اعتراضات نسبت به قتل مهسا (ژینا) امینی در مقر گشت ارشاد تهران چهارمین هفته را پشت سر گذاشت: اگه با هم یکی نشیم، یکی یکی تموم میشیم! روز پنج شنبه 21 مهرماه،اعتراضات نسبت به قتل مهسا (ژینا) امینی در مقر گشت ارشاد تهران که از روزجمعه 25 شهریوربا برپایی تجمع مقابل بیمارستان کسری تهران آغازشد،بقرارزیرادامه و چهار هفته ای شد: 1- اعتصاب کارگران پروژه ای پتروشیمی بوشهر سایت 2 برای چهارمین روز متوالی 2- تجمع،راهپیمایی و جنگ وگریزخیابانی درشهرهای:
- اراک
- اهواز(محلات مختلف)
- ایلام
- بانه
- بوکان
- تهران(شهرزیبا)
- زنجان
- سقز
- سنندج
- قم
- کرج(گلشهر)
- کرمانشاه
- مریوان
- ملکشاهی استان ایلام
3 - تجمع دانشجویان دنشگاه نجفآباد أصفهان علیرغم جو شدید امنیتی وبگیرو ببند
و
فراخوان دانشجویان پردیس فنی دانشگاه تهران برای تجمع و اعتراض به قتل ها و بازداشتهای اخیر توسط نیروهای سرکوب روزشنبه 23 مهر ماه ساعت 9 صبح
3- تجمع اعتراضی اعضای انجمن صنفی معلمان سقز_کردستان نسبت به اذیت وآزار دانش آموزان در اداره آموزش و پرورش
4- بیانیه برخی از اساتید دانشگاه زنجان درباره اعتراضات سراسری مردمی و دانشجویی
وهمچنین
5 - بیانیه کانون صنفی معلمان ایران در تقبیح سخنان ضدفرهنگی وزیر آموزش و پرورش درباره انتقال دانشآموزان معترض بازداشت شده به مراکز اصلاح و تربیت و همچنین اظهار بیاطلاعی از تعداد بازداشتیهای دانشآموز
فراخوان دانشجویان پردیس فنی دانشگاه تهران برای تجمع و اعتراض به قتل ها و بازداشتهای اخیر توسط نیروهای سرکوب
▪️زمان و مکان: شنبه 23 مهر ماه ساعت 9 صبح، پردیس فنی امیر آباد جلوی دانشکده برق و کامپیوتر
تجمع امروز دانشجویان دانشگاه نجفآباد اصفهان در اعتراض به سرکوب خشونتآمیز و بازداشتهای گسترده.
۲۱مهر۱۴۰۱
اعلام اعتراض اعضای انجمن صنفی معلمان سقز_کردستان با حضور در آموزش و پرورش این شهر
در روز پنجشنبه ۲۱ مهرماە ۱۴۰۱، جمعی از اعضای انجمن صنفی معلمان سقز با حضور در آموزش و پرورش این شهرستان، مراتب اعتراض شدید خود را در رابطە با دانشآموزان و همکاران بازداشت شدە، ورود بدون مجوز نیروهای لباس شخصی بە مدارس، شلیک نیروهای سرکوب بە داخل مدارس و آسیب بە دو همکار خانم و عملکرد خارج از وظایف سازمانی برخی مدیران در معرفی دانشآموزان بە نهادهای امنیتی، بیان کردە و ضمن طرح پرسش از مدیریت و حراست این ادارە خواستار پاسخگویی و شفافسازی پیرامون اقدامات صورت گرفتە توسط آنها شدند.
در پایان نسبت بە طرح دعوی حقوقی توسط معلمان و اولیای دانشآموزان، نسبت بە سهلانگاری ادارە و عدم انجام وظایف سازمانی توسط مدیریت و واحدهای ذیربط در حمایت و حفاظت از معلمان و دانشآموزان، و همچنین هزینەها و آسیبهای ادامەی روند امنیتی فعلی، هشدارهای لازم دادە شد.
بیانیه برخی از اساتید دانشگاه زنجان درباره اعتراضات سراسری مردمی و دانشجویی
بسمه تعالی
سینه مالامال درد است ای دریغا مرهمی
دل زتنهایی به جان امد خدا را همدمی
آغاز سال تحصیلی جدید را به همه دانشجویان، اساتید و کارکنان دانشگاه تبریک گفته و بازگشت کامل به آموزش حضوری و دمیده شدن روح نشاط و سرزندگی را در میان دانشجویان گرامی میداریم.
ما جمعی از اساتید دانشگاه زنجان ضمن ابراز تاسف از مرگ دلخراش مهسا امینی پس از بازداشت توسط گشت ارشاد در شب اربعین حسینی و تاکید بر لزوم پیگیری مستقل حادثه پیش آمده از طریق ایجاد کمیته حقیقت یاب مستقل و مورد اعتماد خانواده مرحوم امینی و ضرورت برخورد با مسببین برخوردهای اهانت آمیز با زنان و دختران این سرزمین و فارغ از علل رخداد اعتراض های فراگیر و برانگیخته شدن جامعه که شرح آن خارج از حوصله این نوشتار است، لزوم رعایت کرامت برای تمام هم میهنانمان و فراهم شدن امکان اعتراض مسالمت آمیز را مورد تاکید قرار داده و همگام با دانشجویان دانشگاه زنجان برخورد خشونت آمیز با هموطنان مان را به هر شکل ممکن محکوم میکنیم و امیدواریم مسئولین با سعه صدر بیشتر اعتراضات را شنیده و زمینه بهبود شرایط را برای ایرانیان فراهم نمایند.
