمیت و دستگاه قضایی با توسل به این نگاه و ایجاد هراس در معلمان، اخیراً خانم عاتکه رجبی را از آموزش و پرورش اخراج و خانم سارا سیاهپور را به حبس طولانی ۶ ساله محکوم نموده است. محمود ملاکی علیرغم داشتن پرونده باز و در حالی که قرار بود ۲۹ آذر دادگاه او برگزار شود، سه روز جلوتر دستگیر و بدون اتهام مشخص بازداشت شد و با وجود اتمام یک ماه بازداشت موقت، برای یک ماه دیگر قرار بازداشتش تمدید شد. بازداشت مسعود فرهیخته از ۱۲ آذر و بلاتکلیفی او نیز حکایت از این است حضرات بنا را برای بقا، بر ادامه ظلم جُستهاند و هیچ قانونی حتی قوانین مدون خود را بر نمیتابند. اتهامات جعلی که به کنشگران صنفی و مدنی نسبت میدهند، هرگز مورد قبول جامعه حقوقی کشور نبوده و تحت فشار ضابطان و نیروهای خارج از قوه قضاییه، فعالان صنفی و مدنی احکام سنگین میگیرند. سناریو نویسان ناشی هرگز از خود نمیپرسند یک معلم ساده که در تمام عمر جز با تدریس و کلاس، به هیچ سند محرمانهای دسترسی نداشته، چگونه میتوان اتهام جاسوسی را به او تحمیل کرد که موجب مضحکه خلق و وهن قضا نشود؟ اتهام ناروایی که برخی از معلمان چون اسماعیل عبدی اکنون علی رغم نقض آن توسط شعبه نهم دیوان عالی، همچنان با کارشکنی نیروهای امنیتی، به قصد ارعاب بیشتر و تهدید فعالان صنفی و عبرت گرفتن دیگران تاکنون بر خلاف قانون مانع آزادی او شدهاند.
معلمان گرانقدر و دانش آموزان آزاده و ملت فهیم ایران:
ما معلمان، بزرگ ترین تهدید ملی را ناشی از چنین بینش خام و حق ستیز در درون حاکمیتی میبینم که تهدید شهروندان را از طریق محدود کردن حقوق شهروندیشان، بخشی از حق ذاتی حکمرانی خود میداند. سالهاست چنین بینشی ملت را در یک سو و حاکمیت را در سوی دیگر قرار داده و نتیجه اسف بار این نگاه توطئه آمیز و نادرست حاکمیت به نهادهای مدنی و کنشگران صنفی و مدنی، منجر به تولید و گسترش فساد در حوزههای مختلف حکومتی شده چه که اساساً حاکمیت نقش نظارتی این نهادها و کنشگران را نه مانعی برای ایجاد فساد که مزاحمی در مسیر تراکم ثروث و قدرت خود تلقی میکند و به صور مختلف به آزار و اذیت کنشگران میپردازد. اتهام «تشویش اذهان عمومی»، «تبلیغ علیه نظام» و «اجتماع و تبانی به قصد برهم زدن امنیت ملی»، بخشی از اتهامات ناروا و تکراری است که سالها معلمان کنشگر و فعالان صنفی و مدنی با آن آشنایند. درحالیکه تمامی فعالیتهای صنفی و مدنی مطابق اصل ۲۶ قانون اساسی، قانونی است و برگزاری تجمعات هم برابر اصل ۲۷ آزاد است و بزرگترین هنر معلمان طی دو دهه و به ویژه در سال ۱۴۰۰ احیای اصل مغفول و معطل مانده ۲۷ بود، اما حاکمیت برخورد قهری با اقدامات قانونی آنها و پرونده سازی و بازداشت و زندان را مجازات این معلمان کنشگر برای درس گرفتن سایرین قرار داد.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران با تاکید بر ۱۲۰ سال مبارزه ملت ایران برای قانون و عدالت و آزادی که در این راه انواع رنج و شکنج از محبوس شدن تا کشته شد را به جان خریدهاند، اعلام میکند همچنان اولین و عمدترین سد مقابل ملت، قانون شکنی و قانون شکنان است.