اعتراض دانشجویان به ظلم و رویههای غلط، نشانگر تعهد اخلاقی و وفاداری آنان به آرمانهای گرانقدری چون ظلم ستیزی و عدالت خواهی و آزادی خواهی است و انتظار میرود که وجود چنین دانشجویانی که حاضرند برای دفاع از آزادی و عدالت و کرامت انسانی از خود گذشتگی کرده و هزینه های آن را به جان بخرند، قدر دانسته شود. ما اساتید، فراگیر شدن بیتفاوتی و سکوت در فضای دانشگاه به دلیل ترس از هزینه های ابراز نظر و آرمان خواهی و ظلم ستیزی را خلاف ارزشهای انسانی، اخلاقی و دینی میدانیم و خواستار شنیده شدن اعتراضات و عدم برخورد خشونت بار با معترضان هستیم.
رند عالم سوز را با مصلحت بینی چه کار
کار ملک است آنکه تدبیر و تامل بایدش
مهر ماه سال ۱۴۰۱
با احترام
۱-محرم اسلامی
۲-سعید عباسی
۳-سید مرتضی حسبنی
۴-حبیب الله زلفخانی
۵-فرض الله میرزاپور
۶-امیر مومنی هزاوه
۷-فریده پیری
۸-جعفر یعقوبی
۹-داود رضائی
۱۰-جواد مقدم
۱۱-کامران افصحی
۱۲-سعید قنبری
۱۳-مسعود آرین نژاد
۱۴- علی امیری
۱۵- علی آذرپیوند
۱۶- نیره قبادی
۱۷. حمیدرضا نوروزی
۱۸- میر علی اصغر مختاری
۱۹- اباذر عرب عامری
۲۰- بهروز ژاله
۲۱- محمدرضا قائمی
۲۲- حسین عساکره
۲۳- مجید حیدرپور
۲۴- اکرم کریمی اصل
۲۵- الهام محمدی
۲۶- رضا پیرایش
۲۷- حسام الدین ارغند
۲۸-فاطمه عسجدی
۲۹- اسماعیل پورسعیدی
۳۰- رباب خسروی
۳۱- سید هادی حسینی
۳۲-خسرو کمالی
۳۳- محسن بیگدلی
۳۴- علی سلیمانی
۳۵- سید محسن نجفیان
۳۶- فرهاد بیات
۳۷- علی اسکندری
۳۸- امیر جباری
۳۹- ابراهیم فولادوند
۴۰- جمیله اخیانی
۴۱-امیر رضایی
۴۲- جمال احمدی
۴۳-هاشم غریبلو
۴۴-محمدحسین شهیر
۴۵- حبیب امیری
۴۶- مجید مقدادی
۴۷- بهروز محمدی یگانه
۴۸- علی باباخانی
۴۹- پرویز احمدی
۵۰- صادق کریم پولی
۵۱- صالح مبین
۵۲- حسین فراهانی
۵۳- مهدی محبتی
۵۴- نرگس مرادخانی
۵۵- ابوالفضل جلیلوند
۵۶- مسعود کرباسی
۵۷- محسن یاوری
۵۸- زهرا قهرمانی
۵۹- عبدالحسین پری زنگنه
۶۰- سیامک خادمی
۶۱- محمد امیر دلاور
۶۲- امید مهدیه
۶۳- حسن اوجاقلو
۶۴- داود محمدپور
۶۵- غلامحسن جعفری
۶۶- حسین بخشی
۶۷- بهرام ملکی زنجانی
بیانیه کانون صنفی معلمان ایران در تقبیح سخنان ضدفرهنگی وزیر آموزش و پرورش درباره انتقال دانشآموزان معترض بازداشت شده به مراکز اصلاح و تربیت و همچنین اظهار بیاطلاعی از تعداد بازداشتیهای دانشآموز
روز چهارشنبه 20مهر، کانون صنفی معلمان ایران بیانیه ای بشرح زیر در تقبیح سخنان ضدفرهنگی وزیر آموزش و پرورش درباره انتقال دانشآموزان معترض بازداشت شده به مراکز اصلاح و تربیت و همچنین اظهار بیاطلاعی از تعداد بازداشتیهای دانشآموز،منتشر کرد:
اگر مرگ را یکی از پرتکرارترین واژگان این روزها بدانیم، بیتردید مرگ اخلاق ملموسترین واقعیت جاری در فضای این روزهای جامعه، رفتار آمران و عاملان و حامیان سرکوب و البته تاسفبارترین آنهاست.
اخبار کشته شدن دانشآموزان، دستگیری آنها، ورود نیروهای انتظامی و امنیتی به مدارس و... را با ناباوری میشنیدیم و تمایلی به باورشان نداشتیم؛ اما تایید این اخبار، توجیه و عادی جلوه دادن آن توسط بالاترین مسئول(؟!) وزارتخانه نقطه پایانی شد برای تهمانده امیدی که در دل داشتیم. اکنون از وزیر و دستگاه وزارتیاش میپرسیم:
اینگونه قصد رساندن دانشآموزان به «حیات طیبه» را دارید؟
اینگونه قرار است کودکان و نوجوانان دانشآموز را به افرادی « حقیقت جو»، «شجاع»، «عدالتخواه» و... تبدیل کنید؟
در روزهایی که بسیاری از دانشآموزان و بخش مهمی از جامعه دلزدگی و گاه نفرت خود را از القائات ایدئولوژیک به شدیدترین درجه ابراز میکنند، شما بهجای گوش سپردن به اعتراضشان، با لجاجت و البته فهم نادرست از واقعیات، ماموران خود را تحت عنوان پدافند غیرعامل به مدارس میفرستید تا باز هم با روایت های یکطرفه و توجیهات تکراری کاری را که طی سالها نتوانستید انجام دهید، در این روزهای اوجگیری طغیان انجام دهند؟
به جای دفاع از حریم مدرسه و دانشآموزان، ورود غیرقانونی نیروهای امنیتی به مدارس یا حتی دستگیری دانشآموزان در خیابان را توجیه میکنید؟
دانشآموزی که نتوانستید در مدارس به شیوه دلخواه خود اجتماعیاش کنید، اکنون در بازداشتگاههای اصلاح و تربیت قرار است، تبشیر و تنذیر و تمشیت شود؟
چه دفاعی کردهاید از مدیر باشرفی که حاضر نشد تصاویر دوربینهای مدرسه را در اختیار ماموران امنیتی قرار دهد و در حضور دانشآموزان بازداشت شد؟
چه اقدامی برای ارتباط و دلجویی از خانوادههای داغدار دانشآموزان کشتهشده انجام دادید؟ یا برای آزادی بازداشت شدگان و دلجویی از آنان؟
کانون صنفی معلمان ایران، ضمن محکومیت شدید اینگونه رفتارهای نابخردانه که به پادگانی شدن فضاهای آموزشی و سلب ماهیت علمی و فرهنگیِ کلاس های درس منجر خواهد شد، به همه ی دست اندرکاران به ویژه وزیر بیصلاحیت آموزش و پرورش هشدار می دهد که فورا و بدون فوت وقت، نسبت به آزادی دانش آموزان معترض زندانی و دلجویی از آنها، همچنین آزادی همکار یا همکارانی که به دلیل حمایت از اعتراضات قانونی دانش آموزان یا مقاومت در برابر نیروهای انتظامی و امنیتی که قصد دخالت در امور مدارس را داشتهاند، در بازداشت به سر میبرند یا مورد بازخواست قرار گرفتهاند، اقدام نمایند.
بدیهی ست که در صورت ادامهی این روند مغایر با قانون و عرف، معلمان، خانوادهها و تشکل های صنفی، وظیفهی خود می دانند که از ساحت مقدس مدرسه، به هر نحوی که شایسته می دانند دفاع نمایند.
شورای سازماندهی کارگران پیمانی نفت:ما اولتیماتوم میدهیم
همگان در جریان هستید که در خلال اعتراض مان در همبستگی با خیزش مردمی شماری از همکارانمان ما در عسلویه بازداشت شدند.
ما اعلام کردیم که کوتاه نمی آییم و به اعتراضمان ادامه خواهیم داد از همین رو همکاران ما در روز گذشته صبح روز چهارشنبه بیستم مهر در چند نقطه دست به تجمع زدند اما نه تنها همکاران بازداشتی ما آزاد نشدند بلکه شمار دیگری نیز دستگیر شده اند و اکنون بیش از سی همکار ما در بازداشت بسر میبرند ( متاسفانه به دلیل تعدد پیمانکاری ها و پراکندگی کارگاهها تهیه فوری لیست کامل بازداشت شدگان زمانبر شده است).
این درحالیست که فضا در محیط کار ما بشدت امنیتی شده است.
ما اعلام میکنیم که این دستگیری ها و تهدیدات نه تنها ذره ای در عزم ما برای ادامه اعتراضمان تاثیر ندارد بلکه این سرکوبگری ها خشم ما را صد چندان افزایش میدهد.
ما در اولین اولتیماتوم خود در چهارم مهرماه اعلام کردیم که اگر به سرکوبگری ها خاتمه داده نشود دست به اعتصاب خواهیم زد و چون پاسخ نگرفتیم در همبستگی با اعتراضات مردمی دست از کار کشیدیم و تجمع کردیم.
اکنون نیز اولتیماتوم میدهیم که اگر همکاران ما فورا آزاد نشوند و اگر نیروی سرکوب از محیط کارمان بیرون برده نشود در اشکال گسترده تری به اعتراضاتمان ادامه میدهیم و ساکت نخواهیم ماند.