شورای هماهنگی با محکوم کردن حکم اخراج معلم فرهیخته خانم عاتکه رجبی، حکم حبس برای معلم آزاده و عدالت خواه خانم سارا سیاهپور و بازداشت بی ضابطه و طولانی آقایان محمود ملاکی و مسعود فرهیخته و احکام سنگین صادر شده برای معلمان نام آشنای مبارزات صنفی آقایان رسول بداقی، جعفر ابراهیمی و محمد حبیبی که اکنون دوران حبس ظالمانه غیر قانونی را طی میکنند، اعلام میدارد حاکمیت به رشیدترین، آگاهترین و قانونمندترین افراد اتهامات بی اساس میزند و بر همین مبنا احکام غیر قانونی و غیر حقوقی ظالمانه را صادر میکند. شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران خواهان لغو هرچه سریعتر این احکام و آزادی بی قید و شرط آقایان ملاکی و فرهیخته و پایان قانون شکنیها و اتمام بیدادگاههای اینچنینی است و متهم اصلی و مجری اصلی قانون شکنی را بانیان این بیدادگاهها میداند.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
۸ بهمن ۱۴۰۱
*بیانیه انجمن صنفی معلمان استان کردستان -سنندج در رابطه با بازداشت فعالین صنفی بیجار
به نام خداوند رنگین کمان
ژن_ژیان_ئازادی
معلمان ارجمند و فهیم کردستان
نیک آگاهید که؛
معلمان معترض ایران همچون آحاد مردم برای مطالبات به حق خود همواره به میدان آمده اند و تجمعات گسترده را در سراسر کشور در طول سالیان متمادی برگزار کرده اند،اما تا به امروز صداهای به ستوه آمده پاسخی دریافت نکرده اند.
در روزهای گذشته یکی از خوش نام ترین معلمان ناحیه ۲ سنندج #محمد_فرزان و #محمدعلی_عربی از اعضاء انجمن صنفی معلمان کوردستان شاخە بیجار دستگیر و راهی زندان شدەاند؛ هرچند جناب عربی چند روز پیش آزاد شدند اما آقای #محمد_فرزان همچنان در بازداشت بسر میبرند!!
اگر چه سناریو پردازان این بگیر و ببندها، همچنان می پندارند که می توانند جنبش معلمان و کنشگری را متوقف کنند.
امابازداشت ،سرکوب،زندان، گروگان گرفتن حقوق،تنزل رتبه و تبعید، جز تکثیر و گسترده شدن اعتراضات پیامد دیگری ندارد. و سیاست النصر بالرعب کارایی خود را از دست داده است.
انجمن صنفی معلمان کردستان/سنندج ضمن محکوم کردن دستگیری همکاران بیجار که به حق از معلمان آگاه و آزاده کردستان هستند، خواهان آزادی و توقف برخوردهای امنیتی و قضایی با فعالان صنفی می باشد. همچنین خواهان آزادی همه معلمان زندانی و صدور حکم منع تعقیب برای فعالان صنفی هستیم که پرونده مفتوح در مراجع قضایی دارند
انجمن صنفی معلمان کردستان- سنندج
بهمن ماه۱۴۰۱
*پیروزنامی، دبیر کانون صنفی معلمان خوزستان و از کنشگران مورد تایید جامعه معلمان این استان با درخواست" اداره کل آموزش و پرورش استان خوزستان" و تایید هیئت رسیدگی به تخلفات اداری وزارت خانه آموزش و پرورش، قبل از رسیدگی به پرونده به مدت سه ماه از حضور در کلاس درس منع شد. در این درخواست مقرر گردید حکم آماده به خدمت برای ایشان صادر شود.
در این حکم اشاره شده است که "حضور پیروزنامی با توجه به اثر سوء اجتماعی و اداری تا زمان رسیدگی و صدور رای در محیط آموزشی به صلاح نمیباشد!!"
یادآوری این نکته که پیروز نامی یکی از دهها فعالین صنفی کشور میباشد که حکم مزایای رتبهبندی برای ایشان صادر نشده است و حکم جدید با امضای تایید صادق ستاری فرد اجحاف چند باره برحق معلمان و فعالان صنفی میباشد.
پ ن: در دولت ضد مردمی باید وزارت آموزش و پرورش نیز ضد معلم باشد.