همین جا از همکارانمان در سراسر نفت میخواهیم متحد باشیم و اجازه ندهیم که این سرکوبگری ها و بساط بردگی ادامه یابد.
همینطور خطاب به مردم و همه کارگران سراسر ایران سخن مان اینست که ما را در این اردوگاه جهنمی کار تنها نگذارید و از ما حمایت کنید.
فشار بیاورید تا همکاران ما فورا آزاد شوند.
تمامی بازداشت شدگان اخیر باید آزاد شوند و این سرکوبگری ها پایان یابد.
کارگران متحد شوید.
بر اساس پاره ای از خبرهای دریافتی نیروهای امنیتی اداره کل اطلاعات و سپاه با ورود به مدارس سنندج تعدادی از دانش آموزان دختر و پسر مدارس تیزهوشان را به دلیل سر دادن شعار #ژن_ژیان_ئازادی بازداشت کرده اند.
شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران، ضمن محکوم کردن ورود نیروهای امنیتی به مدارس در اقصی نقاط کشور، از همه مدیران و معاونان مدارس کشور می خواهد که با صیانت تمام از فرزندان خود،ا جازه این بی قانونی ها و قلدری ها را به نیروهای سرکوبگر ندهند.
شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران، ضمن محکوم کردن این برخوردهای غیر انسانی با نوجوانان سرزمین ما، تمام قد از حقوق دانش آموزان معصومی که این روزها زیر ضرب هستند حمایت می کند و تا آزادی تک تک آنها همه تلاش های خود را به کار خواهد گرفت.
اخطار به مدیران مدارسی که رسالت خود را فراموش کرده اند.
متاسفانه این روزها شاهد حوادثی هستیم که هر انسان آزاده ایی از دیدن آن غمگین می شود و هیچ توجیح منطقی برای خشونت ها رعب و وحشت نیروهای امنیتی وجود ندارد. اکنون زمان تدبیر برای بهبودی اوضاع ست نه دلخراش تر کردن اتفاقات.
برای آخرین بار به مدیران نواحی کرج توصیه می شود دست از امنیتی کردن مدارس بردارند و ناآگاهانه دوربین های مدرسه را در اختیار حراست و پلیس امنیت قرار ندهند. اسامی آن همکاران معلم نما به کانون صنفی و اعضای فعالان رسیده است؛ بنابر احترام و نام معلمی از فاش کردن نام آنها تا این لحظه خود داری شده است. کمی به خود آیید و وجدان خفته خود را بیدار کنید و لقمه در خون نزنید. در غیر این صورت نام و عکس مدیران معلم نما در سراسر رسانه ها پخش و نشر خواهد شد
منبع:کانال معلمان صنفی البرز
حراست دانشگاه دیروز دانشجویان را حبس کرد و کتک زد
دیروز چهارشنبه 20 مهرماه دانشجویان دانشگاه تهران تجمعی اعتراضی برگزار کرده بودند که به لطف پرسنل خود فروخته حراست، بسیجیان نادانشجو و لباس شخصی ها به خشونت کشیده شد
در این میان دانشجویانی به زور افراد حراست به ساختمان معروف به انتظامات یا بسیج کارکنان کشیده شده بودند که بعضی از آنها نیز تحویل نیروهای سرکوب شدند و هنوز از سرنوشت عده ای نیز آگاه نیستیم
اما حراست دانشگاه تهران دیروز مرحله جدیدی از وقاحت را از خود به نمایش گذاشت. زمانی که نوبتی هر دانشجو را داخل پردیس مرکزی دانشگاه تهران به اتاقی کوچک میبردند و هفت نفر دانشجو را با مشت و لگد میزدند
به خیال این وقیحان، جنایاتشان در حق دانشجو از چشم ما مخفی میماند، اگر دانشجو در جواب مشتتان تا به امروز مشتی نمیزد بخاطر این بود که سالهاست شما را میشناسد، اما دیگر آن زمان به سر رسیده است
دانشجویان همچنین در خطاب دیگری به بسیجیان دانشگاه شاهد، علم و صنعت و سایر لباس شخصی هایی که دانشجوی دانشگاه های دیگر هستند و یا نیستند اعلام میدارند که اگر بار دیگر پایشان به دانشگاه تهران با همکاری مسئولین باز شود استقبال گرمی از آنها خواهند کرد
از بازنشر آثار ضرب و شتم به دلیل برخی مسائل امنیتی معذوریم
منبع:کانال دانشگاه تهران – دانشجو
پروندهسازی برای دانشجویان توسط دانشگاه علامه
در حالی که سه هفته از اعتراض و اعتصاب دانشجویان دانشگاه علامه طباطبایی در واکنش به قتل مهساامینی میگذرد مسئولان دانشگاه باز هم مانند گذشته پشت دانشجویان را خالی و شروع به تهدید دانشجویان کرده اند. همچنین روسای دانشکده ها، دانشجویانی را که در اعتراض به حوادث اخیر و بازداشت همکلاسی هایشان دست به تحصن زده اند را تهدید به اخراج و حذف ترم کرده اند.
دکتر تیمور محمدی رییس دانشکده اقتصاد، دانشجویان را احضار و تهدید به اخراج از دانشگاه کرده است. در یک مورد دانشجو را از دانشکده بیرون کرده و گفته اند که بعدا برای شما تصمیمگیری می شود.
بنابه ادعای دانشجویان؛ مسئولان دانشگاه با ۴۰ نفر از دانشجویان به طور مستقیم یا با خانواده هایشان تماس گرفتهاند و آنها را به طبقه سوم معاونت دانشجویی یعنی کمیته انضباطی احضار و همچنین تهدید به اخراج از دانشگاه کردهاند.
احضار به ساختمان معاونت دانشجویی در حالی که به آنان اطلاع داده نشدهاست که علت احضارشان تشکیل کمیته انضباطی است!
این رفتار بدون طی شدن روند قانونی یعنی اعلام کتبی، فرصت پنج روزه برای مراجعه و همچنین خارج از تایم اداری در حال رخ دادن است.
تعدادی از دانشجویان هم که در روزهای گذشته به کمیته انضباطی مراجعه کردند، مجبور به نگارش اقرارنامه شدهاند و از آنها تعهدی نامشخص گرفته شده است و به دانشجویان اعلام کرده اند، منتظر رای کمیته انضباطی باشند.
شرح واقعه تیراندازی روز ۲۰مهر دانشگاه صنعتی نوشیروانی بابل
بعد از ظهر چهارشنبه ۲۰ مهر ماه ۱۴۰۱
خانم جوانی با مقنعه و مانتو و «حجاب عادی و متعارف دانشجویی» حوالی دانشگاه نوشیروانی در حال تردد بوده که بنا به دلایل نامشخصی مورد تهاجم افراد لباس شخصی با ماشین سمند سفید قرار گرفت. افرادی به سرعت قبل از توقف کامل ماشین پیاده شدند و با زمزمه «بگیرش بگیرش» به دختر حمله کردند.
آن خانم برای دفاع از خودش به داخل دانشگاه نوشیروانی پناه آورد ولی مأموران بدون توجه به ممانعت حراست و با زیر پا گذاشتن حرمت دانشگاه، به زور از درب اصلی وارد شدند. شاهدان عینی میگویند لباس شخصیها به یکی از افراد حراست لگد زده و او را به عقب پرت کرده اند. پس از هجوم به داخل دانشگاه و جولان نظامی و تیراندازی هوایی در صحن اصلی، خانم مذکور در حریم داخلی دانشگاه با خشونت شدید با کشیدن مو روی زمین کشیده و بازداشت میشود. تیراندازی ماموران نیز با هدف پراکنده کردن دانشجویان حاضر و ایجاد رعب و وحشت بوده است.
دانشجویان خشمگین که این صحنه را دیدند، در لحظه اقدام به اعتراض و تحصن کردند. دانشجویان معترض سه درخواست اصلی داشتند:
۱. آزادی کامل خانم بازداشتی و تحویل به خانواده و تضمین امنیت آنها
۲. تضمین امنیت دانشجویان دانشگاه و عدم حضور روزانه مأموران سرکش نظامی مقابل درب اصلی
۳. معذرت خواهی، معرفی و مجازات مأموران خاطی و نهاد مربوط
حدود یک ساعت بعد پس از پیگیری و اعتراض و تحصن پیگیرانه دانشجویان، ون نیروی انتظامی مقابل دانشگاه سر رسید و خانمی از آن پیاده شد. ایشان در جمع دانشجویان حاضر شد و خودش را دانشجوی دانشگاه علامه طباطبایی تهران ساکن بابل معرفی کرد. جمعیت ابتدا حرفهای خانم را باور نکردند و مشکوک به اعتراف اجباری شدند ولی شاهدان عینی در لحظه بازداشت هویت خانم را تایید کردند و سپس ایشان به اتاق حراست منتقل شدند. دانشجویان منتظر رسیدن خانواده خانم بودند تا در سلامت و امنیت کامل تحویلشان داده شود.
شخصی کت شلواری با عنوان «رئیس دفتر نماینده مجلس» به جمع دانشجویان آمد و سعی در توجیه کردن فاجعه تیراندازی در صحن دانشگاه داشت. دانشجویان به فرد مذکور گفتند« شما طرف درگیر ما نیستید، سرهنگ یا مأموری که این خطا را مرتکب شد باید خودش را معرفی کند و اینجا حاضر شود».
به نقل از حاضران، این فرد پس از بگو مگو با دانشجویان دو جمله بی شرمانه بر زبان جاری کرد که خشم جمعیت را در پی داشت:
«اگر ناهار نخوردید میدیم باتون بخورید»
سپس ایشان به بیرون دانشگاه هدایت شدند.
دانشجویان خشم خود را با سر دادن شعار اعلام کردند. دادستان استان در تماسی با مسئولین دانشگاه گفتند «از طرف ما معذرت خواهی کنید تا ماجرا تمام شود.» ولی دانشجویان بی توجه به این ازسرواکنی به اعتراض ادامه دادند.