*سعید مطهری، دبیر دبیرستانهای شهرستان اسفراین از خراسان شمالی که در اعتراض به کشتار دانشآموزان در مدرسه و خیابان از ۲۳ مهر اعلام کرده بود"پای رفتن به مکتب نیست"و تاکنون به مدرسه نرفته است در دفاعیه کتبی خود نوشت:
«به نام خداوند رنگین کمان
به نام خداوند کیان پیرفلک، اسرا پناهی، نیکا شاکرمی، سارینا اسماعیل زاده، پدرام اذرنوش، کاروان قادر شکری، سدیس کشانی، کومار درافتاده، پارمیس همنوا، سارینا ساعدی، عرفان کاکایی و...
راستی! تابه حال این همه "لاله"یکجادیده بودی؟
برای شکستن دل یک معلم کافی نیست؟
دانستی چرا پای رفتن به مکتبم نیست؟
قاضی! دنبال چه میگردی؟
محکوم کردن فریادها یا تبرئه سکوت ها؟
دل نگرانم مبادا نانت ببرند!
تو بزن، تبر بزن.»
*بازداشت داوود حبیبی، کارگر شهرداری تهران توسط نیروهای امنیتی
براساس گزارشهای منتشرشده، چهارشنبه 5 بهمنماه 1401، مأموران امنیتی به اتاق کارگران شهرداری منطقه 1 تهران (واقع در خیابان آجودانیه) حمله کرده و داوود حبیبی، کارگر سنندجی را ربوده و بازداشت کردند.
از دلایل بازداشت و محل نگهداری او اطلاعی در دست نیست.
منبع:کانال اتحادیه آزاد کارگران ایران
*شیوهی جدید سرکوب و محرومسازی در دانشگاه بهشتی
امروز، شنبه ۸بهمن، برخی دانشجویان هنگام انتخاب واحد متوجه منع ثبتنام خود در سایت گلستان شدند. دانشجویانی که از همه جا بیخبر که هیچ تماسی با آنها گرفته نشده و هیچ کار غیرقانونی نیز انجام نداده بودند. این خطا با عنوان غیره ذکر شده بود و زیر آن شمارهای نوشته شده بود. این شماره مربوط به کمیتهی انضباطی است اما کسی پاسخگو نیست. البته برخی دانشجویان گزارش دادند پس از پاسخ، گفته شده منع ثبت نام به علت عدم رعایت حجاب میباشد.
با اینکه تعداد زیادی از دانشجویان دانشگاه بهشتی پیشتر نیز با دلیل و بدون دلیل احضار شده و تعهد دادهاند، اما این سیرک تازه علت مشخصی برای دانشجویان ندارد.
گفته میشود اکثریت کسانی که با منع ثبتنام موجه شدهاند، دختر و ساکن خوابگاه هستند. همچین تعداد کسانی که امروز با منع ثبتنام مواجه شدهاند حدود ۱۰ نفر از هر رشته تخمین زده میشود. ممکن است عدد واقعی این آمار بسیار بیشتر از عدد تخمینی باشد لذا لازم است کمیتهی انضباطی در این خصوص پاسخی شفاف به تمام دانشجویان ارائه دهد. چرا و چگونه حکمی اجرایی شدهاست که دانشجو از آن بیاطلاع است؟ چطور دانشجو از روند رسیدگی به پروندهی انضباطی بیاطلاع است و مبتنی بر کدامین تخلف و مستندات دانشجو از انتخاب واحد منع شده است؟
خبرها حاکی از آن است که پیش از این نیز با عدهای دیگر تماس گرفته شده و منع ثبتنام از نوع نامهی دیگری در سایت نمایش داده میشود. این اقدامات کاملا سلیقهای و غیرقانونی میباشد به طوری که پیش از این دیده شده حتی فشار به وزارت علوم نیز تاثیری نداشته و کمیته انضباطی و ریاست دانشگاه میتوانند باقدرت به دانشجویان زور بگویند.
این اقدام دانشگاه باعث نگرانی و اضطراب دانشجویان شدهاست. اما مسئولین بدانند که دانشگاه متعلق به دانشجویان است و نمیگذارند که این ظالمان دانشگاه را خالی از صاحبان اصلی خود کنند.