دانشجویان در حین شعار دادن متوجه پرواز پهپادهای کوچک ناشناس بر سر جمعیت شدند که مجدد خشم جمعیت را برانگیخت. این پهپاد به سرعت از دانشگاه دور شد و به سمت خوابگاه ریحانه (محل بازداشت شبانه مائده جمال-دانشجوی کارشناسی نوشیروانی- توسط لباس شخصیها) حرکت کرد
رییس دانشگاه با حضور در جمع حق را به دانشجویان داد و رفتار زشت گروههای شبه نظامی و صحبت های رییس دفتر نماینده مجلس را محکوم کرد. دانشجویان خواستار تضمین امنیت محیط دانشگاه و اطراف آن شدند. مقام مذکور این خواسته را منصفانه خواند و آن را قول داد. اما چیزی که واضح است این است که نیروی شبه نظامی که به خود اجازه حمله به محیط علمی و تیراندازی و بازداشت در صحن دانشگاه را میدهد، از مجازات نمیترسد و پشتش به جای محکمی گرم است. درست مانند حادثه تلخ دانشگاه صنعتی شریف و دانشگاه تبریز در روزهای گذشته.
پس از دقایقی طولانی، خانواده خانم بازداشتی برای تحویل گرفتن فرزندشان به دانشگاه آمدند. پدر خانم به دلیل فشار روحی که از خارج به آنها وارد میکردند حال جسمی مساعدی نداشت و رنگ از رخسارش پریده بود. به نقل از شاهدان، افراد ناشناس شرط خروج خانواده خانم از دانشگاه را «پراکنده شدن دانشجویان و اتمام تحصن» اعلام کردند. دانشجویان چاره دیگری نداشتند و همین کار را کردند. خانواده خانم از دانشگاه خارج شدند. هنوز معلوم نیست آیا دست از سر آنها برداشته اند یا خیر.
دانشجویان دانشگاه صنعتی نوشیروانی بابل ضمن محکومیت شدید این اقدام غیر اخلاقی و غیر قانونی، خواستار معرفی و برخورد با نهاد و خاطیان این حادثه شدند.
لازم به ذکر است که چنین حادثهای روز شنبه ۱۶ مهر نیز رخ داد که منجر به تیراندازی، پرتاب گاز اشکاور، بازداشت و ضرب و شتم وحشیانه دو پسر جوان در مقابل درب همین دانشگاه شد که با اعتراضات شدید دانشجویان همراه بود.
برگرفته از کانال شوراهای صنفی دانشجویان کشور
گزارشی از همبستگی با حضور در دادگاه محمد حبیبی و جعفر ابراهیمی
نبرد بند و قلاده شرف شیر ژیان
عزیز قاسم زاده
۲۰ مهر محمد حبیبی و جعفر ابراهیمی در دادگاه انقلاب محاکمه شدند ما همچنان در این شورزار یاس و کشتزار رنج توده ها و بارش پی در پی گلوله ها، امید را در خود زنده می داریم و دیدار این دو نازنین برایم بیش از همه امید افروز بود.
ساعت ۹:۲۵ دقیقه صبح روز چهارشنبه ۲۰ مهر در سالن منتهی به شعبه ۲۶ ناگهان چشمم به جعفر و محمد افتاد ماه ها این دوستان را ندیده ام و طی این فاصله رنج زندان و انفرادی را این دو یار صدیق و شفیق دلیرانه تحمل کرده اند و امروز اما با چهره ای پر از لبخند و روحیه ای سرشار از درس آموزی به ادامه خواستن های به حق ما و در نستوهی بی پایانشان برای محاکمه خود آمده اند. نه کمترین ترسی در چهره شان پیداست و نه ذره ای تردید و نه نشانه ای از ندامت و پشیمانی در وجودشان. دیدن این دو بیش از همه یاد آور این دو بیت مولانا برای ماست:
گر پشیمانی برو عیبی کند
آتش اول در پشیمانی زند
خود پشیمانی نروید از عدم
چون ببیند گرمی صاحب قدم
گرمی و استواری قدم های آن دو گرچه شوق زائد الوصفی داشت اما دیدن آن دستان کمک کننده و رنج دیده و شریف در غل و زنجیر صحنه ای نبود که بگذارد طاقت از کف ندهم و احساساتم را کنترل کنم. همراه من رفیق شفیق حسن نظریان بود خواستیم با تمام وجودمان محمد و جعفر را در آغوش کشیم وقتی به سمت این دو رفتیم و دوستان سمت ما آمدند آن هم با دستانی که به غل و زنجیر بسته بود، اشک امانم را بریده بود.غل و زنجیر اما فقط در پیوند بیشتر علقه های عاطفی ما به یاری بر نخاسته بود،غل و زنجیر هنر دیگر و مهم تری هم داشت و دارد و آن ایمان بیشتر به درستی مسیر و آرمان های ما است که این زنجیرهای رهایی بخش دستان دو معلم شریف،خود بزرگترین گواه بود.
من بدین زنجیر ارزیدم که بستندم بپای
کاش میپرسید کس،کایشان بچند ارزیدهاند؟!
دیدن دستان به زنجیر بسته محمد و جعفر مرا
یاد گناهانشان انداخت.گناه زندگی ساده و شرافتمندانه،گناه تلاش برای کودکان بازمانده از تحصیل، گناه تلاش برای کودکان کار، گناه تلاش برای سیل و زلزله در لرستان و خوزستان و کرمانشاه گناه تلاش برای خرید کمک وسایل آموزشی برای بچه های سیستان و بلوچستان بر این سیاهه می توان لیست های شرافت بیشتری را افزود و دریافت که به راستی در سرزمینی که اقتصادش«غارتی_غنیمتی» است، راز اینکه دریابیم صاحبان چنین اندیشه های انسانی سهمشان غل و زنجیر و زندان است، گرچه قصه ی پر غصه ایست، فهمش چندان صعب و سخت نیست.وقتی محمد و جعفر به دم در شعبه برای محاکمه رفتند،دیگر فرصتی تمام بود برای گریستنی تلخ.من بیصدا اشک می ریختم و می گریستم و حسن نظریان این معلم جوان و نجیب صدای هق هق گریه هایش بر آسمان می پیچید.این گریه ها گریه های ضعف و بی پناهی نیست.گریه ایمان است به درستی طریق همه معلمانی که خواسته اند جامعه ای عادلانه تر و انسانی تر داشته باشند اما سهمشان از زندگی، زنجیر و زندان بوده.معلمانی که همه دغدغد شان جامعه ای بوده که خیابانهایش بوی امنیت و عشق و امید دهد نه انباشت دردهایی که چنین به انفجار برسد.جامعه ای که دانش آموزانش به چشم آینده سازان کشور مورد حرمت باشند نه که در گوشه و کنار کشور چهره های معصوم و نجیب دانش آموزانی را ببینیم که به ضرب گلوله از پای در آمده باشند و یا به خاطر اعتراضی از خیابان ها ربوده و زندانی شده باشند.محمد و جعفر و رسول و سوران و مسعود و خواستار و سپهری و مهدی فتحی و اسماعیل عبدی و دیگر معلمان زندانی،برای دغدغه این دانش آموزان،تحصیل رایگان و احیای اصل ۳۰ سالها فریاد زدند و صدایشان شنیده نشد امروز آنها در کنج زندانند و همه مضایق را به جان خریده اند اما وای بر معلم نماها و مدیران و معاونانی که به دانش آموزان ما جفا کنند و مدرسه را به ارگان امنیتی تبدیل کنند و این فرزندان معصوم ما را به دست جفای قضا بسپرند.چگونه باید بر خود نام معلم نهند؟وزیر بی کفایتی که در غیاب یوسفستان آموزش،در ظلمتی سخت و فرو رفته در تاریکی، با انکار وجود دانش آموزان دستگیر شده،بی آنکه کمترین غیرتی بورزد حتی بر مقامی که بر آن تکیه زده،می گوید:
«دانش آموزی در زندان نداریم و مواردی هم اگر بازداشت باشند برای بحث اصلاح و تربیت است که در مرکز روانشناسی هستند و دوستان کارشان را انجام می دهند تا بعد از اصلاح به محیط مدرسه برگردند.» او صراحتا ورود نیروهای امنیتی و نظامی را در محیط فرهنگی به فال نیک گرفته چرا که خود هیچ نسبتی با محیط آموزشی نداشته و در بستری سرهنگی بر صندلی وزارت تکیه زده و نه داشتن حداقل های شایستگی و لیاقت فرهنگی.چه دنیایی شگفتی است که وزیری در راس سکان وزارت، مرزهای وقاحت و ترس را تا آخرین پله می پیماید و آن سو تر معلمانی چون محمد حبیبی و جعفر ابراهیمی وقتی در زنجیر هم پیچیده می شوند،آزادگیشان فزون تر می شود.
شیر هم شیر بود گرچه به زنجیر بود...
جان باختن ابوالفضل آدینه زاده، کودک ۱۶ساله در مشهد با 24 تیر ساچمه ای سرکوبگران
ابوالفضل آدینه زاده، روز شنبه ظهر ۱۶ مهرماه، مقابل دانشگاه فردوسی مشهد، ۲۴ تیر ساچمه ای می خورد و ساعتی بعد در بیمارستان جان می بازد
علی براهوئی، مودک ۱۵ ساله از جان باختگان زاهدان
علی براهونی، متولد ۱۳۸۷، دانشآموز پایه نهم که در اعتراضات زاهدان کشته شد.
طبق اخبار واصله، روز چهارشنبه ۲۰ مهر، در دبیرستان احسان بخش رشت، مدیر دبیرستان«معصومی» به همراه معاون این دبیرستان «محمد جوان»، ضمن همکاری با نیروهای بسیجی لباس شخصی که مجهز به شوکر بودند، یکی از دانش آموزان کلاس دوازدهم این دبیرستان به نام ایلیا آتشکار را از کلاس ربودند و به مکان نامعلومی منتقل کردند.
شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران، ضمن تقدیر از همه مدیران و معلمانی که از حریم مدرسه و دانش آموزان دفاع می کنند،به مدیران و معاونانی که اجازه دخالت نهادهای نظامی و بیرون از مدرسه را برای برخورد با دانش آموزان فراهم می آورند، هشدار می دهد که این اقدام آنها فارغ از غیراخلاقی بودن و مغایر بودن با منش و سلوک معلمی، کمترین سود و منفعت شخصی هم برای آنها نخواهد داشت و نه فقط با آبروی خود بازی کرده اند بلکه تبعات این اقدام غیر معلمانه و دانش آموز ستیزانه ی آنها به زودی گریبان آنها را خواهد گرفت و دامنشان را خواهد سوزاند
سوران مبارکی و سارو مرادی دو دانشآموز ۱۷ سالهی اهل شهرستان دهگلان که در روزهای گذشته توسط مأموران امنیتی بازداشت شده بودند، آزاد شدند.
شب گذشته در دهگلان بیش از چهل نفر بازداشت شدهاند، که چهار نفر از آنان دانشآموزان ۱۶ تا ۱۸ سال میباشند.
بازداشتشدگان به زندان قروه منتقل شدهاند.
اسامی چهار نفر از آنان:
رامیار مفاخری
پارسا منصوری
سینا قوامی
دانیال مفاخری ۱۸ ساله، فرزند امین.
روز چهارشنبە، ٢٠ مهر ماە، ساعت ۳ عصر، آقای ایرج توبه ایها (نجف آبادی)، عضو کانون صنفی شهرستان نجف آباد، توسط اطلاعات سپاه اصفهان دستگیر شد و به مکان نامعلوم منتقل شد.
به نقل از توییتر وکیل مدافع ملیکا قراگوزلو، دانشجوی روزنامهنگاری دانشگاه علامه، جان وی به دلیل عدم توجه و رسیدگی ضروری پزشکی در خطر است.
ملیکا قراگوزلو در ساعت ۲:۳۰ صبح روز یکشنبه ۱۰ مهرماه طی شکستن قفل خانه توسط نیروهای امنیتی و یورش به درون خانه و حتی عدم اجازه برای پوشیدن لباس مناسب، بازداشت و سپس به زندان قرچک منتقل شده است.
دانیال خیرآبادی دانشجوی کارشناسی مهندسی مواد و متالورژی دانشگاه فردوسی مشهد، روز شنبه ۱۶مهرماه توسط نیروهای امنیتی بازداشت شده است.
تا بدین لحظه از وضعیت و نهاد بازداشتکننده ایشان اطلاعی در دست نیست.
محمدابراهیم کریمبخش دانشجوی میکروبشناسی دانشگاه بوعلی سینا همدان، روز یکشنبه ۱۷مهر در منزل خود در بابل توسط نیروهای امنیتی بازداشت شده است.
تا بدین لحظه از وضعیت و نهاد بازداشتکننده ایشان اطلاعی در دست نیست.
رضا رشیدی دانشجوی کارشناسی ارشد نقشهبرداری دانشگاه تهران، روز دوشنبه ۱۸مهر در اصفهان بازداشت شده است و اکنون در زندان دستگرد به سر میبرد.
تا بدین لحظه از وضعیت ایشان اطلاع دقیقی در دست نیست.
فرزانه میرفردی دانشجوی کارشناسی ارشد روانشناسی دانشگاه ازاد یاسوج، روز سهشنبه ۱۹ مهر در محل کار خود توسط نیروهای امنیتی بازداشت شده است.
تا بدین لحظه از وضعیت و نهاد بازداشتکننده ایشان اطلاعی در دست نیست.
احمد اسمی دانشجوی علوم سیاسی دانشگاه تهران ورودی ۱۴۰۰، روز چهارشنبه ۲۰مهر حوالی ساعت ۳عصر، پس از خروج از دانشگاه در خیابان ۱۶ آذر توسط نیروهای امنیتی بازداشت شده است.
تا بدین لحظه از وضعیت و نهاد بازداشتکننده ایشان اطلاعی در دست نیست.
تداوم بازداشت و بلاتکلیفی شهریار شمس
با وجود گذشت ۱۷ روز از بازداشت شهریار شمس، دانشجوی مدیریت دانشگاه آزاد تهران شمال، وی همچنان از حق تماس محروم بوده و خانوادهی این دانشجو در بیخبری مطلق از وضعیت وی به سر میبرند.
گفتنی است شهریار شمس در تاریخ ۵مهر طی یورش نیروهای امنیتی و ضرب و شتم خواهر وی جهت بازداشت برادرش، توسط نیروهای امنیتی ربوده و به مکان نامعلومی منتقل شده است.
منصور رضایی، برادر ناصر رضایی از کشته شدگان آبان۹۸، ۵ مهر ۱۴۰۱ توسط نیروهای امنیتی سنندج با ضرب و شتم بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شده و پس از ۱۷ روز هیچ خبری ازشون در دسترس نیست.
روز چهارشنبه بیستم مهرماه، شاهو دل انگیر اهل مریوان در منزلش در ارتباط با اعتراضات مردمی توسط نیروهای امنیتی دستگیر شد.