به امید روزی که مزدورانی چون آقامیری، رئیس تازهی دانشگاه بهشتی، سرمایههای کشور را آزار ندهند.
*محکومیت زهرا مهرابی به 5 سال حبس تعلیقی
زهرا مهرابی دانشجوی ورودی 1400 مشاوره دانشکدهی روانشناسی و علومتربیتی دانشگاه تهران که در تاریخ4آبان بازداشت شده بود، طبق حکم بدوی شعبهی 29 دادگاه انقلاب به ریاست قاضی مظلوم، به 5 سال حبس تعلیقی محکوم شد.
*تحمل محکومیت در حبس خانگی و با پابند الکترونیکی
زهرا تیموری(رها تیموری) دانشآموختهی رشته روانشناسی دانشگاه تهران، پس از تحمل ۴ ماه حبس (از مجموع یکسال) و دریافت ٧۴ ضربه شلاق با پابند به حبس خانگی رفته و باقی مدت حبس خود را در خانه و اطراف آن به شعاع ۵٠٠ متر خواهد گذراند.
گفتنی است وی ۳مهر در شهریار بازداشت شده بود و حکم دادگاه بدوی وی مبنی بر تحمل یک سال حبس و ٧۴ ضربه شلاق در دادگاه تجدید نظر عیناً تایید شد.
*محکومیت بهراد صباغ به ۲سال و ۴ماه حبس تعزیری
بهراد صباغ دانشجوی مکانیک دانشگاه امیرکبیر ورودی ۹۸ که در تاریخ ۱۰آبان بازداشت شده بود، در شعبه ۲۹ دادگاه انقلاب به ۲سال و ۴ماه حبس تعزیری محکوم شد.
گفتنی است، این دانشجو در حال حاضر در زندان فشافویه زندانی است.
*محکومیت میلاد شمالی به یک سال حبس تعزیری
میلاد شمالی، فعال دانشجویی دانشگاه نوشیروانی، در شعبه یک دادگاه انقلاب شهرستان ساری، به اتهام تحریک مردم به آشوب، اخلال در نظم عمومی، نشر اکاذیب در فضای مجازی و تبلیغ علیه نظام، به یک سال حبس تعزیری محکوم شده است.
ایشان پیش از این در تاریخ ۲ مهرماه توسط مامورین وزارت اطلاعات دستگیر و ۱۷ روز را در بازداشت موقت بهسر برده بود.
*آزادی موقت فرید مرادی به قید وثیقه
فرید مرادی دانشآموخته جغرافیای سیاسی دانشگاه تربیت مدرس پس از ۸۳ روز بازداشت، امروز ۸ بهمن از زندان فشافویه به قید وثیقه آزاد شد.
*تجمع اعتراضی کسبه جمعه بازار یاسوج نسبت به وضعیت ناایمن و غیر استاندارد وافزایش چشمگیراجاره بها مقابل استانداری کهگیلویه و بویراحمد
روز شنبه 8 بهمن، کسبه جمعه بازار یاسوج برای انعکاس صدای اعتراضشان نسبت به وضعیت ناایمن و غیر استاندارد وافزایش چشمگیراجاره بها دست به تجمع مقابل استانداری کهگیلویه و بویراحمدزدند.
تجمع کنندگان به خبرنگاریک رسانه محلی گفتند:جمعه بازار یاسوج ناایمن و غیر استاندارد است و هر لحظه امکان بروز فاجعه انسانی وجود دارد و تاکنون اقدام اساسی در این خصوص صورت نگرفته است.
یک کسبه جمعه بازار گفت: سالهای قبل 100 هزار تومان اجاره پرداخت میکرده و به یکباره در سال 1401افزایش چشمگیر یافته است.
وی افزود: غرفههای این بازار حلبی و ناایمن هستند با این وجود شهرداری اکنون یک میلیون تومان کرایه از کسبه دریافت میکند.
*ادامه جابجایی کارگران فصلی شوش با وانت بارهم قربانی گرفت-مرگ ومصدومیت 12 نفر
عصرروزشنبه 8 بهمن،تصادف وانت نیسان حامل کارگران فصلی و پژو سواری در 10 کیلومتری شوش به اندیمشک (رداده)موجب مرگ یک نفر ومصدومیت 11 نفردیگرشد.